خشتها از يادها ميترسند
نگاهي به خانه هاي صادق هدايت و نيما يوشيج(مرجان حاجيرحيمي)
نميدانم چرا خانههاي ابدي بيشتر از خانههاي فاني برايمان ارزش دارد. هرگاه روحي از ميانمان پر ميكشد بارها و بارها به آرامگاه او ميرويم و به يادش سوزها ميگيريم اما زماني كه در قيد حيات است، در زمره فراموششدگان در حافظهها حك ميشود.
در بسياري از كشورها مفاخر علمي و ادبي از جايگاه و مقام والايي در نزد مسوولان و افكار عمومي برخوردارند. همچنان كه در زمان حيات شناخته شده، مطرح و قابل احترام هستند و در زمان ممات ضمن زنده نگهداشتن ياد و خاطرهشان، وسايل شخصي و اؤاؤيه زندگيشان همچون موزهيي حفظ ميشود و حتي برخي از آنها در حراجيهاي بزرگ لندن به قيمتهاي گزاف فروخته ميشود تا علاقهمندان براي هميشه ياد اين بزرگان را زنده نگه دارند. اين قبيل كارها، ارزشهايي است كه غربيان براي هنرمندان خود ميسازند و بدين ترتيب علاوه بر جذب گردشگر به جوانان نيز نشان ميدهند كه اگر در رشته مورد علاقهشان، نمونه باشند، چگونه از آنها در آينده قدرداني ميشود.
تصورش را بكنيد به خانهيي رفتهايد كه روزي شكسپير در آن نمايشنامههايش را مينوشت يا به اتاقي رفتهايد كه بتهوون در آن كاغذهاي نت خود را جابجا ميكرد تا يكي از سمفونيهاي معروفش را بنويسد و با چشمان خود ميبينيد كه هيچ يك از وسايل اين بزرگان تغيير نكرده و همه چيز سر جاي اولش محفوظ است.
ايران هم كه كشور شعر و ادب و هنر محسوب ميشود، از اين جاذبهها براي حفظ گذشته خود كم ندارد. چه بسيارند خانههاي مشاهير ادب و هنر كه تخريب شده يا در كشمكش ادارههاي دولتي رو به ويراني هستند. در اين گزارش نگاهي اجمالي به خانه دو تن از بزرگان مازندراني داريم تا وضعيت امروز آنها را مطرح كرده و تفاوتشان با خانه مشاهير در كشورهاي ديگر را بيان كنيم.
صادق هدايت
خانه يكصد و پنجاه ساله صادق هدايت در جنب سفارت دانمارك در خيابان كوشك قرار دارد. اين خانه كه پس از انقلاب در تملك بيمارستان اميراعلم درآمد از حيث نوع معماري شاخا و بينظير است. عمارتي كه روزگاري در آن صادق هدايت از بوف كور، زنده به گور و سگ ولگرد نوشت سالها محل بازي و شيطنتهاي كودكان بود. كارمندان بيمارستان اميراعلم فرزندان خود را در مهدكودك "صادقيه" نگهداري ميكردند تا اين كه پس از سال ها اعتراض هنردوستان و صاحبان قلم، مهدكودك صادقيه تعطيل و كتابخانه بيمارستان اميراعلم در آن افتتاح شد.
امروز اگر بخواهيد از تمام اتاقهاي خانه اين نويسنده بزرگ كه كتابهايش از پرفروشترين كتابهاي ايران در خارج از كشور محسوب ميشود، ديدن كنيد بايد از روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي ايران اجازهنامه بگيريد.
خانه صادق هدايت قرار بود پيش از انقلاب به موزه ادبي هدايت تبديل شود. تمام وسايل شخصي اين نويسنده همچون عينك، ميز و لوازمالتحرير و دستنوشتههاي او نيز از خانوادهاش گرفته شد تا موزه با توجه به عكسها، تصاوير و خاطراتي كه موجود است، به شكل و شمايل اوليه بازسازي شود اما اين كار با وقوع انقلاب منتفي شد. وسايل شخصي هدايت به صورت امانت به انبار موزه رضا عباسي سپرده شد و خانه او نيز در اختيار دانشگاه علوم پزشكي ايران قرار گرفت.
خانه صادق هدايت با شماره 2491 به فهرست آثار ملي درآمده است اما متاسفانه تاكنون هيچ تلاشي براي ساماندهي آن صورت نگرفته است.(صادق هدايت از تبار رضاقلي خان هدايت، در اصل مازندراني است.)
نيما يوشيج
خانههاي پدر شعر نو ايران نيز هر دو در فهرست آثار ملي به ثبت رسيدهاند اما وضعيت مناسبي ندارند. خانه كودكي "علي اسفندياري" در روستاي يوش به عنوان تاريخيترين خانه اين روستاي شمالي شناخته ميشود كه قدمت آن به دوران قاجار باز ميگردد. اين خانه توسط جد نيما يعني "ناظم الاياله"در سال 1207 ه.ق ساخته شد. گچكاريهاي برجسته و پنجرههاي ارسي هفت رنگ از تزيينات آن به شمار ميرود. در سال 1375 و پس از انتقال جسد نيما از قبرستان ابن بابويه به خانه پدري، قرار شد اين خانه با در نظر گرفتن اعتباري از طرف كميسيون ملي يونسكو به موزه شعر ايران تبديل شود اما سالهاست كه اين اتفاق به تعويق افتاده است. در حال حاضر اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان مازندران مشغول مرمت و بازسازي آن است و تاكنون عمليات كابلكشي براي دفع رطوبت در اين خانه صورت گرفته و پس از آن قرار است كار نماسازي خانه با سنگ و ملات و سپس استحكام بخشي آن آغاز شود. كفسازي، گچبري در ضلع شمالي حياط و تالار خانه و نصب سيستمهاي روشنايي و تهويه مطبوع از ديگر اقداماتي است كه براي بازسازي آن بايد صورت گيرد.
اين خانه در زلزله سال گذشته دچار صدمات زيادي شد تا جايي كه كار بازسازي را كند كرد.
اما خانه نيما در تهران، در محله دزاشيب قرار دارد. سال 1380 شهرداري منطقه يك قصد عريض كردن كوچهيي را داشت كه خانه نيما در آن واقع شده بود. به اين ترتيب ديوارهاي خانه نيما را كه مالك خصوصي داشت، تخريب كردند. با اطلاع مسوولان اداره كل ميراث فرهنگي استان تهران، اين خانه با فوريت و با شماره 4603 به ؤبت آؤار ملي رسيد تا از تخريب آن جلوگيري شود اما پس از آن هيچگونه اقدامي براي زنده نگه داشتن ياد نيما در خانه مذكور صورت نگرفت.(etemaad)