دوست دارم باز هم فيلم بازي كنم
گفت وگو با عليرضا شيخ الاسلامي،نوجوان کجوري و بازيگر فيلم پشت پرده مه.
* عليرضا! چطور براي اين نقش انتخاب شدي؟
- آقاي شيخ طادي دنبال بازيگر مي گشت و به مدرسه ما هم سر زد. از خيلي ها تست گرفت، از من هم همين طور، بعد فهميدم كه براي نقش مرتضي انتخاب شده ام.
* آقاي شيخ طادي داستان را براي تو تعريف كرد يا فيلمنامه را خواندي؟ اصلاً از چه چيز فيلم خوشت آمد؟
- از مادر فيلم، خانم رزيتا غفاري. تو فيلم هم مدام با دوربين مادرم را نگاه مي كردم كه با فتاحي حرف نزند. چون فهميده بودم فتاحي مي خواهد با مادرم ازدواج كند.
* فتاحي چي، معلمت را دوست نداشتي؟
- آقاي الماسي را دوست داشتم. ولي توي فيلم من را اذيت مي كرد. اگر باز پيش بياد با او فيلم بازي مي كنم.
* ولي توي فيلم كه از بي بي مي خواستي طلسم بگيري كه فتاحي تبديل به گرگ شود؟
- آخه مي خواست با مادرم ازدواج كند.
* كار سينما چطور است، آقاي شيخ طادي چه طور كار مي كرد؟
- بازي كردن خيلي سخت است، اما آقاي شيخ طادي خيلي خوب بود.
* مرتضي را همه دوست دارند، اصلاً از چي اين نقش خوشت آمد؟
- مرتضي شيطون بود، ولي پسر خوبي هم بود و اين كه نگران مادرش بود خوشم مي آمد.
* مثل اين كه باز هم در فيلم آقاي شيخ طادي بازي مي كني؟
- بله در فيلم علي يار نقشم را خيلي دوست دارم. اما فيلم بازي كردن خيلي سخت است، خيلي خسته مي شوم.
* توي فيلم دست تو دوربين هست مثل اين كه مي خواستي فيلم بسازي، حالا دوست داري بازيگر بماني يا كارگردان شوي؟
- فيلم نمي سازم. فقط آقاي شيخ طادي را دوست دارم. وقتي بزرگ شدم، خدا هر چي خواست، همان مي شوم.
* تو مدرسه با تيركمان مدام شيطوني مي كني اين را آقاي شيخ طادي گفته بود؟
- بله خيلي از اين كارها خوشم مي آمد. دوست داشتم مدرسه را به هم بريزم.
* دوستانت فيلم را ديدند؟
- بله. مي گفتند خوب بازي مي كني، مي گفتند آفرين و دست مي زدند.
* عليرضا بعد از فيلم امضا هم دادي؟
- آره، ۱۹ تا!
* خب. خوبه مشهور هم شدي، تو جشنواره هم كه ديپلم افتخار گرفتي، به تو جايزه چي دادند؟
- سكه، مي خوام ماشين بخرم.
(hamshahri)