مرواریدی فراموش شده
علی طالبی، راننده تاکسی شهر ساری است. او تاکنون سه کتاب در حوزه مازندران شناسی چاپ کرده و یک کتاب هم زیر چاپ دارد.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، فاطمه عربی: امروزه که آمارها از پایین بودن سرانه مطالعه در جامعه حکایت می کنند و محور تحقیقات دانشجویان" اینترنت" شده، هنوز هستند علاقه مندان به پژوهش فرهنگ، به ویژه فرهنگ بومی که با وجود مشکلات معیشتی، از تحقیق و پژوهش غافل نشدند.
از جمله این افراد "علی طالبی" است. او راننده تاکسی است و اهل پژوهش. گرما و شرجی بودن هوای مازندران و برخورد با آدم های متعدد با خصوصیات اخلاقی متفاوت، ترافیک و کلاج و ترمز گرفتن های مکرر او را خسته و بی حوصله نکرده است و با اشتیاق فراوان به به نویسندگی و پژوهش می پردازد.
"علی طالبی" متولد سال1339 در شهرستان ساری و کارشناس زبان ادبیات فارسی است. سال ها در واحدهای فرهنگی دستگاه های مختلف خدمت کرد و مدتی نیز به عنوان مسئول روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان مشغول به کار بود. او اکنون برای اداره کردن یک خانواده چهارنفره با تاکسی امرار معاش می کند.
می گوید: دختر بزرگم معلم است و پسرم نیز نوازنده و مدرس نی.
طالبی یک نوه دارد و بیشتر از همیشه احساس می کند که باید برای زنده نگه داشتن فرهنگ مازندران و شناساندن آن به جوان ها و نوجوان ها کاری کند.
از علاقه اش به فرهنگ مازندران می گوید و اینکه بسیاری از شخصیت های بزرگ در این استان می زیستند که باید این چهره ها و اقداماتی که برای فرهنگ، هنر، دانش و ورزش مازندران انجام دادند، به جوان ترها معرفی شوند.
این پژوهشگر مازندرانی با خواندن مصرعی از شعر حافظ که "سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد"، گفت: مازندرانی یک زبان مستقل و دارای افعال مستقل است که فقط مختص این منطقه است و در هیچ جای کشور از آن استفاده نمی شود. به عنوان مثال وقتی می گوییم «من آرد ره بره دمبه» فعل"دمبه" فقط مختص مازندرانی ها است.
*کتاب اول، ضرب المثل ها
وی ادامه داد: کتاب نخست من در زمینه ضرب المثل های ناب مازندرانی است که توانستم 500 ضرب المثل زیر خاکی را جمع آوری کنم. یکی از شاخصه های ضرب المثل این است که در کوتاهترین واژگان، بیشترین بار معنایی راه به همراه دارد و مثلا" در سه واژه می تواند شرایط نابسامان جامعه ای را بیان کند.
طالبی یک دهه از عمرش را صرف جمع آوری این کتاب کرده است و منبع پژوهش هایش نیز مردم عادی کوچه و بازار بوده اند.
*کتاب دوم، واژه های مازندرانی
کتاب دومش نیز به نام" مشتی از مرواریدهای فراموش شده مازندران" است که به فرهنگ واژگانی مازندران پرداخته شده است. در این کتاب به مشاغلی که در گذشته در مازندران رواج داشت مثل «ایلخی بون»، (متصدی اسبان بی شمار) نیز اشاره شد.
این پژوهشگر مازندرانی می گوید: در این کتاب به واحد زمان در مازندران نیز اشاره کردم؛ به عنوان مثال مادران ما در مورد تاریخ تولد فرزندان شان این گونه می گفتند: « فلانی جو درو گادر»(فصل برداشت جو) یعنی در ماه تیر به دنیا آمد. مادران ما هیچ وقت برای واحد وزن گرم یا کیلو به کار نمی بردند و می گفتند: «یه تا دییل دونه بیار» (مقدار دو کف دست برنج).
حالا کتاب فرهنگ واژگان مازندران او به چاپ دوم رسیده است و برای آنکه این واژگان بیشتر در ذهن مردم نقش ببندد، این پژوهشگر طرحی را به شهرداری ساری داده است که با استفاده از تابلوهای مغناطیسی این واژگان را در سطح شهر نمایش دهند.
او می گوید: رهگذران خسته وقتی چشمشان به این تابلو و واژگان بیفتد، برای لحظاتی خستگی را فراموش می کنند و واژه را در ذهن می سپارند و تکرار این واژگان موجب می شود تا نگذاریم این گویش به فراموشی سپرده شود. این طرح در حال حاضر در دست بررسی است.
طالبی با بیان اینکه شاید عده ای از جوانان با خود بگویند که چه نیازی است که ما به گذشته برگردیم و یا گویش مازنی یاد بگیریم، گفت: در جنس واژه های مازنی صمیمیت نهفته است، وقتی در جمعی همه مازندرانی صحبت می کنند احساس می کنیم که همه با هم خویشاوند هستیم.
او ادامه می دهد: به راستی مولوی درست گفته است که "هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش"؛ روزی خواهد رسید که ما مازندرانی ها به دنبال هویت گم شده خود می گردیم. جوان و نوجوان ما باید این را بداند که زبان و گویش مستقل باعث وحدت می شود.
*کتاب سوم، داستان مازندرانی
طالبی بیشترین وقت مطالعه و پژوهش های خود را در مرکز ساری شناسی و یا کتابخانه شخصی خود می گذراند. کتاب دیگری نیز از این پژوهشگر به چاپ رسیده، داستانی با گویش مازندرانی که آوانگاری هم شده است به نام "هیریم، هدیم."
این کتاب اشاره به سرنوشت کارگری دارد که سه ماه حقوق نگرفته؛ زندگی مردی که دچار فرازو فرودهایی است.
وی معتقد است: نباید جوان و نوجوان ما به بهانه اینکه صحبت کردن به گویش مازندرانی موجب می شود تا لهجه آنها تغییر کند از صحبت کردن امتناع کنند. این لهجه مختص ما مازندرانی ها است، همان طور که ترک ها لهجه دارند و به آن افتخار می کنند ما نیز باید به لهجه و گویش خود افتخار کنیم.
طالبی موسیقی و شعرمازندرانی را هم بسیار غنی می داند که دارای بار معانی بسیار زیادی است، زیر مجموعه ادبیات تعلیمی که پند و اندر می دهد.
اودر پایان می گوید: باید به داشته های مان و آنچه گذشتگان ما داشتند افتخار کنیم و نگذاریم این فرهنگ از بین برود.
*کتاب چهارم، زیر چاپ
کتاب دیگری نیز از این پژوهشگر در دست چاپ است با نام"سوت خاتون عمو زن" ( سوگ/غمنامه زن عمو خاتون). سرگذشت زنی که همسرش تجدید فراش کرده و این موضوع موجب ناراحتی "خاتون" می شود و با سوت مختص خود با خدا نجوا می کند که این رقیب را از سر راه خود بردارد.
*مطلب مرتبط:
راننده ای که سوخته نگاری می کند
- پنجشنبه 9 مهر 1394-13:1
درود بر شما و فرزند نی نواز شما استاد حجت اله طالبی که نی نوازی ایشان را بارها شنیده ام هزار درود بر شما
- دوشنبه 6 مهر 1394-13:8
هنر قابل عرضه مکان نمی شناسد و هنرمند در هر جایی که فرصت می یابد خود را موظف می داند دین خود را ادا نمایید / اقای طالبی خدا قوت /خسته نباشید
- شنبه 4 مهر 1394-8:15
30سال پیش بنده هم تاکسی داشتم وهمکارایشان درساری بودم روزی درقهوه خانه باهم چای میخوردیم . شعری برایم خواندکه زبان حال ناصرخسرو بود:(طاووس را بدیدم که میکند پرخویش / گفتم مکن که این پرتو بازیب وبا فراست/بگریست زارزاروگفت ای حکیم/آگه نه ای که بلای جان من این پراست/.ازاین مرواریدها کم نیستند!!
- چهارشنبه 1 مهر 1394-16:33
البته برخلاف آنچه در آغاز مطلب گفتید، پژوهش از اینترنت هیچ اشکالی ندارد و در واقع همان مطالعه، با روشی نوین است. مشکل پژوهش از پایگاههای نامعتبر اینترنتی و گردآوری مطالب بیمنبع اینترنتی است.
- چهارشنبه 1 مهر 1394-19:47
منظور خبرنگار پایان نامه نویسی و تحقیق صرفا تو کافی نت و از طریق سرچ هست که اشکال داره
- چهارشنبه 1 مهر 1394-15:55
خوب بود. بازم ازین کار ها بکنید. توی دیار ما فرهیختگان گمنام کم نیستند.