تعداد بازدید: 3520

توصیه به دیگران 2

سه شنبه 1 بهمن 1392-9:13

مازندرانی های سیاسی

مازندرانی ها برای سیاست ارزش فوق العاده ای قائل بوده و آن را بسیار موثر می پندارند. مصداق عملی اش تلاش بسیار گسترده ی خیل عظیمی از افراد برای برعهده گرفتن پست ها و مناصب سیاسی و اجرایی در دولت جدید است.


مازندنومه، احسان شریعت: از قدیم الایام انسان ها با تشکیل نهادهای سیاسی، امور جامعه را به عهده این نهادها سپرده و به گونه ای مطمئن می شدند که به این ترتیب امور جامعه حل و فصل می گردد. اما در کنار این، خود انسان ها نیز به عنوان موجوداتی اجتماعی به اعمال خودجوش از پایین دست زده، همواره چشم امیدشان به عملکرد نهادهای سیاسی و حکومتی نبوده است.

 از این رو همیشه در طول تاریخ انسان ها در میان این دو سر پیوستار در نوسان بوده اند. از سویی انتظار از نهادهای سیاسی و حکومتی برای تصمیم گیری و انجام امور و از سویی دیگر در نظر گرفتن توانمندی های گروهی و اجتماعی خودجوش و انجام امور به صورت مردمی.

پدیده فوق موجب شکل گیری نوعی انتظار همیشگی از سیاسیون برای بهبود وضعیت اجتماعی شده است.

 به تدریج در طول تاریخ این انتظار اجتماعی که باید امور از طرف حکومت سامان یابد، مردم را نسبت به فعالیت های نهادهای سیاسی حساس ساخت. چه، آن ها اصلی ترین تصمیم گیری های جامعه را از چشم نهادهای سیاسی می دیدند.

آنان مشاهده می کردند که تصمیمات و اعمال سیاسیون تا چه اندازه بر روند زندگی روزمره آن ها تأثیر می نهد.

 این پدیده در سده های اخیر و پس از شکل گیری حکومت های مردمسالار که بیشتر از گذشته به مردم پاسخگو بوده و نظر آنان را در انجام امور مدنظر قرار می دهند بسیار قوت گرفته است.

 دیگر حکومت ها در خلاء تصمیم نمی گیرند. آنان به ملاحظات اجتماعی هر تصمیم اندیشیده و آن را مورد توجه قرار می دهند. این گونه است که در حال حاضر در اغلب کشورها که فرم های قوی و ضعیفی از حکومت های مردمسالار وجود دارد، انتظار اجتماعی از حکومت نیز وجود دارد. مردم دوست دارند حکومت ها بهترین عملکردشان را نشان داده و برای پیشرفت امور تلاش کنند. آن ها از حکومت هایشان انتظارات زیادی دارند.

آنچه در سطرهای بالا بیان شد در تاریخ ایران نیز وجود داشته و در حال حاضر وجود دارد. مردم ایران همواره حکومت ها را در تعیین وضعیت زندگی شان دخیل می دانسته اند. به همین خاطر ایرانی ها نیز همچون مردمان دیگر به نوعی همیشه سیاسی بوده اند. یعنی به امور سیاسی حساس بوده و پیگیر اخبار جهان سیاست هستند.

 این وضعیت منجر به شکل گیری مفهومی شده است که می توان از آن به عنوان "سیاسی بودن" یاد کرد.

 سیاسی بودن مردم جنبه های فراوانی دارد. اما به طور کل می توان سیاسی بودن مردم را در حساس بودن آنان نسبت به امور سیاسی خلاصه کرد. این حساسیت در پیگیری اخبار، داشتن نظر، رویکردهای عملی و موارد دیگر خود را نشان می دهد.

برخی افراد بیشتر از بقیه مردم سیاسی هستند و برخی نیز کمتر. در میان ایرانی ها اقوام و فرهنگی های متنوعی وجود دارند که در استان های کشور پراکنده اند. از این میان به نظر می رسد مازندرانی ها کمی بیش از مردمان دیگر نقاط ایران سیاسی بوده و علاقه مند اطلاع و حتی کنشگری در جهان سیاست هستند.

این یک پدیده معمولی است که افراد پیگیر سیاست باشند. آن ها اخبار سیاسی را دنبال می کنند. در انتخابات شرکت می کنند. در گفتگوهای روزمره و حتی در جمع های خانوادگی بحث های سیاسی کرده و در مورد مسائل سیاسی روز صحبت می کنند. قسمت های سیاسی روزنامه ها و سایت ها را می خوانند. سعی می کنند با افراد سیاسی ارتباط و آشنایی برقرار کرده و به آنان نزدیک شوند. خود را در معرض جریان های سیاسی قرار می دهند. به پدیده های سیاسی حساس بوده و به آن ها واکنش نشان می دهند. اما در میان برخی از مردم(برای مثال مازندرانی ها) از دو جنبه همین پدیده معمولی به پدیده ای مشخص و بارز تبدیل می شود:

اول از جنبه کمی: یعنی همه ی موارد فوق که جزء موارد معمولی تلقی می شود از حد معمول خود فراتر رفته و شکل افراطی به خود می گیرد. برای مثال اگر حد معمول صحبت کردن در مورد مسائل سیاسی مقدار و میزانی داشته باشد، مازندرانی ها از آن میزان بیشتر در مورد مسائل سیاسی صحبت می کنند. و یا اگر حد توجه به اخبار سیاسی در روزنامه ها و سایت ها میزانی داشته باشد، مازندرانی ها بسیار بیش از آن به اخبار سیاسی توجه نشان می دهند. و یا اگر حد آشنایی با افراد سیاسی میزانی داشته باشد، مازندرانی ها بسیار بیش از آن به آشنایی با افراد سیاسی علاقه مندند.

دوم از جنبه کیفی: یعنی این پدیده در کیفیت چشم انداز افراد تأثیر گذاشته و نگاه کلی آنان به مسائل را کلاً به سمت سیاسی نگریستن همه چیز برده است.

 معمولاً گاه در میان این مردمانِ بیش از اندازه سیاسی می توان مواردی را یافت که هیچ گونه ارتباطی به سیاست ندارد اما آن ها بدان از منظری سیاسی نگریسته و برایش رمز و رازهای سیاسی قائل می شوند. مثلاً رخدادی اجتماعی را سیاسی تلقی کرده و یا کنش های کنشگران عرصه سیاست را نه از جنبه کارکردی بلکه از جنبه سیاسی می نگرند.

با توجه به موارد فوق به نظر می رسد می توان نتیجه گرفت ایرانی ها به ویژه مازندرانی ها برای سیاست ارزش فوق العاده ای قائل بوده و آن را بسیار موثر می پندارند. مصداق عملی اش تلاش بسیار گسترده ی خیل عظیمی از افراد برای برعهده گرفتن پست ها و مناصب سیاسی و اجرایی در دولت جدید است.


  • دوست محترم مائدهپاسخ به این دیدگاه 4 0
    چهارشنبه 2 بهمن 1392-18:27

    من به قول شما کینه توز هستم . چه می شود کرد شما آزادید که این طور قضاوت کنید. ولی شاگرد خوبی مثل شما می داند که " به نظر می رسد " از زبان یک محقق و در یک متن تحقیقی، بیانگر حدی از یقین او است . مشکل معلم پرکار و خوش سیمای شما نوشتن بی تامل و سرسری گرفتن موضوعات بی شماری است که گاه گمراه کننده می شود . زبان تندی که به ایشان روا است کینه توزی نیست بدین خاطر است که ایشان این شهامت را نشان نداد که به انتقادات وارده پاسخی بدهد و معمولاً این کار را به شاگردانش واگذار می کند. از شما که جور ایشان را می کشید متشکرم .

    • چهارشنبه 2 بهمن 1392-10:55

      با سلام.
      شاید بهتر بود بجای تعبیر سیاسی از کلمه سیاست زده و یا سیاسی کار و.. استفاده می کردیدالبته دوست داشتم بیشتر در این زمینه می نوشتیدو به همین قدر توصیف از عنوانی که انتخاب کردید اکتفا نمی کردیدبهر حال مطالب شما حالت تلنگری است . خواستم چند جمله ای بهش اضافه کنم :
      1-بعد از دوران جنگ کشور بتدریج وارد یک چرخه سیاست زدگی گرفتار شد و پس از آن دولتهایی که بر سر کار آمدند نیز هر کدام بر این آفت دامن زدند تا جابی که در دولت قبل این موضوع به اوج خود رسید و تصمیمات سیاسی که یکی از مهمترین آسیبها برای هر دولت است به وفور یافت می شد.
      2-در تحلیل چرایی اینکه مازندرانی ها از دیگر اقوام یا دیگر استانها سیاسی(کار) ترند بر خلاف نظر دوستمان عقب ماندگی تاریخی مازندران و یا به نوعی عدم توسعه اقتصادی سالهای اخیر این استان که در پشت پرده طبیعت آن نهفته است باعث چنین امری گردیده . بطور خلاصه مردم مازندران سیاست را امری موثر در دست یابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی خویش می دانند.
      3-بهر حال نیاز فعلی جامعه پرهیز از فضای سیاست زده سیاسی کاری و ماجراجویی سیاسی است... همین.

      • مائده (شاگرد) پاسخ به این دیدگاه 5 5
        چهارشنبه 2 بهمن 1392-9:42

        آقا یا خانم فوق العاده !
        ظاهرا شما به مباحث علمی و روشی در علوم اجتماعی تا حدی آگاهی دارین.
        برای اطلاع باید به عرض تون برسونم کل این مطلب از نویسنده یه فرضیه است. فرضیه ای که به طور مقدماتی در موردش بحث شده. هیچ وقت نویسنده ادعا نکرده به یه یافته ی کاملا علمی دست یافته.
        به این جمله ی متن توجه کن:
        "به نظر می رسد مازندرانی ها کمی بیش از مردمان دیگر نقاط ایران سیاسی بوده و علاقه مند اطلاع و حتی کنشگری در جهان سیاست هستند."
        خودت بهتر می دونی عبارت "به نظر می رسد" توی روش تحقیق چه معنایی داره.
        انقد کینه توز و نباش عزیز من

      • سه شنبه 1 بهمن 1392-19:55

        با سلام خدمت خوانندگان محترم.
        آگاهی حداقلی از اتفاقات سیاسی روز کشور و حتی دنیا امر پسندیده و مبارکی است و حق مردم می باشد. اما همانطور که این دوست عزیز گفتند برخی اوقات مردمان یک استان مانند مازندران یا اقوام خاصی بیش از بقیه به سیاست علاقه نشان می دهند. اما در نهایت تواضع، من با نظر دوست عزیزمان که وضعیت مالی نسبتاً مناسب مردم مازندران را یکی از دلایل علاقه بیش از حد مردم فهیم مازندران به سیاست قلمداد کردند مخالفم. از نظر اینجانب، نرخ بالای بیکاری و مشکلاتی از این دست در استان سبب علاقه وافر آنها به سیاست و آگاهی مداوم آنها در این مقوله می گردد. تا آنجا که بنده در دکه های روزنامه فروشی و یا بین مردم می بینم، اغلب کسانی که روزنامه بدستند، از طبقه متوسط به پایین جامعه هستند. آنها بدنبال خبرهای خوش یا اتفاقی مبارک در عرصه سیاسی و اقتصادی استان هستند. حق هم دارند. برای نمونه به پروژه مسکن مهر در استان های دیگر نگاهی بیاندازید. اکثر استان ها از این موقعیت ممتاز بدست آمده نهایت استفاده را کردند، اما اتفاق خاصی در مازندران رخ نداد. لذا مردم با امید فراوان با مراجعه به سایت ها، روزنامه ها، خبرهای صدا و سیما و در یک کلام با پیگیری در سیاست امید دارند تا خبرهای خوشی از شروع بکار ساخت کارخانه جدید، اتمام کارخانه یا بیمارستان در حال ساخت و نظایر آن بشنوند تا شاید از این طریق سطح رفاهشان بالا یرود یا شرایطی برای اشتغال فرزندانشان ایجاد شود. لذا در نهایت احترام باید بگویم که وضعیت مالی مناسب باعث علاقه مندی شان به سیاست نیست برعکس این مشکلات اقتصادی و نرخ بالای بیکاری در استان است که مردم را وادار می کند تا با اینگونه مسائل سرگرم شوند. امروزه اگر از برخی مردم عزیز استان در رابطه با پروژه های نیمه کاره رها شده استان سوال شود، اطلاعات دقیقی را ارائه می دهند در حالی که شاید اینگونه اطلاعات دسته بندی شده نزد مسئولین ارشد استان ما هم نباشد. بنظر بنده این یعنی مردم ما بیش از مسئولین استان سیاسی و بفکر پیشرفت استان هستند. متشکرم.

        • فوقالعاده ، بسیار گسترده ، خیل عظیم و ... !!پاسخ به این دیدگاه 1 5
          سه شنبه 1 بهمن 1392-15:41

          با به کار بردن فقط اصطلاحاتی مبالغه آمیز، نویسنده می خواهد میزان مشارکت مردم مازندران را در سیاست امروز ایران بیش تر از مردم متعلق به دیگر ایالات ایران نشان دهد . نه عددی نه رقمی و بدون هیچ گونه آماری برای مقایسه ، فقط حس و گمان و خیال !! گیریم که اینگونه هست چه توجیهی برای این پدیده ارائه می کنید ؟ شاید همه چیز را می خواهید به برادران لاریجانی مزبوط بدانید ! اگر چنین است ،حرفتان بی اساس جلوه می کند و ارزش مطرح شدن را از دست می دهد ..

          • سه شنبه 1 بهمن 1392-13:25

            تراكم جمعيت و وابستگي مردم به يكديگر و اوضاع مالي نسبي خوب مردم ، سطح كنشگري سياسي در استان مازندران را بالا برده و مردم فهم سياسيشان عاليست .

            • سه شنبه 1 بهمن 1392-13:6

              ما که با سیاست کاری نداریم خداییش سیاسته که هی با ما کار داره !بی تفاوت بودن از سیاستی که با ما کار داره عقب ماندگی رو به دنبال داره


              ©2013 APG.ir