مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سردبیر+ محمداسماعیل بخشی سورکی: علي شادمان-مديركل دفتر امور اجتماعي استانداري مازندران- است. او در سال مطرح ترین گزینه برای مدیرکلی فرهنگ و ارشاد بود که تا آستانه معارفه هم پیش رفت. بسیاری از برنامه های کلان فرهنگی سال 93 به اهتمام او و معاون سیاسی و امنیتی استاندار اجرایی شد. شادمان متولد 1343 ساری است که  دکترای جامعه شناسی دارد. او دو  فرزند پسر دارد که در مقطع کارشناسی ارشد رشته عمران مشغول تحصیل اند. شادمان در دولت تدبیر و امید در دفتر امور اجتماعی استانداری مازندران به گفته خودش مشغول تصمیم سازی و فعالیت های کلان فرهنگی واجتماعی است. با او به گفتگو نشستيم.

***

 مازندنومه:آقاي دكتر لطفا فعاليت هاي حوزه اجتماعي را توضيح بدهيد و بفرماييد كه در اين دفتر چه كارهايي انجام مي دهيد؟

شادمان: دفتر اجتماعي ناظر بر فعاليت كليه حوزه هاي فرهنگي و اجتماعي دستگاه هاي مختلف دولتي و غير دولتي است و نظارت بر اجراي سياست هاي دولت در آن مراكز دارد.

مازندنومه: حتي فعالیت های فرهنگی اداره هایی مثل اطلاعات؟

 شادمان:دستگاه اطلاعاتي كارشان، كار فرهنگي نيست. ممكن است كاركرد درون ساختاري فرهنگي داشته باشد كه ما بر آن نظارتي نداريم اما خارج از سيستم، كاركرد فرهنگي ندارد كه بر آن نظارت كنيم.

 مازندنومه: نظارت بر كارهاي صدا و سيما هم در حوزه عمل شما قرار دارد؟ چگونه بر آن نظارت مي كنيد؟

 شادمان: يكي از وظايف ما نظارت بر صدا و سيما است. يك گروه نظارتي از 24 دستگاه بازرسي مي كنند كه يكي از آنها صدا و سيما است. البته مي دانيد كه اين سازمان با توجه به سيستمي كه دارد تحت حاكميت و قيوميت دولت نمي رود. بنابر اين سياست گذاري و برنامه ريزي در اين حوزه تقريبا مستقل صورت مي گيرد و ما عموما كار نظارت بر آنها را بر عهده داريم. البته نظارت بر كاركردهاي فرهنگي ارشاد، سازمان تبليغات، اوقاف و دانشگاه ها نيز از وظايف اين دفتر است.

 مازندنومه: با توجه به توسعه فعاليت هاي فرهنگي در شهرداري ها و هزينه هاي زيادي كه در اين بخش صرف مي شود آيا نظارت بر آنها نيز در دستور كار شما قرار دارد؟

شادمان: به دليل اينكه حاكميت شورايي بر شهرداری هاحاكم است كميسيون فرهنگي شوراها ناظر بر فعاليت هاي فرهنگي شهرداري است. البته تا جايي كه اين سياست ها بر خلاف سياست و رويه دولت نباشد. در همين راستا هر جشني با مجوز نهادهاي ذي ربط اجرا می شود و هر حركتي كه كارهاي ارزشي و فرهنگي را زير سوال ببرد متوقف خواهد شد.

مازندنومه: در خصوص عملكرد دفتر امور اجتماعي در سالي كه گذشت بيشتر توضيح دهيد؟ فكر مي كنيد تا چه اندازه در اجراي سياست ها و برنامه ها موفق عمل كرده ايد؟

شادمان: تلاش كرديم سياست هاي فرهنگي و اجتماعي استان را در همان اول سال اجرايي كنيم . كتابچه فرهنگي را با اهداف كلي آورديم و هزينه ها را تنها در بخش عمراني خلاصه نكرديم، چرا كه اعتقاد داريم اگر فرهنگ بالنده باشد مي تواند كمك كار نهادهاي ديگر باشد. ميان تمام نهادها هم تعامل، وفاق و هماهنگي برقرار است چرا كه اگر اين گونه نباشد به مقصد نمي رسيم.

همانطور كه مي دانيد اعتبارات فرهنگي كمتر از اعتبارات عمراني است. به هر حال ما تلاش كرديم كه اعتبارات بخش فرهنگ را رشد دهيم تا بتوانيم ميزان آن را به اعتبارات عمراني برسانیم. پيوست هاي فرهنگي را براي همه طرح هاي اجرايي در استان را تدوين و مصوب كرديم و گفتيم كه هر طرحي كه مي خواهد اجرا شود بايد پيوست فرهنگي داشته باشد.

 مازندنومه: ممكن است رقم اعلام كنيد؟ مثلا اينكه ادعا مي كنيد اعتبارات حوزه فرهنگ افزايش يافته است تا چه ميزان اين اعتبارات رشد داشته است؟

 شادمان: ببيند ما تنها در حوزه ارشاد اعتبارات مان نسبت به سال قبل سه برابر رشد داشته است. در دولت دكتر روحاني فعاليت هاي فرهنگي بسياري در استان به سرانجام رسيد. براي مثال جشنواره ياس، وارش، همایش ابن شهر آشوب و همايش تاريخ محلي در مازندران برگزار شد. دولت وسعت نظر در امور فرهنگي را افزايش داد و يك نمونه بارز ديگر اين افزايش را شما در برگزاري نمايشگاه كتاب مشاهده كرديد. با اينكه در اغلب استان هاي كشور نمايشگاه كتاب به دليل تامين نشدن اعتبارات برگزار نشد، ما با تامين بودجه فرهنگي نمايشگاه كتاب، پشتيباني تمام قدي را در اين راستا انجام داديم. نمونه ديگري كه با پيشنهاد بنده مصوب شده است تعريف بودجه براي حفظ آثار وارزش های دفاع مقدس بوده است كه در آخرين جلسه با حضور استاندار در بودجه سال 94 بودجه فرهنگي براي ساير دستگاه ها و مراكز مشخص شده است كه بايد اين بودجه ها در مواردي كه تعيين شده است هزينه شود كه بخشي از آن به حفظ آثار تعلق خواهد گرفت.

 مازندنومه: آقاي شادمان بفرماييد از نگاه شما فرهنگ و توسعه چه رابطه اي با هم دارند و آيا  فرهنگ مي تواند كمكي به توسعه اجتماعي و يا ساير بخش هاي اقتصادي و سياسي داشته باشد؟

 شادمان:به عقيده بنده اگر در بخش فرهنگ كار كنيم توسعه همه جانبه رخ خواهد داد. اگر در مغرب زمين توانستند جامعه را صنعتي كنند به اين دليل بوده است كه زمينه فرهنگي داشتند.كاتوليك و پروتستان دو گروه مذهبي و دو گرايش مذهبي در اروپا بوده است كه در زير مجموعه آنها شاخه اي به نام كالونيسم وجود. آنها اعتقاد داشتند هر چه انسان در دنيا تلاش كند و به توسعه اقتصادي برسد و از اين نظر توانمند شود، در بهشت نيز به همين ميزان رشد خواهد يافت و مي تواند بهره مند شود. خب اين ذهنيت در افراد باعث رشد و توسعه اقتصادي و صنعتي شد. انساني كه به رشد و توسعه اقتصادي قايل نيست نمي تواند به رشد فرهنگي و اقتصادي برسد، بنابر اين بايد از نظر ذهني آمادگي لازم را براي انجام هر كاري را فراهم كنيم. اختلاف بين افراد و جريان ها تحمل پذيري جامعه را كم و امنيت را نيز كاهش مي دهد.

مازندنومه: با توجه به پيشرفت فن آوري و رشد دیجیتال و فضای مجازی،  بهره گيري از اين ظرفيت ها را فرصت مي دانيد يا تهديد؟

شادمان: اين مساله در كميسيون امنيت اجتماعي مطرح شده است. به نظر من هم فرصت است و هم تهديد، اما ظرفيت فرصت بودنش بسيار بالاست. فضاي مجازي سرعت در كسب اطلاعات علمي و فرهنگي را در اختيار انسان قرار مي دهد. استفاده از سرچ هاي اينترنتي و سرعت در دسترسي به اطلاعات باعث به وجود آمدن انفجاري در زمان و فضا شده است. زمان ديگر معنا ندارد شما با تايپ يك نامه از اين سوي دنيا به هر نقطه ديگري از آن سوي دنيا دسترسي پيدا مي كنيد و انفجار فضا هم به اين معناست كه با يك خبر در يك سايت از يك سو به سوی ديگر منتقل مي شود. همه اين موارد در رشد علم موثر است.

 بايد بدانيم كه ابزار ديروز به ما اجازه شتاب در علم را نمي دهد. البته بارهاي منفي اين قضيه هم استفاده نادرست از فضاي مجازي است. امروز اين بستر آمادگي انتقال انواع و اقسام مطالب و اشاعه بار منفي را با سرعت بسيار خوبي داراست. اگر در قسمت مثبت، خود را تجهيز نكنيم سرعت فضاي منفي غالب مي شود؛ لذا بايد در اين فضا چالاك و اهل برنامه باشيم.
شما ببينيد امروز داعش به عنوان يك گروه تروريستي و منفي از ابزار اينترنت و فضاي مجازي بيشترين استفاده را مي كند. اگر فرهنگ خود را بالنده مي دانيم بايد به ترويج و اشاعه اين فرهنگ در فضا اقدام كنيم. در كميسيون ارتقاي امنيت نحوه استفاده از اين ابزارها نوین مورد تاكيد قرار گرفته است. البته نگاه ها در اين فضا مثبت و فرهنگي است، چرا كه مبارزه با تكنولوژي يعني مبارزه با زمان.

مازندنومه: قرار بود هفته فرهنگي مازندران تعيين شود تا در اين هفته ما شاهد ترويج برنامه هاي با رويكرد فرهنگي در استان باشيم. بفرماييد اين كار به كجا رسيد و در خصوص شهرستان هاي استان به چه شكل قرار است اين كار انجام شود؟

شادمان: در مرحله اول ما آداب، رسوم ،سنت ها و عادت هاي مردم مازندران را جمع كرديم و در اختيار كارگروه فرهنگي قرار داديم كه اين اطلاعات در حال اصلاح است. به كليه فرمانداران هم ابلاغ شده است كه با توجه به رسم برتر و يا يك سنت سابقه دار در شهرستان متناسب با آن، هفته فرهنگي را براي شهرستان تعريف كنيد تا در اين هفته كارهاي فرهنگي را در سطح شهرستان انجام دهند.

 در استان ما 15 ارديبهشت ماه را به عنوان آغاز هفته فرهنگي انتخاب كرديم كه اين زمان به نيم بهار معروف است. اين زمان فصل شروع جدی فعاليت و تلاش و كوشش در استان و رويش درختان  و بهارنارنج است که  با تنوع برنامه ها و برگزاري جشنواره ها در سطح استان و كشور  در خدمت مردم خواهیم بود. تجليل از پيشكسوتان عرصه هاي علم و فرهنگ و ايثار نيز از ديگر برنامه هاي ما در اين هفته خواهد بود كه سعي مي كنيم اختتاميه را به اين سمت ببريم كه براي توسعه استان چه بايد بكنيم. البته هدف اصلي ما اين است كه بسياري از آداب و رسوم مردم از بين نرود و به دنبال هفته اي با نشاط خواهيم بود. غیر از هفته فرهنگی مازندران، هر شهرستانی هم به تناسب داشته هایش هفته فرهنگی خواهد داشت.

 مازندنومه: يكي ديگر از فعاليت هاي شما مربوط به حوزه سازمان هاي مردم نهاد است. در اين زمينه چه اقداماتي انجام شده است؟

شادمان:متاسفانه در كشور ما نسبت به اين مقوله نگاه ها مثبت نيست. امروز در سازمان ملل اگر قطعنامه اي عليه كشور ما صادر می شود، يكي از دلايلش نبود فعاليت سازمان هاي مردم نهاد است، چرا كه مسئولان بين المللي گزارش هاي دولتي را جدي نمي گيرند، اما گزارش هاي سازمان هاي مردم نهاد براي شان داراي ارزش است.

 بسياري از  قطعنامه هايي كه عليه ايران صادر مي شود ناشي از تلاش و فعاليت سازمان هاي مردم نهادي است كه حكومت هاي غربي از آن حمايت مي كنند. منشور 16 ماده اي در اين دولت كه در تاريخ فعاليت اين سازمان ها نوشته نشده بود، توسط دفتر امور اجتماعي و مجموعه استانداري نوشته و تنظيم شد و به دستگاه ها ابلاغ هم شده است كه البته اين موضوع به كل سازمان ها و به كل كشور هم گزارش داده شده است و به آنها نيز رسيده است.

 نگاه مسئولان و دستگاه ها بايد نگاه مثبتي باشد. سازمان هاي مردم نهاد، غيردولتي،غير انتفاعي و غير سياسي هستند كه همواره در طول تاريخ در دل تاريخ و فرهنگ ما جاي داشته اند. لايحه سازمان هاي مردم نهاد نيز به مجلس رفته است كه اگر مصوب شود، قانون بسيار قوي و ارزنده اي خواهد بود. اصول آن نيز تمركز گرايي در سامان دهي، حمايت و صدور مجوز براي سازمان هاي مردم نهاد است كه قوانين دست و پاگير بوروكراسي در فعاليت اين سازمان ها كمتر مي شود.

امسال سازمان هاي مردم نهاد استان بيش از 300 درصد افزايش داشته است. سال 93 هشت سازمان مردم نهاد به ثبت رسيده است و تا پايان سال نيز به ده عدد خواهد رسيد. در سال 91 تعداد سازمان هاي مردم نهادمان تنها يك تشکل بود و در سال 92 هم دو تشکل بود كه آن هم در شش ماهه دوم يعني در طول فعاليت دولت دكتر روحاني به ثبت رسيد. 46 سازمان مردم نهاد به شكل استاني در حال حاضر ثبت هستند و فعاليت مي كنند. يكي از مواردي كه با كمك سازمان هاي مردم نهاد به سرانجام رسيد موضوع برداشت پوكه از معادن دامنه رشته كوه دماوند بود كه بيش از هفت هزار نفر در اين همايش حضور داشتند و نقش كليدي در توقف فعاليت معادن داشتند.

 مازندنومه: در خصوص طرح هاي سالمسازي دريا هم توضيح دهيد كه بناست در سال آينده به چه شكلي انجام شود؟

شادمان:سال آينده در هشت شهرستان با اعتبارات دولتي –هر شهرستان يك طرح- با اعتباركلي 40ميليارد ريال و با مشاركت 50 درصد شهرداري ها تامين اعتبار شده است و روند تحويل اين طرح ها نيز در حال انجام است. مطالبات سالهاي 91 تا 93 را هم به ماه پرداخت كرده ايم. البته 10 تا 11 روز ناجيان غريق طلب دارند كه طي هماهنگي با اداره كل ورزش و جوانان قرار است كه اين معوقات نيز پرداخت شود.

 مازندنومه: فكر مي كنيد تعداد ناجيان غريق براي طرح هاي دريا كفايت مي كند يا بايد تعداد آنها افزايش يابد؟

شادمان: اگر درصد استاندارد سال قبل رعايت شود اين تعداد حتما كفايت مي كند. البته امسال با حمايت استاندار محترم و معاون محترم سياسي و امنيتي اعتبار مناسبي جذب شده است كه اميدواريم طرح هاي سال آينده با كيفيت تر از سال قبل باشد.

مازندنومه: يكي از مواردي كه رسانه ها در سال 93 به آن پرداختند موضوع مديركل فرهنگ و ارشاد مازندران است که بالاخره برکنار شد. در این حوزه دوست داریم نظرات شما را بدانیم.

 شادمان: اعتقاد دارم هر اتفاقي كه در مديريت هاي قبلي رخ داد، زمانش تمام شده است و مهم پرداختن به ضعف ها و قوت هاي مديريت قبلي بوده است. بنده عرض مي كنم هر شخصي كه در موقعيت ارشاد قرار بگيرد بايد چند كار مهم و اصلي را انجام دهد، اول اينكه بايد داراي برنامه باشد. يعني بداند در حوزه هاي مختلف فرهنگي و هنري چه ميزان اعتبار دارد و با اين اعتبار قرار است چه كارهايي انجام شود.

متاسفانه در موضوع فرهنگي هنوز نتوانستيم جايگاه خود را در بخش خصوصي حفظ كنيم. در بخش هاي رسانه اي هم هنوز اختلاف نظر جدي وجود دارد، به گونه اي كه حتي در تعداد خبرنگاران واقعي استان آمارها متفاوت است. شناسنامه دار كردن اهالي رسانه،آموزش فني و حرفه اي مواردي است كه بايد حتما رعايت شود. اينكه خبرنگار چگونه توليد خبر كند كه تكانه اي در مسئولان استان ايجاد كند تا تغييري در وضعيت جامعه و استان رخ دهد، اهميت دارد.

 نقد نبايد جنبه تخريب داشته باشد بلكه بايد جريان ساز باشد، يعني بايد كاري كرد كه خبرنگار خبرساز باشد و خبرش هم براي جامعه مفيد باشد. در حوزه تئاتر هم مي توان از ظرفيت هاي جهان گردشگري بهترين استفاده را كرد. براي هنر تئاتر اين يك فرصتي براي خودنمايي است كه مي توان هم فرهنگ و هم پيشينه تاريخي اين مرز و بوم را به ميهمانان نشان داد و هم در اقتصاد اين قشر هنري تاثيرگذار بود. براي مثال ما اين همه رستوران در استان داريم و فضايي براي ارائه هنر موسيقي و تئاتر براي هنرمندان است.

 در این بخش نيروهاي صاحب انديشه و بلند نظر داريم كه در كنار اين تفكر هنر و موسيقي رشد خواهد يافت و سرجمع اين عمل به توسعه استان كمك خواهد كرد.

 موسيقي جنبه اي از هنر است كه مي تواند حاوي پيام هاي مناسب به جامعه باشد. در استان با وجود اين همه ظرفيت ها هنرمند نبايد داد و شكوه اقتصادي و عرضه هنر داشته باشد.

 از محل سامان دهي بحث آگهي هاي ثبتي 2.5 ميليارد تومان عايد مطبوعات استان شده است كه قبلا اين موضوع به صورت رانتي بوده است كه در حال حاضر ساماندهي شده است كه البته فرصت مهيا نشده است كه به سراغ آگهي هاي مزايده و مناقصه هم برويم. انسان نيازمند صاحب انديشه نمي شود.

 در رسانه ها بعضي ها تهديد مي كنند كه پول بگيرند و بعضي ها هم مجيز مي گويند كه پول بگيرند. مطبوعات بايد قلم شان آنقدر وزين باشد كه مسئولان استان روي آن حساب باز كنند، ضمن اينكه در بخش هنر نيز به انسان هاي صاحب انديشه نياز داريم كه بايد ظرفيت و حوزه ذهني اين افراد به گونه اي باشد كه منشا تحول شوند.