سقاتالار
ویدئو/سقاتالارها از لحاظ معماری مختص منطقه مازندران هستند.
مازندنومه، سرویس فرهنگی و هنری: سقاتالارها از عناصر چوبی خاصی بهره می گیرند که نام های محلی دارند: شیر سر، دهان اژدری، هلا، پَلوِر، تخته ، نال و پتک.
1) شیر سر : قطعاتی چوبی از جنس درخت آزاد که در انتقال بار سقف به سر ستون ها به صورت پلکانی می باشند .
2) دهان اژدری : سر ستون های چوبی به فرم دهان اژدها هستند که ارتباط بین تیرهای افقی و عمودی بنا را میسر می سازند
3) هلا : بالاترین تیر چوبی که به صورت اریب شیب اصلی بام را می سازد و تخته کوبی نهایی روی آن صورت می گیرد .
4) پَلوِر : تیرهایی هستند که در طبقات اول و دوم، بام را می پوشانند .
5) تخته : فضای خالی بین پلورها را می پوشاند و کف اصلی طبقه بالا را هم می سازد .
6) پِتَک : برای پوشاندن درز بین دو تخته به کار می رود . حسین اسلامی در کتاب تاریخ دو هزار ساله ساری می نویسد: بعد از هجوم تیمور عده ای از سادات به ماوراء النهر تبعید شدند، لیکن در عهد صفویان و وصلت با شاهزادگان صفوی، بار دیگر سادات مرعشی به حکومت مازندران رسیدند، اما این بار تحت نظارت حکومت مقتدر صفوی و تحت نام حاکم و امیر علی در مازندران حکومت راندند.
این بناها همه وقف سردار رشید و پاک کربلا حضرت ابوالفضل(ع) نامیده شده اند و به نام "ابوالفضلی" مشهورند و همه ساله در دهه محرم و روزهای سوگواری امام حسین(ع) محل برگزاری مراسم هستند.
سقاتالارها از لحاظ معماری مختص منطقه مازندران هستند و از لحاظ نقش پردازی ها ، خوشنویسی ها نیز در ارتباط با حادثه کربلا و به تصویر کشیدن تمثال مبارک حضرت ابوالفضل و نقوش دینی دیگری می باشند که از لحاظ مذهبی نشان دهنده اعتقاد مردم این سرزمین به ائمه اطهار است.
انواع نقوش در سقاتالارها
با دیدن این نقوش نخستین پرسشی که در ذهن نقش می بندد این خواهد بود که نقوش به کار رفته با چه هنری مطابقت دارند؟ لذا با دیدن نقوش سقاتالار متوجه خواهیم شد که در مرحله اول باید این نقش ها را به دو گروه مذهبی و غیر مذهبی تقسیم کرد و هر یک از این دو گروه خود به گروههای کوچکتری قابل تقسیم است.
نقوش اساطیری / نقش شیر و خورشید در سقاتالار
همان طور که می دانیم شیر و خورشید در باور ایرانیان نماد قدرت،سلطنت و اقتدار است. شیر مظهر نیرو قدرت و توان می باشد و خورشید نیز مظهر ایزد مهر می باشد. خورشید به عنوان مظهر ایزد و شیر نشان قدرت هر دو به نوعی به شاهان مربوط می شدند و به این ترتیب این نقوش گاهی به صورت علامتی رسمی بر روی پرچم ایران در دوره های متفاوت دیده می شود. " لیکن نقش شیر که در پشت او نیم دایره خورشید پیدا است گویا از زمان صفویان مرسوم شده و سپس از زمان قاجار و در عهد ناصرالدین شاه به عنوان نشان رسمی ایران برگزیده شد.
" نام جمشید هم ردیف با خورشید، معرف ارتباط انسان با خورشید و ارتباط انسان با جم و ارتباط جم با خورشید است. شاید بتوان باور داشت که جمشید به عنوان شاه و پدر نخستین انسانها، در واقع تجسم ایزد مهر است بر زمین . در نقوش سقاتالار نیز به فراوانی نقش خورشید دیده می شود.
گاه به صورت تابلویی از یک یا چند خورشید وگاهی نیز نقش بر ستون. نقش ملک باران یا تیشتر در سقاتالار بنا به روایات ایرانی کهن ، در آغاز آفرینش ، هنگامی که اهریمن بر آسمان و زمین تافت ، موم و برخشک و بی آب بود ، و نشانی از دریا ها دیده نمی شد ، آن گاه ، تیشتر ، فرشته ی پرشکوه باران آور ، ابر را به هنگام غروب در باختر زمین پدید آورد و آن را به نیروی باد در آسمان روان کرد و سی شبانه روز بباراند .
هر سرشک آن باران ، به بزرگی تشت آبی بود که برکشند و فرود ریزند . همه ی زمین را به بلندی بالای مردی آب بایستد . پس بادها به جنبش در آمدند و همه ی آن آب ها را به کرانه های زمین براندند و اقیانوس ها ، که فراخگرد نام دارند ، پدید آمدند . در سقاتالار ملک باران موجودی با سر انسان و دست های بی شمار نقش شده است و یا یک موجود تخیلی است که با تاج آراسته شده است .
نقش اژدها در سقاتالار
اژدها از موجودات اسطوره ای است که در سقاتالار به طور جدی و گسترده ای حضور دارد. سر ستون های سقاتالار به شکل اژدهای شاخدار هستند. اژدها بر خلاف آن که در بیشتر فرهنگ ها به عنوان نمادی از نیروهای مخرب و وحشت آفرین است و در کوهستان ها زندگی می کند. در برخی فرهنگ ها نیز نمادی از آب و باران است.
"در ادیان الهی اژدها نمادی از "نفس آدمی" است، نفسی که به لحاظ قدرتمندی به اژدها تعبیر شده است و در متون ادبی ما نیز اژدها تعابیر و معانی باطنی بسیار یافته و از آن به کنایه به جای شمشیر، اسب و پهلوان به کار رفته است. در سقاتالارها نیز همه اساطیری که به چشم می خورند گویی با آب در ارتباط هستند مانند ملک باران مار و حال سم اژدها.
آیا این نشان دهنده آن نیست که گمان زنیم سقاتالار که نوعی بنای آئینی به شمار رفته است با ستایش آب و حرمت آن در ارتباط است؟ می توانیم این تصور را داشته باشیم که در سقاتالارها نیز نقش اژدها نمادی از آب و باران است.
- جمعه 27 تير 1393-13:47
قدیمی ها می گویند سقانفاری در تکیه هست به نیت حضرت ابوالفضل که سقای لب تشنگان بود؛ مردم نذر کرده و قبول می شود. پیش از انقلاب وقتی زلزله طولانی و بزرگ آمد مردم به آن جا پناه ببردند و این نفار بالا و پایین می آمد ولی خراب نشده و کسی را آسیب نزد.
- چهارشنبه 25 تير 1393-3:11
اين عكس مال روستاي پهنه كلاست
ما از بچه گي شنيده بوديم اسمش سقا نپار(نفار) هستش - سه شنبه 24 تير 1393-14:41
مقاله از نظر نثر بسیار آشفته است.منابع که ذکر نشده است.انسجام که اصلا نداشت. گرداوری ناشیانه ای از کارهای دیگران بود. سطح مازندنومه را پایین می آورند با این طور نوشته ها.جالب این است که کتابی هم دیدم که نثرش و مطلبش شبیه همین نوشته بود.
- سه شنبه 24 تير 1393-9:36
ممنون ،سودمند بود. نام نویسنده پیدا نیست تا از او تشکر کنیم .
بله معماری این بنا متعلق به نواحی جنگلی شمال ایران است . مورد استفاده در بهار و تابستان .
در زمستان و پاییز، گذران مردم در بنا با معماری نوع دیگر بود .مثل معماری خانه های معمولی و تکایای معمولی در محله ها.
بنا بر این موضوع اصلی محلی عادی برای زندگی مردم بوده است .
فرق اصلی نوع اول با نوع دوم، تک اطاق بودن و فضای واحد است ، از هیچ سو به فضایی دیگر منتهی نیست و محصور نمی شود . حسن این کار جریان هوا یا همان نسیم از هر سو بوده است که در فصل گرم و هوای دم کرده از جهت های مختلف گاه از شمال، گاه از جنوب، گاه از شرق و یا از غرب وزیدن می گرفت . همانطور که شرح داده ایم . در فضای« نپار»این نسیم آرام از هیچ سو به مانعی بر نمی خورد .
اگر نپار پوشیده از دیواره های مشبک می شد(برای کور کردن دید از بیرون) ، آن گاه نپار یا نفار « ساق نپار» یا همان «ساقا نپار» نامیده می شد . معنای آن نفار پوشیده شده است. برای مردم عادی به دلیل هزینه این کار میسر نبود .
ریزه کاری های معماری ، بسته به شکوه بنا و تمکن صاحب آن صورت می گرفت و این در مورد معماری هر دو نوع بنا ، چه تابستانی و چه زمستانی صورت می گرفت
این طرز بنا ها پیش از ظهور اسلام و چه بعد از آن به مقتضای نوع اقلیم ، در منطقه مرسوم بوده است .
«تلار» به بنای چوبی اطلاق می شد که در آن خشت و گل و مصالح بنایی به کار نمی رفت . اما لزوماً تک اطاق و یا تک فضا و یا در ارتفاع نبوده است .مثل تلار های دامداران سنتی در درون جنگل ها .
می شنویم که ترکیب نه چندان مرسوم «سقا تلار » این روزها جایگزین« ساق نپار » و نام نپار های با شکوه و لی با اطراف باز شده است . با پوزش