مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، کلثوم فلاحی: همین چند روز قبل بود که نگران از شرایط جوی و نباریدن باران بودم، هرچه بخشی از پاییزمان بارانی بود اما این اواخر بارانی ندیده بودیم.

جمعه قبل، با بارش باران و سپس برف، خدا را شکر کردیم که نعمت را بر ما ارزانی کرد، نمعتی که اکنون به بحران تبدیل شده است.

مردم غرب مازندران، شرایط سختی را می گذرانند، این شرایط را با شدت و ضعف کمتر یا بیشتر، ما هم در سال 86 درک کردیم، بارش برف و قطع شدن گاز و کمبود مواد غذایی.

البته کمبود مواد غذایی در آن سال، به اندازه امروز مناطق غرب استان نبود.

باران و برفی که باعث خوشحالی ما شد، اکنون ناراحتی عده‌ای از هموطنان را رقم زده است.

قصه همان دریایی است که مراقبت نمی کنیم و غرقی می‌دهیم و حالا با بارش برف، زمین‌گیر شده‌ایم.

آماده نبودن زیرساخت‌ها و بحران مدیریت، در یک سوی قضیه قرار دارد که کاری با این مبحث ندارم.

اما در سوی دیگر قضیه، ما خودمان قرار داریم، ما مردم! ما بی‌انصاف‌ها و سوء‌استفاده‌گرها که منتظریم از آب، کره بگیریم و در نهایت، تقصیر را به گردن دولت و دولتیان بیندازیم.

ما خودمان اکنون قیمت اقلام مورد نیاز مردم را تا 10 برابر افزایش داده‌ایم تا خودمان، پولی به جیب بزنیم.

 ما دست در  جیب مردم بحران‌زده کرده‌ایم تا درآمدمان را افزایش دهیم، این دزدی است.

ما به جای کاهش بحران و کمک به تبدیل بحران به  فرصت بازگشت، به این فضا دامن می‌زنیم  و کاسه‌کوزه‌ها را سر دولتی می‌شکنیم که ویرانه‌ای را تحویل گرفته است.

کشور ما همواره در معرض بحران‌های مختلف قرار داشته و سوء مدیریت را نفی نمی‌کنیم اما سهم خودمان را در شدت دادن به بحران‌ها نادیده نگیریم.

 مازندران نه کمبود آب دارد، نه نان و نه گوشت و نه هیچ چیز دیگر، مازندران در هر عرصه‌ای کاسب زیاد دارد، کاسبانی که جز به منفعت خود نمی‌اندیشند و اینک کاسبان شرایط بحران.

انصاف را در این افراد، جست‌و جو نکنیم ما مانع شویم که آب معدنی را به قیمت سه هزار تومان و گوشت را کیلویی 50 هزارتومان و...نفروشند.

نکته دیگر آن که شاید در گذشته هواشناسی را به شوخی "هوانشناسی"و "هواشانسی" می‌گفتیم، اما سال‌هاست که سیستم هواشناسی کشور، دقت نظر بالایی در اعلام شرایط جوی دارد؛ هواشناسی مازندران هم شرایط برفی استان را پیش‌بینی کرده بود اما باز هم کارها را به دقیقه 90 واگذار کردیم، منتظر ماندیم مردم گرفتار شوند تا به سراغ شان برویم.

اکنون که در خانه‌های گرم خود، نشسته‌ایم، بخشی ازمردم استان در سرما گرفتار هستند، گاز برخی مناطق استان قطع است، به جای بالا بردن شعله بخاری برای بیشتر گرم کردن خانه، لباس‌های بیشتری بپوشیم و شعله بخاری را کم کنیم.

عکس های برف تنکابن/رامین صفری

*تهران همه چیز است

مازندنومه؛ علیرضا فلاح: زمستان 1386 برف آمد وحالا.  پسرکم دارد برف بازی می کند!

او سرخوش از برف بازی و من مثل اکثر هم استانی هایم نگران قطع شدن جریان گاز ...

مازندران ته خط لوله گاز است و برادران تهرانی ما حتما به فکر ما نیستند!

اینجا با قطع آب و برق و گاز در بعضی از شهرهای شمال ، دادشان به هوا رفت وعیش ییلاقی شان به هم خورد و البته در تهران ، سایر برادران یک چهارم گاز کشور را مصرف می کنند و بی خیال ...

شب وقتی گوینده خبرتلوزیون از رکورد مصرف گاز توسط برادران عزیز تهرانی در همین ایامی که گاز شهر و روستای مازندران ، یکی یکی قطع می شود گفت و اینکه یک چهارم انرژی کشور را آنها مصرف می کنند و عین خیال شان هم نیست ... خب هیچی نگفتم و به هیچی فکر نکردم !

از خیلی وقت پیش می دانستم که تهران همه ایران است !