تعداد بازدید: 4382

توصیه به دیگران 0

دوشنبه 5 بهمن 1394-12:17

چرایی تقابل ایران و عربستان

تقابل امنیتی، تقابل ایدئولوژیک و دینی و تقابل سیاسی از ویژگی های رقابت سیاسی دو کشور ایران و عربستان است.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، حبیب ساسانی، اهل تنکابن، کارشناس ارشد علوم سیاسی و مدرس دانشگاه: ایران و عربستان دو کشور تاثیر گذار در منطقه وجهان اسلام هستند. هر یک از این دو کشور ازمختصات جغرافیایی و ژئو پلیتیکی خاص خود برای  نفوذ برخوردارند. تلاش ایران و عربستان برای گسترش حوزه نفوذ و تثبیت آن در منطقه سبب شکل گیری نوعی رقابت شده است. این رقابت سبب شده که رویکرد دو کشور از حالت  تعاملی و رقابتی به تقابلی تبدیل شود.

به نظر می رسد مهترین دلیل تقابل دو کشور تقابل امنیتی باشد. سیطره بر امنیت منطقه و در اختیار گرفتن گرانیگاه های امنیتی برای اعمال قدرت و نفوذ از اهداف استراتژیک ایران و عربستان است.
ایران به علت برخورداری از ویژگی های ژئو استراتریکی خاص جغرافیایی، جمعیتی و سیاسی در منطقه  از موقعیت تاثیر گذاری بالایی در تحولات منطقه ای و هدایت و جهت دهی آنها برخوردار است.

عربستان نیز حرمین شریفین در آن قرار داد و مهد ظهور اسلام بوده و با درآمدهای بالای نفتی و  اتخاذ سیاستهای حمایتی از برخی از کشورهای عربی و غیرعربی، جایگاه مهمی در جهان اسلام برای خود به دست آورده است.

 تاثیر گذاری دو کشور هم براساس برخورداری از همین موقعیت های ذاتی است. بنابر این دو کشور برای تسلط بر منطقه با هم رقابت پنهانی و آشکار دارند که به تقابل میان آنها منجر شده است. تحولات کشورهای در گیر در بحران در منطقه نمونه بارزی از این تقابل است.

بعد دوم تقابل دو کشور تقابل ایدئولوژیک و دینی است. یکی از نگرانی های عربستان حمایت ایران از شیعیان منطقه و تشکیل هلال شیعی متشکل از روی کار آمدن نیروهای حامی ایران در

برخی از کشورهای عربی منطقه است. در این راستا، عربستان حتی نگران نفوذ و تاثیرگذاری ایران بر شیعیان عربستان و یا مصر و تحریک آنها  به مقابله با نظام های سیاسی مسقر است.
 در مقابل نیز ایران نگران نفوذ تفکر وهابیت (خاستگاه آن عربستان است) به درون کشورهای عربی و غیر عربی منطقه و حتی  داخل ایران است.

ایران به علت اینکه جریان فکری وهابیت را غیر اسلامی و انحرافی می داند نسبت به نفوذ آن در جهان اسلام نگران بوده و تلاش می کند تا از گسترش این تفکر در میان کشورهای اسلامی جلوگیری کند. از این رو می توان ادعا کرد که حمایت از جریان های فکری مقابل جریان وهابیت در منطقه و جهان اسلام مدنظر ایران است.

عربستان نیز به این امر واقف بوده و در نقطه مقابل با ابزارهای مالی که در اختیار دارد درصدد بسط و گسترش جریان فکری وهابیت در جهان اسلام و کشورهای وابسته به لحاظ اقتصادی است.
بعد سوم تقابل سیاسی و جهت گیر های دو کشوردر تعاملات منطقه ای و بین المللی است. بارزترین آن مساله اسراییل و چگونگی مواجهه با این رژیم است.

 بدون شک به علت نفوذ عربستان در میان کشورهای عربی، اتخاذ هرنوع جهت گیری سیاسی از سوی عربستان تاثیرگذار بر دیگر کشورهای عربی است. عربستان نیز تاکنون با اسراییل بر سر موجودیت مشروع و یا نامشروع بودن آن بحثی ندارد و حتی روابط تجاری پنهانی نیز میان آنها برقرار است. این همکاری از بعد اقتصادی فراتر رفته و در سالهای اخیر بعد امنیتی و نظامی به خود گرفته است.

در مقابل، ایران چالش اصلی منطقه را وجود نظامی به نام اسراییل می داند. ایران اعتقاد دارد که موجودیت اسراییل در منطقه نامشروع است و انتظار دارد که کشورهای عربی و غیر عربی تاثیرگذار مانند عربستان، ترکیه و مصر نیز اسراییل را نامشروع دانسته و از گروه های مقاومت منطقه حمایت کنند. در حالی که هر سه کشور در این زمینه مناقشه نداشته و روابط گوناگون نیز با اسراییل دارند.

 درباره آمریکا نیز میان ایران و عربستان چالش اساسی وجود دارد. ایران تمایلی به حضور آمریکا در منطقه نداشته و حتی حضور آمریکا را در کشورهایی مانند عراق نوعی اشغالگری می داند و مخالف حضور نظامی آمریکا در برخی از کشورهای عربی است. اما عربستان نسبت به حضور آمریکا حساس نبوده و حتی تعامل با آمریکا را رمینه ساز نفوذ و تاثیر گذاری بیشتر بر کشورهای منطقه می داند .


  • کم سواد روستاییپاسخ به این دیدگاه
    جمعه 9 بهمن 1394-1:49

    با سلام و درود به آقای حبیب ساسانی، اهل تنکابن، کارشناس ارشد علوم سیاسی و مدرس دانشگاه. همگی نیک می دانیم که عربستان بدون آمریکا و اسرائیل=صفر است! بنابراین چه اصرارای به دوستی عمیق با این کشوری که سر مخالفان و آفتابه دزدان را در عصر مدرن٬ مانند زمان برباریت با شمشیر می زند و به جز آفتابه چیزی دیگر برای صادرات ندارد! و اگر به تاریخ طبرستان و مازندران عزیزمان٬ نیم نگاهی بیاندازیم٬ خواهیم دید٬ که این عربها چه حمله های وحشتناکی به مازندران کردند و چه قتل عامهای دهشتناکی بر سر پدران ومادران و نیاکان و فرزندان این آب و خاک انجام دادند! و سپس زنان زیبای ما را به بردگی یا در بازار برده گان به فروش می رساندند!!! (ما را هنوز عجم می خوانند)! و همه چیز ما را به غارت می بردند و الان هم میلیاردها دلار ( حتی در زمان تحریم) از طریق زائرین به حج٬ وارد شکم آل سعود و فرزندان دزد و قاتل او می کنیم که در قمار خانه ها و بارهای غربی و امریکا٬ با خانمهای غربی٬ شراب خواری کنند و سپس به ریش پدر و مادر من روستایی ساده بخندند!!! من بارها از خود پرسیدم! گه اگر پدر و مادر روستایی بنده که ازصبح سحر تا پاسی از شب جان می کندند٬ نه (برای چلوکباب)٬ بلکه برای لقمه نانی٬ و نماز و روزه و عبادت و مسجدشان هرگز فراموش نمی شد و در سرطان و رماتیسم مردند٬ اگر به حج نرفتند! باید به جهنم بروند؟!!! بنابراین تکلیف میلیونها٬ نیاکان ما قبل از آمدن دین مبین اسلام چه می شود؟!!! پیش از اسلام که حج واجبی وجود نداشت!!! آیا همگی به جهنم خواهند رفت؟! نتیجه می گیریم با (دوستی عمیق) با عربستان هیچ چیزی عاید مردمان نمی شود٬ بلکه همه چیز را می بازیم! آفتابه های ایرانی هم مرغوبیت و کیفیتش بهتراست و هم ارزانتر! بهتر است به سراغ ایرباسها برویم که عزیزان ما را به سلامت به مقصد برساند و یا خودروهایی٬ با استاندارد بالا تحویل مردم دهیم تا محیطی سالم داشته باشیم برای فرزندانمان! که از ازدیاد سرطان جلوگیری کند! یا با طبیبان و دکترانشان مبادله علمی و دانشگاهی داشته باشیم! و یا از (جسد کافران)! برای کالبدشکافی استفاده کنیم! آیا خداوند متعال عصبانی خواهد شد٬این پولها به عنوان خمس و ذکات! خرج بیماران و بیمارستان و بیمه و دبستان و بیکاران و تهیدستان و کودکان یتیم و خیابانی و ... شود؟!!! عقل کوچک این دهاتی حقیر را رها کنید! شما عزیزان روشنفکر و روشنگر دانشگاهی قضاوت کنید! کدام بهتراست؟ پیروز باشید.


    ©2013 APG.ir