یک مادرانهی اشکبار
گفت و گوی مازندنومه با نرگس آبیار و محمدحسین قاسمی، کارگردان و تهیه کننده فیلم شیار 143 به بهانه اکران این فیلم در سینماهای مازندران+یادداشت+عکس
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، مهدی بخشی: این روزها عطر خوش مادران دردکشیده سرزمین مان، فضای سینماهای کشور و استان مازندران را پر کرده است و پرده های سینما رنگ و بوی صبوری و استقامت به خود گرفته است. آنگاه که دل واپسی های مادرانه، الفت چشمان هر تماشاگری را بارانی می کند.
شیار 143 فیلمی است برای به تصویر کشاندن پریشانی مادران سرزمین مان که همچون کوهی استوار ایستادند و همانند شمعی فروزان آب شدن را تجربه کردند؛ مادرانی که پاره های تن خود در را به آغوش کشیدند و برخی هم در حسرت بوسیدن پیشانی جوان شان دست شان از این دنیا کوتاه شد و جمعی نیز همچنان آمدن تکه های استخوان شان را به انتظار نشسته اند.
فیلم شیار ۱۴۳ روایت غریبانه مادری است به نام «الفت» که سالها منتظر خبر آمدن فرزندش، سختیها و تلخیهای روزگار را به جان میخرد و تنها امید بازگشت پسرش -یونس- او را سرپا نگه داشته است.
این فیلم با سکانسهای تکان دهندهاش، جلوههایی صبورانه و عاشقانه از دلبستگی مادر و فرزند و نیز ایمان و استقامت مادران ایرانی را روایت میکند که در عین سادگی، عمیقا ببینده را تحت تاثیر قرار میدهد؛ به گونهای که در هر اکرانش، تماشاگران را با چشمانی اشک آلود بدرقه میکند.
قصه این فیلم از آنجا آب می خورد که موسسه نشر شاهد؛ سوژه ای را به نرگس آبیار -کارگردان این فیلم-سفارش می دهد تا رمانی را برای آنها بنویسد. داستان از این قرار بود که 13 دانش آموز مدرسه ای در بیجار بدون اینکه به خانواده های شان خبر دهند به جبهه عزیمت می کنند که اتفاقات جالبی برای شان رخ می دهد.
نرگس آبیار این رمان را در سال 84 به چاپ رساند و بعد از آن تصمیم گرفت تا نسخه ای سینمایی از آن را به صورت فیلمنامه به نگارش در آورد و در واقع فیلم شیار 143 اقتباسی از رمان های "اختر و روزهای تلواسه" و "چشم سوم" است.
محور فیلم بر روی شخصیت مادر شهیدی است که در لحظه لحظه زندگی ساده و بی آلایشش -بی تابانه- 15 سال دوری و هجران تنها پسرش را به امید بازگشت او، عاشقانه دنبال می کند و با اتمام جنگ و بازگشت اسرا اندکی از امید بازگشت یونس در وجودش فروکش نمی کند.
شیار 143، ساخته نرگس آبیار، هر چند که در سال گذشته برای راه یابی به سی و دومین جشنواره فیلم فجر با چالش هایی رو به رو شد، در نهایت توانست به بخش سودای سیمرغ راه یابد که بعد از اکرانش در جشنواره توانست نظر تماشاگران و همچنین منتقدان و فیلمسازان رابه خود جلب کند و به یک پدیده تبدیل شود تا آنجا که ابراهیم حاتمی کیا که خود با فیلم چ در جشنواره فیلم فجر حضور داشت، بعد از تماشای فیلم شیار 143 ، جایزه فیلم چ را به این فیلم، کارگردان و بازی زیبای مریلا زارعی تقدیم کرد.
همین امر موجب شد تا شیار 143 در نگاه مخاطبان، مورد توجه بیشتری قرار گیرد که در نهایت این فیلم توانست در جشنواره فجر سال گذشته جایزه بهترین فیلم را از نگاه تماشاگران دریافت کند.
*برداشت جدیدی از رمانم ارائه شده است
نرگس آبیار کارگردانی که شیار 143 دومین فیلم سینمایی او بود، در خصوص این فیلم به مازندنومه گفت: شیار 143، در مورد زنی است که منتظر پسرش هست وخبرهای خوبی برای او می رسد، ولی امتحان بزرگی هم در راه دارد.
وی افزود: می توان گفت جنگ در بستر فیلم اتفاق می افتد، به طوری که تقریبا صحنه ای از جبهه در این فیلم دیده نمی شود. این فیلم بر اساس یک فیلم نامه اقتباسی ساخته نشده، بلکه با نگاهی بر یکی از رمان های خودم به نام « اختر و روزهای تلواسه» ساخته شده است و می توان گفت برداشت جدیدی از این رمان ارائه شده است.
این کارگردان در خصوص سابقه خود در عرصه نگارش در حوزه دفاع مقدس ابراز داشت: من پیش از فیلمسازی ده جلد کتاب به صورت مستقیم در حوزه دفاع مقدس داشتم. برای من پرداختن به موضوع جنگ بی سابقه نبوده است و نسبت به این موضوع شناخت داشتم.
آبیار در ادامه با اشاره به نقش محوری فیلم که مریلا زارعی آن را بازی کرده است، می گوید: در این فیلم الفت زنی است که هم در دوره ی دفاع مقدس و هم پس از جنگ به تصویر کشیده میشود و سعی کردم ارائه این تصویر به گونه ای خاکستری باشد، نه آن چنان حماسی نشان بدهم که باورپذیر نباشد و نه اینکه زنی ضعیف به تصویر بکشم. می شود گفت الفت فیلم شیار ۱۴۳ یک زن قوی دردمند است و هردوی این خصیصه را باهم دارد.
وی با بان اینکه این فیلم خیلی به کارهای مستند نزدیک است و به نظر خودم همین شاخصه باعث شده است که فیلم باورپذیر شود، افزود: البته علاوه بر فیلم نامه، جزئیاتی در فیلم وجود دارد که درحین کار اتفاق افتاده است و همه اینها باعث شده که فضای فیلم باور پذیر شود. تلاش من در طول فیلم این بوده که هیچ کدام از اینها از کار بیرون نزند و بازیها و طراحی صحنه و گریم و قاب بندی و همینطور موسیقی در خدمت موضوع باشد و خودنمایی نکند و حتی جلوه های ویژه طوری استفاده شده که تا حد امکان محسوس نباشد و از جنس خود کار باشد.
*زارعی سه بار روی زمین نشست و گریه کرد
نقش اول این فیلم که یک مادر شهید است را مریلا زارعی بازی کرده، که بازی فوق العاده و خیره کننده او موجب شد تا هیئت داوران سی و دومین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را به مریلا زارعی اهدا کنند.
مریلا زارعی در خصوص بازی به یادمانیاش در این فیلم گفت: یشنهاد این نقش، وسوسهای دوگانه را در وجودم بیدار کرد؛ نقش مادر تازگی داشت اما میترسیدم از کمتجربگی خالق آن و اعتراف میکنم این ترس تا امروز که به تماشای فیلم نشستم با من همراه بود.
آبیار در خصوص انتخاب مریلا زارعی برای نقش اول این اثر اظهار داشت: از همان ابتدا که فیلمنامه را اقتباس میکردم، مریلا زارعی را برای ایفای این نقش در نظر داشتم و حتی وی در آن زمان سفر بود، اما من پافشاری کردم که حتما باید او از سفر برگردد تا کار را شروع کنیم، چون میدانستم زارعی از پس ایفای این نقش بر می آید.
کارگردان فیلم شیار 143 ادامه داد: مریلا زارعی لحظات سختی را سر کار سپری کرد، حتی بعد از اتمام فیلمبرداری سه بار روی زمین نشست و گریه کرد و گفت: "خیلی برایم سنگین است!"
*تجلیل از مادران شهدا قبل از هر اکران
محمدحسین قاسمی -یکی از تهیه کنندگان فیلم شیار 143- نیز در گفتگو با مازندنومه با بیان اینکه مادران شهدا را میتوان در حقیقت صاحبان اصلی فیلم شیار ۱۴۳ نام برد ابراز داشت: با عنایت خداوند این فیلم توانست مخاطبان را از نظر محتوا و ساخت راضی کند و با آغاز اکران این فیلم شاهد استقبال خوب مردم هستیم که برای تماشا به سینماها می روند.
وی افزود: قبل از اکران رسمی، هر کجا که فیلم شیار ۱۴۳ به نمایش در آمد، مادران شهدا مورد تجلیل قرار گرفتند و این امر نشان دهنده آن است که فیلم توانسته قهرمان اصلی خود را به درستی معرفی کند.
قاسمی در خصوص دیدار تعدادی از عوامل فیلم شیار 143 با رهبر معظم انقلاب نیز می گوید: رهبر معظم انقلاب در خصوص این فیلم فرمودند: «فیلم خیلی خوبی بود، هم از لحاظ داستان که یکی از کمبودهای اکنون سینماست و هم پیچ داستانی خوبی داشت که خوب هم باز میشود؛ هم از لحاظ کارگردانی و هم از لحاظ بازی سنگ تمام گذاشته شده، از لحاظ محتوا هم این فیلم ارزشی بود.»
*سرشار از حرف های ناگفته
شیار 143 ، حرف تازه ای از جنس سینمای دفاع مقدس بیان می کند. این فیلم نشان داد که دفاع مقدس و اتفاقاتی که در هشت سال جنگ تحمیلی روی داد حرف های ناگفته بسیاری در دل خود دارد که می توان آن را به همان زیبایی به تصویر کشید.
فیلم سینمایی شیار ۱۴۳ با نقش آفرینی مریلا زارعی، مهران احمدی، جواد عزتی، گلاره عباسی، یداله شادمانی، حسام بیگدلو، زهرا مرادی، سامان صفاری و مهیا دهقانی در حال حاضر در سینماهای کشور و برخی سینماهای مازندران از جمله سینما سپهر ساری در حال اکران است.
این فیلم موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین بازیگر زن و دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی سیزدهمین جشنواره فیلم مقاومت، جایزه بهترین بازیگر زن هشتمین جشن منتقدان و نامزد بهترین بازیگر زن جشنواره آسیا پاسیفیک شده و در جشنواره بوسان و جشنواره فیلم صلح نیز به نمایش درآمده است.
*مادرانهای اشکبار
(یادداشتی از کلثوم فلاحی)
در طول بعد از سالهای دفاع مقدس، آثار و تولیدات بسیاری از فیلم و کتاب و شعر و داستان وارد بازار شد. آثار و تولیداتی که شاید اغلب باعث فاصله گرفتن نسل جنگ و جبهه ندیده با جبههرفتهها شد. آثار و تولیداتی که جنگ را گل و بلبل نشان میداد و اگر این اجازه را داشتند حتما در جبهه و جنگ، وسایل شهربازی هم قرار میدادند تا بر ادعای خود مبنی بر شوخی بودن جنگ 8 ساله، صحه بگذارند. اخراجیها بسازند و فضای جنگ را به سمت لودگی سوق دهند و با حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم، به فروش میلیاردی برسند.
این آثار که فاصله بسیاری با واقعیتهای جنگ داشت، شکافی عمیق میان همنسلان من و سینهسوختههای جبهه به وجود آورد؛ آثاری که به بیاعتمادی میان این دو نسل، دامن زد و باعث شد نسل نو هر روز فاصله بیشتری از ارزشهای دفاع مقدس بگیرد و هر حرف و خاطره و اثری از دفاع مقدس را دروغ و یا غلو شده قلمداد کند.
البته فیلمها و سریالهای تاثیرگذاری هم در زمینه دفاع مقدس تولید شد اما درصد آثاری که فاخر نیستند بیشتر از فیلمها و سریالهای موثر در این حوزه است. همواره گلایه داریم که با وجود رشادتهایی که در سربازان ما در جبهههای جنگ داشتهاند، چرا آثاری متناسب با آن ایام به دست مخاطب نمیرسد.
در کنار برخی آثار مخاطبپسند در زمینه دفاع مقدس، شیار 143 هم با بهرهگیری از برانگیختن احساس مادرانه، از آثار ماندگار در حوزه دفاع مقدس است. صرف نظر از بازیگر نقش «الفت» که شاید با بازی خود، نظر مخاطب را جلب کرده باشد، احساس حاکم بر این فیلم است که منجر شده به عنوان منتخب تماشاگران جشنواره فیلم فجر، انتخاب شود.
از ابتدای فیلم، احساس مادرانه توام با اشک در این اثر جاری است و اگرچه بعضی از سکانسها مانند شکستن آینه، زوزه گرگ در روز، آواز کلاغ و ... با خرافه همراه است، حس مادرانه آن قدر عمیق است که بتواند این بخشها را پوشش دهد و دستاندرکاران تهیه این فیلم سینمایی به درستی و هوشمندانه از این حس در جلب مخاطب، بهره بردهاند.
انتظاری که «الفت» برای دیدن فرزندش «یونس» میکشد، یونسی که در 19 سالگی بدون اینکه به مادر اطلاع دهد درس را رها کرده و به جبهه رفته است، انتظاری کشنده است و مادر، آرام در انتظار پسر خود است.
مادری که 15 سال، رادیویی که یونس برایش خریده را به کمرش بسته تا مگر خبری از یونس برسد. هر آزادهای که از راه میرسد الفت با عکس یونساش به سراغ آنها میرود تا مگر خبری از فرزندش داشته باشند.
از شوق شنیدن اینکه آزادهای خبر از فرزندش دارد خانه را آذین میبندد، لباسهای یونس را میشوید، گوسفنی قربانی کرده و همسایهها را خبر میکند و خود پابرهنه به سمت خانه آن آزاده میرود تا سراغ یونس را بگیرد اما رویای شیرینش به زودی تلخ میشود و آن آزاده، یونس دیگری را میشناسد نه یونس الفت را.
سکانس آخر فیلم و فلاشبکهای نوزادی یونس و چند تکه استخوان پیچیده در پارچهای سفید و آغوش الفت، نهایت بهرهگیری از مهر مادرانه است و جز اشک برای بیننده نمیماند.
آری...جامعه آگاه و پرسشگر ما، تشنه آثاری است که حقیقت را در دل دارد و سر مخاطب کلاه نمیگذارد.
- جمعه 7 آذر 1393-21:18
کاش یادداشت زیر گزارش نمی زاشتید واقعا گزارش به این خوبی رو خراب کرد.
- پنجشنبه 6 آذر 1393-8:20
موضوع فیلم خیلی تکراری بود
آبیار شق القمر نکرد - چهارشنبه 5 آذر 1393-18:32
گزارش و یادداشت خوبی بود. کاش اطلاع رسانی شود که این فیلم در کدام سینماهای استان نمایش شده است
- جمعه 7 آذر 1393-12:43
شقایق بابلسر
سپهر ساری
آزادی بابل
بهمن آمل
http://cinematicket.org/?p=cinema
- چهارشنبه 5 آذر 1393-9:16
سلام. خوب است که این موضوعها را پوشش میدهید. سپاس از خبرنگارتان. اما...
اینکه بگویم چون بنده کارشناس سینما هستم، پس دیگران نباید در باره فیلمی نظر بدهند، شاید کمی خودخواهانه باشد. اما بعد از خواندن گزارش وقتی متن خبرنگار و حس آن را میخوانی- درعین صفا وصمیمیت- متوجه میشوی که خبرنگار تو نه سینما میداند و نه فیلم میشناسد. تعبیرهای احساسیاش زیباست و به خود او ارتباط دارد، اما وقتی که ناگهان در پلانهای زودگذر متنی میبینی که سرکار خبرنگار برخی المانها را به خرافه نسبت میدهد مثل این جمله:«اگرچه بعضی از سکانسها مانند شکستن آینه، زوزه گرگ در روز، آواز کلاغ و ... با خرافه همراه است› در حقیقت خبرنگار محترم خود را میشکند. نشان میدهد که دانش او از بازخوانی صحنهها، فیلم و سینما و همچنین به قول ایشان سکانس -که سکانس نیست- چقدر کم است. خواهش میکنم در موضوع مسائل فنی یک علم و ظرایف آن خبرنگاران محترم یا هر نویسندهگرامی چون رسانه دارد و میتواند بنویسد، افاضه علم نفرمایند. شاید از بین 50نفر خواننده شما حداقل 5نفر خواننده اهل فن باشند، در آن زمان فن شما رو میشود و میزان دانش شما هم عیان. اگر این خانم همین یک خط را نمینوشت، هیچ وقت فکر نمیکرد م که ایشان گوچکترین اطلاعی از دانش سینما ندارد، ولی وقتی آن پاراگرف رونمایی شد، دانش و داشتههای ایشان هم رونمایی شد. سعدی علیهالرحمه میگوید: چون عمل در تونیست نادانی. این عمل گرچه برای «علم چندان که بیشتر خوانی» آمده است، اما همان علم را باید بیشتر دانست و در هنگامه بیان درستتر گفت.
شاید بی ادبی کرده باشم. مرا ببخشید. اما حیفم آمد که گزارش خوب، کارش را با یک واژه یا سطر و پاراگراف بد آراید.
باز دست مریزاد. سپاس- چهارشنبه 5 آذر 1393-18:33
ما که نفهمیدیم نویسنده این انشا قصد تمجید از گزارش را داشت یا تخریب؟!! هم به در زد و هم به تخته. برادر عزیز زحمت کشیدند با کارگردان فیلم صحبت کردند. یادداشت هم نوشتند. حالا شما ملا غلتی شو و گیر بده به یک جمله مطلب