مسافران خياباني
تنها چيزي كه عايد مردم و شهرداري هاي شمال مي شود، حجم وسيعي از زباله و تصرف پياده روها و پارك ها توسط مسافراني است كه هيچ گونه مديريتي بر آنها اعمال نمي شود.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، یادداشت مهمان، ولی الله پاشا: پس از معضلاتي همچون زنان خياباني، كودكان خياباني و ...، امروزه با معضل ديگري به نام «مسافران خياباني» مواجه هستیم.
با كمي دقت در ایام تعطیل ،خصوصا تعطیلات نوروزی در پارك ها و حاشيه ی خيابان ها ی شمال كشور، اين وضعيت ناهنجار به وضوح ديده مي شود. وضعيتي كه چهره اي نامطلوب را در ذهن به تصوير مي كشد.
سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به عنوان متولي اصلي اين حوزه اگرچه در سال هاي اخير با جلوگيري از كليد به دستان خياباني براي جذب مسافران و اسكان آنها در اماكن خصوصي و خارج از نظارت ، اقدامات موثري انجام داده است و درساماندهی مسافران در مكان هاي تحت پوشش تلاش نموده است، راهكارهاي درازمدت و اساسي براي جذب و هدايت آن دسته از مسافراني كه جزو اقشار كم درآمد و يا متوسط جامعه و در جستجوي مكان هاي ارزان هستند، اتخاذ نكرده است.
گروهي از مسافران بضاعت مالي نسبتاً پايين تري دارند، پرحمعيت تر بوده و يا در شهرستان هاي هم جوار استان هاي شمالي زندگي مي كنند و به نوعي در هر فرصتي به اين منطقه سفر مي كنند و به هر دليل نمي توانند در مراكز اقامتي و هتل ها كه متاسفانه نظارت درست و دقيقي بر تعرفه هاي آنان صورت نمي پذيرد، اسكان يابند، بنابراين ترجيح مي دهند با خريد يك چادر مسافرتي كه قيمت اجاره يك اطاق در يك شب مي باشد، ايام بيشتري را در كنار خيابان ها و پارك ها سپري كنند.
از سوي ديگر به دليل گران بودن موادغذايي در شهرهاي شمالي، بسياري از اين مسافران موادغذايي خود را از شهرهاي مبدا خريداري نموده و با خود همراه مي آورند. متاسفانه مسوولان حوزه گردشگري تنها به ارايه ي آمار در خصوص تعداد ورود گردشگران به شهرهاي شمالي دل خوش كرده اند اما هرگز در خصوص ميزان جذب درآمد از اين حجم گردشگر و مسافر اظهارنظر دقيقي نداشتند.
حقيقت تلخ اين است كه تنها دست آورد گردشگران و مسافران در نبود مديريت صحيح در اين صنعت، زباله هايي است كه پس از رفتن آنها در حاشيه خيابان ها و پارك ها به چشم مي خورد.
متوليان صنعت گردشگري لازم نيست براي جذب گردشگران تلاش كنند چرا كه جاذبه هاي طبيعي و خداداي خود به خود آنها را به اين منطقه مي كشاند؛ كافي است كه انرژي خود را صرف مديريت و ساماندهي در اين بخش نمايند تا به دور از آمارها و شعارها در خصوص تعداد گردشگراني كه شمال كشور را براي مسافرت انتخاب مي كنند، اثرات مثبتي متوجه معيشت و درآمد مردم شود و در اقتصاد منطقه گشایشی فراهم گردد.
امروزه اما تنها چيزي كه عايد مردم و شهرداري هاي شمال مي شود، حجم وسيعي از زباله و تصرف پياده روها و پارك ها توسط مسافراني است كه هيچ گونه مديريتي بر آنها اعمال نمي شود.
احداث جايگاهها و سوييتهاي ارزان ساحلي و جنگلي، ساماندهي وضعيت بهداشتي و ايجاد مراكز عرضه محصولات غذايي ارزان قيمت از جمله راهكارهايي است كه ميتواند در ساماندهي اين وضعيت موثر واقع شود.
استان های شمالی که در گذشته قطب کشاورزی کشوربوده اند،به دلیل افزایش قیمت زمین، واردات بی رویه و خارج از قاعده محصولات کشاورزی خصوصا برنج و مرکبات، عدم حمایت کافی از کشاورزان و نبود نظارت کافی در تغییرکاربری که به جای کشت محصولات کشاورزی به سرعت و قارچ گونه در آنها ویلا سبز می شود، جای خود را به صنعت گردشگری داده است که در صورت ادامه سوء مدیریت، مي رود تا پيكر نيمهجان صنعت گردشگري نيز به اغماي دائمي فرو رود.
شاهد این مدعا، خيابان هاي اشغال شده و هتلها و رستورانهاي خلوت است. با این همه، دلخوشی فعالان حوزه ی گردشگری به تغییرمدیریت این سازمان در مازندران است که با ساماندهی و برنامه ریزی بر اساس تجارب و دانش روز و نیز هماهنگی وحمایت سایر بخش های مرتبط با توجه به نامگذاری امسال به« اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» با فرهنگ سازی شاهد شکوفایی اقتصاد گردشگری باشیم.