تعداد بازدید: 6956

توصیه به دیگران 1

دوشنبه 31 مرداد 1384-0:0

مردان‌ بزرگ‌ تاريخ‌ ، روستايي‌ بوده‌اند

گفت‌ و گو با دكتر امان الله قرايي‌ مقدم، جامعه‌شناس‌ برجسته قائم شهري و استاد دانشگاه هاي تهران.


اگر از كنار ميدان‌ آزادي‌ رد شده‌ باشيد حتما افرادي‌ را ديده‌ايد كه‌ با ژست‌هاي‌ مختلف‌ و حسي‌ سرشار از موفقيت‌، لبخند زنان‌ خود را به‌ دوربين‌ پولارويد مرد عكاس‌ مي‌سپارند تا تصويري‌ از خود به‌ همراه‌ نماد تهران‌ داشته‌ باشند.
از خودم‌ مي‌پرسم‌ آنها كه‌ با وارد شدن‌ به‌ تهران‌ شغلشان‌ را از دست‌ مي‌دهند و مجبورند براي‌ امرار معاش‌ دستفروشي‌ و... انجام‌ دهند، آنها كه‌ هويت‌ خود را زير سوال‌ مي‌برند و برچسب‌ سادگي‌ همراهشان‌ مي‌شود، آنها كه‌ آرامش‌ و سكوت‌ روستايشان‌ را در شلوغي‌ و سردرگمي‌صفهاي‌ مترو و اتوبوس‌ گم‌ مي‌كنند، چرا در مقابل‌ دوربين‌هاي‌ عكاسي‌ لبخندهاي‌ غرورآميز مي‌زنند?
آيا بايد همه‌ چيز را فداي‌ پايتخت‌نشيني‌ كرد.
با دكتر امان‌الله‌ قرايي‌ مقدم‌ جامعه‌شناس‌ و استاد دانشگاه‌ در مورد پديده‌ پايتخت‌ محوري‌ و مهاجرت‌ روستاييان‌ به‌ گفت‌وگو نشسته‌ايم‌.


چرا اكثر شهرستاني‌ها سعي‌ مي‌كنند هويت‌ خود را پنهان‌ كنند و خود را تهراني‌ نشان‌ دهند؟
مردمان‌ شهري‌ هميشه‌ خود را برتر و عاقل‌تر از روستاييان‌ دانسته‌اند و اين‌ برداشت‌ از زمان‌هاي‌ قديم‌ كه‌ پايتخت‌هايي‌ مثل‌ قاهره‌ و آشور و اهواز و... به‌ وجود آمد در ميان‌ مردم‌ پايتخت‌ نشين‌ و شهري‌ وجود داشت‌. در افكار و اشعار همواره‌ روستايي‌ ساده‌انديش‌ و كم‌دانش‌ فرض‌ شده‌ است‌ و در مقايسه‌ با شهريان‌ در حد پايين‌تري‌ قرار گرفته‌ است‌ چنان كه‌ سعدي‌ در يكي‌ از اشعار خود مي‌گويد:
وقتي‌ افتاد فتنه‌يي‌ در شام‌
همه‌ از گوشه‌يي‌ به‌در رفتند
پسران‌ وزير ناقا عقل‌
به‌ گدايي‌ به‌ روستا رفتند
روستازادگان‌ دانشمند
به‌ وزيري‌ پادشاه‌ رفتند
كم‌كم‌ حس‌ خود برتربيني‌ شهريان‌ جزيي‌ از فرهنگ‌ شد و باعث‌ شد روستاييان‌ خود را پايين‌تر بدانند و تهراني‌ها نيز خود را عاقل‌تر و آشناتر به‌ امور.
اين‌ مساله‌ شبيه‌ اين‌ است‌ كه‌ زنان‌ را كم‌عقل‌تر از مردان‌ بدانند با اينكه‌ چنين‌ چيزي‌ وجود ندارد اما شمشير در دست‌ مردان‌ است‌ آن‌ هم‌ به‌ نوعي‌ در فرهنگ‌ وارد شده‌ است‌. بسيارند كساني‌ كه‌ زن‌ را ناقا عقل‌ مي‌دانند. برتري‌ تهراني‌ها و كم‌ دانش‌ گرفتن‌ روستاييان‌ در فرهنگ‌ باعث‌ شده‌ است‌ روستاييان‌ براي‌ غلبه‌ بر عقده‌ حقارتي‌ كه‌ همواره‌ در طول‌ تاريخ‌ وجود داشته‌ است‌ هويت‌ واقعي‌ خود را پنهان‌ كنند و خود را تهراني‌ نشان‌ دهند.
چرا اين‌ حس‌ برتري‌ در شهريان‌ بالاخا تهراني‌ها به‌ وجود آمده‌ است‌؟
«آگبرن‌» جامعه‌شناس‌ معاصر معتقد است‌ هركدام‌ از مردماني‌ كه‌ زودتر وارد دنياي‌ تكنولوژي‌ و فن‌سالاري‌ شده‌اند خود را نسبت‌ به‌ ديگران‌ برتر حس‌ مي‌كنند. در مورد تهران‌ نيز همين‌گونه‌ است‌ بطوري‌ كه‌ براي‌ اولين‌ بار در ايران‌ اتومبيل‌ وارد تهران‌ شد. تهران‌ اولين‌ شهر ايران‌ بود كه‌ برق‌كشي‌ شد. اولين‌ ايستگاه‌ راديويي‌ ايران‌ در تهران‌ تاسيس‌ شد و مردمان‌ تهران‌ كه‌ حدود صد و سي‌ سال‌ است‌ برق‌ دارند، 60 سال‌ است‌ از راديو و تلويزيون‌ استفاده‌ مي‌كنند خود را نسبت‌ به‌ روستايياني‌ كه‌ هنوز حتي‌ تلفن‌ ندارند برتر حس‌ مي‌كنند.
چرا اغلب‌ شهرستاني‌ها دوست‌ دارند شبيه‌ تهراني‌ها شوند حتي‌ از لحاظ‌ ظاهر؟
تمدن‌ در لغت نامه‌ها، به‌ حالت‌ شهري‌ درآمدن‌ تعريف‌ شده‌ است‌. يعني‌ روستاييان‌ دوست‌ دارند به‌ حالت‌ شهري‌ها زندگي‌ كنند.
در حال‌ حاضر يك‌ دختر روستايي‌ نيز از سرخاب‌ و سرمه‌ براي‌ آرايش‌ استفاده‌ نمي‌كند زيرا در جامعه‌ ما شي‌ء سالاري‌ وجود دارد و مردمان‌ با وسايل‌ زندگي‌ به‌ يكديگر فخرفروشي‌ مي‌كنند. پس‌ وسايل‌ سنتي‌ و قديمي‌ ارزش‌ چنداني‌ ندارند.
«سوركين‌» جامعه‌شناس‌ معتقد است‌ آنچه‌ دنيا را اداره‌ مي‌كند محتويات‌ ذهني‌ انسان‌ هاست‌. يعني‌ ذهنيت‌ حسي‌ در جهان‌ غالب‌ است‌.
پس‌ آنچه‌ باعث‌ مي‌شود روستايي‌ خود را شبيه‌ شهريان‌ كند ذهنيت‌ حسي‌ و احترام‌ و علاقه‌يي‌ است‌ كه‌ افراد براساس‌ ظاهر و ماديات‌ به‌ يكديگر نشان‌ مي‌دهند.
چرا پايتخت‌ محوري‌ در كشورهاي‌ اروپايي‌ به‌ چشم‌ نمي‌خورد و مهاجرت‌ از روستاها به‌ پايتخت‌ اغلب‌ در كشورهاي‌ جهان‌ سوم‌ ديده‌ مي‌شود؟
ويژگي‌ كشورهاي‌ جهان‌ سوم‌ اين‌ است‌ كه‌ همه‌ امكانات‌ در پايتخت‌ متمركز مي‌شود و پايتخت‌ها رشد قارچ‌گونه‌يي‌ دارند، امكانات‌ شغلي‌ و رفاهي‌ بيشتري‌ در پايتخت‌ وجود دارد كه‌ به‌ پايتخت‌ اعتبار و شخصيت‌ مي‌دهد. اما تمدن‌ اروپايي‌ فرق‌ مي‌كند. در بسياري‌ از كشورهاي‌ اروپايي‌ پايتخت‌ بارها عوض‌ شده‌ است‌ و بعضي‌ شهرها امكاناتشان‌ از پايتخت‌ بيشتر است‌.
چرا زماني‌ كه‌ شهرستاني‌ها براي‌ كار يا ادامه‌ تحصيل‌ به‌ تهران‌ مي‌آيند وابستگي‌ شديدي‌ به‌ تهران‌ پيدا مي‌كنند و ديگر دوست‌ ندارند به‌ شهر خودشان‌ بازگردند؟
طرز فكر اغلب‌ شهرستاني‌ها اين‌ گونه‌ است‌ كه‌ هركس‌ مي‌خواهد موفقيتي‌ كسب‌ كند بايد به‌ تهران‌ برود چون‌ در تهران‌ همه‌ جور امكانات‌ وجود داردأ امكانات‌ شغلي‌، امكانات‌ تحصيلي‌ و...
مهاجرت‌ شهرستاني‌ها به‌ تهران‌ چه‌ تبعاتي‌ به‌ دنبال‌ دارد؟
مهاجرت‌ روستاييان‌ باعث‌ بروز انواع‌ آسيب‌هاي‌ اجتماعي‌ و نابساماني‌هاي‌ شغلي‌ مي‌شود و اصالت‌ و شخصيت‌ افراد را زير سوال‌ مي‌برد. با اينكه‌ مي‌دانيم‌ تمام‌ مردان‌ بزرگ‌ در طول‌ تاريخ‌ روستايي‌ بوده‌اند: ميرزاقائم‌ مقام‌ فراهاني‌ ، خواجه‌نصيرالدين‌ توسي‌ و بسياري‌ از بزرگان‌ ديگر و اغلب‌ جنبش‌هاي‌ مهم‌ در شهرستان‌ها شكل‌ گرفته‌ است‌، اما پديده‌ مهاجرت‌ اصالت‌ و هويت‌ اين‌ افراد را خدشه‌دار مي‌كند.
از ديگر تبعات‌ مهاجرت‌، تخريب‌ روستاها و از رونق‌ افتادن‌ كشاورزي‌ و دامداري‌ است‌.
در پديده‌ مهاجرت‌، ارزش‌ها و هنجارهاي‌ فرهنگي‌ افراد دچار فرو ريختگي‌ مي‌شود كه‌ خود باعث‌ پديدآمدن‌ آسيب‌هاي‌ اجتماعي‌ است‌.
چگونه‌ بايد از مهاجرت‌ افراد به‌ تهران‌ جلوگيري‌ كرد؟
قطب‌هاي‌ صنعتي‌ را بايد از پايتخت‌ خارج‌ كرد، مشكل‌ اشتغال‌ بخصوص‌ در روستاها حل‌ شود. امكانات‌ مناطق‌ مختلف‌ زياد شود. در پراكندگي‌ امكانات‌ رفاهي‌، آموزشي‌، تفريحي‌ و... در شهرهاي‌ مختلف‌ تعادل‌ ايجاد شود. تا مهاجرت‌ روستاييان‌ به‌ تهران‌ كاهش‌ يابد.(etemaad)



    ©2013 APG.ir