مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، کلثوم فلاحی: دکتر علیرضا شیری – روان پزشک و استاد دانشگاه-در همایش ازدواج مثبت که به همت بنیاد فردای بهتر در ساری برگزار شد، حضور یافت.
وی در این برنامه به ابعاد مختلف ازدواج مثبت پرداخت. مهم ترین فرازهای سخنان دکتر شیری در زیر آمده است:

* افرادی که نمی‌خواهند معمولی باشند در زندگی هدف‌گذاری می‌کنند. از یک جایی به بعد صرف رسیدن به هدف، الزاما ممکن است ما را موفق نکند. ضمن اینکه دیده‌ایم برخی افراد موفقی را که بدحال هستند.

*آنچه مهم‌تر از هدف گذاری و رسیدن به هدف در زندگی است، تعالی زندگی آدم است و ایجاد تعادل، کار سختی است.

*عشق و ازدواج، تفریح و سفر و مطالعه، درآمد خوب، معنویت و معنا و ارتباطات خوب باید در زندگی تعادل داشته باشد.

*همه افراد در جایگاه خود می‌توانند موثر باشند و سلامت روانی جامعه را حفظ کنند.

*ویژگی‌های رابطه عاطفی خوب: در ازدواج نباید یک‌طرفه به موضوع نگاه کرد، در رابطه عاطفی خوب، اختلاف نظر وجود دارد، هیجان، صمیمیت و تعهد با هم وجود دارد، کنترل، مهرطلبی و باجگیری عاطفی وجود ندارد، یک فرد به تنهایی مسئول جان بخشیدن به رابطه نیست. اولویت بندی در زندگی حفظ می‌شود، یک نفر همه شادی و غم شما نیست و وابستگی وجود ندارد.

*در رابطه عاطفی خوب، فردیت و اصطکاک وجود دارد، اگر هیچ اصطکاکی نیست پس این ارتباط عاطفی نیست، کسی باید ازدواج کند که بداند این اصطکاک وجود دارد و سازگاری را می‌داند.خوب نیست در رابطه عاطفی، یک نفر مسئول باشد که حال دیگری را خوب کند.

*مازندران چهارمین رتبه طلاق کشور را دارد، آمار طلاق کشوری عجیب و نگران‌کننده است.

*در ازدواج مثبت باید پنج مهارت را یاد گرفت: ارتباط، انتخاب، ازدواج، امتداد، انصراف.ارتباط را باید درست برقرار کرد حتی اگر فرد، درون‌گرا باشد، باید مهارت ارتباط را بیاموزد.

*یک‌سوم طلاق در شهرهای بزرگ کشور در یک سال نخست اتفاق می‌افتد.

*دوستی‌های اجتماعی، بحران است.

*تصویری که از ازدواج در ذهن داریم تصویری رمانتیک و شاعرانه است در صورتی که این تصور درستی نیست، ازدواج جای خاله بازی نیست، بعضی‌ها اشتباه می‌آیند. ازدواج یک تصمیم جدی است.

*ازدواج خوب چهار رکن دارد: فلسفه ازدواج، خانواده، فردیت و بلوغ‌های شش‌گانه جامعه.

*باید چرایی ازدواج را بدانیم. طبق آمار سال گذشته، بالاترین عامل رضایت‌مندی دختران و پسران ایرانی در ازدواج، رضایت خانواده است.

*مجردی خوب و منظم بهتر از ازدواج به امید واهی است. ازدواج امری مبتنی بر عقل و نیاز به رشد است. فرد در زندگی خود هرچه باشد، در ازدواج، آن موضوع شدت می‌یابد.

*در ایران زندگی مجردی افزایش می‌یابد و به زندگی مجردی باید احترام گذاشت.

*آنچه باعث می‌شود ازدواج کنیم هوش نیست بلکه عقل مان است.

*درباره نسبت عشق و ازدواج باید بدانیم ازدواج یک قرارداد اجتماعی است، تجربه کردن عشق اتفاق جالبی در زندگی است اما سخت است، عشق خیلی‌ها را ضربه فنی کرده است.

*عشق 2 فاز شیفتگی و دل‌زدگی دارد و بین 9ماه تا سه سال طول می‌کشد.اما بخشی از ازدواج برای لذت است، ازدواج، لذت جنسی امن را به همراه دارد، پاداش اجتماعی دارد، فرزنددار شدن در بستر ازدواج اتفاق می‌افتد. همه اینها موارد غیر تبلیغاتی ازدواج است.

*تنها در ازدواج است که می‌توانیم بفهمیم چه کسی هستیم، در ازدواج گاهی به مرز سنگین‌ترین نوسانات اخلاقی می‌رسیم.

* به این دلایل نباید ازدواج کرد: اشتیاق بیش از حد دختر و پسر به هم، ازدواج از روی فشار، ازدواج از روی لج، تنهایی‌های اعصاب خورد کن، زندگی فردی بی‌برنامه و کارهای نیمه‌تمام و امید نابخردانه به ازدواج، خسته شدن از روابط موقتی، ازدواج برای جایگزینی والدین، کسب حمایت و بزرگ شدن، ازدواج از روی چشم و هم‌چشمی و ازدواج از روی جوگیری.

*انسان با خودش شوخی نمی‌کند پس نباید از سر لج ازدواج کنیم، همچنین ازدواج تنهایی آدم را پر نمی‌کند.

*استیصال جنسی دلیل خوبی برای ازدواج نیست. اشتیاق جنسی مدتی بعد از ازدواج کاهش می‌یابد.

*نیازمند بلوغ عاطفی، معنوی، اجتماعی، جنسی، شخصیتی و مالی برای ازدواج هستیم.

*بالاترین عامل طلاق در ایران فقط مشکل جنسی زنان و مردان است، پنج سال است که این آمار تکان نخورده است.

*ازدواج جای بازی افراد بالغ است.

*قبل از ازدواج به این مسائل توجه کنید : کمال طلبی منفی، پارانویید و شکاکیت، شخصیت وسواسی، اختلال 2 قطبی، اعتیاد به هیجان و اعتیاد به اینترنت.

*قوی‌ترین مهارت‌های ارتباطی روی آدم مشکل‌دار، بی‌اثر است.

*فرزندان باید آگاهی جنسی داشته باشند تا کسی از آنها سوء استفاده نکند.

*ازدواج قبل از اینکه زن و مرد باشد، نر و ماده است. باید سواد جنسی افزایش یابد.

*در بررسی هوش عاطفی، ببینید که چقدر مشابهت بین شما و انتخابتان وجود دارد، چقدر خودتان را می‌شناسید و بر احساساتتان کنترل می‌کنید؟ از چه کسی و چرا خوشم می‌آید؟

* مشکل ازدواج دختران دهه شصت:اینها ارتفاع خوبی در جامعه گرفته‌اند اما جامعه ما فریبی به این دختران داد، جامعه به این دختران رشد پسرانه داد و دختران در حال آسیب خوردن هستند. پسران به اندازه دخترها قد نکشیدند، پسران امروز با پسران 30 سال قبل هیچ فرقی ندارند اما دخترها خیلی متفاوت شده‌اند.

*زنان ما آن قدر کار می‌کنند که خیلی خسته هستند، زن گل است و برای قهرمان‌بازی نیست.

*شغل دختران ما طوری شده که فرصت زندگی ندارند. شاغل‌ها به گونه‌ای کار کنند که فرصت قهوه خوردن با کسی را داشته باشند.

*ازدواج برای زن آیین خیلی خاصی است. استقلال خوب است اما نه اینکه کم‌کم دیگر زن نباشید.