شناسنامه ما سبزی کوکو و آش ترش نیست
در میزگرد فرهنگی مازندنومه مطرح شد: ساری و بابل تابلوی شهر بهارنارنج را جمع کنند/ نمیدانم برگزاری هفته فرهنگی به چه معنا است/از میان مسئولان فرهنگی مازندران، چند نفر فرهنگی هستند؟ /تا موانع و فضاهای امنیتی وجود دارد، نمی توان مردم را شاد کرد.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی+مینامحسن پور: به بهانه اعلام طرح معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری مازندران مبنی بر برپایی هفته فرهنگی شهرستان های استان، به همت مازندنومه میزگردی با همین موضوع در مرکز ساری شناسی تشکیل شد.
در این میزگرد حسین اسلامی بنیانگذار مرکز ساری شناسی و پژوهشگر، زین العابدین درگاهی دکترای ادبیات فارسی، پژوهشگر و نویسنده و علی رمضانی پاچی دکترای تاریخ، مدرس دانشگاه و پژوهشگر به اتفاق سردبیر مازندنومه شرکت داشتند.
*فرهنگ را از ویترین خانه ها بیرون بیاوریم
در این میزگرد علی رمضانی-استاد دانشگاه-با اشاره به تشکیل حزب تجدد در ایران سیر تاریخی خرده فرهنگ ها را تشریح کرد و افزود: دور کردن مردم از خرده فرهنگ ها و تشکیل یک فرهنگ واحد، هدف اصلی این حزب بود اما با مقاومت مردم روبرو شد و مردم تا دهه 60 نسبت به فرهنگ شان تعصب خاصی داشتند.
وی ادامه داد: ما در زمینه فرهنگ کم کاری کرده ایم، مثلا جشن آب ریزان و روز عشق را از ما گرفتند و به جای آن قمه دادند.
رمضانی با تاکید بر مشارکت همگانی در اجرای کار فرهنگی، ابراز داشت: باید یک کار مدون و تلفیقی در زمینه فرهنگ انجام شود و تنها اقدام دولتی کارساز نیست.
وی پیشنهاد کرد: فرمانداری ها به کمک استانداری با همکاری فعالان هر شهر در زمینه برنامه ریزی برای هفته فرهنگی شهرشان، کمیته ای فرهنگی تشکیل دهند وهمچنین باید بسیاری از محدودیت ها و موانع را از سر راه برداشت.
این مدرس دانشگاه ابراز داشت: برای اینکه یک کار فرهنگی ماندگار باشد به تحقیق و کار علمی و البته به روز بودن نیاز دارد. باید مردم در این کار دخیل باشند و در واقع فرهنگ را از ویترین خانه ها بیرون بیاوریم.
وی با اشاره به استفاده از نمادهای متفاوتی همچون مشاهیر، نمادهای معدنی، صنایع دستی و ... در هفته فرهنگی، از کم رنگ شدن قوم گرایی و پررنگ شدن شهرگرایی ابراز تاسف کرد.
رمضانی ادامه داد: بهار نارنج در همه شهرها وجود دارد و نباید بر سر اینکه کدام شهر شهر بهارنارنج است، بحث باشد.
وی ایران را دومین کشور غمگین جهان بعد از عراق معرفی کرد و ابراز داشت: در کار همراه با عزا و مصیبت موفق بوده ایم.
رمضانی تصریح کرد: کار فرهنگی همراه با شادی بسیار کم انجام شده و تا توانسته اند جلوی اجرای کنسرت و سیرک را گرفته اند.
* ساری و بابل تابلوی شهر بهارنارنج را جمع کنند
حسین اسلامی هم در این میزگرد گفت: فرهنگ شامل حرف زدن، لباس پوشیدن، دعوا، آشتی، خوردن و ... است.
وی تصریح کرد: در برگزاری هفته فرهنگی باید سرفصلهای فرهنگی را بشماریم، از گویش، زبان، محصولات فرهنگی، چهرههای فرهنگی و ملی مذهبی، آشپزی گرفته تا نشریات محلی و آیینهای محلی و آیینهای محلی مشترک با آیینهای ملی مانند نوروز و به مردم هم فرصت دهیم که خود را عرضه کنند.
این مورخ ساروی با بیان این که اصراری نیست در شهرها دعوا بر سر بهارنارنج باشد، افزود: آمل میتواند پایتخت واقعی فرهنگی جهان اسلام باشد و بابل هم پیشتاز در انقلاب مشروطه بوده و چهرههای فرهنگی زیادی دارد و ساری هم شهر ابنشهرآشوب و علامه طبرسی صاحب مجمعالبیان را دارد.
وی با اشاره به این که اجازه بدهیم شهر ما را به نام چهرههای فرهنگی که داریم معرفی کنند، تاکید کرد: چرا بر سر بهارنارنج دعوا کنیم وقتی سراسر بلوار و خیابان ما از درخت نارنج خبری نیست.
اسلامی با اشاره به این که این فقط یک بازی است و نه ساری شهر بهارنارنج است و نه بابل، افزود: بابل و ساری بزرگتر از این هستند که به بهارنارنج خوانده شوند، چرا بابل شهر سعیدالعلما و ساری شهر ملامجدالدین ساروی نباشد؟
نویسنده کتاب تاریخ دوهزارساله ساری با اشاره به این که در برگزاری هفته فرهنگی باید به شهرها فرصت برنامهریزی دهیم و نمادها هم چهرههای فرهنگی باشند نه به نام غذا و محصولات سر درختی، گفت: بد است بگویند شهر انار و رب انار و ... البته این نظر من است.
وی ادامه داد: دریا و جنگل مازندران، نماد گردشگری استان نیست بلکه جاذبههای اصلی گردشگری مازندران، تاریخ، فرهنگ، ادب و هنر این خطه است.
این محقق با بیان این که تمام گویشهای محلی، شهر به شهر، زبان، غذا، آداب و ... در عرصه گردشگری قابل عرضه است، تصریح کرد: باید یک چهره انتخاب و معرفی شود. شناسنامه ما سبزی کوکو و قیمه نیست. اگر برای ایران بوعلیسینا و فردوسی و ... داریم برای مازندران هم شخصیتهای مختلفی وجود دارد. دست مازندران در این زمینه پر است، قهرمانان اسطورهای ایران مانند آرش و فریدون، مازندرانی هستند، اصلا چرا دیو سفید را به عنوان چهره فرهیخته و قهرمان واقعی شاهنامه معرفی نکنیم؟
اسلامی استدلال کرد: خیلی از فرصتها را از دست میدهیم چون بر سر بهارنارنج دعوا داریم و این دون شان است. عقیدهام بر این است که ساری و بابل تابلوی شهر بهارنارنج را جمع کنند، این بازی کودکانه برای مازندران زیبنده نیست.
وی با بیان این که در مازندران بلای شهرسازی و شهرگرایی داریم، تاکید کرد: هنر نیست روستا را به شهر تبدیل کنیم بلکه فقط ضربهای به آن منطقه وارد کردهایم.
* برداشت طراحان این موضوع از هفته فرهنگی چیست
زین العابدین درگاهی در این میزگرد گفت: در این غوغایی که در دنیا و در زندگی مردم ما وجود دارد، توجه به مقوله فرهنگ و مسائل فرهنگی، غنیمت است.
وی با بیان این که به معنای درست، هفته فرهنگی را درک نمیکنم، افزود: تا الفاظ مشترکی نداشته باشیم، نمیتوانیم مفاهیم را انتقال دهیم.
این پژوهشگر قائم شهری با اشاره به این که نمیدانم برگزاری هفته فرهنگی به چه معنا است و برداشت طراحان این موضوع از هفته فرهنگی چیست، ادامه داد: گمانم بر این است که ابتدا طراحان هفته فرهنگی، تعریفی از این مقوله ارائه کنند، مقصود چیست و به دنبال چه چیزی هستند؟
حسین اسلامی در پاسخ گفت: ما مثل کودکی هستیم که میخواهد راه رفتن را بیاموزد. به جای اینکه به مقوله فرهنگی اهمیت و دو شهری که برادر هم هستند را در کنار هم قرار دهیم، دعوای بهارنارنج راه انداختیم که کار غیرفرهنگی است.
وی تصریح کرد: چند نفر که دغدغه مسائل فرهنگی دارند گفتند از جایی این حرکت را شروع کنیم و به شهرها فرصت دهیم تا داشتههای فرهنگی خود را ارائه کنند.
درگاهی با بیان این که من برداشت شما را از مسئله فرهنگ را قبول ندارم، چون فقط داریم با لفظ بازی میکنیم، بیان داشت: برداشت درست از فرهنگ ارائه دهید و سپس برای آن هفته فرهنگی برگزار کنید. دارید میگردید مثل جاهای دیگر آش ترش و نان بپزید و چوپان بیاید لباس بپوشد و کارناوال شادی راه بیندازید و من میگویم این درک درستی از فرهنگ نیست.
وی استدلال کرد: درک درست فرهنگی وجود ندارد چون ما سه-چهار نفر هم نمیتوانیم در کنار هم حرف بزنیم و همدیگر را تحمل کنیم.
این پژوهشگر با بیان این که تعامل فرهنگی وجود ندارد، افزود: باور دارم یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است.
درگاهی با اشاره به این که در چند سال اخیر به تقلید و تبعیت از دیگر استانها، داعیهدار کارهای فرهنگی شدیم و همه را هم ضایع کردیم، گفت: برای نمونه به برگزاری جشنواره تئاتر، وارش، شعر علوی، دانشنامه و ... توجه کنید.
وی با بیان این که به هیچ مسئول فرهنگی طعنه نمیزنم، تصریح کرد: بگذاریم کار درست با درک درست انجام شود. همه شعار میدهیم چون درک درستی از فرهنگ نداریم. فرهنگ فقط آش ترش و لباس رنگی بانوان مازندرانی نیست.
* کار علمی را نمیتوان هوایی انجام داد
اسلامی در پاسخ گفت: آقای درگاهی، تاکنون هرچه شما بیان کردید فقط انتقاد بود، پیشنهاد و راهکار عملی مطابق نظر شما چیست و در هفته فرهنگی در شهرها چه باید بکنیم؟ گسست فرهنگی بین نسل جدید و نسل قدیم وجود دارد که بسیار خطرناک است. با برگزاری هفته فرهنگی میتوانیم بخشی از این گسست را ترمیم کنیم.
درگاهی بیان داشت: در دنیا مرسوم است که باید کار علمی انجام داد، کار علمی را نمیتوان هوایی انجام داد.
وی با بیان این که همواره سعی میکنیم با شعارهای فریبنده، تعدادی را جذب کنیم، افزود: خارجیها حدود 600 سال قبل وارد مشرقزمین شدند و تمام کوچه پس کوچههای ما را گشتند و مطالب جمع کردند و الان بر اساس آن مطالب، کار میکنند. به درستی میدانند آن دانش و مطالب را در کجا استفاده کنند. معلوم نیست ما چه کاری میخواهیم بکنیم.
وی ادامه داد: دکتر رمضانی میگوید ما عزاداریم و دکتر اسلامی شعار میدهد که اختلاف داریم. با این حرفها نمیشود هفته فرهنگی تعریف کرد. این تصمیم درباره برگزاری هفته فرهنگی بر اساس احساسات نادرست است، نه تعقل و مطالعه.
اسلامی در ادامه این میزگرد گفت: شما تیره و تار میبینید، عینک تان را عوض کنید. انتقاد میکنید اما پیشنهاد ارائه نمیدهید.
درگاهی پاسخ داد: عینک من تیره نیست. شما واقعیتهای تلخ را نمیبینید. ذائقه ما ذائقه اجتماع نیست. بروید نسل جوان را ببینید، اگر دیدید، پس عینک تان را بردارید. من استدلال میکنم طراحی هفته فرهنگی، بر مبنای مطالعه نیست، شناخت ندارید و احساساتی هستید.
اسلامی گفت: شما با چشم بسته فقط انتقاد میکنید.
درگاهی هم پاسخ داد: حرف من کاملا روشن است. اهل فن باید بنشینند و طراحی کنند.
اسلامی در ادامه استدلال کرد: ما حداقل در این زمینه اهل فن هستیم. شما چماق جای دیگر را بر سر ما میزنید. ما پاسخگوی دستگاههای اجرایی فرهنگی نیستیم. دولتی هم نیستیم بلکه به عنوان یک شهروند فرهنگی میخواهیم به مسئولان فرهنگی، راهکار نشان دهیم و یک گام به جلو برداریم.
درگاهی هم پاسخ داد: شما علامه دهر هستید که راهکار نشان دهید؟ درباره حوزه لباس و آتش ترش من درگاهی نباید نظر دهم.
اسلامی گفت: من درباره فرهنگ حرف میزنم. کسی میتواند انتقاد کند که راهکار بدهد.
درگاهی هم تاکید کرد: این حرف، نادرست است. کسی باید طراحی کند که فکر فرهنگی داشته باشد. کلیگویی دردی را دوا نمیکند.
وی با بیان این که کلیدی طراحی نمیکنید که به همه قفلها نخورد و یک قفل را باز کند، تصریح کرد: کلید طلایی درست میکنید که به همه قفلها میخورد اما یک قفل هم باز نمیکند.
درگاهی ادامه داد: از میان مسئولان فرهنگی مازندران، چند نفر فرهنگی هستند؟ به معنایی که شما از فرهنگ برداشت دارید.
اسلامی توضیح داد: مسئولان فرهنگی مازندران، لزوما چهره فرهنگی نیستند بلکه چهره سیاسی اداری هستند.
درگاهی ادامه داد: من کاری ندارم که همه مسئولان فرهنگی، قطعا فرهنگی باشند اما درک مشترکی از فرهنگ داشته باشند. فرهنگ، ابزاری برای اهداف شان نباشد. طراحیها و حرفهای این مسئولان، فرهنگی نیست.
*هفته فرهنگی نباید برای پر کردن اشل کاری مسئولان باشد
در ادامه این میزگرد درگاهی با بیان این که منکر تزریق شادی و نشاط در مردم نیستم، باید باشد و ثواب دارد، تصریح کرد: قلب مردم ما را شاد کنید تا کارهای روزمره خود را درست انجام دهند.
این محقق در پایان با بیان این که امیدوارم هفته فرهنگی، برنامه گزارشی مسئولان نباشد، گفت: فرهنگ، ابزاری برای قدرت و خواستههای دنیایی است.
درگاهی استدلال کرد: هفته فرهنگی نباید در همه شهرها برگزار شود، در چند شهر بزرگ و کوچک و به صورت منطقهای برگزار شود. اگر در همه شهرها برگزار شود، بیمحتوا میشود.
وی در پایان گفت: برنامه فرهنگی باید بتواند اختلافها را از بین ببرد و توانمندیهای شهرها را نشان دهد.
رمضانی هم در ادامه به تاثیر پیام های پخش شده در شبکه های اجتماعی و خودداری از ریختن ظرف های نذری در خیابان اشاره کرد و گفت: مردم با دیدن کلیپ ها و خواندن متن های ساده در فضای مجازی و موبایلی تحت تاثیر قرار می گیرند، بنابراین در هر زمینه ای که مشکل داریم باید کار فرهنگی دقیق انجام دهیم و این با اعتقاد مسئولان به کار فرهنگی امکان پذیر است.
این محقق افزود: کار فرهنگی احتیاج به زیربنای محکم دارد و با انجام کارهای سطحی تنها رفع مسئولیت می شود. حتی اگر 10 سال طول بکشد باید ابتدا به دقت پایه های آن محکم شود.
رمضانی بار دیگر روی شاد کردن مردم تاکید کرد و افزود: تا چهره های در هم کشیده و اخمویی که مردم با آن ها سروکار دارند و همچنین تا موانع و فضاهای امنیتی وجود دارد، نمی توان مردم را شاد کرد.
وی در پایان با بیان اینکه کار فرهنگی عشق می خواهد، تصریح کرد: با برگزاری هفته فرهنگی مازندران موافق هستم اما این برنامه نباید برای پر کردن اشل کاری مسئولان باشد
- يکشنبه 21 دی 1393-15:26
دوستان گرامی ! الآن مثلا کرج یا مشهد ، شهرِ بهارنارنج نیستند ، چه اتفاقی برای شان افتاده ؟ چرا این قدر به القاب و عناوین توجه دارید؟ این نارنج و شکوفه های آن چه امتیازی برای شهر دارد که نداشتن نارنج و شکوفه هایش ، شهر را ازآن امتیاز محرئم کند ؟! اصلا تمامِ مازندران که نه ، تمامِ ایران کشورِ بهارنارنج است . مشکل حلّه؟ ! لطفا به این جنگ حیدری - نعمتی پایان بدهید .
- چهارشنبه 26 آذر 1393-8:16
باسلام با تشكر از اقاي صادقي براي اولين بار يك بحث علمي و منطقي و فرهنگي در مازندران ديديم و اميد وارم تداوم داشته بااستفاده از سه استاد فهيم كه گرچه حرفهاي يك ديگر و نقد كردند اما نشان دادند كه ازظرقيتهاي بالايي برخوردارند و در كلامشان هيچ جانبگرايانه نبود شجاعت هم داشتند كه حرفهايشان را زدند بله امثال عبوريها و شوراي شهر بابل جز تعصب عصر جاهليت چيزي ندارند امروز دنيا يك خانه كوچك هست
- چهارشنبه 26 آذر 1393-22:3
دوست عزیز تعصب داریم تا تعصب ، اینکه در قرن 21 یک شهردار با رفتاری ... نام شهر دیگری را بر روی شهر خود بگذارد تا با حرکتی عوامانه در دل مردم جا بگیرد کار درست و در شان یک شهردار مرکز استان نیست، بقول دوستان حاضر در جلسه مذکور با این همه اشخاص و اسامی بزرگ و متناسب شهر و استان چرا باید بین این همه نام و القاب شهردار جوان ساری نام بهارنارنج را برگزیند؟؟؟؟؟؟ آیا این تمدن است؟؟؟ آیا باعث پیشرفت استان می شود؟؟؟؟ آخر برادر من کاری کنید که برای مردم منفعتی داشته باشد و شاهد توسعه باشیم ، درضمن سراسر استان مازندران را باید بهار نارنج نامید. باتشکر
- سه شنبه 25 آذر 1393-23:32
این راه حل هم دیگه آخرش بود:
نه بابل و نه ساری هیچکدام شهر بهارنارنج نیستند!
جناب اسلامی بزرگوار شما که شخصیت صریح اللهجه ای هستید برای بی طرفی هم شده نمیاد و حرکت زشت مهدی عبوری رو محکوم کنید و به راحتی صورت مساله رو پاک می کنید.
ضمنا در خصوص تاسیس موزه در غرب استان عملکرد شما کاملا ساری پرستانه . برای شمای بزرگوار جالب نیست هر وقت که به صرفه بشه مازندران گرا بشید. - سه شنبه 25 آذر 1393-14:45
باسلام و تشکر از آقایان که در مناظره شرکت کردند . به نظرِ من نه بابل و نه ساری هیچکدام شهرِ بهارنارنج نیستند . شهر ِ فلان کس هم نیستند . زمانی شهرِ سعیدالعلما و ملا مجدالدین بودند که این بزرگان درآن زندگی می کردند . درحالِ حاضر ، بابل شهرِ بابل و ساری هم شهر ِ ساری و شهرِ همه است . این طوری نه دعوا می شود و نه حکایتِ حیدری - نعمتی . موفق باشید .
- سه شنبه 25 آذر 1393-14:36
با سپاس از دغدغه های فرهنگی برادر ارجمندم جناب آقای صادقی که چنین نشستی را برگزار نمودند و نیزبا تشکر از دوست ارزشمندم جناب آقای دکتر درگاهی و دیگر صاحب نظران فرهنگی . در اهل فرهنگ و هنر، نگرش ها و ذائقه ها و سلیقه های متکثری وجود دارد ، فرهنگ مقوله بسیار پیچیده ای است ، حوزه فرهنگ مستقل از حوزه سیاست است ، نمی شود موضع گیری ها و سلایق سیاسی را در فرهنگ دخالت داد . آفرینش های فرهنگی و نوزایی فرهنگی و هنری با بخش نامه ها و سیاست های محدود کننده و دستوری خاق نخواهد شد . اگر بلند نظری و سعه صدر حکومت ها و دولت ها نباشد و خالقان و آفرینندگان فکر و فرهنگ و هنر از آزادی و استقلا ل برخوردار نگردند انتظار رویش و زایش فرهنگ را نباید داشت . تردیدی وجود ندارد که نهال فرهنگ در هوای آزاد خواهد بالید و رشد خواهد کرد . فرهنگ سرمایه ای است که در اختیار همگان است و هیچ دولتی نمی تواند و حق هم ندارد این جانشینی و وکالت را به عهده بگیرد . این مردمند که سازنده فرهنگ هستند . دولت تعین کننده محتوای فرهنگ نمی تواند باشد . دولت مردان فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی تا چه میزان با نقد و نظر صاحب نظران اجتماعی و فرهنگی مواجه می شوند و بویژه خالقان فرهنگ و هنررا درتصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها دخالت می دهند ؟ . بدیهی اسست که مدیران فرهنگی استان و دیگر نهاد های مستقر در استانداری و بویژه دفتر اجتماعی آن ، می توانند تا حدودی بستر را برای فعالیت های آزاد فرهنگی و هنری آماده نمایند و نیز طرح مباحث آسیب شناسی فعالیت های فرهنگی و هنری و تدوین و تبیین سیاست ها و برنامه ریزی ها با حضور ارزشمند صاحب نظران و منتقدان فرهنگی در اولویت کار های آنان باشد .
ماه ها پیش در یادداشتی در اهمیت فرهنگ این چنین نوشتم :
فرهنگ خیلی دلش می خواهد که از محبس رنج آور سیاست رهایی یابد . شما عقاب تیز پرواز را هم سال ها در قفسی زندانی بکنید ، رنجور و ضعیف و نحیف خواهد شد . دردمندانه باید بگویم که فرهنگ در جامعه ما به شدت سیاست زده شده است .
فرهنگ دستورو فرمان نمی پذیرد . مقوله فرهنگ چنان گسترده و پهناور است که کمتر اندیشمندی جرات و جسارت آن را دارد که در گستردگی اقیانوس وار آن به غواصی و شناگری بپردازد . دریغ و درد و هزاران حسرت که هنوز نتوانسته اییم این کبوتر نازنین را از قفس تنگ و تاریک انحصار اندیشی ها و تنگ نظری ها و مطلق اندیشی ها و کج فهمی ها و تفکر دگم و تعصب آمیز رها سازیم .
نهال فرهنگ در جامعه کنونی ، که البته ریشه در قرن های متمادی این سرزمین دارد در کدامین خاک و مرزعه می تواند امیدی به بر آمدن و سبز شدن و تنومندی را در خود مهیا و احیا نماید ؟ .
راستی مولدان و آفریدگان و خالقان فکر و فرهنگ چه کسانی و یا چه نهاد هایی می توانند باشند ؟ . متفکران و یا قدرت مندان ؟ . راستی این فرآورده های لذیذ و تاثیر گذار فکری و فرهنگی که هر لحظه جان های تشنه و کثیری را سیراب و آنان را از معنویت و عشق مسرور و از خشم و نفرت و ناشکیبایی دور می سازد ازچشمه سار کدامین نهاد و طبقه سرازیر می شود ؟ . حاکمان و سیاست مداران ؟ و یا متفکران و نویسندگان و هنرمندان و خالقان هر گونه اثر فکری و فرهنگی و هنری ؟ . - سه شنبه 25 آذر 1393-0:0
با سپاس از تلاش مدیر محترم مازندنومه در تشکیل جلسه هفته فرهنگی. باید گفت که نظر جناب درگاهی قابل تامل و تفکر است. مسئولین و متولیان مختلف دخیل در فرهنگ استان در هفته فرهنگی یادشان می آید که باید جلساتی برگزار کنند و این حضور بدون تدوین راهکارهای اجرایی و هدفمند و بلندمدت برگزار می شود. تاکنون کدام جلسه با حضور تمامی فرهیختگان و دلسوزان فرهنگی در استان برگزار شده است و مسئولین بجای سخن گفتن، به سخنان اهالی فرهنگ گوش سپرده اند؟ مدیران ارشد فرهنگی و میراث فرهنگی تاکنون کدام کار زیربنایی و ماندگار انجام داده اند؟ کدامیک از مسئولین و مدیران متولی فرهنگ در شهرستان ها با فعالین فرهنگی نشسته اند و به مشکلات و معضلات زیرمجموعه های فرهنگی توجه داشته اند؟ سالهاست کارهای روبنایی می کنیم و به هیچ نتیجه ای نمی رسیم. فرصت برای رشد فرهنگی نیست و با بخشنامه نمی توان حرکت کرد. برای شناساندن فرهنگ در حال اضمحلال باید فکری جدی و غیرشعاری داشت و نسل امروز در حال فراموشی تاریخ پیشینیان خود است. از خواب و خواب زدگی بیدار شویم.
- سه شنبه 25 آذر 1393-13:30
لطفا تصویر خبرنگارا رو بزارین
تا با هاشون بیشتر آشنا شیم
- دوشنبه 24 آذر 1393-16:9
درود بر دکتر اسلامی
که یادمان می دهد فرهنگ کوتاه آمدنی نیست
درود بر دکتر درگاهی
که رصد مسائل اجتماعی را خوب بلد است
درود بر دکتر رمضانی
که به حق فرموده نیاز اول جامعۀ ما شادی است
باور کنید اگر شادی به مردم برگردد، مردم خوب می دانند چه کنند.
برای مردم خط مشی ترسیم نکنید
مردم ما درسشان را خوب بلدند - دوشنبه 24 آذر 1393-12:34
وقتی دونفر مدعی فرهنگ در یک فضای دوستانه و غیر دولتی نمیتوانند با رعایت شئون فرهنگی با هم گفت و گو کنند و کار را به محاکمه و کلی گویی و مشاجره و ..... میکشانند، چه انتظاری از عوام هست. من مطمئنم دونفر عامی می توانند بهتر و مفید تر در این زمینه بحث کنند.
- سه شنبه 25 آذر 1393-7:55
دوست عزیز! تو لطفا میزگرد رو تعریف کن. میزگرد یعنی همین. بحثی مطرح می شود و شرکت کننده ها نظرات هم را می دهند.چالش ایجاد می شود. در نهایت هم روی هم را می بوسند و می روند. این جدال ها و بحث ها زیبا و منطقی است. زیراب زدن و پشت سرگویی و ضرب و جرح و ناسزاگویی زشت است نه مباحثه و جدل منطقی که در ادبیات ما هم رواست و تایید شده. لطفا یا نظر نده یا نظر درست و منطقی بگذار
- سه شنبه 25 آذر 1393-9:30
واقعا زیبا و منطقی بود
- سه شنبه 25 آذر 1393-9:25
از برگزاری میزگردتان ممنونم. انتظار ما از شما هم همین است. مناظره ها و میزگردهای فرهنگی و هنری. پایدار باشید
- دوشنبه 24 آذر 1393-11:43
آقای اسلامی جای این حرف ها به مردم و مسئولین شهرت بگو خواهشا انقدر به ما ، شهر ما و مردمان ما حسادت نداشته باشند . اون شهری هم که باید نام بهارنارنج رو بردارد ساری میباشد نه بابل..بهارنارنج در رگ و خون یکایک بابلی ها قرار دارد آقای محترم
- چهارشنبه 26 آذر 1393-10:6
سکوت
- پنجشنبه 27 آذر 1393-8:24
با تشکر از جناب صادقی و مدعوین محترم.امیدوارم این میزگرد با موضوعات از این دست ادامه یابد که هیچ چیز جز جزم اندیشی و خود حق پنداری بلای جان ما اهالی مازندران نیست که قرنها عقب نگه داشته شده ایم .گواه این عرایض فرمایش این همشهری بارفروشی ماست که میفرماید بهار نارنج در خون اوست....عجب!!!!!
- سه شنبه 25 آذر 1393-11:37
برو بابا