انقلاب بی رنگ
اختلافات تاریخی اکراین با روسیه، این بار تحمل مردم را از حد بیرون برد. ابتدا دانشجویان به میدان استقلال شهر آمدند تا اعتراض شان را به دولت نشان دهند. پلیس ضد شورش با ضرب و شتم و پراکنده کردن آنها در واقع بنزین بر آتش ریخت و روز بعد جمعیتی میلیونی به خیابان های ریختند.
مازندنومه، محمد نوروزی ولوجایی: طی دوازده سالی که در کشور اکراین زندگی می کنم، چیزی که باعث حیرت من بود، آرامش و تحمل سختیهایی بود که در ادامه ی حکومت کمونیستی و پس از استقلال سال 91 بر آنها تحمیل می شد.
در دوره ی حکومت کمونیست ها، تجربه ی تبعید به سیبیری و آن قحطی بزرگ درسالهای 1932 و 1933 که منجر به مرگ تقریبی 10 میلیون نفر شد، گویی اراده ی اعتراض را در این مردم، به شکل غمگین کننده ای کشته بود.
بعد از استقلال سال 91 کمونیستها با تغییر چهره و عنوان و تشکیل احزاب، به اعمال قدرت بر مردم ادامه دادند. تا اواخر سال 90 که جنگی داخلی برای تقسیم سرمایه های دولتی بین گروه های قدرت در گرفت.
مردم عادی در بدترین شرایط به سر می بردند. وقتی غنایم تقسیم شد و کمونیستها که تا قبل از استقلال اکراین داعیه ی سرمایه ی مشترک و کار برای خلق داشتند، یک شبه میلیاردر شدند.
میلیاردرهای تازه به دوران رسیده که تازه مزه ی کاپیتال( سرمایه) را چشیده بودند، کارفرماهایی شدند که در دادن حداقل حقوق به کارگران خساست به خرج می دادند تا هر چه بیشتر به بانکها شخصی سرازیز کنند.
سه رئیس جمهوری: کراوچوک، کوچما و یوشچنکو جز افزودن بر سرمایه های شخصی و خانوادگی کاری برای مردم نکردند. در تمام این سالها، جمله ی "بحران اقتصادی" ورد زبان دولتمردان بود، در حالی که روز به روز بر سرمایه های آنان افزوده می شد.
پس از انقلاب نارنجی که مردم خواست تغییر را دیکته کردند و پس از آنکه یوشچنکو- رئیس جمهور منتخب- نیز به وعده هایش عمل نکرد، گویی آخرین ضربه به اراده ی مردم وارد آمد و ملت اکراین در یاسی عجیب فرو رفت.
دیگر نمی شد به کسی اعتماد کرد. بی تفاوتی به وضوح در جامعه دیده می شد. نافرمانی های مدنی با ریختن آشغال در معابر، دزدی های کوچک و تشکیل باندهای کوچک مافیایی از نتایج سرخوردگی هایی بود که به دست آمد.
آخرین رئیس جمهوری -ویکتور یانوکویچ- شخصی است که دو بار سابقه ی زندان به دلایل اوباشیگری را در کارنامه دارد. اوضاع اقتصادی مردم کاملا از هم پاشید؛ در حالی که پسرانش در مدت ریاست جمهوری پدر میلیونر شدند.
طی یکسال اخیر گفتگوهایی برای پیوستن به اتحادیه ی گمرکی اروپا در جریان بود. مردم امیدوار بودند که با نزدیک شدن به غرب، کمی اوضاع اقتصادی روبراه شود. اما در آخرین لحظات، دولت پا پس کشید و از امضای قرارداد طفره رفت؛ رفتاری که مردم آن را به حرف شنوی دولت از روسیه و دولت پوتین نسبت دادند.
اختلافات تاریخی با روسیه که همیشه خود را برادر بزرگتر و قیم اکراین می دانست، این بار تحمل مردم را از حد بیرون برد. در ابتدا دانشجویان به میدان استقلال شهر آمدند تا اعتراض شان را به دولت نشان دهند. پلیس ضد شورش با ضرب و شتم و پراکنده کردن آنها در واقع بنزین بر آتش ریخت و روز بعد جمعیتی میلیونی به خیابان های ریختند. آنها سرانجام بیدار شدند.
• بعد از حدود دو ماه اعتراضات مسالمت آمیز مدنی، دولت با تصویب قانونی که به شکل بلند کردن دست (که مورد اعتراض نماینده گان اپوزیسیون قرار گرفت) آزادی های مدنی مردم اکراین را محدودتر کرد.
• در 16 ژانویه که به پنج شنبه ی سیاه معروف شد، قانونی تصویب شد که بر اساس آن نصب چادر و استفاده از آمپلی فایر در محیط های عمومی ممنوع شد.
• معترضانی که صورت خود را پوشانده اند و یا کلاه محافظ بر سر دارند ,بازداشت می شوند.
• اجتماعات اعتراضی که در آن بیش از 5 خودرو شرکت داشته باشند جرایم بسیار سنگین خواهد داشت.
• و چند قانون دیگر که معارض آزادی های فردی و حتی قانون اساسی اکراین بود.
تصویت این قانون، تجمع دهها هزار نفررا در میدان استقلال شهر در روز یکشنبه به همراه داشت؛ تجمعی که در انتهای آن با حرکت مردم به سمت پارلمان به درگیری با پلیس انجامید. درگیری هایی که هنوز ادامه دارد.
- سه شنبه 1 بهمن 1392-23:30
آقای نوروزی شما موضع بیطرفی بگیر و خودتو وارد دعوا نکن. بی خیال. اینا خودشون آخرش با هم خوب میشن.
یه وقت نری توی اعتراضات خیابانی. اینجا توی ایران کسانی هستن که تورو دوست دارن و برای سلامتیت دعا می کنن. سیاستو ولش کن. بچسب به زندگی.- پنجشنبه 3 بهمن 1392-1:56
شما لطف دارید. سعی می کنم.