پيرزن و رييس جمهور
با شمارش معكوس براي سفر رئيس جمهوري و هيئت دولت به استان مازندران، از زبان يك مادر رنج ديده به استقبال رئيس جمهوري خواهيم رفت.
پيرزن با صورتي پر چين و چروك، دستاني پينه بسته و غمي به اندازه تمام مشكلات جهان به در چوبي خانه زل زده بود. انگار منتظر يكي بود تا با ورودش برخيزد و كاري كند. صداي قل قل سماور به گوش ميرسيد، اما اصلاً حوصله دم كردن چاي را نداشت، چون غمي جانكاه او را به زمين زنجير كرده بود.
اين مادر رنج كشيده تا چند سال پيش خوشبختترين انسان روي زمين بود، شوهري خوب، فرزندان زياد، زمين حاصلخيز، كانون گرم و پراميد خانواده و ... كه او را از همه چيز بينياز ميكرد.
حالا اما روند كشاورزي و اقتصاد آن، مشكلات بيشمار اين چند ساله و معضلات بخش دلال پرور كشاورزي زندگي او را خراب كرده است. شوهرش هر روز به نهر زمين ميرود و با جسمي بيرمق به خانه ميآيد، فرزندانش به دليل فقر مفرط مستقل شده و هركس پي كار خويش رفته و او را فراموش كردهاند. زمينشان هم انگار طلسم شده است. با بدهيهاي دولت، با سم آلوده، كودهاي تاريخ مصرف گذشته و بدتر از آن، عدم زهكشي زمينها زندگي آرام پيرزن را از بين برده است.
آقاي رئيس جمهور! اين نماي كلي يك زندگي ساده كشاورزي است كه مازندرانيهاي روستانشين، اين سريال را هر روز تكرار ميكنند.
مازندران را همه با سرسبزي و دشتهاي زيبايش ميشناسند و در يك كلمه براي ايرانيان به معناي رنگ سبز است، اما اين تنها يك پوسته خوش رنگ و لعاب به شمار ميرود. فقري سياه در زير چادر سبز روي زندگي مردم چنبره زده كه زيبايي ظاهري آن را ميپوشاند.
مازندرانيها خود را براي ورود رئيس جمهوري آماده ميكنند، اما بيتكلف. ميخواهند همان گونه كه هستند معرفي شوند، نه آن جور كه ديگران ميخواهند.
رئيس جمهور ايران نشان داده از خوش خدمتي و چاپلوسي بيزار است و به ساده زيستي و خاكي بودن احترام ميگذارد. مردم مازندران هم در كنار همه خواستههايشان، خواهان تقسيم عدالت هستند. منتظر حضور سبز محمود احمدينژاد و همكارانش در مازندران؛ با نگاهي متفاوتتر از گذشته تا از معضلات بخشهاي مختلف استان با اين سفر كاسته شود.(farsnews)