مازندنومه؛ سرویس سیاسی، حسین برزگر ولیکچالی، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه: حرکت اصلاح طلبی و جنبش جامعه مدنی پس از دوم خرداد نه تنها در گستره ملی، در وسعت محلی و منطقه ای نیز دچار فراز و نشیب های بسیاری شد.

 این جریان سیاسی و عقیدتی که ریشه و بنیان در چارچوب چپ اسلامی (مذهبی) و ائتلاف موسوم به گروه های خط امام (ره)دارد ، در دوره ای دولت و مجلس را توأمان در اختیار داشت و در یک مقطع زمانی به کلی از قدرت کنار بود.

 در استان مازندران ، جریان تاثیر گذارخط امام(ره) در قالب گروه های سیاسی و مذهبی به صورت جدی و اثر گذار فعالیت می کرد. این گروه های سیاسی پس از کامیابی در دولت هفتم(دوم خرداد)و استقرار دولت اصلاحات فعالیت های سیاسی خود را برای مجلس ششم نیز ارائه دادند تا اینکه بیش از پنجاه درصد نماینده های مردم مازندران در مجلس ششم را طیف اصلاح طلب تشکیل می دادند.

جریان سیاسی دوم خردادی درمازندران در درون خود چهره ها و شخصیت هایی را به جامعه عرضه کرد که هر یک بعدها در قامت کارگزاران دولت و مجلس اصلاحات ، جزو عناصر اصلی بودند.

چهره ها و اشخاصی که پس از پیروزی جریان خط امام(ره)وارد دولت شدند و تعدادی هم راهی پارلمان. از این شخصیت ها به بزرگان و نسل اول اصلاح طلب (نیرو های خط امام)مازندارن یاد می شود و اینان نیز هریک توانستند مدیرانی را در قالب و قامت فرمانداران ، رؤسای سازمان ها و مدیران کل دستگاهای اجرایی و ... نیز تربیت و رشد دهند .

 با کنار رفتن اصلاح طلبان از ساختار قدرت در انتخابات سال 84 و توفیق نداشتن اکثریت اصلاح طلبان در عدم راهیابی به مجالس هفتم، هشتم و نهم ، بزرگان اصلاح طلب مازندران به حاشیه رفتند.

 پس از حوادث سال 88 احزاب و گروه های اصلاح طلب در مازندران به همراه بزرگان و کارگزاران از فعالیت باز ایستادند. در این میان ، تعدادی از تشکل های فراگیر و تاثیرگذار استان غیر فعال و تعطیل شدند.

 اینک با پیروزی حسن روحانی در24 خرداد1392 و بازگشت تدریجی اصلاح طلبان به ساختار قدرت ، نسل جدید و به عبارتی نسل دوم اصلاح طلب قائل به زایش جدیدی در بدنه اصلاحات استان مازندران هستند.

این جریان را که عمدتاً جوانان تحصیل کرده ، نخبه دانشگاهی و نوگرا و نوجو تشکیل می دهند ، معتقدند که برای توفیق اصلاحات در آینده سیاسی مازندران باید متناسب با شرایط جدید تدبیر و فعالیت کرد.

 شرایط گذشته آدم های گذشته را تربیت و تقویت کرده است. هر چند به ذائقه و طبع ما و یا دیگران خوش نیاید. شرایط گذشته الزامات و اقتضائات خود را داشت و اینک این شرایط تغییر پیدا کرده است و در شرایط جدید که به اعتبار تغییر زمانه صورت می گیرد ، نیاز است که نسل جدید فضا را در دست گیرند.

در شرایط جدید تجربه گذشته پیش روی ماست و فشار گذشته هم کمتر شده است. بنابر این نسل جدید در مازندران که نسل تحصیل کرده و آگاه می باشد ، دارای اطلاعات فراوان و گسترده است و رویکردها نیز دچار تغییرات و تطوراتی شده است.

بدیهی است که نسل جدید نمی تواند در کنار نسل قدیم به صورت کامل قرار گیرد. جوانان فعال و نسل دوم جریان اصلاح طلب مازندران که این روزها به خاطر مورد توجه واقع نشدن و پیگیری نکردن مطالبات و انتظارات افکار عمومی در انتخابات 24 خرداد ،نگرانی ها و دغدغه خاطر دارند، بازگشت چهره های گذشته اصلاح طلبی به ساختار قدرت را گامی به عقب می دانند و این در حالی است که شاکله فکری آنها بر این مبنا است که تلفیقی از تجربه و نوگرایی و جوانی باید پیش روی اصلاح طلبان در تحقق خواسته ها ومطالبات مردم باشد.

با وجود گذشت نزدیک به یک سال از شکل گیری دولت جدید و حاکمیت فضای تازه هنوز اصلاح طلبان مازندران به شکل دموکراتیک ، آزاد و علنی نتوانسته اند در کنار یکدیگر قرار بگیرند. اما چرا نسل دوم اصلاح طلبی باید در مازندران پا به عرصه بگذارد؟

در 16 سال گذشته این جریان فکری کارهای سازنده و مؤثری انجام داده، برای آنکه کاستی ها و مشکلات را برای تداوم راه برطرف کند، نیاز به تحلیل و بررسی شرایط جدید و گذشته دارد.

کارگزاران دولت تدبیر و امید (استاندار و چهار معاون و برخی از مدیران ستادی، مدیران کل جدید دستگاه های اجرایی و...) هیچ یک به صورت شفاف و مشخص وابستگی فکری و سیاسی به جریان اصلاح طلب در مازندران ندارند و عضو هیچ یک از احزاب و گروه های اصلاح طلبی نیستند و حتی در این میان برخی نیز در طیف اصولگرایی و از حامیان و کارگزاران دولت سابق بوده اند.

این امر طبیعی است که دولت جدید نیروهایش را خود گزینش کند و در قبال این گزینشگری پاسخگو باشد. اگرچه اصلاح طلبان نسل دوم معتقدند که نقش و تاثیر آنان در پیروزی و موفقیت دولت روحانی بسیار زیاد بوده است و سایر استان ها در بکارگیری از ظرفیت و توان فکری و عملیاتی اصلاح طلبان ، عملکرد بهتر و موفق تری داشتند.

 اصلاح طلبان نسل دوم مازندران اعتقاد دارند که نقد شرایط گذشته و تحلیل و بررسی وضعیت کنونی و پیش بینی آینده می تواند قدم های مثبت و ماندگاری را موجب شود. آن چیزی که نسل آینده را شکل می دهد ، شرایط امروز و نتیجه عملکرد ها است. بنابراین نسل آینده از گذشتگان الگو می گیرد و با بررسی شرایط گذشته ، حال و آینده تصمیم سازی و تصمیم گیری می کند.

داشتن نگاه کلان و آینده محورانه و نقد و بررسی عملکردها و کارکردها می تواند راه های کم هزینه تر و خرد گرایانه تری برای مسیر آینده استان مازندران پیدا کند. بنابراین انتظار اصلاح طلبان نسل دوم در این مسیر ، شفافیت ، صداقت و حسن نیت است.

اصلاحات تعجیلی و غفلت از اصلاحات تدریجی و گام به گام ، بالا بردن سطح انتظار مردم از گفتمان و کارکرد اصلاح طلبی ، تأکید بیش از حد بر تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی ، کم توجهی به مشکلات و واقعیات روزمره زندگی و معیشت مردم ، غرور و خود برتر بینی و کاهش بردباری و آستانه تحمل و... را می توان محصول شرایط سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی دوران گذشته دانست. بنابراین تحلیل و بررسی و نقد شرایط گذشته برای آن است که به راهبرد مناسب برای حرکت به سوی آینده رسید.

ضرورت دارد که مبانی فکری اصلاح طلبان را با لحاظ کاستی ها و اشتباهات گذشته ، باز تعریف کرد. راهکارها جهت تداوم اصلاحات ، واقعی و بر مبنای شرایط استان باشد. نباید ذهنی و غیر قابل دسترسی فکر کرد.

زمان آن است که اصلاحات در مازندران پوست اندازی کند و اینک هنگام آن است و وقت آن رسیده است که نسل دوم اصلاحات پا به عرصه بگذارد.

 این نسل صرفاً مربوط به سن و سال نیست بلکه اصلاح طلبانی است که از یک طرف به واسطه گذار از شرایط گذشته و قرار گرفتن در شرایط جدید و از طرف دیگر بهره گیری از دستاوردهای آن جریان در گذشته ، به تعریف تازه ای از اصلاح طلبی رسیده اند.

در این میان نگاه اصلاح طلبان جوان تر به جهان پیرامون و دنیای اطرافشان نو گرایانه تر و واقع گرایانه تر است و به نظر می رسد که بر اساس خردورزی بیشتری نسبت به نسل گذشته عمل می کنند .

 نسل دوم می توانند همگام با تجربه و شور گذشتگان به میدان اجرایی وارد شوند . تجربه کار تشکیلاتی و بهره گیری از ظرفیت و توان فکری و صداقت و حسن نیت می توان نسل دوم اصلاح طلبی مازندران را در این مسیر یاری کند و آنان را به شناخت منطقی از سیاست ، جامعه و اقتصاد برساند.

 این نسل نشان داده است که عقل گرایانه تر و به دور از هیجان عمل می کند و قدرت مدیریت احساسات را بیش از نسل گذشته دارا است.

این نسل دارای تحصیلات بالا و توان مدیریتی قابل توجهی است که می توان آن را واجد صلاحیت برای ورود به عرصه اجرایی استان مازندران کند.

 امری که متأسفانه در دولت جدید مورد غفلت واقع شده و اصلاح طلبان در دولت 7 و 8 نیز غافل مانده اند. باید توجه داشت که بخش عمده ای از توفیق در شکل گیری شرایط گذشته و پیدایش دوره جدید و همین طور موفقیت در آینده ، حاصل حضور مؤثر همین نسل بوده و خواهد بود.

 این مقال در پی گشودن فضای فکری و معرفتی برای تحلیل و بررسی پیش روی جریان اصلاحات در استان مازندران است و نقد و نظر راجع به اصلاح طلبان ، لزوماَ به معنای نادیده گرفتن نقدهای وارده اصولگرایان نیست و این نقد درون گفتمانی است و انتظار می رود که سایر صاحب نظران و اندیشمندان و فعالان سیاسی نیز در این نقد و بررسی درون گفتمانی ورود پیدا کنند و به ترسیم نقشه راه در افق جدید اصلاح طلبی استان مازندران بپردازند.