تعداد بازدید: 3844

توصیه به دیگران 0

شنبه 3 اسفند 1392-22:49

سئوال های بی جواب

پرسش هایی که مدیران جرات پاسخگویی به آن ها را ندارند

از زمان تصدی مدیریتی تان تاکنون چند تن از نزدیکان نسبی و سببی در انواع ادارات استانی به کارگیری شده اند؟/استانداردهای انتخاب و انتصاب شما به این سمت خطیر چه بوده است/ چندسال از زمان بازنشستگی شما می گذرد و همچنان مشغول به کار هستید؟


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، علی اصغر خلیل پور کتی سری ، کارشناس ارشد مدیریت دولتی: آیا مردم می دانند وظیفه یک مدیر کل یا استاندار ویا معاون استاندار چیست؟ ودر قبال وظایف شان به چه کسی پاسخ گو هستند ؟

معمولا رسم بر این است که وقتی فردی را صاحب صلاحیت تشخیص می دهند ویا اگر فردی خود را صاحب صلاحیت تشخیص داد، صرف نظر از هرگونه اقدامات گاز انبری شبیه دیدن مقامات ، نوشتن تومار ، گرفتن امضا از بزرگان مثل نمایندگان مجلس و یا حتی مردم شهر و دیار، اقدام به نوشتن برنامه های قابل اجرا می کند که مثلا اگر من این سمت را بگیرم چنین می کنم و چنان، مشکل را رفع کرده و آینده ای را خواهم ساخت که نگو!

دراین زمان که معلوم نیست استاندارد انتخاب مدیر چیست و پاسخ گو و پاسخ خواه چه کسی ست، خوب  و برازنده است که مدیران 1- برنامه هایی را که در ابتدای اخذ سمت نوشتند - عملکرد مالی (تراز نامه)و غیر مالی (ارزیابی عملکرد) دوره ای (شش ماهه یا سالیانه) را در روزنامه های کثیر الانتشار منتشر کنند تا ولی نعمتان مان یعنی مردم از عوام تا خواص بدانند که چه بزرگان و دلسوزانی مدیران ادارات بوده و چه خدمات ارزشمندی را می توانند انجام دهند.

وقتی تئوری اصیل و وکیل  را می خوانیم به عقل دانشمندان غربی غبطه می خورم که این اصل اساسی اسلامی را آنها چه خوب فهمیده اند که مردم و انتخاب کنندگان اصل و مسئولان و انتخاب شوندگان وکیل و نوکر و خدمتگزاران مردم هستند.

به یاد سخن امام عزیز(روحی فداه )افتادم که فرمود : "به من خدمتگزار بگویید بهتر است تا رهبر بگویید"

مدیران شجاع و باجرات بابرنامه اند و برای برنامه خود استراتژی و اهداف می نویسند و ضمانت اجرائی  اهداف شان ، عملکرد ممتاز شان و آبروی در کف اخلاص شان بوده که اگر به پایش بیفتد در نامه و روزنامه می نویسند و تا حد توان از آن دفاع خواهند کرد.

این حق ولی نعمتان و مردم اصیل است که نوکران و خدمتگزاران و وکلای ملت حرف آنها را بگویند، از عملکرد خود آنها را مطلع کنند و در قبال عملکردشان پاسخ گو باشند.

اگرچه مردم به معنای عام یعنی اعم از رسانه های دیداری، شنیداری، نوشتاری و مردم عادی هم کم کار وتا حدی بی تفاوت بوده اند و پاسخ خواه جلوه نکردند که شاید از حیا و نجابت شان باشد. اما اگر مردم نجابت دارند من مدیر نباید پاسخ گو باشم؟

به نظرم آمد به عنوان یکی از مردم(ولی نعمتان اصیل) پاسخ خواهی را از همین عرض مختصر شروع کنیم؛ باشد فتح بابی گردد برای همگان تا همت پاسخ خواهی رواج و نهضت پاسخ گویی آغاز یابد.


مدیران عزیز لطفا منتشر کنید:

1-    از زمان تصدی مدیریتی تان تاکنون چند تن از نزدیکان نسبی و سببی در انواع ادارات استانی به کارگیری شده اند.

2-     میزان اعتبارات هزینه ای و سرمایه ای دریافتی به تفکیک فصول دستگاه محل ماموریت شما چقدر بوده است.

3-    خالص کل حقوق ، مزایای شما (اعم از پاداش استانی و دریافتی از مرکز ، اضافه کار ،ماموریت و....) در ماه چقدر است؟

4-    میزان بهره وری سازمانی و فردی در دستگاه اجرائی محل ماموریت شما در مقایسه با سال قبل چقدر بهبود یافته است؟

5-    چه میزان از عملکرد مدیریتی شما در راستای برنامه های ارائه شده در بدو انتصاب است.؟

6-    استانداردهای انتخاب و انتصاب شما به این سمت خطیر چه بوده است؟

7-    چقدر تحصیلات دانشی تان مرتبط با سمت مدیریتی شما می باشد؟

8-    برنامه آینده (دوساله-پنج ساله – چند ساله) شما چه می باشد؟

9-    امکانات اداری در اختیارتان چه می باشد؟

10-    راستی چندسال از زمان بازنشستگی شما می گذرد و همچنان مشغول به کار هستید؟

11-    محصول اعتبارات دریافتی از محل موافقتنامه استانی و یا ابلاغی و سایر منابع چه می باشد.

12-...

البته اگر بدون رعایت آداب رئیسی و مرئوسی سوال نمودم بسیار معذورم زیرا که در ابتدای عرائض ، گفتم که فرض برآن است ، مدیران، وکیل (به قول دانشمندان غربی) ویا خدمتگذار (به قول امام عزیز "ره") و صد البته نوکر  ولی نعمتان خود یعنی مردم هستند و معمولا مولا از رعیت خود اینگونه ویا سخت تر از آن سوال می کند.
باشد با پاسخ گویی در این دنیا در (یوم تبلی السرائر) شرمنده ولی نعمتان خود نباشیم.

*سایر مطالب نویسنده:

ای بی معرفت!

تدبیر اعتدال ، امید اصلاح

آیا واقعا راه انتقاد باز شده است؟!


  • شنبه 17 اسفند 1392-0:36

    1- چه پرسشهای سختی؟ 2- کی می تونه پاسخ بده؟ 3-اگه نده کی نمره می ده؟ 4- اگه نمره بده کیست که مردود کنه؟ 5- اگه مردود بشن چه کسی است که جلوی نشستن در کلاس بعدی رو بگیره؟ 6-...

    • از خدا چه پنهانپاسخ به این دیدگاه 0 1
      دوشنبه 5 اسفند 1392-13:25

      حاج آقا حضرتعالی در مدتی که در سازمانها و نهادها بودید چه کردید ؟ حداقل بنده دچار مشکل شدم چون شما پاسخگو نبودید .

      • دوشنبه 5 اسفند 1392-12:57

        حاجی دست مریزاد ازاینکه دغدغۀ مردم رو داری.
        حداقل کاری که مسئولین ارشد میتوانند به آن توجه کنند، شایسته سالاری و سپردن هر امری متناسب با تخصص واقعی آن فرد یا افراد باشد.امیــــــــــــــــــــــــــــــــــــد!

        • دوشنبه 5 اسفند 1392-7:28

          ... برو خدا پدرت رو بیامورزه

          • يکشنبه 4 اسفند 1392-12:55

            حاج آقا اگر این شاخصها را مدیران می خواستند رعایت نمایند که خودرا کاندیدای مدیریت نمی کردند خداوند به افرادی به مثل شما که صراحت بیان دارید توفیق بیشتر عنایت فرماید

            • ارشد مديريت دولتي پاسخ به این دیدگاه 2 1
              يکشنبه 4 اسفند 1392-8:47

              آفرين حاج آقا، دو تحسين و يك انتقاد، اول اينكه همت نموده و در رشته مديريت دولتي آنهم در مقطع ارشد تحصيل فرموديد، دوم اينكه به نكات بسيار جالبي اشاره فرموديد، و انتقادم از شما اينستكه اين دولت تازه بر سر كار آمده و بايد بدان فرصت بدهيم و از گفتن انتقادات كلي كمي پرهيز كنيم البته به انتصابات اقاي استاندار علي الخصوص در اداراتي كه نقطه ضعف استان در آن متمركز است ( مثل راه و شهرسازي) انتقاداتي وارد است ولي بايد متمركز بر برايند كار ايشان باشيم نه جزئيات. اميدوار هستيم در بخش صنعت و گردشگري جهت توسعه اشتغالزايي موفق باشند.

              • يکشنبه 4 اسفند 1392-7:47

                با سلام
                واقعا سوالات بجا وشايسته اي بود متاسفانه اين مديران كه چند دستي چسبيدند به ميز وبازنشسته نميشوند...هدفشان خدمت به مردم ...!!؟؟؟
                فقط راه فرارشان مصوبه هيات دولته ...
                از راهكارهاي اجرايي وراندمان كاري خبري نيست...
                اينهمه جوان بااستعدادساعي پرتلاش خوش فكر داريم
                دولت شده مدرسه پيرمردها
                وزيرامورخارجه كه ويلچري شد وزيربهداشتش با يه تشرمجلس روانه بيمارستان شد وزير...خبرهاي ديگري در راه است..

                • مهرآفرینپاسخ به این دیدگاه 1 3
                  يکشنبه 4 اسفند 1392-7:14

                  شیخ خوش خیال رقیق القلب مهربانی ها کند و انتظارات عجیب از انسان های نجیب دارند. نجابت مدیریت و حیاء ذاتی آنها و عدم خودستایی و اخلاصمندی درونی و کار برای کسب رضایت خدا مانع از آن می شود مدیر از برنامه های خود و از کارکرد و عملکرد و حتی میزان حقوق و دستمزد و اضافه کار خود سخن بگوید و ترس از منیت او را وادار می کند که همیشه از دیگران نقد کند و خود را در حاشیه امن قرار دهد.
                  یا شیخ الاجل چرا به جای اینکه ما را به راه راست و درست هدایت فرمائید و صراط مستقیم را نشانمان دهید ما به سمت بیراهه راهنمایی می فرمایید و اوقات مدیران را اینگونه تلخ می کنید و جامعه را نسبت به مدیران مشکوک و طلبکار می کنید. این افزودن بر مطالبات مردم و آنها را مولا و ولی نعمت صدا کردن و از امام (ره) داد سخن دادن و فرمایشات ایشان را بر سر مدیران چکش کردن تاثیری در کردار و رفتار و رویکرد و عملکرد و کارکرد مدیران ندارد چرا که آزادگی مانع افشاگری می شود و غیرت و مردانگی و حفظ حرمت و حیثیت افراد مانع نقد و بیان وابستگی ها و دلبستگی ها می شود.
                  شیخ با حال خدا ترس و اندیشه ورز عزیز بدان و آگاه باش مدیران مسیر رسیدن به سطوح بالا را خوب می دانند و رمز ورود به افکمار و اندیشه های بالادستی ها و ریل گذاری برای جا انداختن خود به عنوان گزینه مدیریت را خوب بلد هستند و نقاط طمع و ضعف نمایندگان و هر کسی که در انتخاب مدیر نقشی و سهمی دارد را بهتر از هر کسی می دانند و در بازار پست فروشی می دانند هر پستی را با چه قیمتی و از کجا و چگونه باید بخرند و برای اینکارها سخت زحمت کشیده و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت می کنند و طوری عمل می کنند که مو لای درزشان نرود و حال شما که هیچ هنری ندارید و ابتکار عمل در شما مرده و خلاقیت نابود شده و از شیخوخیت فقط سفیدی عمامه محترم برایتان میراث مانده با سیادت متفاوت نشان داده شوید می خواهید از این هنرمندان صاحب تجربه و فن و مهارت حسابکشی کنید و این شجاع مردان را از روز تبلی السرائی بترسانی و انذار کنی؟ مگر مدیری را سراغ دارید که حقیقتاً علوی فکر کند و علوی عمل کند؟ یا اینکه مدیران همه خود را کارگزاران تکنوکرت می دانند که برای مدیریت به ابزار و فنون خاص از جمله زیرکی های سیاسی و سیاستمداری و آسمان و ریسمان بافتن و علوی سخن گفتن و معاویه ای عمل کردن نیاز است و جاده های بن بست پیش رو را با لبخندی باز کرده و بر سر سفره های رنگین سرمایه داران به نام سرمایه گذار که وجود آنها برای نظام و ایران و استان شریف است و قدر آنها را باید دانست با اجتماعی عظیم حاضر شده و هیچ فقیری را در آنجا راه نخواهند داد.
                  یا شیخ بگذار برایت گریه کنم و مویه نمایم و زار بزنم که حساب و کتاب به مدیران نشان ندهی که دین و ترس از خدا را امری فردی می دانند و آنها را در کارهای مدیریتی خود و در سیاست های خود اصلاً راه نمی دهند. خوش خیالی بس است و از حمایت های بیجای مادران است که این بچه ها ابله شده و خرفت بازی در می آورند.
                  یا شیخ عذر تقصیر حقیر را بپذیر و ما را دیگر به یوم تبلی السرائی و عبور از صراط با دستان خالی و بدون حامی تهدید مفرما که ترس عبور از این دنیا تا رسیدن به پل صراط مو را بر بدنم سیخ کرده و فکر می کنم همین چند جمله را که از سر درد و به تلخی نوشته ام را هم نمی توام پاسخگو باشم و بندبند بدنم می لرزد و طاقت و توان و نا ندارم که از پلی عبور کنم که از مویی باریکتر باشد. حدیث مدیران در ارتباط با پل این است که به قول آن مازندرانی می فرمایند "آقاجون ما را دکت بوین".


                  ©2013 APG.ir