کشش های حروف، سکوت واژگان
نگاهی به دفتر ترانهی «قصهی عاشقیمون یادت نره» سرودهی «ترانه اموری»، ترانهسرای جوان نوشهری
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی وهنری، دکتر پروانه دلاور: دفتر ترانهی «قصهی عاشقیمون یادت نره» سرودهی «ترانه اموری» -ترانهسرای جوان نوشهری- توسط نشر «ویشار» منتشر شد؛ مجموعهای با طرح جلدی خوش آب و رنگ و رمانتیک و صفحهبندی نسبتاً قابل قبول.
بزرگی گفته :«ارزش یک احساس به شدت آن نیست، بلکه به مدت آن است» و این کاملترین توصیف در یکدستی فضای این ترانههاست. «ترانه اموری»، در همه ی شعرهایش، عاشق است. با همهی واژگانش عاشق است. در همهی نفسهایش عاشق است.
در این مجموعه، ترانههای شاعر جوانی را میخوانیم که تجربه ای از فضای انجمن های شعر و ترانه ندارد و آموزش رسمی هم ندیده و آن چه از اصول سنتی وزن و قافیه مراعات کرده، همه برآمده از ذوق هنری و حس خلاقانه و هوش و گوش موسیقایی اوست. با توجه به این که زبان این ترانهها کاملاً محاورهای است، مخاطب در بسیاری موارد برای حفظ موسیقی یکدست آن نیاز به کشش حروف یا سکوت بین واژگان دارد.
مضمون این ترانهها یا اثبات عشق و ادعای عاشق است یا وصف معشوق و غم هجران و در موارد اندکی هم به گلایه از روزگار و رسم عاشقکشی و سرزنش مردم و کمرنگ شدن مهر و عشق میپردازد.
در این دفتر، شعر تصویری مشاهده نمیشود. همهی 30 ترانهای که در«قصهی عاشقیمون یادت نره» منتشر شده «حرفی» هستند و کلاً تصویرسازی در سطرهای اندکی از این مجموعه قابل مشاهدهاست.
این ترانهها، دلنوشتههای صادقانهی عاشقی پاکباز است که با وجود اینکه از «طعنه»ی دیگران، «زمین افتادن» و از «غربت این شبای سرد» میسراید، اما همواره امیدوار است و به «جزتو» نمیاندیشد و حتی حاضر است چون« گلهای رازقی» زیر پای معشوق، پرپر شود. عاشقی پاکباز که به معشوق می گوید:
« من تو دنیا هرچی باشم/ پیش تو قربونی ام/ مثل یه پرنده ام/ تو نگات زندونیام»
نکتهی جالب درمورد این معشوق این است که جفاپیشه و بیفا نیست و شاعر از مهربانی او هم میسراید: «اونی که از غصهی من/ دلش به غصه میشینه/ اون که با یه نگاه به من/ غم و تو چشمام میبینه»
وقتی این عاشقانههای صادقانه را میخوانیم به خاطر میآوریم که« یک قصه نیست غم عشق و این عجب / کز هر زبان که میشنوم نامکرر است»
ضمن تقدیم تبریک و آرزوی توفیق برای این ترانهسرای جوان و توصیه به او برای خواندن و آموختن بیشتر، حرف پایانی را از او میخوانیم:
«گل من! درد دلام تموم نشد
اما دیگه دفترم جا نداره
دستام از بس واسهی چشات نوشت
خستهتر شده دیگه نا نداره»
- سه شنبه 24 آذر 1394-8:24
این ترانه نوشهریه یاتهرونی؟ این شعری که نقل هاکردنی لهجه تهرونی داینه.