تعداد بازدید: 9942

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 21 شهريور 1385-0:0

جشن خرمن

محمد عظيمي،نويسنده و محقق بهشهري.


 زمين از امهات عناصر اربعه و پايه ي اصلي زندگي ست و بشر آرامش خويش را از پا سفت كردن بر خاك، به دست مي آورد. هنوز تجسس هاي باستان شناختي نتوانسته است تا اولين پايگاه كشاورزي در جهان را مشخص نمايد. نياز به استقرار جمعي و ضرورت هاي انساني پس از دوره ي شكار، استفاده از دانه هاي خوراكي را به عنوان قوت غالب و دائمي، ناگزير كرد.

 در سرزمين كهن مازندران، مي توان نشانه هاي اين حضور را در يافته هاي مادر مكانِ غارهاي هوتو و كمربند و در دوره هاي بعدتر در گوهرتپه، مشاهده نمود. حضور در حاشيه ي رودخانه ها و بهره مندي هرچه بيشتر از زمين و رفع نياز تا فرصت بعديِ كشت سبب شد تا همراهي، همكاري، رقابت و رفاقت در جوامع اوليه تجلي يابد و زندگي مسالمت آميز و مهربانانه با كارياري و برخورداري از امكانات موجود، حاصل شود. در آيين زرتشت، پيروزي بر زمين و شكست ديو خشكسالي، موجد جشن و سرور بود و مردم در اين رسم، حضوري تمام داشته و بر درگاه ايزدي شكر مي كردند.

داريوش، پادشاه هخامنشي در دعايي ماندگار مي گويد كه: خدايا سرزمينم را از دروغ و خشكسالي مصون بدار. در اين پندار نيك انديش، بلاي زميني خشكسالي را همنشين دروغ دانسته است كه آفت معنويت و موجب ويراني روح و انديشه است. مردمان كار و زراعت به شكرانه ي برداشت محصول و آرامش از سيرماني خانواده تا سال زراعي ديگر هر يك به فراخور خويش جشني را برپا داشته و سفره ي بركت خويش را در دشت مي گستراندند.

 جشني كه همزمان با چينش دسته هاي پربركت گندم و شالي و شروع خرمن كوبي برپا مي شد و مهر را در روز مهرگان مي پراكند. ايرانيان قديم هر روز را به نامي مي خواندند و معيار ايام را سي روزه محاسبه مي كردند. تقارن نام روز و ماه، موجب برگزاري جشني ماهانه بود كه به مناسبتي خاص برگزار مي شد. جشن هاي دوازده گانه سال و تقارن آن عبارت بودند از: فروردين گان در19 فروردين، ارديبهشت گان در 3 ارديبهشت، خوردادگان در 6 خرداد، تيرگان در 13 تير، امردادگان در 7 مرداد، شهريورگان در 4 شهريور، مهرگان در 16 مهر، آبانگان در 10 آبان، آذرگان در 9 آذر، دي گان در 8،15،23 دی، بهمن گان در 2 بهمن و سپندارمذگان در 5 اسفند.

مژده يارا که مهرگان آمد جشن پيوند عاشقان آمد فصل احساس های آبی شد عيد دل های مهربان آمد مهرگان است، روز مهر و اميد روز لبخندِ دخترِ خورشيد روز روشن روان بهروزی روزگار جوانی جاويد مهرگان است، روز بيداری روز آگاهی است و هشياری روز انديشه های بالنده روز افکار جاودان جاری جشن نوروز و مهرگان از مهم ترين جشن هاي متداول در ايران باستان بوده و در برگزاري آن سعي تمام داشتند.

جشن مهرگان از جشن هاي باستاني، اسطوره اي و فصلي محسوب مي شود كه در گذر ايام اهميت و قداست خود را از دست نداده است و گويي حيات خود را از كشت و كشاورزي وام گرفته است. اين جشن كه متعلق به فرشته ي بزرگ مهر است در روز مهر از ماه مهر كه برابر با شانزدهم ماه است برگزار مي شود و در گاهشمار كنوني برابر با دهم مهر است.

 همان گونه كه نوروز جشن پايان سرما و آغاز بهار است، مهرگان جشن پايان فصل گرما و شروع سرما مي باشد. در تقويم كهن، سال به دو فصل تقسيم مي شد و فصل اول، هفت ماه ادامه داشت و فصل دوم، زمستان بود كه از جشن مهرگان آغاز و دوره اي پنج ماهه بود.

جشن مهرگان از روز مهر شروع و تا شش روز پس از آن ادامه مي يافت و در آن روزها، جشن و شادي برپا بود. ابوريحان بيروني در آثارالباقيه در ذكر جشن مهرگان و دلايل نامگذاري آن مي گويد كه: ((گويند كه مهر، نام آفتاب است و چون در اين روز آفتاب براي اهل عالم پيدا شد، اين اسن كه اين روز را مهرگان گويند ... و نيز گفته اند در اين روز فرشتگان براي ياري فريدون آمدند ... و مي گويند در اين روز خداوند زمين را گستراند ... و در اين روز بود خداوند ماه را كه كره اي سيار و بي فروغ بود، بها و جلال بخشيد. ))

 مهرگان، جشن كشاورزي و برداشت محصول و توشه اندوزي است و در باوري اسطوره اي، روز پيروزي فريدون بر ضحاك است. فريدون چوشد بر جهان كامگار ندانست چون خويشتن شهريار به روز خجسته سر مهر ماه به سر برنهاد آن كياني كلاه زمانه بي اندوه گشت از بدي گرفتند هر يك ره ايزدي دل از داوري ها بپرداختند به آيين يكي جشن نو ساختند (شاهنامه فردوسي - 94/1)

مهر، ايزد عهد و پيمان و دشمن پيمان شكني است. بر اساس متون اوستايي، ايزد مهر، دارنده ي دشت هاي فراخ و دهنده ي ثروت و خرمي ست و نزد كليه ي اقوام آريايي سابقه اي كهن دارد و از قديمي ترين آيين آريائيان مي باشد. گرامي داشت اين ايين در نزد هندوان و ايرانيان در يك روز مي باشد و در زبان سانسكريت هم به معناي دوستي است.

در كتاب ديني برهمنان هم مانند اوستا، مهر به معناي ايزد روشنايي و فروغ بوده و حتي زرتشتيان به پرستشگاه خود، (درب مهر) مي گويند. دوشم گيمن در معرفي دين ايران باستان، روز مهرگان را روز ميترا مي نامد كه در آن يشت 10 بازخواني مي شد.

شود مردمی کيش وآيين ما نگيرد خِرد خُرده بر دين ما بياريم آن آب رفته به جوی مگر زان بيابيم باز آبروی فردوسی در اين روز, موبدان موبد خوانچه‌ای را كه در آن ليمو, شكر, نيلوفر, به, سيب, يك خوشه انگور سفيد و هفت دانه مورد گذاشته شده بود, زمزمه‌كنان نزد شاه می‌آورد.

 منوچهري دامغاني، شاعر طبيعت گرا هم از نوايي در موسيقي بنام (مهرگان خرد) ياد مي كند كه شايد ويژه ي مراسم شادمانه ي جشن مهرگان بوده است. در دوره ساسانيان علاوه بر ماليات مستقيم، تحفي نيز مرسوم بود كه آن را (آيين) مي ناميدند و نيز هدايايي كه در موقع تشرف به حضور در نوروز و مهرگان ناگزير بايستي تقديم كرد. طريقه هدايا و تحف به گفته ي كُرْزن تا ايام اخير نيز مرسوم بود.

 در سياست نامه به تفضيل، آيين پادشاهان ساساني در اعياد نوروز و مهرگان شرح داده شده است. ((و نيز چنين گويند كه رسم نخستين ملوك ساساني ((چنان بوده است كه روز مهرگان و نوروز به رعايا بار دادندي، و كس را بازداشت نبودي، و پيشين به چند روز منادي بفرموده بودندي كه بياييد به من فلان روز با شغل خويش، هر كس قصه ي خويش بنوشتي و حجت هاي خويش به دست آوردي و كار خود را بساختي ... و چون آن روز بودي منادي كُنِ ملك از بيرون در بازار بايستادي و بانگ كردي كه (( اگر كسي كسي را باز دارد از حاجت برداشتن درين روز ملك از خون او بيزار است)).

پس ملك قصه هاي مردمان بستدي، و هم پيش روي بنهادي، و يك يك مي نگريستي، اگر در آنجا قصه اي بودي كه از ملك ناليده بودي، موبدان را بر دست راست بنشاندي و موبد موبدان (كه قاضي القضات باشد به زبان ايشان)، پس ملك برخاستي و از تخت فرود آمدي، و پيش موبد موبدان به داوري به دو زانو بنشستي، گفتي ((نخست از همه داوري ها، داد اين مرد از من بده، هيچ ميل و محابا مكن)). آنگاه منادي كردي كه ((هر كرا با ملك خصومتي هست همه يكسو بنشينيد تا نخست كار شما بگذارم)).

 و پس ملك، موبد را گفتي ((هيچ گناهي نيست نزد خداي تعالي بزرگتر از گناه پادشاهان، و حق گزاردن پادشاهان نعمت ايزد تعالي را، نگه داشتن رعيت است و داد ايشان دادن و دست ستمكار ازيشان كوتاه كردن، پس چون ملك ستمكار باشد لشكر همه بيدادگر شوند و خداي تعالي را فراموش كنند و كفران نعمت آرند و هر آينه خذلان و خشمِ خداي در ايشان رسد و بس روزگاري برنيايد كه جهان ويران شود و ايشان به سبب شومي گناهان كشته شوند و ملك از آن خانه تحويل كند، اي موبد خداي شناس نگر تا مرا بر خويشتن نگزيني، زيرا كه ايزد تعالي هرچه از من پرسد، من از تو پرسم و اندر گردن تو كردم.))

 پس موبد بنگريستي، اگر ميان خصم و مَلك، حقّ درست شدي، داد وي به تمامي بدادي، و اگر كسي بر ملك دعوي باطل كردي و حجت نداشتي، او را عقوبت بزرگ فرمودي و گفتي ((اين سزاي آن كس است كه بر ملك و مملكت وي عيب جويد و اين دليري كند)). چون ملك از داوري خويش پرداختي باز بر سر تخت آمدي و تاج بر سر نهادي و روي سوي بزرگان و كسان خود كردي و گفتي ((من اين آغاز از خويشتن بدان كردم تا شما را طمع بريده شود از ستم كردن بر كسي، اكنون هر كه از شما خصمي دارد، خشنود كند. )) و هر كه به وي نزديكتر بودي، آن روز دورتر بودي، هر كه قوي تر ضعيف تر. )) (سياستنامه) بيهقي، تاريخ نگار بزرگ دوره غزنوي هم در ذكر برگزاري جشن مهرگان در دوره ي سلطان مسعود مي گويد كه: ((و روز دوشنبه دو روز مانده از ماه رمضان به جشن مهرگان بنشست (سلطان مسعود) و چندان نثارها و هديه ها و طُرُف و ستور آورده بودند كه از حد و اندازه بگذشت.)) (تاريخ بيهقي – 422/2)

روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر افزاي اي نگار ماه چهر مهربان مهرباني كن به جشن مهرگان و روز مهر مهرباني كن به روز مهر و جشن مهرگان (مسعود سعد سلمان) امروزه هم با توجه به رشد تكنولوژي و گسترش جامعه ي كشاورزي، هنوز مي توان نشانه هاي آن آيين كهن را در مناطق مختلف يافت. در كشور تاجيكستان كه با ما داراي ميراث مشترك فرهنگي و زباني ست، جشن مهرگان برگزار مي شود. در سال هاي اخير مقامات تاجيكي، جشن مهرگان را با روز كشاورز تلفيق نموده و در 20 نوامبر هر سال به پاسداشت اين آيين مي پردازند.

 امروزه در اكثر روستاهاي استان كردستان، پس از برداشت گندم و خرمن كوبي، صاحب خرمن با قرباني كردن بز يا گوسفند، غذايي مهيا مي نمايد و ياري گرانِ كشتزار خود را به نهار فرا مي خوانند. اين افراد با چهارپايان خود بر سر خرمن رفته و گندم ها را به روستا مي آورند و در انبار مخصوص گندم كه (چال گندم) ناميده مي شود، مي ريزند. آوازخواني در سر خرمن و مسير راه انجام مي شود و دسته جمعي در منزل صاحب خرمن، نهار مي خورند و هنگام عصر مراسم رقص و پايكوبي برگزار مي شود. در استان گيلان هم مراسمي در زمان برداشت محصول انجام مي گردد كه به علم واچيني (علم برچيدن) شهرت دارد.

اين مراسم آييني با توجه به شرايط اقليمي در نقاط كوهستاني شرق گيلان پس از برداشت گندم و جو، و در بخش جلگه اي گيلان اين مراسم پس از برداشت شالي انجام مي شود. معروف ترين جشن علم واچيني در بقعه شاه شهيدان گيلان برگزار مي شود. در مازندران هم اين آيين در روستاهاي دور و بنه هاي كوهستاني البرز، در ميان گالش ها و كوه نشينان در لاريجان و رويان برگزار مي شد و در سال هاي اخير نيز اين جشن در روستاها و حاشيه ي شهرها انجام مي پذيرد. با توجه به شرايط اقليمي مازندران و كشت برنج كه محصول پايه محسوب مي شود بايد از سنتي ديرپا و پابرجا ياد كرد كه با جشن مهرگان، قرابتي مستحكم دارد.

 فرصت نشاي شالي و نياز به همكاري جمعي و همجواري خانه و كشتزار از دلايلي ست تا افراد يك روستا با ياري يكديگر در امور كشاورزي مشاركت نمايند. اين ياري كه در مازندران به نام (كاير) معروف مي باشد، صورتي ديگر از واژه ي كاريار مي باشد. در اين سنت بسيار زيبا كه تجلي تعاون و همراهي در انجام امور نيك است، اهالي در هنگامه ي نشا، وجين، نگهداري و درو به ياري يكديگر مي شتابند و اين حضور موجب همدلي و تفاهم و ارتباط عاطفي بين اهالي مي شود.

 علاوه بر اين، ترنم ترانه هاي روستايي و فولكلوريك در حين انجام كار كشاورزي. بازخواني آرزوها، عشق و صفاي باطن افراد را در هيئت جمعي به نمايش مي گذارد. از نگاهي ديگر مي توان، جشن مهرگان را پايان تلاش جمعي دوره ي كار دانست. از مزيت هاي برجسته برگزاري جشن خرمن در دوره هاي پيشين، ياري كشاورزاني ست كه به دلايلي مانند آفت، سيل، خشكسالي و يا هجوم حيوانات وحشي، دچار آسيب مي شدند و محصولاتشان از بين مي رفت. در اين مراسم، ديگر كشاورزان با اختصاص بخشي از حاصل كشت خود به فرد آسيب ديده، زيان هاي ناشي از اين اتفاق را كاهش داده و سايه ي نگراني را از اين افراد دور مي ساختند.

 جشن مهرگان، توزيع مهر و دوستي در ميان مردماني ست كه در كنار هم، بركت زمين را درو كرده اند و با شكرگزاري به آستان احديت و استراحت زمستاني، چشم انتظار نوروز پر بهار زيبايي، كار و تلاش مي شوند. جشن مهرگان و نوروز، دو ميراث درخشان و جاودان ايران زمين بوده و برماست که يادگار گرانقدر نياکانمان را همچون دو گنجينه ي گرانبها، سينه به سينه و نسل به نسل انتقال دهيم. از ديگر سو، هويت و پهنای مرز ايران زمين را اين دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود، آنجا ايران است و هر که اين دو جشن با شکوه و زيبا را برگزار کند، ايرانی ناميده مي شود.

 مهرگان و نوروز در کنار يکديگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار، پايه های استقلال و فرهنگ ايرانی را حفظ نموده اند و برگزاری همين آيين های ساده ولی سحر انگيز ،ايرانيان را همدل ساخته و بار ديگر کنار هم جمع مي نمايد. اين آيين ملی که همانند نوروز به تک تک ايرانيان تعلق دارد به روحی تازه و همتی ملی نياز دارد تا دوباره مانند گذشته، جايگاه خود را بازيابد و احياء گردد. مهرگان سنتي ديرپا و ارزشمند برای سپاسگزاری از داده های خداوندی است .

 

 منابع:

دوشن گيمن، دين ايران باستان، ترجمه رويا منجم،انتشارات فكر روز، 1375

 كريستنسن، پروفسور آرتور امانوئل، وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهي ساسانيان، ترجمه و تحرير: مجتبي مينوي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، چاپ دوم، 1374

محمد عظیمی، شهريور 1385 - (hotongo@yahoo.com)


  • چهارشنبه 15 اسفند 1386-0:0

    با سلام
    اگر راجع به رقص گندم اطلاعاتی دارید خوشحال می شوم راجع به آن بیشتر بدانم.
    با تشکر

    • دوشنبه 18 تير 1386-0:0

      اطلاعات مفيدي از زرتشت در اختيار ما قرار دهيد.

      • سه شنبه 1 خرداد 1386-0:0

        سلام.لطفا در مورد جشن خرمن در مازندران و گیلان و ارتباط ان را با سوگ سیاوش توضیح دهید.با تشکر.

        • مهران وليپورپاسخ به این دیدگاه 0 1
          چهارشنبه 22 شهريور 1385-0:0

          با سلام
          زنده و پيروز باشيد


          ©2013 APG.ir