تعداد بازدید: 5261

توصیه به دیگران 1

دوشنبه 18 فروردين 1393-9:58

در حاشیه دیدار دو نماینده مازندران با آیت الله هاشمی رفسنجانی

بازی برد-برد نمایندگان

آقایان دامادی و حسینی باید این حق را به طرفداران اصلاح‌طلبی یا اعتدال‌گرایی بدهند که اگر آنها را به چالش می‌کشند، باید دلیل قانع‌کننده‌ای برای رفتار سیاسی خود داشته باشند.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، رسول معصومی: دیدار 2تن از نمایندگان مردم مازندران با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی خبر خوبی بود. خاصه برای ما که همیشه امیدواریم آدم‌ها روزی حقیقت را درک کرده و اشتباهات گذشته خود را جبران کنند. ضمن آنکه خودمان امیدواریم اشتباهات خود را بفهمیم و آن را اصلاح کنیم. اما شنیدن یا خواندن این خبر، خیلی برای من سنگین نبود، می‌توانم بگویم که انتظار چنین خبرها و چنین دیدارها را دارم و هنوز هم فکر می‌کنم که چهره‌های دیگر اصولگرای مازندرانی یا دیگر استان‌ها راه خود را از اصول خود کج کرده و به اصلاح بپردازند

 در منطق جامعه‌شناختی و حتی در منطق رفتارشناختی، «اصول» نمی‌تواند معیاری مداوم و همیشگی باشد. اصل یا اصول برای فصل یا فصولی می‌تواند مورد مداقه و عمل قرار گیرد و بعد از مدتی حتی اصلاح شود.

اصلاح‌گری از خصایص انسانی است و کسی که نتواند دست به اصلاح خود بپردازد، یقینا مشکل خواهد داشت. اساسا همین ویژگی ما را با دیگر موجودات متمایز می‌سازد. در این بین در منطق «سیاست» چیزی به نام «اصول فراگیر» نداریم. یعنی همه تاریخ سیاست این را نشان می‌دهد که در طول تاریخ سیاستمردان‌ یا سیاستگران «اصول مقطعی» را شیوه عمل خود قرار دادند و بعد از آنکه آن اصول کارساز نشد یا آنکه دیگر ضرورتی به انجام آن نبود، آن را اصلاح کردند و اصول دیگری را بر جای آن نشاندند.

مقدمه فوق را به این دلیل یادآور شدم که بگویم ما هم معتقد نیستیم که همیشه آدم باید اصلاح‌طلب باشد یا هیچ وقت اصول‌گرا نباشد. اصلاح‌طلبی هم به همان نسبتِ اصول‌گرایی محصول زمان و ضرورت عصر خویش است.

اگر منطق «اصلاح‌طلبی» بر آن باشد که مستمر و مداوم صورت گیرد، آن زمان از معنای اصلاح‌طلبی خود دور خواهد شد. در این متد هم اصلاح‌طلبان باید بر آن شیوه‌ای عمل کنند که شکل «اصول» به خود نگیرد. یعنی اگر بگویند که «اصول» ما بر «اصلاح‌طلبی» است، در واقع گرفتار شیوه‌ای می‌شوند که نوعی دگمیت رفتاری سیاسی را اعمال خواهند کرد.

اصلاح‌طلبی هم به معنای دیدن واقعیت‌هاست. زمانی که نمی‌توان جایی را اصلاح کرد، در نتیجه باید دست برداشت و شیوه‌ای دیگر را برگزید. اگر سیاست را به درختی را تشبیه کنیم که نتوان شاخ و برگ آن درخت را به درستی برچید یا اصلاح کرد، باید روی دیگر ویژگی‌های طبیعی آن متمرکز شد. یعنی قرار نیست که حتما ریشه یک درخت را از بن برکند، مگر آنکه آن درخت مشکل‌ساز و به بیماری خشکی دچار شود و در آن صورت است که می‌توان گفت که کندن درخت سزاوار است

 به هر حال این همه کبرا و صغرا شاید کمی خسته‌کننده شده باشد، اما می‌خواهم به این نکته بپردازم که آیا می‌توان رفتار نمایندگان مردم مازندران را که به همراه جمعی با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دیدار کردند، تحلیل سیاسی کرد یا تحلیل جامعه‌شناختی؟

البته می‌توان این رفتارها را در پرتو «رفتار‌شناسی سیاسی» تحلیل کرد. در رفتارشناسی سیاسی، سیاستمردان معمولا برگ‌ها را براساس شرایط زمانی بازی می‌کنند. شاید پر بیراه نباشد که بگوییم این نمایندگان با در پیش گرفتن رفتار جدید در پی بازی جدید هستند. یعنی قرار است که در بازی پیش رو بازنده تمام نباشند.

شاید به نظر برخی این سخن خیلی انصاف‌مدارانه نباشد، اما در رفتارشناسی سیاسی بسیاری از افراد سیاسی و احزاب ایرادی وجود ندارد که برگ‌ها را براساس شرایط بازی بر زمین بیندازند.

قبل از انتخابات سال 92، زمانی که کفه ترازوی اصولگرایی خیلی قوی بود، در آن زمان نمایندگان مجلس در استان‌های کشور و خصوصا در مازندران، به دلیل وجود جو «ضداصلاح‌طلبی» جرئت نمی‌کردند که خود را حتی به دیدگاه «اعتدال‌گرایی» نزدیک کنند و به همین دلیل آشکارا از نامزدهایی طرفداری می‌کردند که پرچم آنها کاملاً رنگ «ضداصلاح‌طلبی» و اعتدال‌گرایی داشت.

در اینجا در پی مذمت آن رفتارها نیستم، اتفاقا منطق رفتار سیاسی حکم می‌کند که شما بازی خودت را انجام بدهی. اما این بازی‌ها باید کمی به هم نزدیک باشد. مثلا اگر آن روز کسی از«اعتدال‌گرایی نرم» حمایت می‌کرد، به دلیل آنکه نمی‌توانست از «اصلاح‌طلبی چه تند و چه نرم آن» حتی حمایت کند، شاید به این خاطر بود که فکر می‌کرد دیدگاه او به اعتدال‌گرایی نزدیک است و ایرادی نمی‌بیند که از این تفکر پیروی یا طرفداری کند. یا همچنین اگر کسانی از اصول‌گرایی حمایت می‌کردند شاید گمان می‌کردند که به دیدگاه آنها نزدیک است و کسی نمی‌تواند آنها را مذمت کند. اما امروز وقتی یک اصول‌گرا در یک پروسه زمانی کوتاه به راحتی از زیر پرچم‌های گذشته خارج می‌شود و در زیر سایه پرچمی قرار می‌گیرد که حتی اگر اصلاح‌طلب نباشد ولی نماد اعتدال‌گرایی است، کمی عجیب به نظر می‌رسد و اینجاست که طرح پرسش دور از عقل نیست.

سوال این است که چه شد در مدت زمان حدود 8ماهه چرخشی 180درجه‌ای در رفتار سیاسی برخی از افراد رخ بدهد؟ این نوع چرخش‌های سیاسی در عالم سیاست زیاد مرسوم نیست. یعنی به این صورت نیست که یک «حزب دست‌راستی» به هر دلیل سیاسی بیاید از یک «حزب دست‌چپی» کاملا حمایت کند و زیر پرچم آن دست بزند. این دست‌زدن‌های ناگهانی است که برای هر کسی که الفبای سیاست را خوانده یا دانسته باشد، کمی اعجاب‌آور می‌نماید.

شاید این نوع رفتارهای سیاسی در ایران را بتوان به نبود تشکل و حزبی قوی مرتبط دانست. یعنی اگر در فروردین سال 92 حزبی قوی وجود می‌داشت و آقایان «محمد دامادی» و «سیدهادی حسینی» یکی از ارکان یا اعضا یا حتی سمپات آن بودند، شاید به راحتی نمی‌توانستند امروز از زیر پرچم آن بیرون بیایند.

در ایران متأسفانه اساسا رفتارهای سیاسی «آنی» در عین حال «فردی» است. آنها براساس نیازهای خود تصمیم می‌گیرند و چون مافوق حزبی ندارند، می‌توانند خاکریز خود را ترک کرده و به خاکریزهای دیگر بروند.

نمی‌خواهم رفتار این 2 نماینده محترم را خیلی دگماتیک ببینم، اما اگر فلاش‌بکی به گذشته‌ی نه چندان دور داشته باشیم، خواهیم دید که این دو یا دیگر نمایندگان دوستدار اصولگرا چند بار با آیت‌الله دیدار کردند و چقدر دیدگاه‌های او را قبول داشتند و چقدر نامزدهای مورد حمایت او را حمایت کردند؟

یا وقتی که زمستان سال گذشته عده‌ای از سیاسیون یا چهره‌های فرهنگی مازندران به دور از جاروجنجال‌های سیاسی که هنوز آقای رفسنجانی ورود خود به عرصه مبارزات انتخاباتی را اعلام نکرده بود، با آیت‌الله رفسنجانی دیدار داشتند، حتی یک نماینده هم جرئت نکرد که در بین آنها باشد.

یا اساسا چقدر این نمایندگان و دیگر نمایندگان استان با دیدگاه‌های آقای هاشمی رفسنجانی هم‌نظر بودند؟ یا آنکه خود چقدر آن مواردی را آیت‌الله هاشمی نقد می‌کرد، به دور از ایشان در سخنرانی‌های خود بیان می‌کردند.

شاید به نظر آنها اگر در آن مقطع وارد این بازی می‌شدند، باخت نصیب‌شان می‌شد، اما امروز که به سوی این اردوگاه آمدند یک بازی برد- برد است نه باخت- باخت. بر کسی پوشیده نیست که امروز آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اگر چه اصلاح‌طلب به مفهوم دوم‌خردادی آن نیست -که نیست- ولی حداقل دوستدار اصلاحات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به صورت معتدل و اعتدالگرایانه آن هست.

«هاشمیسم» یا تفکری که هاشمی به دنبال آن است، نشان می‌دهد که مخالف تحجر، مخالف سخت‌گیری‌هایی به نام اصولگرایی، اقتصادی پویا و در عین حال نظام‌مند، طرفدار داشتن روابط دوستانه با کشورهای همسایه، ایجاد اعتماد با کشورهای قدرتمند و حل مشکلات مردم و ایجاد فضای باز حداقلی در داخل کشور است.

جالب است که این دوستان در فروردین سال 92 حتی این حداقل‌ها را نمی‌دیدند و یک‌تنه زیر پرچم تفکراتی سینه چاک می‌کردند که اساسا با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مشکل داشتند و دارند.

به هر حال آقایان دامادی و حسینی باید این حق را به طرفداران اصلاح‌طلبی یا اعتدال‌گرایی بدهند که اگر آنها را به چالش می‌کشند، باید دلیل قانع‌کننده‌ای برای رفتار سیاسی خود داشته باشند.

اگر فکر می‌کنند که این بازی آنها برد-برد است، شاید خیلی غیر منطقی نباشد. واقعیت این است که مبارزات انتخاباتی مجلس تا چند ماه دیگر شروع می‌شود و نمایندگان نیاز دارند که به جناح، فرد یا افرادی خود را نزدیک کنند تا احتمالا در کورس رقابت انتخاباتی جا نمانند. ولی نباید تردید کرد که مردم بازی‌ها را می‌بینند و هم بازیگران را خوب می‌شناسند. آنها برگ‌ها را تقسیم می‌کنند و می‌گویند که کدامیک باید براساس چه برگی بازی کنند.


  • شنبه 23 فروردين 1393-18:5

    مگه هر کی در هر اجتماعی حضور پیدا می کنه یا دعوتی را اجابت می کنه دلیل هم حزبی بودنشه؟

    • چهارشنبه 20 فروردين 1393-22:46

      کلید فهم رفتارهای این چنینی در یارکشی سیاسی نهفته است.یعنی نهادهای سیاسی در نبود حزب و تحزب، پایداری و مصونیت خود را از اعتبار و پیشینه بنیادگذاران و رهبران بلندپایه خود می ستانند و چون جامعه مدنی وجود ندارد یا کمتوان است بنابراین افراد برای رسیدن به قدرت سیاسی و یا دور ماندن از خطرات و بیم به بزرگان قدرتمند پناه می برند و از میان آنان یارگیری می کنند و در این منطق هر چه یار با نفوذتر و مصون تر باشد می تواند از قدرت و نفوذ خود برای یاری رساندن به پناهجویانش و در امان داشتن ایشان از خطرهای سیاسی بیشتر بهره ببرد .

      • چهارشنبه 20 فروردين 1393-9:33

        معصومی کیه ؟
        از کجا اومد؟

        • چهارشنبه 20 فروردين 1393-9:32

          اقای صادقی شماها چه از جان دامادی می خواهید
          برام جالبه
          ایا جرات دارید از شجاعی وعبوری انتقاد کنید
          مگر به دیدار سردار سارندگی رفتن ایراد دارد؟!!!
          به فرمایشات رهبر کبیر انقلاب بعد انتخابات همه باید دست یاعلی بدهیم
          شما به فکر اعتلای مازندران نیستید ابدا
          اصلاح طلب واصولگرا و ....
          بس است اقای صادقی
          انتخابات تموم شد همه که نمی تونند موافق یکنفر باشند
          عناد ودشمنی همه شماها با مهندس دامادی از روی غرض ورزی ست همه طرفداران وحامیان دامادی این را می دانیم
          انتقاد با دشمنی خیلی فرق دارد
          ادامه بدید جناب صادقی ودوستانت
          اما وجدان وخدا رو در نظر بگیرید

          • سیامک حبیبیپاسخ به این دیدگاه 2 2
            سه شنبه 19 فروردين 1393-1:26

            به نظرم مهندس دامادی کار خوبی کرده که به دیدار ایت الله رفته هنز هم برخی از دوستان جرات این کارو ندارن

            • سیدهادی حسینیپاسخ به این دیدگاه 3 4
              سه شنبه 19 فروردين 1393-0:34

              سلام وتشکر از همه عزیزان که نقدی ونظری داشته اند من معمولا عادت به اینکه ورود به نظرعزیزان کنم ندارم وقضاوت را به خوانندگان می سپارم ولی چند نکته برای دوستانی که بازهرفرصتی برخلاف اخلاق برای کوبیدن دیگران استفاده می کنند من وابسته به هیچ گروه سیاسی نیستم خوبان هر دو جناح را دوست دارم در انقلاب انسانهایی بزرگی مثل ایت الله هاشمی را نمی توان نادیده گرفت من قبل از انتخابات از کسانی بودم که از ایشان خواستم برای ریاست جمهوری بیاید تنها نماینده مازندران که از روحانی و اعتدال دفاع کردم مشاور دکتر احمدی نژاد نبود ولی در نهاد ریاست جمهوری در حوزه اقتصادی مشاور بودم افتخار هم می کنم سرباز ولایتم خط قرمزم نظام است سوادکوهیم باکی از طرح موضع ندارم مردم خوب می فهمند

              • نایب اللهپاسخ به این دیدگاه 2 0
                چهارشنبه 20 فروردين 1393-10:39

                آقای سید هادی من برای شما کار کردم تا کنون هم به لطف پروردگار مزاحمت برایتان ایجاد نکردم تا گره ایی از مشکلاتم را بازکنید بنابر این نقد آشکار پنهان من برای تخریب نیست شما برای ماندن در دو دولت تلاش کردید شعار تان با عمل گرایتان متفاوت است و مردم نمی پسندن البته همه مردم چه آنهایی که به شما رای دادن چه آنهایی که به شما رای ندادن در هرصورت انتخابات آینده آزمون خوبی است برای همه...

              • دوشنبه 18 فروردين 1393-23:26

                از اینکه بین نمایندگان فردی پیدا شده که بخواهد خواسته های اصلاح طلبان را نمایندگی کند هیچ اشکالی ندارد ، بیشتر ایراد به این بر میگردد که نمایندگان متاسفانه هنوز پیام 24 خرداد را نگرفتند. امیدوارم باقی نمایندگان هم تنها راهیافته به مجلس نبوده باشند، و نماینده واقعی مردم و خواسته های مشروع و به حق آنها باشند.

                • دوشنبه 18 فروردين 1393-22:33

                  آقای حسینی...با تشکر از نگارنده ارزوی توفیق روزافزون.مارا به چوب ورخت........

                  • دوشنبه 18 فروردين 1393-18:13

                    تو عکس یک دوتا خلبان نشستند به گمانم این 40نفر با هواپیما رفتند با به این جلسه برسند این دوتا نماینده مازندران هم فکر می کنند با این حضور و عکس یادگاری گرفتند با جناب هاشمی این دوره به رای حداکثری می رسند زهی خیال باطل !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

                    • دوشنبه 18 فروردين 1393-16:47

                      حالا اگه از اين خصيصه (چرخش فوري) به نفع مردم شهرشان استفاده كنند خوبه ولي بعيد ميدونم نماينده منفعلي مثل ... بتونه با اين كارا بين نخبگان شهرستان جا باز كنه . حيف شدند نماينده هاي قبلي در مطالبات شهرشون خيلي جدي بودند.

                      • دوشنبه 18 فروردين 1393-15:23

                        از آقای معصومی سپاسگزارم بیائیم از مقوله ای چون منافع ملی بگوئیم تا همدلی ها وهمزبانی ها به نقطه ای همگرا شوند ما آدمیانی عاقل هستیم و بر اساس فهمی که به واسطه عقل بر ما عارض می گردد مطلبی می نویسیم ویا سخنی می گوئیم و بایدصداقت را بعنوان پیش فرض انگیزه ها و انگیخته هامان متعهد باشیم آنوقت ماندن در اردوگاه اصول گرائی نه تنها ایراد نیست بلکه بسیارفرصت با ارزش و لازمه ایجاد بستر تحقق رقابت و پیشبرد ارزشهای ملی است و ایجاد نهادهای مدنی واحزاب که سزاوار بیشتر نوشتن و گفتن های ماست فقط و فقط جهت نهادینه کردن تفکر اعاده منافع ملی است با وجود احزاب و نهادهای مدنی پویا است که مملکت شاهد سیاستمدارانی با تفکر لنگه به لنگه دیگر امکان بروز و ظهور نخواهند داشت امروز در دنیایی که زندگی میکیم اعاده منافع ملی سیاستمدارانی را میطلبد که ظرفیت و پتانسیل درک گفتمان عقلانی را با تمامی محصولاتش در تجربه و عمل به منحصه ظهور رسانده باشد . خلاصه اینکه اگر گفتمان عقلانی وآثار آن را بپذیریم همگرا شده ایم .یا علی مدد

                        • دوشنبه 18 فروردين 1393-12:9

                          واقعا حق گفتين همون بازيه
                          واقعي نيست بازيه

                          • دوشنبه 18 فروردين 1393-11:49

                            باهات موافقم. نمایند های چرخشی منتظر عکس العمل اصلاح طلبان و اعتدالیون باشند!. دوستان نقد کنند.

                            • دوشنبه 18 فروردين 1393-11:45

                              اگر بخواهيم بازي با الفاظ را كناربگذاريم و به قول شما فلش بكي به كذشته بزنيم ميبينيم كه مهندس دامادي هيچ وقت زير علم اصولگرايي و اصلاح طلبي نبوده و هميشه همانطور كه خود بارها گفته با استقلال فكري كامل و مبتني بر خرد جمعي عاقلان جامعه وارد عرصه شده و اين گروهها هستند كه افراد را به خود منتسب ميكنند.ضمنا ديدار مهندس دامادي با ايت الله به مدتها قبل زماني كه ايشان در شورا حضور داشتند بر ميگردد و هميشه مهندس دامادي از ايت الله بعنوان شخصيتي برجسته و تاثير گذار نامبرده اند.ضمنا دوستان به جاي تهمت و تخريب از نماينده جوان شهرشان كه با سابقه كم توانسته اثر گذاري زيادي در تصميم گيريها و مناسبات ديپلماتيك دولت داشته باشد به حمايت او بپردازند.

                              • رمضانپورپاسخ به این دیدگاه 8 3
                                دوشنبه 18 فروردين 1393-11:18

                                جناب آقای معصومی قطعا جنابعالی اطلاع نداری که قبل انتخابات ریاست جمهوری همانطور که جنابعالی فرمودید دیدار با آیت الله پرخطر بود و کمتر کسی به خود جرات میداد با ایشان دیدار کند مهندس دامادی به اتفاق آقای مطهری و آقای محجوب به دیدار هاشمی رفتند واز ایشان برای حضور در انتخابات دعوت کردند که در آن زمان با مخالفت ایشان مواجه شدند نکته مهم اینه که برگزاری این دیدار به درخواست مهندس دامادی بود آقای معصومی با توجه به شناختی که از مهندس دامادی دارم ایشون به کیفیت نمایندگی می اندیشند نه کمیت آن چه اون زمان که با ایشان دیدار کردند و چه این زمان به این کار خودشون اعتقاد داشتند نه اینکه به دنبال بازی برد برد باشند

                                • رسول معصومیپاسخ به این دیدگاه
                                  سه شنبه 19 فروردين 1393-13:9

                                  سپاسگزار دوستانی که این متن را خواندند و بیشتر منت‌دار کسانی هستم که بر این متن - موافق یامخالف -حاشیه‌ای نوشتند. دست همه شما را می‌فشارم.
                                  اما
                                  دوست گرانقدر آقا یا خانم رمضانپور
                                  آشنا نبودن با دیدگاه‌های فردی و تعلقات آنها به گروه‌ها یا احزاب خاصه کسانی که در مقام لیدری و نمایندگی مردم قرار می‌گیرند، باعث اشتباه می‌شود. شاید برخی از همین لیدرها این اشتباهات را دامن می‌زنند. ولی آن همراهی دلیل بر همدلی نیست، اساسا همیشه هر همراهی هر همدلی را به همراه ندارد، با این وجود اگر آن همراهی دلیل بر همدلی بود، باید حداقل این شخص از نامزد مورد حمایت آقای هاشمی حمایت می‌کرد. نمی‌شود که شما موافق من باشید، اما موافق کسی که را من می‌خواهم در آن سمت قرار بگیرد نباشید. نمی‌شوددر مراسم عزایی کسی لباس سیاه پوشید و به موازات آن آهنگ رقص و شادی را گوش کرد و به قول معروف بشکن زد.
                                  نمی‌شود شما موافق قالیباف باشی-کسی که سعی کرد برای کسب آرای خود حتی در برخی از سخنرانی‌ها تصویر دیگری از هاشمی ارائه کند- ولی بیایید از هاشمی بخواهید وارد انتخابات شود. آن داستان قسم حضرت عباس و دم خروس از همین منطق نشأت می‌گیرد. همه می‌دانند که آقای قالیباف زاویه‌ای سخت و بُرنده با آقای هاشمی و در عین حال نامزد مورد حمایتش جناب آقای روحانی داشت، چطور می‌شود که شما در مراسم تبلیغاتی آقای قالیباف سخنرانی کنی ولی موافق آقای هاشمی باشی.
                                  وقتی که این رفتار را زیر سوال می‌برم،نه به این معنی که کسی حق ندارد دیدگاه خود راتغییر دهد، خیر، اتفاقا خوب است که آدم خود را نقد و شیوه‌های منطقی‌تر را در پیش گیرد. اما این شیوه زمانی مقبول عام و خاص است که شائبه سودجویی در آن نباشد. یا تصور زیرکی سیاسی از آن مستفاد نشود. که امیدواریم چنین نبوده و نیست...
                                  حس کردم این چند جمله برای روشن شدن ابهام جناب رمضانپور مناسب باشید. روزگارتان خوش.

                                  • رمضانپورپاسخ به این دیدگاه 1 0
                                    چهارشنبه 20 فروردين 1393-8:32

                                    معصومی عزیز درخواست مهندس دامادی برای حضور آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری حدود 8 ماه به آغاز ثبت نام ریاست جمهوری صورت گرفته بود که وقتی که با مخالفت آیت الله روبرو شدند در بین کاندیدای بالقوه آن زمان آقای قالیباف رو شخص مناسبی برای ریاست جمهوری دیدند واز ایشان حمایت کردند اینم از مردونگی مهندس دامادی هستش که رو قولی که میده میمونه من فکر میکنم حتی اگه آیت الله هم در انتخابات میموند مهندس به قولش به قالیباف وفادار میموند


                                ©2013 APG.ir