تئاتر مازندران خیز برداشته است
یوسف فخرایی: با توجه به حضور تئاترهایی که حرفهای تازه و جدیدی برای تئاتر ایران دارند، پیشبینی میشود جایگاه تئاتر مازندران در جشنواره تئاتر فجر امسال، حضوری پررنگ، شایسته و قابل تقدیر باشد.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، گزارش ارسالی روابط عمومی بیستوهفتمین جشنواره تئاتر مازندران: پس از چند ماه فعالیت از سوی گروههای تئاتری سراسر استان و آمادگی 19 نمایش برای حضور در جشنواره بیستوهفتم تئاتر مازندران، هیأت داوران متشکل از «مجتبی دهدار»، «یوسف فخرایی» و «داریوش شافی» مجوز حضور 6 نمایش را به مرحله نهایی جشنواره صادر کرد.
در این دوره بابل با 2 نمایش از نظر تعداد حضور پررنگتری در جشنواره دارد. این در حالی است که در مرحله بازبینی از نظر تعداد آثار قائمشهر با 5 نمایش در صدر قرار داشت و پس از نور و نوشهر که با 3 اثر وارد رقابت شده بودند، بابل در کنار تنکابن با 2 نمایش رتبههای بعدی جدول تعداد را در اختیار داشتند. محمودآباد، آمل، بابلسر و ساری نیز هر کدام با یک نمایش در این جشنواره حضور یافتند.
بنا به اعلام هیأت داوران نمایشهای «من، شیرین و آقای آلن» به نویسندگی «حسن میرزایی» و کارگردانی «علیرضا هنروی» از تنکابن، «شب هزار و یکم» به نویسندگی «بهرام بیضایی» و کارگردانی «میثم زندی» از نوشهر، «مالیخولیا» به نویسندگی و کارگردانی «مسعود حقپناه» از آمل، «تئاتروف» به نویسندگی و کارگردانی «حسن میرزایی» از بابل، «بی خواب در قفس» به نویسندگی «مجید دیندار» و کارگردانی مشترک«فرشته پیادهروحی» و «فروغ پیادهروحی» از بابل و «سلول» به نویسندگی و کارگردانی «حامد کریمی» از قائمشهر به بخش نهایی این رویداد تئاتری راه یافتند.
همچنین با نظر هیأت داوران نمایش «نگین» به نویسندگی «حمید امجد» و کارگردانی «علیرضا دورافکن» از محمودآباد برای اجرا در بخش «نسل جدید» تئاتر استان خارج از بخش رقابتی جشنواره انتخاب شد.
*دیدگاه مثبت هیأت داوران مرحله بازبینی به وضعیت تئاتر مازندران
هیأت داوران مرحله بازبینی بیستوهفتمین جشنواره تئاتر استان مازندران در بیانیه خود به بیان برخی ضعف و قوتهای تئاتر استان به ویژه در یک سال اخیر پرداختند.
این هیأت متشکل از «یوسف فخرایی»، «داریوش شافی» و «مجتبی دهدار» پس از بررسی آثار و انتخاب نمایشهای مرحله نهایی با نظارت «محمد فضلی» در بیانیه هیأت داوران، دیده شدن حرفها و نگرشهای نو در آثار نمایشی استان را رویدادی نو برای تئاتر مازندران قلمداد کردند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: « با توجه به حضور تئاترهایی که حرفهای تازه و جدیدی برای تئاتر ایران دارند، پیشبینی میشود جایگاه تئاتر مازندران در جشنواره تئاتر فجر امسال، حضوری پررنگ، شایسته و قابل تقدیر باشد.»
این هیأت بر ضرورت ارزشیابی و نظارت بر متون در شهرستانها نیز تأکید کرد و با اشاره به وجود برخی آثار ضعیف در کنار آثار قوی نمایشی در مرحله بازبینی، توجه بیشتر به نظارت بر انتخاب متون در شهرستانها را خواستار شد.
همچنین اعضای هیأت داوران پیشنهاد کردند: به منظور ایجاد انگیزه در شهرستانها و مدیران فرهنگ و ارشاد برای حمایت از گروههای تئاتری، شهرستانی که بیشترین تولید تئاتر را داشت، قدردانی شود. این قدردانی از نگاه داوران باید برای سالهای آینده با در نظر گرفتن شرط کیفیت و به دور از کمینگری انجام شود تا جایزهای به نام «شهر تئاتری مازندران در سال 94» به رییس یکی از ادارات شهرستان داده شود.
داوران مرحله بازبینی جشنواره تئاتر استان تعدد متقاضیان حضور در جشنواره از یک شهر و پذیرفته نشدن اثر از آن شهرستان را، نشان دهنده پتانسیل بالای هنرمندان و البته ضعف آموزشی در حوزه نمایش عنوان کردند و از مسئولان این شهرستانها تلاش برای آموزش بهتر هنرمندان را خواستار شدند.
افزوده شدن یک بخش جنبی به جشنواره به نام «کار اولیهای تئاتر مازندران» به عنوان بخشی غیررقابتی برای دیده شدن فعالیت نسل جدید تئاتر استان از دیگر پیشنهادهای هیأت داوران این دوره است.
دهدار، فخرایی و شافی به جای خالی متون بومی و نمایشنامههای نوشته شده در استان نیز اشاره و علاوه بر آن تأکید کردند که فرضیه منطقی انتخاب یک متن برجسته، مؤید نتیجه تولید یک تئاتر نیست!
به اعتقاد این کارشناسان تئاتر، رویکرد نوین اجرایی، نه یک افه روشنفکرانه که ضرورتی بیبدیل و غیرقابل انکار است. همچنین بیتوجهی به دراماتورژی و چندصدایی نمایش از دید داوران مرحله بازبینی درد تئاتر استان و حتی کشور عنوان شد.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «با توجه به اینکه کمتوجهی به بخشهایی در یک اثر، با پُرتوجهی در آثاری دیگر مواجه میشود و بالعکس؛ به مسئولان تئاتری استان پیشنهاد می شود که برای درد دراماتورژی در نمایشهای استان، درمان را در جای دیگر نجویند. بهوجود آوردن فضاهای همنشینی و گفتوگو برای هنرمندان تئاتر استانی در سال پیشرو با هدف انتقال تجربیات، نخستین گام بلندی است که راه به سوی درمان این درد میبرد. گام مهم بعدی البته درک و دغدغه خود هنرمندان نسبت به مقوله دراماتورژی است که ارزش و اهمیت آن در کمپانیهای بزرگ تئاتری دنیا روشن است.»
فخرایی، شافی و دهدار از مسئولان استان خواستند با توجه به کیفیت آثار راه یافته به جشنواره و انگیزهای که در هنرمندان تئاتر استان دیده میشود، با فراهم کردن زیرساختهای مورد نیاز و فضای مناسب برای اجرای جشنواره، از فرصت موجود برای تعالی تئاتر مازندران به شکل درست بهرهبرداری کنند.
*متن کامل بیانیه هیات داوران مرحله انتخاب آثار بیست و هفتمین جشنواره ی تئاتر استان مازندران
جشنواره تئاتر استانی، ویترین تلاش و همت یک ساله ی هنرمندان و مسئولین حوزه ی نمایش یک استان است و مازندران سرسبز از این قائده مستثنی نیست. هیأت داوران مرحله انتخاب آثار جشنواره ی تئاتر استان مازندران، مخاطب همه ی محصولات نمایشی متقاضی شرکت در این جشنواره بوده و از این منظر دست مایه ی نیکویی برای ارزیابی تئاتر استان در سال تئاتری که گذشت را دارد. متنی که می خوانید سخنی است با مخاطبان، هنرمندان و مسئولین تئاتر استان در باب همین ارزیابی و البته پیشنهادهایی برای جشنواره ی بیست و هفتم که از یازده تا سیزدهم مهر ماه در شهرستان بابلسر برگزار می شود:
1- جشنواره ی استانی امسال مازندران صاحب دو پدیده ی نادر در خود است. اول حضور تئاترهایی که حرفهای تازه و جدیدی برای تئاتر ایران دارند و از این منظر پیش بینی می شود جایگاه تئاتر مازندران در جشنواره ی تئاتر فجر امسال، حضوری پر رنگ، شایسته و قابل تقدیر باشد.
این حضور پررنگ وقتی قرین می شود با تنوع رویکردهای اجرایی، فصلی نوین را رقم می زند و انتظار می رود هنرمندان تئاتر مازندران جشنواره ی امسال را جدی تر بگیرند که هیچ آموزشی برتر از تماشای تئاتر برای تئاتر دانسته نشده است.
پدیده ی نادر دیگر، حضور آثار بسیار ضعیف –در کنار آثاری بسیار قوی که یاد شد- بعنوان متقاضی حضور در جشنواره ی استانی ست که بیگمان این حضور، ناشی از ضعف ستاد جشنواره نیست؛ چرا که طبق قانون، هر نمایش صحنه ای که به اجرای عمومی درآمده باشد، می تواند متقاضی حضور در جشنواره تئاتر استانی باشد. نگرانی به نگره ی شوراهای ارزشیابی و نظارت بر نمایش برخی شهرستانها باز می گردد که در ارزیابی متونی که جهت اجرای عمومی مجوز می گیرند، اهمال کرده و سلیقه ی مخاطب عام را را به سوی نمایشهایی سوق می دهند که از ضعف شدید هنری برخوردارند. از مسئولین تقاضا می شود که با گفتگو و نظرخواهی، ارزیابی دقیق تری در خصوص سلایق و معیارهای این شوراهای نظارت صورت گیرد.
2- لیست متقاضیان حضور در جشنواره ی استانی، حاوی آمار تلاشهای تئاتری شهرستانهاست که از این منظر شایسته است مورد توجه بیشتر مسئولین و هنرمندان تئاتر قرار گیرد. بدون در نظر گرفتن کیفیت آثار،هیأت داوران مرحله انتخاب آثار بیستو هفتمین جشنواره ی تئاتر استان، پیشنهاد اضافه شدن یک جایزه به لیست جوایز این جشنواره با عنوان «شهر تئاتر سال 94 مازندران» می دهد که شایسته است رئیس اداره ی شهرستانی که صاحب بیشترین اثر شرکت کننده در بخش متقاضیان اجرای نمایش در جشنواره است، به عنوان نماینده ی تئاتر آن شهرستان مورد تقدیر قرار گرفته و اعتباری ویژه دریافت کند تا بتواند در اعتلای فرهنگ تئاتری شهری که بیشترین تلاشهای تئاتری در طول سال را انجام داده بکوشد. این جایزه و رقابت سالم، بیگمان انرژی فزاینده ای در روسای ادارات شهرستان جهت تلاش برای ارائه ی خدمات بیشتر و بهتر به هنرمندان تئاتری ایجاد کرده و از طرفی مروج فرهنگ قدرشناسی و شایسته سالاری در بین ساعیان سخت افزاری هنر نمایش است.
البته برای اعطای این جایزه، با در نظر گرفتن کیفیت آثار نمایشی می بایست دقت بیشتری در خصوص مجوزهای اجراهای عمومیاز سوی شوراهای نظارت صورت گیرد تا کمیت حضور گروههای نمایشی شهرستان، فضای رقابتی نا سالمی ایجاد نکند که گروههای نمایشی متخصص و کاربلد در روند اجرایی نمایش خود دچار چالش های سالن تمرین و ... شوند.
همچنین، کثرت متقاضیان حضور در جشنواره از یک شهر و پذیرفته نشدن هیچ اثری از آن شهرستان، نشاندهنده ی پتانسیل بالای هنرمندان و البته ضعف آموزشی در حوزه ی نمایش است که انتظار می رود مسئولین شهرستانی در جبران این نقصان تلاش جدی تری نمایند.
3- چالش همیشه ی جشنواره های تئاتری تقابل دو دیدگاه درست در تعریف جشنواره است: «محلی برای دیده شدن» و «محلی برای رقابت»! این چالش در زمینه ی جوانان تازه کار و پرانرژی که جشنواره بهترین محل برای دیده شدن آنهاست بیشتر نمود دارد چه بسا که متاسفانه این اصل با اصل رقابت با آثار با کیفیت نمایشی جور در نمی آید برجسته تر به نظر می رسد. از طرفی انرژی پر شور جوانی و ضعف صبوری و تجربه که از شاخصه های طبیعی جوانان است، همیشه جشنواره را با مخاطرات حاشیه های ناشایست برای تئاتر رو در رو می کند. از این منظر به مسئولین جشنواره پیشنهاد بخشی غیررقابتی در کنار بخش اصلی مسابقه ی نمایش با عنوان «کار اولیهای تئاتر مازندران»داده می شود تا نسل جدید تئاتر مازندران در فضایی سالم و بی حاشیه فرصت حضور بیشتری یافته و به کسب تجربه بپردازند.
4- مصداق کلام مولانا که می فرماید: «هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود...» هنر نیازمند سخن تازه است و جشنواره نیازمندتر!! نگاهی به فهرستمتون جشنواره، مبین دو اتفاق مضر در تئاتر است: اولی قصور در روآوری به متون نوشتاری هنرمندان بومی که حرف و سخن و دردی از جامعه ی امروز جهانی، ایرانی و بخصوص مازندرانی در خود ندارند،است. البته بی گمان تئاتر همین رسالت را بر دوش دارد و موید آن همه ی نمایشهای بزرگ تاریخ تئاتر؛ از اسطوره و جنگ و دموکراسی در تئاترهای یونانی گرفته تا سرخوردگی های حاصل از جنگ جهانی در نمایشنامه های ابزورد! دیگر آنکه در انتخاب متن هایی که مربوط به تاریخ تئاتر است، یا گرد زمان بر گیسوی عمر آنها ریخته و یا اجراهای چندین و چند از آنها دیده ایم، رویکرد نوین اجرایی، نه یک افه ی روشنفکرانه که ضرورتی بی بدیل و غیرقابل انکار است.فرضیه ی منطقی انتخاب یک متن برجسته، موید نتیجه ی تولید یک تئاتر نیست!
5- یکی از مهمترین حوزه های هنر نمایش که هماره در ایران مورد بی مهری و بیتوجهی قرار گرفته است عرصه ی دراماتورژی ست. یکی از مهمترین ویژگیهای هنر نمایش در کنار سایر هنرها خصلت چند صدایی و چند بعدی حاصل از حضور سایر هنرها در ذات این هنر است. بسیار گفته اند و شنیده ایم که درام، تنها نوع ادبی است که اساساً در بازنویسی شکل می گیرد. این ضعف توجه در تئاتر ایران بطور ویژه ای خود را در جشنواره ی امسال نشان می دهد چرا کهبسیاری از آثار برجسته ای که صاحب ایده های متنوع و خلاقانه در ساختمان تئاتری خود هستند، به دلیل ضعف هایی چند در حوزه های دیگر از کمال هنری خود باز می مانند. از یاد نبریم که هنر آن پدیده ی بشری است که در کمال خود کارکرد می یابد. با توجه به اینکه کم توجهی به بخش هایی در یک اثر، با پُرتوجهی در آثاری دیگر مواجه می شود و بالعکس؛ به مسئولین تئاتری استان پیشنهاد می شود که برای درد دراماتورژی در نمایش های استان، درمان را در جای دیگر نجویند. بوجود آوردن فضاهای همنشینی و گفتگو برای هنرمندان تئاتر استانی در سال پیش رو جهت انتقال تجربیات، نخستین گام بلندی است که راه به سوی درمان این درد می برد. گام مهم بعدی البته درک و دغدغه ی خود هنرمندان نسبت به مقوله ی دراماتورژی ست که ارزش و اهمیت آن در کمپانی های بزرگ تئاتری دنیا اظهر من الشمس است.
6- تنوع و کیفیت بالای آثار امسال جشنواره، لزوم جدیت و اهتمام برگزارکنندگان جشنواره در فراهم کردن امکانات بهینه، بخصوص اختصاص سالن های مناسب و درخور برای نمایشها را چند برابر می کند.
7- آثار امسال جشنواره ی تئاتر استانی مازندران صاحب کیفیت بالایی در حوزه های کارگردانی و بازیگری و ... تئاتر هستند. انتظار می رود مسئولین برگزاری جشنواره ی امسال حربه ای بکار گیرند تا این کیفیت های بالا و تلاشهای پرثمر به بهترین شکل ممکن به مخاطب شناسانده و مورد بحث و نظر قرار گیرند. برای تئاترشناسان زین پس شکی نمی ماند که امسال لزوم توجه ویژه به حوزه ی نقد دوصد چندان است.
بیست و هفتمین جشنواره ی تئاتر استان مازندران نشاندهنده ی ظرفیت های بالای تئاتر استان در سطوحی فراتر از تئاتر این مرز و بوم است و امید می رود توجه دقیق به حوزه های آموزش و نقد در سال آینده، این اتفاق نادر را بدل به پدیده ای طبیعی و همیشگی کند.
به امید فردای روشن مازندران در عرصه ی هنرهای نمایشی.
یوسف فخرایی/ داریوش شافی/ مجتبی دهدار
*تئاتر امروز تبرستان
یادداشت یوسف فخرایی (عضو گروه بازبینی جشنواره فجر استان مازندران)
بالینبروک: اینجا چه خبر است عموجان!
جان گانت: هیچ! پنجره را باز کرده اند. کمی هوای تازه است که به درون آمده! ریچارد دوم- شکسپیر
نخست:
شش یا هفت سال پیش رو در روی تئاتر مازندران ایستادم تا داوری اش کنم. حیرت کردم. چیزی از نیرومندی سال های 76 تا 81 در آن نمانده بود. در بیاینه یک پرسش را با همه جان زخم خورده ام فریاد زدم: با تئاتر مازندران چه کردید؟
دو دیگر:
سالها از این قامت شکسته دور ماندم. حیرتم به رنج بدل شد و در استخوانم نشست وقتی از خاموشی مردان زخم خورده اش می شنیدم. مردانی که می دانستند جان خاموش صحنه چیست. مردانی که می دانستند قداست آن کدامست، مردانی که می دانستند هملت صحنه را هیچ گاه امکانی برای انتقام ندیده است، بلکه فرصتی یافته برای تعالی روح و معنویت درون. حیرتم به رنج مشست وقتی خاموشی مردانی را دیدم که می دانستند راز بزرگ صحنه همانا زایش انسان است و آگاهی او و تجلی داد و زدودن بیداد و رنج ها و رنج ها..
سه اینک:
اینکه بار دیگر رو در روی تئاتر مازندران ایستاده ام. حیرت کردم و اینبار به شادی. از تماشای قد کشیدن نسلی نو و نیرومند. از تماشای تئاتری که بالا کشیده است تا خودش را دگرباره معنا کند و از اندوه و زخم دیرینش رها شود و عذاب و تنهایی مردان آن روز خاموشش را به فریادی بلند بدل سازد. که اینک من هستم و ایستاده ام به پاکی و غرور و نگاهی که نیرومند است، که دانش است که یکسر شعور است و آگاهی.
واپسین کلام:
و من شادمانه شاد شدم از آنچه دیدم و دانستم تئاتر مازندران خیز برداشته است، بلند و کشیده تا یافتن جایگاه والایش در تئاتر کشور. واینک سخت می دانم که این سال نقطه عطفی برای بالندگی و تولد دوباره آن خواهد بود؛ چراکه مردان مدیرش و هنرمندان آفرینشگرش یکجا بر پا ایستاده اند به پیمان، تدبیر، مهرورزی و آگاهی. آمین.
یوسف فخرایی
شهریور 94