تعداد بازدید: 2422

توصیه به دیگران 1

شنبه 2 دی 1385-0:0

انتخابات: پیروزی ها و عبرت ها

يادداشتي ازدكتر احمد توكلي،نماينده مازندراني مردم تهران در مجلس هفتم.


1. برجسته‌ترين پيروزي انتخابات 24 آذر مشاركت بالاي مردم در تعيين سرنوشت سياسي و اجتماعي خويش بود. ميزان مشاركت در انتخابات خبرگان از 3/46 درصد صاحبان حق راي در سال 1377 به 60 درصد در سال 1385 افزايش يافت.

مشاركت در انتخابات شوراها نيز از 2/49 درصد سال 1381 به 66 درصد در انتخابات اخير فزوني يافت. اين پديده مبارك همبستگي ملي را در داخل افزون ساخته و از حيث خارجي، موقعيت ايران اسلامي را در منطقه و جهان تقويت مي كند و ضريب امنيت ملي را افزايش مي‌دهد. علل مختلفي براي اين رشد مشاركت مي‌توان شناسايي كرد. اول، به تغيير فضاي سياسي كشور مي‌توان استناد كرد. در سال 1377 انتخابات خبرگان در وضعيتي انجام گرفت كه دولت وقت و احزاب حاكم به راهبرد توسعه سياسي در اداره كشور اصالت داده بودند. اين راهبرد، به شكل خاصش، جو ترديد نسبت به ساختار سياسي كشور را دامن مي‌زد.

بحث‌هاي بي‌پايه بخش انتخابي و بخش انتصابي در حاكميت و نفي صريح يا تلويحي آنچه بخش انتصابي مي‌ناميدند (كه شامل نهاد رهبري معرفي مي شد)، عامل ذهني بازدارنده شده بود. در حاليكه طي سه، چهار سال اخير با مسئوليت يافتن اصولگرايان، فضاي سياسي از آن مباحث كه از بيرون مرزها نيز دامن زده مي‌شد، پالوده شده و در مقابل، توجه به ارزش‌ها و تفكرات اصيل امام خميني رضوان‌ا... عليه تقويت گرديده است.
    دوم، تغيير وضعيت دوستان و دشمنان ما در منطقه و جهان نيز در بازگشت به اصالت‌هاي انقلاب اسلامي موثر بوده است. افول آبروي آمريكا در منطقه و جهان كه با افول اسلام آمريكايي - در شكل خشونت‌طلبانه طالباني يا سازشكارانه سكولاريستي- همراه شده است، در كنار آن، قدرت يافتن روحانيت و تشيع در عراق و لبنان، همين‌طور اسلام انقلابي در فلسطين، به آبروي جمهوري اسلامي قوت بخشيده است. اين فضا مي‌تواند يكي از عوامل تقويت مشاركت مردم در سرنوشت سياسي كشور باشد.


    سوم، تدبير مجلس هفتم در تجميع انتخابات خبرگان و شوراي شهر و روستاست. در اين تصميم مفهومي‌ترين انتخابات (خبرگان) با مصداقي‌ترين آنها (شوراها) همزمان شد. اكثريت مشاركت‌جويان نسبت به هر دو انتخابات حساسيت دارند. ولي طبيعي است كه دسته‌اي به اولي حساس و نسبت به دومي بي‌ميل باشند و برعكس. به هر حال وقتي اين‌ها به پاي صندوق مي‌آيند تشويق مي‌شوند كه در هر دو انتخابات مشاركت كنند. در واقع با اين تدبير هزينه مشاركت كاهش و ميزان مشاركت افزايش يافت. اين تدبير نه تنها ضعفي نيست بلكه هر راه مشروع كه مشاركت را تقويت سازد كاري عقلايي است و به نفع مردم و نظام تمام مي‌شود. مانند فعاليت احزاب و رسانه‌ها.


عامل چهارم، عملكرد شوراهاي دوم، مجلس هفتم، دولت نهم و شهرداران تهران در دورة اخير شوراي شهر تهران است. قياس تنش‌هاي شوراهاي اول كه بيشترشان در دست دوم خردادي‌ها بود، با خدمتگزاري بي‌سروصداي شوراهاي دوم يك نمونه است.


2. با افتخار و قاطعانه مي‌توان گفت كه مردم سالاري ديني پايه‌گذاري شده به دست امام عزيز نهادينه شده است. آنچه آن بزرگوار فرمود كه «ميزان رأي ملت است»، حقيقتي است كه در هر انتخاباتي تجلي مي‌كند. يعني نتيجه انتخابات را رأي مردم معلوم مي‌كند نه خواست و اراده مسؤلان. به عنوان نمونه يادآوري مي كنم كه در دوم خرداد 1376 به رغم خواست مسؤلان اجرائي و نظارت، مردم به آقاي سيد محمد خاتمي ابراز اعتماد كردند و رأي آنان امانت‌دارانه حفظ شد. در اسفند 1381 به رغم تمايل و اراده مجري و ناظر انتخابات شوراهاي دوم، مردم به اصولگرايان تمايل نشان دادند، امانت مردم به كرسي نشست.

در انتخابات 24 آذر 1385 نيز ميزان بودن رأي ملت تجلي تازه‌اي يافت؛ برخلاف ميل شديد برخي مجريان دولتي، رأي آقاي هاشمي رفسنجاني با اختلاف فاحشي از كسانيكه مورد احترام خاص دولتيان بودند، پيشي مي‌گيرد و حفظ مي‌شود،‌خانم جلودارزاده، نامزد اصلاح‌طلبان، با كمتر از 8 هزار رأي بر يكي از چهره‌هاي قديمي اردوگاه طرفدار دولت جلو مي‌افتد و به مجلس راه مي‌يابد.

فهرست ائتلاف خوش خدمت كه به وضوح نزديك به دولت بود، در هيچ شهر كلاني اكثريت را كسب نمي‌كند و در بسياري از نقاط كاملاً حذف مي‌شود و بالاخره خواهر رئيس جمهور نفر هشتم تهران مي‌شود. ولي مجريان دولتي، به عنوان امين مردم، تمامي اين نتايج را حفظ مي‌كنند. اين پديده كه در كشورهاي جهان سوم بي‌نظير و در جهان كم نظير است، افتخاري است براي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و ملت شريف ما كه صرف‌نظر از آنكه چه كساني بر سركار باشند، سرنوشت قدرت را دستان پركفايت ملت رقم مي‌زند. درود بر آن پير بصير، مردم دوست و اسلام‌شناس كه فرمود: «ميزان رأي ملت است».


3. اصولگرايان در مجموع، در تهران و كل كشور براي چهارمين بار طي چهار سال اخير افتخار اعتماد مردم را به دست آوردند. امروز آشكار است كه اگر اختلاف داخلي آنان نبود، به احتمال نزديك به يقين، به پيروزي قاطع انتخاباتي در سراسر كشور دست مي‌يافتند. اين انتخابات بايد عبرت باشد براي همه، به ويژه اصولگرايان كه در آينده بر استحكام پيوندهاي دروني خويش بيفزايند. اتحاد بيش از آنكه براي انتخابات فردا مهم باشد، براي خدمت امروز به مردم و كشور ضروري است. شايد فردايي براي من و شما در كار نباشد. دوستان اصولگرا بايد بدانند كه جاذبه به حداكثر و دافعه به حد ضرورت، مشي اصولگرايانه است. براي اين منظور اول بايد نگاه‌ها اصلاح شود و تمابلات تماميت‌خواهانه يا انحصارطلبانه و گروه‌گرايانه كنار گذاشته شود. ناسلامتي ما مدعي «اصول» هستيم.


4. جريان مرسوم به اصلاح‌طلب نيز به توفيقاتي دست يافت. در 7 يا حداكثر 8 مركز استان اكثريت شورا را از آن خود كرد. در شهر تهران نيز بيش از يك چهارم كرسي ها را به دست آورد. اين حد از پيروزي را مديون چند امر است: اول، تفرق رقيبان اصولگرا، كه بيشترين كمك را به اصلاح‌طلبان كرد. دوم حركت عاقلانه در ائتلاف قوي بين طيف‌هاي مختلف آنان. سوم، معرفي چهره‌هاي معتدل با تجربه خويش به مردم. در مجموع شكرگزارانه بايد گفت كه پيروزي سياسي اصلاح‌طلبان بيش از پيروزي انتخاباتي آنان بود؛ چراكه ائتلاف آنان، تجديد سازماندهي و نشاط در بين طرفدارانشان، مشي معتدل و ميدان‌داري نيروهاي عاقل‌تر اصلاح‌طلب حادثه‌اي است كه با تضعيف افراطي‌گري در آن جريان، به نفع مردم و كشور تمام مي‌شود. آبروي اصلاح‌طلبان را زياد مي‌كند و نيروهاي اصولگراي رقيب را نيز به تكاپوي مثبت وا مي‌دارد. همة اين‌ها زمينه خدمتگزاري به مردم، صاحبان اصلي انقلاب را فراهم‌تر مي‌سازد.


5. آنچه كه مي‌رفت قدري اين شيريني‌ها را كم كند، جوسازي‌هاي جريان اصلاح‌طلب بود كه دربارة شمارش آراء انتخابات شوراي شهر تهران تشكيك‌هاي غيرمستند روا داشتند. چون ناظر انتخابات شوراها، مجلس بود، آقاي هاشمي رفسنجاني و آقاي سيدمحمد خاتمي تلفني با آقاي حداد عادل، رئيس محترم مجلس تماس گرفتند و اظهار نگراني كردند و براي نامزدهاي اصلاح‌طلب تهران وقت ملاقات خواستند.

 آقاي حداد نيز ضمن دفاع منطقي از روند كار و يادآوري آنچه اصلاح طلبان در انتخابات مجلس ششم با آقاي هاشمي رفسنجاني كردند، به وي، با ملاقات موافقت كرد. اين ملاقات با قضاوت قاطع و غير مستند معترضان شروع شد، ولي پس از توضيحات آقاي حداد عادل،  تقريباً با رضايت نسبي آنان ختم شد. گمان مي‌كنم مصاحبه لطيف آقاي خاتمي كه گفت «حيف است كه شيريني حضور مردم را با شبهات به كام آنان تلخ كنيم» نقطه پاياني بر اين جوسازي‌ها باشد.


در عين حال براي آرامش قلب مخاطبان آن جوسازي‌هاي غيرمستند، نكاتي را درباره صحت انتخابات تقديم مي‌كنم:
1) مهمترين دليل صحت انتخابات همان است كه در بند دوم اين مقاله عرض كردم و نشان دادم كه واقعاً «ميزان رأي ملت است».
2) به فهرست برندگان شوراي شهر تهران توجه بفرمائيد. چهار نفر اول از فهرست ائتلاف بزرگ اصولگرايان هستند كه ويژگي‌شان شهرت شخصي آنان است: چمران، طلايي، خادم و شيباني. نفر پنجم، هادي ساعي، از فهرست اصلاح‌طلبان، نيز قهرمان مشهوري است كه با نفي انتصاب گروهي خود اتصال به ملت و رهبري و همكاري با دولت را قبول دارد. وي بيشتر به اتكاي شهرت شخصي‌اش رأي آورده است. حمزه شكيب نفر ششم، عضو شوراي فعلي تهران است كه نامش در همه فهرست‌ها آمده بود، گرچه شخص مشهوري نيست، ولي آبروي همه فهرست‌ها به آبروي شخصي‌اش اضافه شد.

 عليرضا دبير، نفر هفتم، ورزشكاري مشهور از اردوگاه اصولگرايان است كه به اتكاي شهرت و آبروي خويش اين مرتبت را كسب كرد، وي در فهرست اصولگرايان هم نبود. نفر هشتم، پروين احمدي‌نژاد شخصيتي گمنام است كه هشتم شدنش مرهون آبرو و شهرت برادرش است. نفر نهم، دهم و يازدهم، معصومه ابتكار، مسجدجامعي و نجفي، نامزدهاي اصلاح‌طلبي هستند كه هر سه از مشاهير اين جريان سياسي‌اند. سه نفر از چهار نفر آخر نيز عمدتا" به اتكاي آبروي اصولگرايان به پيروزي دست يافتند.

 خسرو دانشجو نيز حداكثر رأي رايحه خوش خدمت را با رأي ناشي از حضور در فهرست جبهه پيروان خط امام و رهبري جمع كرد تا نفر چهاردهم شد. اين واقعيات نشان مي‌دهد كه اگر فهرست ها را ارزيابي كنيم، فهرست ائتلاف بزرگ اصولگرايان برنده است، ولي شهرت افراد در پيروزي آنان نقش اصلي و مهمي بازي كرده است. به اين ترتيب اسامي منتخبان تهران تعجبي برنمي‌انگيزد.


3) اگر بنا بر حذف رقيب بود، بايد در مرحله تعيين صلاحيت‌ها سخت‌گيري مي‌شد. در حاليكه رئيس ستاد اصلاح‌طلبان رسماً و صريحاً از برخورد خوب نظار مجلس كه همه از فراكسيون اصولگرايان بودند، تشكر كرد.
4) اگر بنا بر اعمال نظر در شمارش آرا بود، بايد خواهر رئيس جمهور نفر هشتم نمي‌شد. عجيب نبود اگر مانند خانم فائزه هاشمي يا آقاي محمدرضا خاتمي، خانم پروين احمدي‌نژاد هم نفر اول يا دوم مي‌شد. ولي به عقيده اينجانب رشد درك سياسي مردم او را در مكان هشتم نشاند.

اگر سوء‌نظري در شمارش در كار بود نبايد رايحه خوش خدمت با آن همه اطمينان به دو نفر از پانزده نفر شورا اكتفا كند. رايحه خوش خدمت در بيانيه خويش پس از شبهه‌افكني دوم خردادي‌ها به وزارت كشور توصيه كرد هرجور كه معترضان مي‌گويند، بشمار، يعني به پيروزي خويش مطمئن بود، ولي پس از اتمام كار، متواضعانه رأي مردم‌ را رسماً پذيرفت.


5) جاروجنجال درباره تأخير در شمارش و اعلام آراء‌ نيز بي‌اساس است. در انتخابات شوراهاي دوم تهران در سال 1381، جمعاً 560 هزار رأي به صندوق‌ها ريخته شد و حدود 900 نفر نامزد بودند و اعلان نتايج قطعي 3 روز طول كشيد. در حاليكه در اين انتخابات به دليل همزماني با خبرگان و مياندوره‌اي مجلس بيش از 6 ميليون رأي بايد شمرده مي‌شد. تنها براي انتخابات شوراهاي تهران نزديك به دو ميليون رأي (252/913/1 رأي) با وجود بيش از 1500 نامزد بايد قرائت مي‌شد. هيأت اجرايي سر صندوق‌ها هم يك گروه بيشتر نبود. علاوه بر اين، هيأت نظارت مجلس براي اطمينان بيشتر، مذاكرات طولاني با وزارت كشور داشت تا نسبت به شمارش با كمك رايانه مطمئن شود. همين امر 36 ساعت وقت اوليه را به خود اختصاص داد. در عين حال پايان اعلان نتايج قطعي 5 روز بيشتر طول نكشيد. اين تعجبي دارد؟


6. اين انتخابات يكي از سالم‌ترين و به طور نسبي اخلاقي‌ترين انتخابات‌هاي دوره‌هاي اخير بود. بايد سپاسگزار رهبري،‌ملت، دولت آقاي احمدي‌نژاد، مجلس هفتم، شوراي نگهبان، مراجع و روحانيت، روشنفكران و فرهيختگان، صدا و سيما، رسانه‌هاي مكتوب و شبكه‌ها، جريان‌ها و احزاب سياسي و نيروهاي انتظامي بود. همه، تفضل الهي و مرهون هدايت‌هاي معنوي حضرت مهدي عجل‌ا... تعالي فرجه‌الشريف است.
به كام همه ملت و خادمانش شيرين باد.(alef)



    ©2013 APG.ir