ظهور پدیده "مهاجرت معکوس" در مازندران
نزدیک ترین پیامد پدیده مهاجرت معکوس ورود سبک زندگی شهری به زندگی روستایی است. این شهریان تازه وارد با خود فرهنگ، آداب، عادات و سبک رفتاری خاص خود را وارد فرهنگ روستا می سازند.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، احسان شریعت: مهاجرت از عوامل اصلی تغییر و تحول بوده و به دلیل ماهیت خود می تواند علاوه بر تغییرات دراز مدت و طولانی، آثار سریع و کوتاه مدتی را نیز در تعداد و ساختار جمعیت ایجاد کند و تعادل یا عدم تعادل هایی را در جمعیت های تحت تأثیر خود به وجود بیاورد.
هنگامی که از پدیده مهاجرت سخن به میان می آید برداشت عام و مرسومی که تقریباً در تمامی نقاط جهان وجود دارد به ذهن متبادر می شود. در این برداشت متداول مهاجرت پدیده ای است که از اختلاف بین دوگانه ی "هزینه- فایده" حاصل می گردد. یعنی افراد طبق یک تصمیم عقلانی محاسبه می کنند که با مهاجرت به نقطه ای دیگر چه میزان فایده نصیب شان شده و چه اندازه از هزینه هایشان کاسته خواهد شد.
یک محاسبه ساده میان مزایا و معایب مبدأ و مقصد معادله ی مهاجرت را حل می کند. در این دیدگاه افراد معمولاً برای افزایش درآمد اقتصادی و یافتن شغل یا مشاغل بهتر از روستاها به شهرهای بزرگ مهاجرت می کنند. بر اساس این مدل مبدأ دارای یک سری عوامل و نیروهای منفی (دافعه) و مقصد دارای نیروهای مثبت (جاذبه) می باشد. وجود همین عوامل دافعه و جاذبه در مبدأ و مقصد باعث شکل گیری مهاجرت بین دو منطقه می شود.
پژوهش های بسیاری نیز در این زمینه در دهه های پایانی قرن بیستم در کشورهای مختلف جهان به ویژه کشورهای جهان سومی همچون ایران انجام شده که این مدل را تأیید می کند. برای مثال در پژوهش های انجام شده در ایران علت اصلی مهاجرت های گسترده سال های قبل و بعد از انقلاب به تهران یافتن شغل یا مشاغل با درآمد بیشتر بوده است.
این مهاجرت ها که از دهه 40 شمسی با توسعه نامتوازن رژیم پهلوی آغاز شد مهاجرت هایی از نوع مستقیم بوده که از روستاها و شهرهای ایران به سمت تهران انجام گرفت. پس از انقلاب برای متوقف ساختن این روند برنامه هایی همچون توسعه روستایی مورد توجه دولت های مختلف روی کار آمده قرار گرفته که تا حدی از آن روند افزایشی کاسته شد. ولیکن این مهاجرت همچنان ادامه داشته و اقشار کم درآمد برای یافتن شغل، زندگی بهتر و رفاه مادی به تهران مهاجرت می کنند.
اما پدیده جدیدی که در حال تغییر مدل کلاسیک مهاجرت است پدیده "مهاجرت معکوس" است. اقشاری که در دهه های گذشته مطابق مدل کلاسیک مهاجرت به شهرهای بزرگ به ویژه تهران مهاجرت کرده اند، اکنون پس از دوران بازنشستگی با یک نوستالژی بازگشت مواجه شده اند.
آنان ریشه های آبا و اجدادی خود را فراموش نکرده و سعی می کنند به این ریشه های فرهنگی و زمانی گذشته باز گردند. آنها در این دهه های سکونت در تهران در عین ذوب شدن در زندگی تهرانی، در عمیق ترین نقاط ذهن شان خاطره های گذشته ی روستایی خود را فراموش نکرده و میل بازگشت پس از رهایی از شغل و وابستگی شغلی پررنگ می شود.
آنهایی که همچنان پس از سال ها در روستاها و شهرهای بومی خود زمین و ریشه ای دارند به آنجا بازگشته و با احداث خانه هایی تقریباً متفاوت از خانه های روستایی به زندگی در روستا می پردازند.
به این ترتیب مدل کلاسیک مهاجرت تغییر کرده و پدیده مهاجرت معکوس رخ می دهد. یعنی مهاجرت از شهرهای بزرگ به ویژه تهران به شهرهای کوچک و روستاها در استان های دیگر. این پدیده به طرز افزایشی در مازندران در حال اتفاق است. چرا که مازندران از لحاظ ذاتی یک منطقه گردشگری محسوب شده و مازندرانی هایی که در دهه های گذشته به تهران مهاجرت کردند، حال پس از طی سال های کار و رسیدن به دوران بازنشستگی به این مناطق باز می گردند.
مهاجرت معکوس ویژگی هایی دارد. نخست آنکه مهاجرت معکوس موجب انتقال بی سر و شکلی از فرهنگی شهری به روستاها می شود. افرادی که سال ها در شهرهای بزرگ زندگی کرده اند، پس از بازگشت به روستا دیگر همچون 40 سال قبل زندگی نمی کنند. آنها خانه های شیک و مجللی در محیط روستا می سازند که شکل روستا را تا حد زیادی تغییر می دهد.
این افراد که از تمکن مالی بهتری نسبت به روستاییان برخوردارند سبک زندگی شهری را با خود به روستا می آورند. آنها که خود از گذشته زمین های پدری را به ارث برده اند در آن به ساخت خانه می پردازند. اما آنهایی که زمین ندارند، روستاییان زمین های کشاورزی خود را به سبب نیاز مالی به این شهریان فروخته و آنها در آن به ساخت ویلاهای مجلل می پردازند.
نزدیک ترین پیامد پدیده مهاجرت معکوس ورود سبک زندگی شهری به زندگی روستایی است. این شهریان تازه وارد با خود فرهنگ، آداب، عادات و سبک رفتاری خاص خود را وارد فرهنگ روستا می سازند که این خود موجب چندگانگی فرهنگ و هویت و ایجاد تناقض فرهنگی می شود. روستا پر می شود از افرادی که زیاد به یکدیگر شبیه نیستند. شهریانی که به روستا مهاجرت می کنند الگوی مصرف شهری دارند. مثلاً در مصرف آب مطمئناً از روستاییان بیشتر آب مصرف می کنند و با توجه به کمبود آب روستایی در روستاهای مازندران در امسال و سال های آینده، حتما چالش بزرگی به وجود خواهد آمد.
ویژگی دیگر مهاجرت معکوس رخ دادن پدیده "مهاجرت مضاعف" است. یعنی فرد از شهر به روستا مهاجرت می کند اما همچنان ریشه خانوادگی اش، خانه اش و کار و کاسبی اش در شهر باقی است. گویی دو نقطه ی زندگی دارد. یعنی در هر دو نقطه حضور دارد. خودش در روستا و به احتمال زیاد فرزندانش به سبب کار و آینده در شهر سکونت دارند. مهاجرت مضاعف موجب نابرابری می شود. زیرا در حالی که بسیاری از اقشار حتی یک خانه مسکونی هم ندارند اما این اقشار صاحب چند خانه هستند.
در ارتباط با مهاجرت مدل کلاسیک یعنی مهاجرت مستقیم روستاییان به شهرها می توان به دو دسته علت قائل شد :
1)علل اقتصادی و اجتماعی: کمبود امکانات، هزینه زیاد تولیدات کشاورزی و بازده و سود کم، بیکاری فصلی، و عللی از این دست.
2)علل فرهنگی: نگرش های روستاییان و گرایش به فرهنگ شهری. اما در مورد مهاجرت معکوس نمی توان چنین عللی را مطرح کرد.
مهاجرت معکوس بیشتر یک احساس زیبایی شناختی است تا یک نیاز مادی یا نوع نگرش. در مورد مهاجرت روستاییان به شهرها می شود به نیاز مادی آنها یا تغییر نوع نگرش قائل شد. اما در مورد مهاجرت معکوس می بایست از احساسی زیبایی شناسانه سخن گفت که فرد را به این نوع مهاجرت می کشاند. احساسی که فرد می خواهد در آن به آرامش روستا برسد. نوعی نوستالژی بازگشت.
- چهارشنبه 28 آبان 1393-11:54
واقعیتی انکار ناپذیر است به ویژه پدیده مهاجرت معکوس که اگر این روند ادامه یابد در آینده ای نه چندان دور دیگر زمینی برای کشت و زرع در استان وجود نخواهد داشت و این مساله موجب شده که متمولان پایتخت نشین که هیچ سنخیتی با فرهنگ و آداب و رسوم ما ندارند و مازندران را حیاط خلوت خود می پندارند به دلیل قیمت اندک زمین در استان بیشتر زمینها درسواحل و جنگل را تسخیر کنند مسوولان هم که ...........
بی خیال کسی گوشش بدهکار نیست.... - چهارشنبه 28 آبان 1393-10:8
نگاه شاعرانه نویسنده ، فرار خیل عظیم مردم از هوای کشنده تهران و شهر های دیگر حتی برای چند روز در ماه ، یا مهاجرت از دیگر مناطق ایران که در معرض گرد و غبار کشنده و خشکسالی و بی آبی بیسابقه است را فقط یک احساس زیبایی شناسانه و با به مفهوم مهاجرت معکوس اعلام می کند ! ! ارائه شتاب آلود مطالب همیشه باعث می شود که موضوعات اساسی در مباحث مورد اشاره ایشان ، متاسفانه فراموش و پژوهش هایشان نیز ناقص ارائه شود .
مازندران به شکلی روز افزون مقصد متواریان از نواحی زیستی نا سالم و مهاجران غیر بومی شده است . این مطلب را دست کم نگیریم و بیاییم به تاثیرات آن در زمینه های مقتضیات بومی و قومیتی خود کمی دقیق تر بیندیشیم .