مانور تبليغاتي بايد قابل كنترل باشد - باوند
گفت و گوي ساسان آقايي با داود هرمیداس باوند،استاد مازندراني دانشگاه هاي تهران،درباره پرونده هسته اي ايران.
ماجراجويي تازهي حاكميت ايران بر سر پروندهي هستهاي كشور كه همراه با مستقر شدن "محمود احمدي نژاد" در دفتر رياست جمهوري همراه است،مهمترين بحث روز محافل جهاني و بينالمللي و دغدغهاي حائز اهميت براي تحليلگران ايراني است.دكتر "هرميداس باوند"،عضو جبههي ملي ايران و استاد مازندراني دانشگاه دراين زمينه به پرسش ها، پاسخ ميدهد،او كه اميدوار به «تعديل رفتار راديكالها» است.
آقاي باوند؛آيا با وضيعت تازهاي در پروندهي هستهاي ايران روبهرو هستيم،تحليل اين وضعيت از نظر شما چگونه است؟
در حال حاضر به نظر ميرسد كه يك برودت ويژهاي در روابط ايران و اروپا حاكم شده كه البته اين سردي و برودت بدلايلي پديد آمده است.يك قسمتي از اين سردي البته بطور بارز به انتخابات رياست جمهوري ايران بازميگردد كه هم خود ماهيت انتخابات ايران و هم نتيجهي آن با واكنش سرد اروپا روبهرو شده است.نكتهي ديگر اين است كه اروپا از خواستهاي خود و آن چه كه براي صلح آميز دانستن فعاليتهاي هستهاي ايران لازم ميداند،كوتاه نميآيد و بر تضمينهاي عينياي كه بايد از سوي ايران ارائه شود،تاكيد ميكند.دليل سوم هم البته اقدام ايران به تجديد فعاليت تاسيسات اصفهان و فك پلمب اين سايت هستهاي است.
آيا ما در آستانهي يك رويارويي با جامعهي جهاني قرار داريم؟
البته يك شكل اوليهي رويارويي با جامعهي جهاني پديدار شده است اما هنوز اميدهايي وجود دارد.بايد فضاي رودرويي با اروپا را تعديل كرد و مذاكرات را در شكل تازهاي ادامه داد.
آن چه كه تحليلگران از آن به عنوان يك دست شدن حاكميت ايران ياد ميكنند به نظر ميرسد بيشترين تاثير منفي را در تحولات بينالمللي مرتبط با ايران داشته است.
قطعا كه اين اتفاق تاثير منفي داشته است.اروپاييها اين انتخابات و نتيجهي آن را با ديدي منفي تحليل كردهاند و نتنها نگرشي ديپلماتيك نداشتهاند كه هم در مورد انتخابات و حتي شخص احمدي نژاد موضعي بشدت منفي اتخاذ كردهاند.شما قطعا موضعگيريهاي جامعهي جهاني نسبت به انتخاب احمدي نژاد و برخوردهاي حقارتآميزي كه با حداد عادل در سفر به بلژيك به ياد داريد بنابراين به نظر ميرسد با روشن شدن نتيجهي انتخابات بن بست رخ داده در تعامل ايران و اروپا بشكلي جديتر خود را بروز داده و مضاف بر آن تصميم جديد ايران براي تجديد فعاليت تاسيسات هستهاي اصفهان كاملا بر سختتر شدن اين بن بست ايجاد شده كمك كرده است.
و چه بايد كرد؟
اكنون ايران و اروپا نياز به يك دوران افت كوچك دارند،يك مدت كوتاهي كه بدون موضعگيريهاي تازهاي سپري شود و سپس بايد دو طرف موضع خود را تعديل كنند.ميشود به مذاكرات دور تازهاي كه هر دوطرف با موضع معتدلتري وارد شوند،اميدوار بود.
شايد،اما آيا شما هم معتقديد كه در حال حاضر ما با گفتمان راديكالتري در عرصهي جهاني از سوي حاكميت ايران مواجه ميشويم؟
ظاهرا كه چنين است و كساني كه به تازگي قدرت را در دست گرفتهاند معتقدند بايد در برابر درخواستهاي اروپا ايستادگي كرد بويژه كه اينها عمدتا پيش از رسيدن به قدرت،منتقد موضع ايران در پروندهي هستهاي ايران بودند.البته يك نكته را نبايد فراموش كرد،آنها به محض آن كه بطور حقيقي وارد ماجرا شوند و پاي ميز مذاكره بنشينند،مجبور خواهند شد موضع خود را تعديل كنند.معمولا افراد تا پيش ازاين كه خود وارد ماجرا شوند،موضعي راديكال دارند اما بعد درگير شدن در ماجرا،موضعشان تعديل ميشود.عيناين اتفاق در زمان مبارزات انتخاباتي نيز ميافتد چنان چه كانديداها وعدهها و قولهايي ميدهند اما سپس كه به مسئوليت را در دست ميگيرند با واقعيت روبه رو شده و عملا بسياري از آن وعدهها اتفاق نميافتد.
اين تحولات تازه در پروندهي هستهاي ايران آيا صرفا يك مانور تبليغاتي كوتاه مدت نيست؟
ميتوان اين جوري تلقي كرد اما گهگاه ممكن است كه اگر توان كنترل اين مانور تبليغاتي نباشد،ماجرا به سمت يك مرحلهي حاد،غيرقابل پيشبيني و غيرقابل كنترل پيش رود.بنابراين بايد مانور تبليغاتي قابل كنترل باشد تا طرف مقابل را به سمت حركاتي نكشاند كه ديگر نتوان از آنها جلوگيري كند.
با تغييراتي كه در حاكميت ايران انجام شده؛يك نومحافظهكار رئيس جمهور است،حسن روحاني هم كنار گذاشته شده تا جاي خود را به يك چهرهي راديكالتر بدهد،آيا ماجراجويي تازهي حاكميتايران فرجام خوشايندي دارد؟
اين نگراني از اول نيز وجود داشت و بسياري معتقد بودند كه اگر چهرههاي راديكال حاكم شوند،كشور به سمت يك وضعيت غير قابل كنترل پيش ميرود و بحراني فزاينده پديد خواهد آمد.حتي گفته ميشد كه ورود هاشمي رفسنجاني به عرصهي انتخابات نيز براي پيشگيري از همين رخداد بود.با اين وجود من براين باورم كه به سه دليل نميتوان به طور حتمي حكم داد كه كشور به سمت بحران پيش خواهد رفت.اول به اين دليل كه معمولا آن چه پيش ازاين گفته ميشد بعد از پيروزي در انتخابات تعديل ميشود.دوم؛اين چهرههاي تازه هم سرانجام مجبور خواهند شد كه به همان راهي بروند كه قبليها رفتهاند و سومين دليل؛اگر مذاكرات ادامه پيدا كند و دو طرف حد وسطي را در نظر بگيرند ميتوان به گشايش بن بست حاصله اميدوار بود.اين حد وسط ميتواند تعديل موضع اروپا به نحو پيشنهاد يك پكيج همكاري باشد.به عبارتي زمينهي يك همكاري مشترك ميان ايران و اروپا براي غني سازي اورانيوم تحت نظر نظارت بينالمللي ايجاد شود.
بنابراين شما اميدوار به تعديل رفتار راديكالها هستيد؟
بله،اين تعديل گريزناپذير است.(iranema-online)