ميثم بائو : هر چه دارم از قرآن است
گفت و گو با ميثم بائو ،فوتباليست قائم شهري تيم استقلال.
مازندنومه، حلیمه خادمی:
به عنوان سئوال اول، قرآن و ورزش چه ارتباطی میتواند با يكديگر داشته باشد؟ ورزشكار میتواند با الهامگرفتن از آيات قرآن كه همان كلام خداست، از حركات غيرورزشی دوری كند و در مسير صحيح ورزش قرار گيرد.
خود شما چطور؟ من به هنگام تنهايی و در لحظاتی كه احساس خستگی میكنم به قرآن پناه میبرم. قرآن چطور میتواند در اخلاق ورزشكار حرفهای تأثير داشته باشد؟ يك ورزشكار، در سنين جوانی به عنوان ورزشكار حرفهای مطرح میشود و در اين سنين شخصيت و اخلاق او شكل گرفته است و تنها آيات قرآن روحيه او را به آرامش میرساند.
به نظر شما چطور میشود يك ورزشكار حرفهای بااخلاق قرآنی تربيت شود؟ ببينيد اين امر در درجه اول بستگی به خانواده فرد دارد.
چطور؟ شخصيت انسان در سنين كودكی شكل میگيرد و خانواده اولين كانونی است كه انسان در آن آموزش میبيند و شخصيت در خانواده پايهريزی میشود. خانواده میتواند كودك خود را از همان سنين كودكی با قرآن آشنا كند تا در آينده به يك فرد به اخلاق قرآنی تبديل شود.
شما تا چه حدی با قرآن آشنايی داريد؟ من به مدت پنج سال قاری قرآن بودم و در مسابقات قرآنی شركت میكردم. از چه سنينی؟ من از سن ۱۲ سالگی به عنوان يك قاری نوجوان در مسابقات قرائت قرآن، به تلاوت پرداختم و تا سن ۱۶ سالگی در مسابقات متعددی شركت كردم.
عناوينی هم كسب كردهايد؟ عناوين زيادی. نفر اول مدارس منطقه، نفر اول مدارس شهرستان قائم شهر، و مهمترين آنها نفر سوم استان مازندران.
چه عاملی موجب شد كه شما از مسابقات قرائت قرآن دور مانديد؟ فوتبال!
چطور؟ متأسفانه فشار تمرينات در فوتبال حرفهای بسيار زياد است و مسافرتهای پی در پی يكی ديگر از عواملی بود كه باعث شد از مسابقات قرائت قرآن دور شوم، اما در زمان خستگی و مخصوصاً احساس تنهايی، آياتی از كلاماللهمجيد را تلاوت میكنم.
آيا باشگاه استقلال در زمينه فعاليتهای فرهنگی برنامههايی را برای بازيكنان تيم و ورزشكاران حاضر در باشگاه برگزار میكند؟ بله. واحد فرهنگی باشگاه تحت نظارت آقای «كاظم اوليايی» فعاليتهای گستردهای دارد. اين باشگاه در زمينه كلاسهای توجيهی، اخلاق، برگزاری مراسمهای مختلف در ايام جشن و سوگواری و برگزاری كلاسهای آموزش مسائل دينی و مذهبی برای تيمهای پايه، همچنين گاهی اوقات نيز ويژهبرنامههای قرآنی پيش از شروع مسابقات برگزار میكند.
چرا تيم بزرگسالان استقلال در كلاسهای آموزش مسائل دينی و مذهبی شركت نمیكند؟ خب، ورزش حرفهای نيازمند تمرينات حرفهای است و ديگر وقتی برای شركت در اين كلاسها نمیماند.
كلاسهای توجيهی و اخلاق چطور؟ اين برنامهها پيش از ديدارهای حساسی كه برخی مطبوعات حساسيتهای كاذب را در آن ايجاد میكنند، تشكيل میشود و مسئولان و مربيان در اين كلاسها در رابطه با اخلاق و ورزش صحبت میكنند.
به نظر شما چه كسی میتواند الگوی مناسبی برای فوتباليستهای نوجوان و جوان باشد؟ «سيروس قايقران»
چرا؟ ببينيد «قايقران» در تمام دوران فوتبال خود يك فوتبال جوانمردانه را به نمايش گذاشت و هرگز در زمين فوتبال حركات زشت از خود بروز نداد. اما در بيشتر موارد ديده شده كه جوانترها در زمين نسبت به افراد باتجربه احترام زيادی قائل نيستند و حتی با آنها درگير هم میشوند؟ خب! متأسفانه برخی موارد مثل حاشيهها، جوسازیهای نادرست و غرور باعث میشود تا يك بازيكن تمام چيزها را زير پا گذاشته و نسبت به ورزشكار بزرگتر و باتجربهتر بیاحترامی كند.
مسئولان چطور میتوانند از اينگونه حركات جلوگيری كنند؟ مسائل اخلاقی بستگی به شخصيت شكل گرفته انسان دارد و مسئولان تنها هدايت اين شخصيت را برعهده دارند و نمیتوانند در آن تأثير بگذارند، تنها عامل مؤثر خانواده است.
چرا «ميثم بائو» به تيم ملی دعوت نشد؟ اول اين كه صلاحديد مربيان تيمهای ملی است و من به نظر آنها احترام میگذارم و دوم اينكه من بعد از مدتها مصدوميت هنوز بازی زيادی نكردهام، اما تمام تلاشم اين است كه روزی برای تيم ملی كشورم بازی كنم.
شما به تيم ملی ب دعوت شديد؟ خير.
چرا؟ خب! اين نظر سرمربی تيم دكتر «ذوالفقارنسب» بود و من به آن احترام میگذارم و برای تيم ملی ب آرزوی موفقيت میكنم.
چرا برخی بازيكنان به تيم ملی (ب) دعوت شدند اما نرفتند؟ ببينيد بازيكنی كه بيشتر از ۴۰ يا ۵۰ مرتبه برای تيم ملی كشور بازی كرده از اعتبار خاصی در ليگ برخوردار میشود و هنگامیكه او را برای تيم دوم دعوت كنند، قطعاً قبول نمیكند. حرف آخر ... من هر چه دارم از قرآن است، قرآن نه تنها در بعد روحی من تأثير داشت بلكه در بعد جسميم نيز تآثير بزرگی ايجاد كرد.