تعداد بازدید: 3670

توصیه به دیگران 1

شنبه 6 خرداد 1385-0:0

...برآورد مازندراني سرود

نگاهي به همايش شبي با شعر و موسيقي مازندران،تهران-26 اردي بهشت85 (هوشنگ ساماني)


سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ماه، همايشي تحت عنوان «شبي با شعر و موسيقي مازندران» در تالار وحدت برگزار و با استقبال خوب مازني هاي مقيم تهران روبه رو شد. آن چه به اين برنامه شخصيتي متفاوت از ساير برنامه هاي مشابه مي داد، نگرش اصيل متوليان آن به فرهنگ قومي مازندران به دور از افراط و تفريط هاي رايج بود كه به نظر مي رسد در صورت استمرار مي تواند الگوي خوبي براي احياي فرهنگ اقوام ايراني باشد. به ويژه آن كه در زمانه حاضر با فشار روز افزون رسانه هاي جديد، فرهنگ سنتي اقوام آسيب هاي فراواني را به جان خريده و سرگشتگي نسل جديد هم به اين روند زيانبار دامن زده است.
با اين وجود كورسوي برنامه هايي از اين دست مي تواند روزنه اميدي براي بازگشت به خويشتن بدون تعصبهاي خشك و پذيرش واقعيتهاي امروزين باشد. در اين نوشتار برخي ويژگي هاي اين برنامه مرور شده است.
۱- شاعران قومي پاسدار زبان هر قوم اند. شعر آنها منهاي محتوايش، حامل واژگاني است كه در مقايسه با زبان روزمره مردم از اصالت بيشتري برخوردار است. اين ويژگي در كنار ساير جاذبه هاي كلامي و موسيقايي اشعار، مي تواند با جلب توجه توده هاي مردم، از وارفتگي زباني جلوگيري كند. درست همان طور كه تجربه گرانسنگ حكيم ابوالقاسم فردوسي، زبان پارسي را از گزند دگرگونگي مصون داشت. بر اين اساس حضور و شعرخواني كيوس گوران، هلاكو خلعت بري و فرهود جلالي كندلوسي، سه شاعر نام آشناي خطه مازندران در اين همايش به فال نيك گرفته مي شود. استقبال حاضران از شعرخواني ايشان، گوياي اين واقعيت است كه كلام فاخر و ملموس در قالبهاي موزون همچنان خريدار دارد.

۲- موسيقي اصيل ايراني با همه شاخه هايش در شرايط امروزي، حال و روز چندان خوشي ندارد. به دلايل عديده، بي رونقي اين گونه از موسيقي را فراگرفته و ركود كم سابقه اي بر آن حاكم شده است. به تبع پايتخت، موسيقي شهرستانها نيز از سكه افتاده و در بعضي نقاط به طور كلي تعطيل شده است. در اين ميان تنها موارد معدودي هستند كه به رغم كم توجهي پايتخت نشينان، در شهرستان خود همچنان فعالند، چنانكه به جرأت مي توان گفت كمتر گروهي شهرستاني تا كنون توانسته با زحمات زياد حفظ موجوديت كند و همسنگ گروه هاي حرفه اي پايتخت به اجرا و توليد موسيقي بپردازد.
يكي از اين نمونه هاي انگشت شمار، گروه شواش مازندران به سرپرستي احمد محسن پور آهنگ ساز و كمانچه نواز نامي اين خطه است. محسن پور با وجود محروميت از نعمت بينايي، اين گروه را با ساز تخصصي اش كمانچه، نزديك به دو دهه همراهي و آثار قابل توجهي از موسيقي محلي مازندران را به جامعه هنري تقديم كرده است.
اجراي گروه موسيقي شواش در واقع بهترين بخش همايش بود. سطح نوازندگي و ارائه مطلب به صورت گروهي، هيچ كم نداشت. در كنار اينها، ايجاد تركيبات صوتي جديد و همخوان با لحن موسيقي مازندراني، به گروه شواش امكان افزونتري نسبت به اجراهاي ساده موسيقي محلي داده بود. اين نكته از آن رو اهميت دارد كه برخي گروه هاي موسيقي محلي، با بهره گيري از امكانات موسيقي شهري و بدون توجه به ويژگي هاي بومي، سعي در رنگ و لعاب دادن به موسيقي محلي خود مي كنند كه معمولاً ثمره دلچسبي ايجاد نمي كند. در كنار اين محاسن بايد اشاره اي هم به سيطره بي چون و چراي كمانچه بر فضاي موسيقايي گروه شواش بكنيم كه لحن كلي گروه را تحت الشعاع قرار مي داد، به طوري كه صداي زيباي «لله وا» در غالب موارد، زير صداي كمانچه قرار مي گرفت.
 بايد پذيرفت كه در ميان سازهاي بومي مازندران، حق تقدم با «لله وا» است و سازهاي دوتار، كمانچه، نقاره و دهل در مراحل بعدي قرار مي گيرند. لله وا ساز اختصاصي خطه شمال است ولي ديگر سازها، در ساير نقاط ايران پراكندگي دارند.

۳- تجليل از اهالي فرهنگ و هنر هميشه و همه جا، كاري نيكو و پسنديده است. هر از گاهي در نقاط مختلف كشور شاهد گراميداشت فرهنگ مداران نواحي مختلف ايران هستيم و اين امر دلگرمي خوبي به تجليل شدگان و انگيزه بالايي به جوانان پيرو ايشان مي دهد. وقتي كه اينگونه قدرداني ها در سطح ملي انجام پذيرد، به مراتب تأثير قوي تري بر روح و روان جامعه فرهنگي مي گذارد.

همايش اخير با تقدير از پنج پيشكسوت ادبي و هنري مازندران، اين سنت نيكو را نيك به جا آورد. حضور تعدادي از معاونان وزرا و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، رنگ ديگري به جمع هنري مازني ها داده بود. شايد اين گونه همنشيني هاي اهالي سياست با هنرمندان، به درك بيشتر و متقابل بينجامد.

از چهره هاي مشهور موسيقي نيز حضور علي اكبر شكارچي و سيد عبدالحسين مختاباد رونق خاصي به محفل مازني ها داده بود. در اين همايش از پنج پيشكسوت شعر و موسيقي مازندران به نامهاي كيوس گوران (شاعر)، حسين طيبي (نوازنده لله وا)، آقاجان فيوج زاده (نوازنده سرنا)، نورمحمد طالبي (خواننده) و احمد محسن پور (نوازنده كمانچه) تجليل شد كه در اين ميان نورمحمد طالبي به علت بيماري حضور نداشت و لوح تقدير به فرزندش ارزاني شد.
 زيباترين بخش تجليل، دريافت هديه احمد محسن پور از دست علي اكبر شكارچي نوازنده صاحب نام كمانچه بود كه همخواني خوبي داشت. محسن پور يكي از پركارترين موسيقي دانان محلي ايران است كه زحمات وي براي اشاعه موسيقي مازندراني بر اهل نظر پوشيده نيست. ضمن اين كه لحن كمانچه اش، شخصيتي كاملاً منحصر به فرد دارد و بهتر همان بود كه هديه را از دست همكار محبوبش دريافت كند.

۴- صحنه آرايي هر مجلسي، تأثير زيادي بر ايجاد ذهنيت حاضران مي گذارد. در يك مجلس ترتيب يافته براي شعر و موسيقي مازندران، تابلوهاي نمدين جلوه دلپذيري به جلسه مي دهد كه چنين بود. تكلم مجري برنامه به زبان شيرين محلي و پوشش زيباي وي كه يادآور پوشش سنتي بانوان مازندران است، جلوه ديگري بود تا مجلس هر چه بيشتر و بيشتر رنگ و بوي بومي و اصيل به خود بگيرد.(hamshahri)


    ©2013 APG.ir