در وابستگی سالم، کسی در دیگری حل نمیشود
گزارش همایش باجگیری عاطفی/مهرطلبی مقولهای است که ضرورتی ندارد درباره دختر و پسر و یا زن و شوهر باشد، میتواند بین رئیس و کارمند هم اتفاق بیفتد.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، کلثوم فلاحی: دکتر محمد شیری در همایش باجگیری عاطفی که به همت بنیاد اجتماعی فردای بهتر مازندران، در سالن اجتماعات دبیرستان پورنگ بابل برگزار شد، به موضوع مهرطلبی، علائم، دلایل و راهکارهای آن پرداخت.فرازهای مهم اظهارات این روان پزشک در زیرآمده است:
-وابستگی سالم، وابستگی بیش از حد و انفصال، سه سبک ارتباطی هستند.
-وابستگی سالم شامل اعتماد، اطمینان و انعطاف، وابستگی بیش از حد شامل اضطراب و ناامنی و انفصال هم شامل سوءظن و رفتار خصمانه است.
-مهرطلبی مقولهای است که ضرورتی ندارد درباره دختر و پسر و یا زن و شوهر باشد، میتواند بین رئیس و کارمند هم اتفاق بیفتد.
-رابطه سالم رابطهای است که هیجانهایی که دو طرف نسبت به هم دارند معقول است. فهم وجود دارد اما الزامی ندارد که عین هم بفهمند.
-در وابستگی سالم، کسی در دیگری حل نمیشود. حتی در وابستگی سالم، درگیری وجود دارد.
-مراقبت، احساس شایستگی در زندگی، شفافیت، تغییر و پیشبینی پذیری از مقولههایی است که در رابطه سالم وجود دارد.
-اگر در رابطه کسی مهم باشد، از او مراقبت میکنیم. حد افراط مراقبت، وابستگی ناسالم است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که نگرانی پاداش دارد چه در زمان درس خواندن یا در محیط کار.
-مراقبت در خانواده یعنی افراد بدون استرس نگرانکننده، مواظب هم هستند. بنای زندگی ما بر بستری است که این بستر، خیلی قابل پیشبینی نیست و اگر این مسئله را نپذیریم باید دست به رفتاری بزنیم که جلوی نوسانات را بگیرد و بعد اوضاع بدتر میشود.
-در مهرطلبی، فرد شروع میکند به گدایی کردن توجه. کسی که احساس شایستگی داشته باشد نیازی نمیبیند که توجه، گدایی کند.
-روی دیگر عقدههای خودکمبینی در روابط، گدایی توجه است.
-در رابطه مهرطلبانه، عزت نفس وجود ندارد و فرد در عمق وجود خود، احساس رضایت نمیکند و نیاز به تایید و تصویب دائمی از سوی دیگران دارد. از مطالبه حق خود خجالت میکشد و به راحتی اظهار عقیده نمیکند، به دیگران محبت میکند تا رهایش نکنند.
-افراد مهرطلب در رابطه عاطفی اکثر مشکلات را متوجه خود میدانند و "نه" گفتن برای آنها کابوس است چون احساس شایستگی نمیکند.
-روابط افراد مهرطلب به سمت کسانی که رابطه سالم دارند نمیرود بلکه به سوی افراد باجگیر جذب میشوند.
بعضی از خانوادهها به فرزند خود اصل ناشایست بودن میدهند. بستر خانواده به گونهای است که فرد، سزاواری را تجربه نمیکند. اینها خانواده بدکارکرد هستند و در خانواده بدکارکرد، فرزند مهرطلب به وجود میآید. فرزندانی که زود بزرگ میشوند و بالغ کاذب هستند.
وقتی تجارب کودکی ما پر درد باشد به طور ناخودآگاه این تجربیات را در مقاطع مختلف بازآفرینی میکنیم به این امید که بر آنها مسلط شویم.
بچهای که بیشتر از سن خود بفهمد، از فهم بالاتری محروم است و این خطرناک است. چون فقط شبه بالغ است و نیازهای طبیعیاش انکار میشود. فرزند باید تعادل داشته باشد.
فرزند اگر محبت بین پدر و مادر را ببیند عطش بیش از حد ندارد. اما بخش سنتی جامعه این مسئله را نمیپذیرد که فرزند شاهد محبت بین پدر و مادر باشد اما این بخش سنتی جامعه بهتر است بیایند و مطبهای ما را ببینند، فرزندان ما دارند هزینههای زیادی میدهند.
رابطه مهرطلبانه باعث میشود که زخمهای خود را نبینیم. جامعه هم به رفتارهای آویزانبازی پاداش میدهد.
جنس هنر و ترانههای ما برای روابط سالم نیست، در ذهن ما عشق با آویزانبازی و گدایی همراه است.
اگر کسی را تا 30 واحد دوست داریم باید همان 30 واحد را نشان دهیم نه کمتر و نه بیشتر. مهرطلبها فقط بلدند عدد بالاتر را در روابط خود نشان دهند.
اکثر مهرطلبها نفرت و خشم وحشتناکی را با خود حمل میکنند تا کجا این نفرت بروز پیدا کند.
افسردگی سرنوشت تلخ مهرطلبها است.
برای اینکه گرفتار باجگیرهای عاطفی نشویم باید بدانیم که :
مسئولیت حال هر کسی عمدتا بر عهده خودش، درکها و تفاسیرش است.
باید یاد بگیریم که :
بین عملکرد یک نفر و خودش، تفکیک قائل شویم.
کامیابی و ناکامیها در ذیل ما تعریف میشوند و نگذاریم شاکله ما را زیر سوال ببرند.
تایید زیاد برای جلب تایید بقیه، فرد را فرسوده میکند. فکر نکنیم که برای برونرفت از رفتار اشتباه، باید اعجاز رخ دهد.
به جای رفتار تاییدطلبانه، انتخاب کردن را بیاموزیم.
اگر فرد مهرطلب هستیم، بهبود خود را در اولویت قرار دهیم.
درمان لزوما به معنای اتمام زندگی زناشویی نیست.
برای درمان، شیوههای دیگران را مدنظر قرار دهیم و الگوی آنها را کپی کنیم.
تکنیکهای "نه" گفتن را یاد بگیریم و خودخواهی سالم داشته باشیم و شجاعانه با کمبودهای مان روبهرو شویم.
خوشبختی کار یک نفره است، ازدواج برای ایجاد امنیت نیست.
ازدواج مانند رفتن به دانشگاه است که با رشد جدیدی مواجه میشویم و ممکن است 2 واحد را هم پاس نکنیم.
- پنجشنبه 1 خرداد 1393-7:56
درود و سپاس . همایش های این چنینی سودمند تر از همایش های برزگتر، پر هزینه تر و بی خاصیت تر است. نهادینه کردن چنین همایش هایی برای خانواده ها و تشویق به شرکت در آن به مثابه یک کلاس اموزشی مفید می تواند از آسیب های اجتماعی موجود در جامعه واکسینه کند.
- چهارشنبه 31 ارديبهشت 1393-18:8
به بابلی های عزیز تبریک دلشون شاد امیدوارم در جلسه ... هم مشارکت فرمایند
- چهارشنبه 31 ارديبهشت 1393-13:12
خوشحالیم که در بابل هم چنین همایشهایی برگزار میشه ...
- چهارشنبه 31 ارديبهشت 1393-13:10
من هم شرکت کردم .خیلی خوب بود ... ولی باید وقتش بیشتر بود دو ساعت ونیم کمه برا اینهمه سوال
- چهارشنبه 31 ارديبهشت 1393-13:8
ضمن سپاس از سایت فاخر مازند نومه در اطلاع رسانی مسائل اجتماعی به استحضار میرساند نام صحیح ایشان دکتر علیرضا شیری می باشد.
- چهارشنبه 31 ارديبهشت 1393-10:47
نام ایشون علیرضا شیری است - که به جرات می توان گفت یک نابغه روانشناسی در ایرانه . بهره بردن از کلاسها و جلسات دکتر واقعا با جهش های فکری بزرگی همراهه. جا داره مسئولین فرهنگی تربیتی دانشگاهها و ارگان های استان بیشتر از دانسته های ایشون بهره ببرن که به نفع فضای کاری و خانوادگی استان خواهد بود. سپاس از بنیاد فردایی بهتر که چنین انتخاب نابی داشته
- چهارشنبه 31 ارديبهشت 1393-9:24
وابستگی به نظر واژه دوپهلویی است! چرا كه آدمی نمی داند این كلمه در مفهوم خاص رابطه های بین فردی سالم را معنا می كند یا ناسالم بودن آن را به تصویر می كشاند! به تعبیر بسیاری از ما وابستگی یعنی ارتباطی تنگاتنگ از روی علاقه به یكدیگر و... كه به طبع این مفهوم در فرهنگ ما بسیار مورد تایید است، چرا كه آن را به عنوان یك عامل مهم در روابط اجتماعی خود تلقی می كنیم.
- چهارشنبه 31 ارديبهشت 1393-8:24
سلام و روز بخير
ممنون كه خبر اين سمينار رو منتشر كرديد ولي اسم اقاي دكتر عليرضاست .