تعداد بازدید: 3980

توصیه به دیگران 3

جمعه 22 آذر 1392-1:46

من سرهنگ نیستم

هياهو برای برداشتی انحرافی

هرگونه برداشت انحرافي و تفسير به رأي از جمله ی هوشمندانه رئيس جمهوری محترم نه تنها ظلم به انديشمندان كشور است، بلكه جفايي مضاعف در حق نيروهاي نظامي، انتظامي و امنيتي ايران اسلامي است كه بخش بزرگي از آنان آرای ارزشمند خويش را به دكتر روحاني تقديم نموده اند و از حاميان مؤثر دولت تدبير و اميد هستند


 مازندنومه؛ مهرداد ابراهيمي، مدرس علوم سياسي دانشگاه:گهگاهي محافل و رسانه ها به بهانه هاي مختلف تكه كلام هايي از رئيس جمهوری كشورمان - دكترحسن روحاني- را به بوته ی نقد كشيده، بدون آنكه به بطن كلمات و جملات ايشان توجه عميقي شود ، عده اي با چهره اي حق به جانب و با پيشداوري و بدون علم به موضوعات تخصصي در حيطه مسائل سياسي ، امنيتي و اجتماعي قلم فرسايي مي نمايند.


يكي از موضوعاتي كه پس از مناظره انتخاباتي و همچنين در گزارش صد روزه رئيس جمهوری بيان شد و برخي افراد با برداشت وارونه سعي در نشان دادن تقابل فكري آقاي  دكتر روحاني با نيروهاي نظامي و امنيتي كشور را دارند ، جمله "من سرهنگ نيستم "  است كه جا دارد توضیحاتی را ارائه دهم:


               همانگونه كه مردم فهيم كشورمان مي دانند آقاي دكتر روحاني ، يكي از امنيتي ترين چهره هاي كشور است با مسئوليت هايي نظير : دبيري شوراي امنيت ملي ، عضويت در شوراي عالي دفاع و پشتيباني جنگ تحميلي و همچنين كميسيون هاي اجرايي مرتبط با دفاع مقدس در مجلس شوراي اسلامي و يقينأ نمي تواند مخالف نظاميان و نظامي گري وسرهنگ و سرداران باشد .


جمله تاريخي "من سرهنگ نيستم" ملهم از تئوري ها و روشهاي تجربه شده "ميليتاريسم" در برخي كشورهاي جهان است كه در اينجا براي روشن شدن موضوع به تعريفي كوتاه از ميليتاريسم و "حكومت هاي ميليتاريزه" می پردازم.


ميليتاريسم از لحاظ سابقه تاريخي به گرايش نظامي دولت آلمان برمي گردد. "بيسمارك" يكي رهبران آلمان معتقد بود كه : تاريخ از طريق خون و شمشير حركت مي كند .


شروع جنگ هاي جهاني به وسيله آلمان ، گرايش هاي ميليتاريستي در اين كشور را تحريك نمود و گسترش ميليتاريسم در اروپا يكي از زمينه هاي پيدايش فاشيسم بودكه جنبشهاي فاشيستي از رسوم نظامي اقتباس كردند و استبداد نظامي را مورد ستايش قرار دادند .


بنابراين در تعريف ميليتاريسم مي توانيم بگوئيم : سياستي است كه دول سرمايه داري آن را داير برتحكيم و تقويت نيروهاي نظامي دانسته و از از نيروهاي نظامي مستبد در امور سياسي و اجتماعي استفاده مي کنند.


 پرواضح است كه ميليتاريسم در عمل منجر به استقرار سيطره ارتجاعي ترين ، مستبدترين و متجاوزترين عناصر سرمايه انحصاري بر حيات و منابع اجتماعي و سياسي كشور مي شود.
با اندك تأملي در پيشينه و تعريف ميليتاريسم به راحتي در مي یابیم که رئيس جمهوری  جمله " من سرهنگ نيستم " را نه تنها به معناي سطحي كلمه و در جهت  تضاد با نيروهاي نظامي به كار نمي برد، جمله ی ايشان ترجمان روشني از مقابله با نفوذ آن دسته از نيروهاي نظامي است كه در شيوه زندگي سياسي و اجتماعي، قائل به ارجحيت امور و بودجه هاي نظامي و امنيتي در مقابل بودجه و برنامه ريزيهاي فرهنگي ، رفاهي و عمراني هستند .


كما اينكه امروزه شاهد اين مدعا كشورهايي هستند كه با روش ميليتاريزه اداره مي شوند و همه موضوعات سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، معيشت و كرامت و زندگي شرافتمندانه مردم در ذيل برنامه هاي نظامي و تسليحاتي شان قرار دارد .


يكي از راه هاي اندازه گيري نظامي گري درصد درآمد سرانه هزينه شدهء كشورها در زمينه نظامي و تسليحاتي است. كره شمالي – آنگولا – اريتره – عربستان سعودي – عمان – قطر – اسرائيل و اردن از جمله كشورهايي هستند كه بودجه و رفتارهاي نظامي شان بر ساير امور مملكتي از جمله آزاديهاي مشروع مدني و حقوق شهروندي  تقدم دارد .


بي شك با تعريف فوق نگراني رئيس جمهور انديشمندمان از احياي ميليتاريسم رضاخاني و استبدادسالاري است و بايد نيك بدانيم در عصر كنوني توسعه همه جانبه در سايه ی صلح ، آرامش ، گفتگو و در عين حال حفظ هوشياري و آمادگي هاي دفاعي قابل  دستيابي است .


لذا هرگونه برداشت انحرافي و تفسير به رأي از جمله ی هوشمندانه رئيس جمهوری محترم نه تنها ظلم به انديشمندان كشور است، بلكه جفايي مضاعف در حق نيروهاي نظامي، انتظامي و امنيتي ايران اسلامي است كه بخش بزرگي از آنان آرای ارزشمند خويش را به دكتر روحاني تقديم نموده اند و از حاميان مؤثر دولت تدبير و اميد هستند.


 معتقديم اين قشر آگاه جامعه بر اين باورند كه هرگز نبايد افكار بلند خويش را با مقاصد حزبي و جناحي جرياني خاص گره بزنند .


  نيروهاي نظامي همواره با عمل به وصيت سياسي-الهي امام خميني (ره)  به دور از هرگونه سياست زدگي در چارچوب اختيارات به انجام وظايف خطير خود خواهند پرداخت و اميد است كليه نيروهاي زحمتكش ، مخلص و وفادار به انقلاب اسلامي ، امام راحل و مقام معظم رهبري همچنان كه در سايهء وحدت و همدلي مي كوشند همواره در راستاي اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي كوشا و پويا باشند .  


 


  • يکشنبه 24 آذر 1392-13:27

    خطاب به غلط انداز:
    سخن گفتن نرم، فرزانگیست
    درشتی نمودن ز دیوانگیست

    • يکشنبه 24 آذر 1392-11:43

      مي تونم بپرسم چرا ديدگاه ما نظاميان كه منتقدان اصلي اين موضوع هستيم را نشان نمي دهيد مردم آگاه و فهيم ما بدانند كه خانواده بزرگ نظامي،انتظامي و امنيتي هميشه همراه و همگام نظام جمهوري اسلامي ايران بوده چونان كه نقش آفريني خود را در انتخابات يازدهم همچون افراد ديگر نشان داده اند پس واقع بين بوده و دنبال اصلاحات نگرديم چراكه هدف همگي ما ارتقاء و پيشرفت كشور عزيزمان ايران اسلامي است. ارزوي موفقيت مي كنم براي همه كساني كه دلسوزانه و خدومانه جهت پيشبرد نظام جمهوري اسلامي ايران زحمت مي كشند

      • يکشنبه 24 آذر 1392-10:25

        آقای ابراهیمی عادت به اهانت دارند بنده مدتی با ایشان همکار بودم بشدت ظاهر بین و احساسی بوده و خود را از همه برتر میداند

        • شنبه 23 آذر 1392-13:18

          با سلام و احترام فراوان به شما چهره علمي و سياسي بزرگ ما زندارن ما به شماوافرادي مثل شما مي باليم و افتخار مي كنيم خوشحالم از اينكه دوباره حضورت را اعلام كردي عبارت بسيار پر معنا و عميق آقاي دكتر روحاني مبني بر اينكه من سرهنگ نيستم بسيار بجا بود چراكه همه ما در شاخه اي خاص تخصص داريم و نبايد خود را وارد همه مسائلي كه به ما ارتباط ندارد وارد كنيم از طرفي از جمعي بزرگ خانواده انتظامي كشور اعلام مي دارم اين فقط يك اصطلاح بود و بسيار تخصصي و موشكافانه بحث شد چراكه آقاي روحاني بارها و بارها ارادت قلبي شان را به اين جامعه بزرگ كه حفظ امنيت جامعه بعهده ايشان مي باشد اعلام داشتند.منتظر مطالب بسيار جالب شما جناب آقاي دكترابراهيمي هستيم

          • اعتدال گراپاسخ به این دیدگاه 2 1
            شنبه 23 آذر 1392-0:23

            غلطانداز مؤدب باش و مخالفان اندیشه ات را کله خر و بی عقل خطاب نکن. خودت را عقل کُل ندان.

            • شنبه 23 آذر 1392-14:7

              لابد فکر می کنید خیلی به حرفم توجه کرده اید و اعتدالگرایانه به من اینطور مودب و دندان شکن پاسخ داده اید. حرفم این بود که بعضی ها شجاعت و تهور را با کله خر بودن اشتباه گرفته اند در حالیکه امنیت و بازدارندگی و جلوگیری از طمع زورگویان و ماجمان همیشه آماده بین المللی برای حمله به خاک کشور از اهمیت بالایی برخوردار است که به هیچ عنوان نباید به آن کم توجهی کرد. از بذل محبت شما با نثار کلمات فوق محبت آمیز و مودبانه نهایت سپاس را دارم.

            • جمعه 22 آذر 1392-14:34

              سلام دکترابراهیمی. بسیار بجا و وزین بود. روحانی متشکرم

              • حمیدی فاواپاسخ به این دیدگاه 2 3
                جمعه 22 آذر 1392-11:1

                جناب ابراهیمی عالی بود

                • جمعه 22 آذر 1392-8:14

                  معنی من سرهنگ نیستم این بود که من دارای دیدگاه، بینش و روش سرهنگی نیستم و بالاتر اینکه یعنی من دیکتاتور نیستم و خودم را بر جامعه تحمیل نمی کنم.
                  معنی آن این است که شما (فرد مقابل) دیکتاتور هستید و روش سرهنگان و امرای نظامی که اهل امر و نهی تحکمی و تحمیلی هستند را دارید.
                  معنی گسترده تر آن این است که در جامعه هر کسی که روش امر و نهی را به صورت تحکمی و بی انعطاف داشته باشد دچار روش سرهنگی شده است. معنی آن این است که سرهنگان روش های تحمیلی و الزام آور دارند که امر آنها حتماً باید مطاع شود و دیگران الزاماً و اجباراً باید مطیع باشند. روش فرماندهی دارند و زور و قلدری در پشت آن قرار دارد.
                  بنابراین تمام آنهایی که در سالهای اخیر روش سرهنگی رضاخانی را تائید کردند واز رضاخان بنا به القاء یا دستور استعمار چهره موجه و خدومی ساختند که القاء کننده انجام خدمات بزرگ و ارزشمند بوده است و خدمات ایشان نقاط ضعف بزرگی همانند قتل خوبانی همانند مدرس ها را توجیه می کند نمی توانند در دائره دوستان گوینده سخن "من سرهنگ نیستم" باشند ولی نمی دانم چرا همه این جرثومه ها جزء طرفداران پر و پا قرص ایشان شده اند و چکمه های رضاخانی را قدمهای عدالت ترجمه می کنند که برای پیشرفت و توسعه کشور ضرورت دارد.
                  پیچیدگی های سیاست یکیش همین است که بگوئید من سرهنگ نیستم ولی سرهنگی عمل بکنید. بگوئید چکمه های رضاخانی ولی آن را عین عدالت ترجمه کنید. و بیچاره ما که نباید چیزی بگوئیم که از قبل متهم هستیم که سرهنگیم!!!

                  • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 1 2
                    جمعه 22 آذر 1392-6:59

                    فکر می کنم مردم در ایام انتخابات پیام سخن رئیس جمهوری را در مورد من سرهنگ نیستم را به خوبی دریافتند و با رای به ایشان از ورود نظامیانی همانند قالیباف و رضایی به صحنه قدرت جلوگیری کردند.
                    البته اینکه یک نفر با این سابقه امنیتی بتواند خود را از تفکر نظامی گری رهایی ببخشد هنر بزرگی است. لیکن امنیت امر شوخی بردار نیست و ضرورت آمادگی دفاعی امروزه به مثابه امری بازدارنده و جلوگیری کننده عمل کرده و خود این امر از خسارات زیادی جلوگیری می کند.
                    اگر ترس از عواقب حمله به نظام از بین برود، قدرتمندان دنیا و حتی نیروهای دست آموز استکبار در منطقه بدون هیچ تردیدی به کشور حمله خواهند کرد و هر حمله ای ولو کوتاه مدت خسارات عدیده ای ببار می آورد که جبران آن علاوه بر میلیاردها تومان (دلار) بودجه به زمان زیادی هم نیاز دارد. نمونه های آن خسارت هایی است که جنگ تحمیلی بر کشور وارد کرده که هنوز جبران نشده است.
                    سیاستمداران وابسته و ترسویی هم وجود دارند که اخذ تائید و پشتیبانی از استکبار و وابستگان داخلی برایشان مهم است و تمام دستاوردهای دفاعی و اجتماعی و هویت ساز جنگ تحمیلی را به زیر سوال می برند و بخصوص بر علیه سپاه و بسیج عقده گشایی می کنند. این ها مصداق همان نابخردانی هستند که تهور و شجاعت را در بدون زره و لخت به میدان رفتن تعریف می کنند که در نگاه عقلا این امر نه تهور و نه شجاعت است بلکه نوعی کله خری و بی مغزی است.
                    اینکه برخی فکر می کنند کاهش هزینه های نظامی در شرایط کنونی برای کشور اولویت دارد، دجار نوعی کله خری و بی عقلی شده اند و امنیت نظام را دچار خدشه می کنند و بدون اراده به امیدوار سازی استکبار برای دخالت بیشتر در امور کشور کمک می رسانند.
                    بودجه 93 از این دیدگاه قابل بحث است و اینکه نوع نگاه به بودجه نظامی و دفاعی و کاهش و افزایش آن تحریک کننده و اختلاف زا به نظر می رسد و بعلاوه موجب این تصور می شود که انگار فضای ذهنی زمان بنی صدر دوباره تجدید حیات پیدا کرده و می خواهد با اقتدار نظامی سپاه و جریان انقلاب مبارزه منفی بکند.
                    انشاء الله چنین نیتی در کار نبوده و در مجلس نسبت به اصلاح این امر اقدام شود. البته دلایل و توجیحات تفاوت در اقلام بودجه می تواند نگرانی ها را از بین ببرد.
                    در مورد رشد بودجه در برخی دستگاهها تناسب بین این رشد و نرخ تورم اعلام شده وجود ندارد و این به معنای کاهش اثرگذاری میزان کار انجام شده در سال پیش رو نسبت به سال قبل است. شاخص نرخ انجام یک واحد کار با تقسیم میزان بودجه عمرانی مصرف شده در سالهای گذشته بر تعداد واحد کار انجام گرفته به دست می آید که با تقسیم میزان بودجه عمرانی امسال بر این نرخ و ضرب نمودن میزان تورم در نتیجه آن می توان تعداد واحد کار قابل انجام در کشور را برای سال آینده پیش بینی کرد و همین کار را برای لایه های استانی عمل نمود.
                    البته باید اطلاعات دقیقی در این رابطه وجود داشته باشد تا مسیر انحرافی از تصورات را ایجاد نکند.
                    فاصله بین ادعاها و عملکردها خیلی زیاد است. هر مسئولی چه قوی و چه ضعیف بالاخره قدرت جمع و جور کردن یک گزارش عملکرد دهن پرکن و چشم نواز را دارد و با آن می تواند مردم را تحت تاثیر قرار داده و طرفداران را امیدوار و مخالفان را منکوب نماید ولی به هیچ وجه نمی تواند آنچه می توانست باشد را نسبت به آنچه شده است به عینه نشان دهد.
                    آنچه باید می شد در قالب برنامه های یکساله و پنج ساله و چشم انداز نمود پیدا می کند و آنچه شده است عملکردی است که گزارش می شود. فاصله بین عملکرد و ایده آلهای برنامه میزان ناتوانی جریان حاکم و سوء مدیریت و ضعف را نمایش می دهد. این ها فاکتورهای مهمی در قضاوت مثبت و منفی برای توانمندی یا ضعف هر دولت و هر جریان حاکمی در مدیریت های منطقه ای می باشد.
                    به هر حال منطقی بودن در بودجه های سالیانه و تطابق آن با ایده آلهای بودجه ای برای فضای برنامه پنج ساله و تطبیق آن با آرمان های سند چشم انداز امر مهمی است که کشور را در مقایسه با فعالیت هایی که همسایگان و دولت های منطقه انجام می دهند می تواند توانمند یا ضعیف نشان بدهد.


                    ©2013 APG.ir