داستان های 7 اسفند
در 5 یادداشت پراکنده انتخاباتی می خوانیم: یوسف نژاد در بعضی موضع گیری های علنی اش، اعتدال را رعایت نکرد/ عبوری و برخی اهالی شورا باید بدانند کار مدیریت شهری ستاد تبلیغاتی زدن و هورا کشیدن برای نامزدهای انتخاباتی نیست، این ها بهتر است سیاست ورزی عملی بیاموزند و مشق پلیتیک کنند/ غیرقابل پیش بینی بودن انتخابات هفتم اسفند و رونمایی از اسماعیلی و نجفی در وقت اضافه، بازی انتخابات را در بابل و نور از «کلش آو کلنز» هم جذاب تر کرده بود/ به لطف رد صلاحیت های شورای نگهبان، طیف اصلاح طلب، چندقلو زایمان کرد و اینک در میان فرزندان رنگارنگ او، اصولگراهای سنتی هم مشاهده می شوند، افرادی چون یوسفیان ملا، احمدی لاشکی و شریعت نژاد/ با خروج ژنرال هایی مانند نجف نژاد، شجاعی و مقیمی و نیز حسینی و خروج احتمالی و 50-50 علیپور و نیازآذری از مجلس، آینده شغلی آن ها چه خواهد شد؟
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، سردبیر: هر چند در برخی حوزه ها انتخابات مجلس دهم در دور دوم تجدید شده است، با نگاهی به منتخبان و راه یافته های 7 اسفندماه، می توان گفت زمام امور پارلمان به مدت 4 سال در دست حامیان دولت و معتدل ها افتاده است.
7 روز پس از پایان انتخابات(و به تعبیری همه پرسی هفتم اسفندماه) فرصت خوبی است تا نظری بیفکنیم به این انتخابات در حوزه های مختلف مازندران و پنج داستان درس آموز را مرور کنیم.
*1- داستان ساری
از ساری شروع می کنیم، جایی که شهردار ساری و جمعی از اعضای شورا، آبروی شان را گذاشتند و خرج کردند و کمر همت بستند تا محمد دامادی به مجلس نرود، اما او رفت.
مهدی عبوری و تعدادی از شوراییان جوان و کم تجربه در امور سیاسی، بر این تصور بودند که هماره پرنده اقبال روی شانه های آن ها خواهد نشست و بخت پیروز در همه امور بهره اردوگاه اینان خواهد شد. این تفکر، قائل به شکست و حتی سیاست دو گام به پیش و یک گام به پس نیست و تنها برد می خواهد و برد، به هر قیمتی.
فعالیت های عمرانی دو سال اخیر شهردار مرکز استان، در کنار پروپاگاندایی که زحمتش را معاونت فرهنگی می کشد، محبوبیت نسبی برای عبوری و تیم اش به ارمغان آورده است و همین محبوبیت البته شکننده، این گروه را دچار تبختر کاذب و غرگی همراه با توهم «همیشه ما برنده ایم» کرده است.
مدیریت شهری که از عنوانش مشخص است باید در چه حیطه ای فعالیت داشته باشد، به جای دعوت عامه و کافه مردم به شرکت در انتخابات و اعلام بی طرفی، دو نامزد انتخاباتی را از دو طیف مختلف پیش انداخت و خود پشت سرشان قرار گرفته، ساروی ها را تهییج کردند که: «ببین عبوری چی میگه!»
رسانه های مستقل که وارد عرصه شدند و روشنگری های فضای مجازی، سبب شد مسئولان اجرایی انتخابات، به ویژه فرماندار ساری حساس شوند و مطابق وظیفه، در شب آخر تبلیغات انتخاباتی، جلوی سخنرانی و میتینگ شهردار جوان را بگیرند.
این جا بود که بر اساس همان ایده ی غرگی و تبختر و تحمل باخت و مانع را نداشتن، عبوری ناگاه استعفایی صوری داد تا با فشار، از این اهرم برای حمایت از دو نامزد مورد نظر خود بهره گیری کند.
این استعفا و تاکتیک و شوی تبلیغاتی نیز کارساز نشد و رقیب وارد بهارستان شد. حالا «شهردار»ی مانده که اعتبار خود را خرج سیاست ورزی ناشیانه ای کرده که هر دوسرش باخت است، چه؛ بر اساس همه نظرسنجی ها اصغر یوسف نژاد بدون کمک عبوری نیز به مجلس می رفت و با دوپینگ شهردار و شورا، تنها درصدی رای بیشتر در سبد او ریخته شد و شیخ ابراهیمی هم با وجود حمایت مدیریت شهری به در بسته خورد. هدف، نرفتن محمد دامادی بود که این رویا محقق نشد و دوره نمایندگی او 4 سال دیگر تمدید شد.
اسپانسرینگ مدیریت شهری از دو نامزد خود به خصوص یوسف نژاد و از آن سوی دلبری های منتخب اول ساری از شهردار، باعث واگرایی و باز شدن زاویه ی بین یوسف نژاد و هم لیستی اش -محمد دامادی- شد.
یوسف نژاد با آن همه تجربه اش، حالا فراتر از لیست اصلاح طلبان، نغمه پردازی در بوستان شهرداری برایش مهم تر شده است. غیر از اظهارات بی پرده خویش، او بارها با سکوت به افراطی های وصل به مجموعه مدیریت شهری، مجوز داد تا علیه دامادی موضع بگیرند.
نقطه اوج این بی اخلاقی ها هم روز حضور صادق زیباکلام بروز یافت و فریادهای اعتراضی فردی منسوب به شهردار ساری که: چرا دامادی اصولگرا در لیست اصلاح طلب ها قرار داده شد؟! البته این ظاهر قضیه است و باطن همان کشمکش و اختلاف قدیمی شهرداران سابق و کنونی و طرفداران شان است که گهگاهی آتش این جدال را پرفروغ تر می کند.
کیست که نداند 16 تشکل مختلف نام یوسف نژاد و دامادی را با رای گیری در لیست جبهه اصلاحات قرار داده اند و داد و بیداد جلوی زیباکلام، غیر از تحسر علاقه مندان و شگفتی مهمان تهرانی، چیز دیگری در بر نداشت.
و کیست که نداند همه اصلاح طلبان شاخص و درجه یک و حتی درجه دو رد صلاحیت شده بودند و اگر دامادیِ بر فرض اصولگرا در لیست اصلاح طلب ها قرار گرفت، مابقی نیز با کمی تلورانس، چیزی در همین مایه ها بودند که البته شکار جبهه اصلاحات شدند، نه این که لزوما" لیست را افراد اصلاح طلب تشکیل داده اند؛ همان طور که افرادی نظیر یوسفیان ملا، احمدی لاشکی، هادی حسینی، قاسم زاده و... و نفراتی چون لاریجانی و جلالی نیز به هیچ وجه اصلاح طلب نیستند، ولی به درستی در لیست اصلاح طلب ها قرار گرفتند.
از طرفی مگر اصلاح طلبی و اعتدال منوط به پر کردن فرم عضویت فلان حزب و جریان سیاسی است؟ چه بسیار اصلاح طلب هایی که به خاطر موضع گیری ها و منش و خط مشی شان در اردوگاه اصولگراها قرار می گیرند و برعکس چه بسیار اصولگراهایی که از برخی اصلاح طلبان هم شجاع تر و دوست داشتنی ترند!
اصلاح طلبی و اصولگرایی نوعی اندیشه ورزی و نمادی از تفکر با پای بست سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که در موضع گیری ها، نوشته ها و بیان نظرات افراد جلوه گر می شود، نه چیز دیگر.
علی مطهری نمونه مناسبی برای مثال است. او اکنون اصلاح طلب است یا اصولگرا و نظراتش به کدام طیف سیاسی نزدیک تر است؟ به همین رویه دامادی با موضع گیری ها و اظهاراتی که در دو سال گذشته داشته است، اکنون به اردوگاه اصلاح طلب ها نزدیک تر است.
اگر بر ادعای ضداصلاحات بودن دامادی مصر باشیم، پس چگونه می توان این ابهامات را پاسخ داد که مگر یوسف نژاد برای اصلاح طلبی چه قدر هزینه داده است؟ او که در دستگاه احمدی نژاد هم مشاور و معاون بود!
مخلص کلام این که 1- یوسف نژاد در برخی موضع گیری های علنی اش اعتدال را رعایت نکرد و سمپاتی شگفت انگیز او به سیستم شهرداری، طیف حامی دولت و اصلاح طلب ها را انگشت به دهان گذاشت و مایوس کرد. حال که به مجلس راه یافته امیدمندیم اندکی هم برای تفکراصلاح طلبی خرج کند.
2- عبوری و برخی اهالی شورا باید بدانند کار مدیریت شهری ستاد تبلیغاتی زدن و هورا کشیدن برای نامزدهای انتخاباتی نیست، این ها بهتر است سیاست ورزی عملی بیاموزند و مشق پلیتیک کنند، تا آن زمان هم بهتر است به همان کار آسفالت و زیرگذر و کمربندی مشغول باشند، پروپاگاندا هم نوش جان شان!
3- دامادی هم بهتر است از سفرکربلا که برگشت، بی اخلاقی های ماه آخر انتخابات را فراموش کند و همگام با یوسف نژاد و مدیریت شهری وبقیه مسئولان، کمر به توسعه مرکز استان ببندد که از هر چیز واجب تر است.
* 2- داستان لیست ها
شاخصه دیگر این دوره از انتخابات رای دادن لیستی مردم بود که در نهایت لیست شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برنده از میدان به در آمد.
اصلاح طلبان استانی که شامل 16 تشکل و حزب سیاسی بودند، زیر یک پرچم با تشکیل جلسات متعدد، فهرست کاملی را در حوزه های مختلف استان تهیه کردند که در اکثر حوزه ها گزینه های آن ها رای آورد.
واقع نگری و عملگرایی دو خصوصیت لیست جبهه اصلاحات بود. بعد از ردصلاحیت های گسترده هم فکران این طیف، رهیافت جبهه اصلاحات شکار نامزدهایی بود که با دولت کنونی قرابت فکری بیشتری داشتند و رای آوری شان نیز مقرون به صحت و واقعیت بود؛ این گونه بود که با رای گیری، لیستی به نسبت معتدل و معقول تهیه شد.
نکته منفی قضیه، تک روی ها و تعصبات کور برخی اصلاح طلبان شهرستانی، علی رغم شعارهای دهن پرکن شان بود؛ چه آن که در تعدادی از حوزه ها، نامزد معرفی شده اصلاح طلبان استانی با شهرستان تفاوت داشت و این افتراق تا پایان انتخابات نیز باقی ماند.
البته در بیشتر حوزه ها منتخب مردم مازندران برای مجلس دهم، از لیست جبهه اصلاحات استان انتخاب شد و هیچ کدام از گزینه های معرفی شده شهرستان رای نیاورد.
برای مثال در حوزه چالوس و نوشهر جبهه اصلاحات استان نام احمدی لاشکی را در لیست گذاشت که رای آورد، لیکن ریاحی گزینه اصلاح طلبان شهرستان رای نیاورد؛ نیز در حوزه آمل یوسفیان ملا گزینه استانی ها بود که انتخاب شد و خضرایی گزینه اصلاح طلبان شهرستان چهارم شد و یا در حوزه شرق مازندران، میری گزینه اصلاح طلبان استان آرای بسیار بیشتری از قلی پور -گزینه اصلاح طلبان شهرستان- به دست آورد.
این تشتت و افتراق و نتایج حاصل از آن باید در جلسات درونی اصلاح طلبان بررسی شود، هر چند پرواضح است که تصمیمات شورای هماهنگی اصلاح طلبان در شهرستان ها بیشتر حب و بغضی و سیاه و سفید دیدن افراد بود و با درایت و خرد فاصله داشت.
از آن سوی، اصولگرایان هم تنها در حوزه شرق مازندران موفق شدند نماینده اختصاصی وارد مجلس دهم کنند و در حوزه بابلسر و فریدونکنار نیز نام نماینده منتخب، در لیست های تشکل های حامی دولت از جمله جبهه تدبیر و توسعه نیز وجود داشت.
* 3- داستان نور و بابل
انتخابات در دو حوزه بابل و نور داستانی غریب داشت و دو اتفاق جالب، انتخابات اخیر را مازندران تحت الشعاع قرار داد.
رویداد نخست مربوط به حوزه نور و محمودآباد است؛ آن جا که در روزهای پایانی انتخابات ما شاهد حضور دقیقه نودی علی اسماعیلی بودیم.
او که به خاطر ردصلاحیت، از فهرست جبهه هماهنگی اصلاحات جامانده بود، ناگزیر مستقل وارد کارزار انتخاباتی شد و تنها در چند روز، کاری کرد کارستان و در شطرنج انتخابات، رقیبان سرسخت خود را مات کرد و به مجلس رفت.
علی نجفی در بابل هم داستانی مشابه داشت. او که گزینه اصلی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مازندران بود، خیلی دیر از حوزه تهران به بابل آمد و 3-4 روزه، چنان جوی ایجاد کرد که مثل فنری که بعد از جمع شدن باز می شود، جهید و وارد بهارستان شد.
غیرقابل پیش بینی بودن انتخابات هفتم اسفند و رونمایی از اسماعیلی و نجفی در وقت اضافه، بازی انتخابات را در بابل و نور از «کلش آو کلنز» هم جذاب تر کرده بود!
* 4- داستان اصولگراها
شکست اصولگراها با وجود نبود و رد صلاحیت چهره های شاخص اصلاح طلبی نشان آن است که این طیف سیاسی برای بقا و ماندگاری، به نوسازی، مارکتینگ سیاسی، تئوری و ورود چهره های جدیدتر نیاز دارد.
بر عکس اصلاح طلبان که دایره نفوذشان را تا یک متری اردوگاه اصولگراها برده اند، رادیکال ها، حلقه اصولگرایی را روز به روز تنگ تر کرده اند و پس از هاشمی و ناطق، اینک حتی امثال لاریجانی نیز به اردوگاه اصلاح طلبی متصل شده اند.
امسال داستان ردصلاحیت ها، خطوط سنتی سیاسی چپ و راست را درهم ریخت و پس از انتخابات و این روزها، اندیشه چپ و راست در تعریف جدیدی ظهور و بروز یافته است.
به لطف رد صلاحیت های شورای نگهبان، طیف اصلاح طلب، چندقلو زایمان کرد و اینک در میان فرزندان رنگارنگ او، اصولگراهای سنتی هم مشاهده می شوند، افرادی چون یوسفیان ملا، احمدی لاشکی و شریعت نژاد که اصولگراهای استان از آن ها عبور کردند و حال اینان فرزند ناخواسته اصلاح طلبان شده اند.
*5- داستان شغل آینده
تا چند ماه دیگر تعدادی از نماینده های کنونی مجلس که 7 اسفندماه رای نیاوردند، بیکار شده، پیش بینی آینده شغلی این افراد سوژه رسانه ها می شود.
با خروج ژنرال هایی مانند نجف نژاد، شجاعی و مقیمی و نیز حسینی و خروج احتمالی و 50-50 علیپور و نیازآذری از مجلس، آینده شغلی آن ها چه خواهد شد؟
بیشترین ابهام متوجه آینده سیاسی سیدرمضان شجاعی -نماینده کنونی مردم ساری- است. اویی که حداقل در صداوسیما دیگر جایگاهی نخواهد داشت.
البته با آغاز سال جدید و تا پایان نیافتن کار پارلمان حاضر، این راه نیافته های مجلس دهم، حتما" به رایزنی خواهند پرداخت و پرونده شغلی خود را در یکی از وزارتخانه ها تثبیت خواهند کرد یا به پست سازمانی سابق خود برخواهند گشت.
فقط می ماند این موضوع که اینان چگونه ابهت و شکوه یک تا چند دوره نمایندگی مجلس را با شغلی متوسط در وزارتخانه یا جایی دیگر معاوضه خواهند کرد؟
- سه شنبه 18 اسفند 1394-1:50
مطلب درخوری بود. مرحبا
- دوشنبه 17 اسفند 1394-9:53
باعرض سلام
اينها كه درجلسات خصوصي شان مينشيند ويكي از هم ستاديانشان را كه ازپرسنل شهرداري هم هست برايش قباي گشادشهردارميپوشانند!
هيچ وقت به فكر اتحادنيستندونخواهندبود - دوشنبه 17 اسفند 1394-9:11
انقدر عبوری عبوری میکنین انگار رییس جمهور مملکته بابا ولکنین مردم گرفتارن فکر ملت باشین یه اقایی که معنی شهرداری رو بلد نیست رو اقایون شورا اوردن جلوشون گذاشتن دارن ازش استفاده ابزاری میکنن اقای عبوری جنابعالی شهردارین پس کارت شهرسازی هست نه اینکه به مردم دستور بدین به چه کسی رای بدهن که خلاف قانون هست واقایون مسئول میبایستی پیگیر این مسئله میشدن که نشدن اگر قراره جنابعالی به مردم دستور بدین به کی رای بدن پس نیاز به رای گیری نبود که خودتون انتخاب میکردین میفرستادین مجلس
- دوشنبه 17 اسفند 1394-7:41
اتفاقا يوسف نزاد ميداند كه عبوري غنيمتي براي استان است شنيدم ديروز يوسف نزادومعاون وزيراقتصادي در دفتركارشهردارعبوري بودند امروز هم عبوري درتهران هست اين چنين هست كه نماينده براي شهركارميكند نه نماينده اي كه درچهرسال نمايندگي اش درشهركاري نكرده قدم به شهرداري نذاشت باعبوري مشكل داشت باساري ومردم ساري چرا!!؟؟ شهرداري ساري مال سارويها ومازني هاست حتي درپروزه هايي مانند ابن شهرآشوب وپادگان وباغ غفاري شيطنتهايي كردن كه به موقع به اطلاع مردم فهيم ساري خواهيم رساند
- يکشنبه 16 اسفند 1394-0:26
مردم ساري ديگه فهميدن كي داره كار ميكنه كي داره حرف ميزنه و... با ١٢٠ هزار راي كه به يوسف نژاد دادن خيلي چيزهارو به بعضي ها فهمندن..مازند نومه بسه.. بيشتر از اين خودتو خراب نكن.. به اشتباهي كه كردي ادامه نده.. مردم كار و تغيير و ميبينن نه حرف م... تمومش كن.
- يکشنبه 16 اسفند 1394-8:7
اولا 116 تا رای بود نه 120 تا. الکی تقلب نکن و نکش بالا. دوم این که برو تو شهر ببین تمام حتا نانواها و بقال ها هم می گن این چه کاری بود عبوری کرد؟ چرا خودش رو خراب کرد؟ حالا طبقه متوسط به بالا بماند که عبوری از چشم شون افتاد. عبوری در سرازیری افتاد و حنایش دیگر رای ندارد. یوسف نژاد که خودش رفتنی بود و بدون عبوری هم رای اول رو داشت، ابراهیمی هم که رای نیاورد. معلوم نیست حضور عبوری برای چه کاری بود؟ کار سیاسی کردنش چه فایده ای داشت؟ این رو یه بچه هم می تونه حداس بزنه که تیم عبوری شکست خورد. محبوبیت اش رو هم از دست داد.
- شنبه 15 اسفند 1394-21:47
عبوری ديگه شورشو دراورد
- شنبه 15 اسفند 1394-16:31
یوسف نژاد دوره قبل یک هفته مانده به انتخابات مسابقه را واگذار کرد. او در دوره قبل هم رای خوبی داشت. این دوره هم که بر اسا نظرسنجی های 4 گانه مراکز مختلف قبل از ورود عبوری و شورا، یوسف نژاد اول بود. در واقع عبوری چون می دانست یوسف نژاد رای اول را داره ریسک نکرد پشت یک نفر دیگه. گفت این که اوله من میرم میگم پشت تو هستم 4 تا رای بیشتر هم میگیره. وگرنه یوسف نژاد اگه اصلاح طلبه چه ربطی به عبوری اصولگرا داره که رفته تو بههشر و قائمشهر واسه نامزدهای دیگه سخنرانی کرده؟ البته اون نامزدها هم رای نیاوردند. در واقع شکست عبوری امسال چند شکست بود. نه گزینه هاش تو ساری رای داشتند و نه در شهرهای اطراف که رفت سخنرانی کرد اونا رای اوردند. مثل علیپور و ادیانی و مقیمی و.... امیدواریم سیاسی بازی را کنار بگذارد عبوری و
- شنبه 15 اسفند 1394-16:12
شکوه عبوری؟ چه شکوهی؟ شکوهش فقط تبلیغاته. توش هیچی در نمی اد. باخت عبوری در انتخابات سراغاز باختهای دیگه شه. عبوری در سراشیبی افتاد. بیچاره شهردار بعدی که باید بدهی های این اقا رو صاف کنه. فقط بدهی گذاشته مثل احمدی نژاد. بعد از اینکه رفت ملت می فهمند چه کلاهی سرشون گذاشته شد
- شنبه 15 اسفند 1394-16:25
اونجایی که میسوزه رو بزار تو اب 116000رای برای کسی که دور قبل رای نیاورد معنی داره سعی کنید بفهمید
- شنبه 15 اسفند 1394-17:39
دامادی دوره قبل بیش از 90 هزار رای داشت و یوسف نژاد را شکست داد. این دوره یوسف نژاد جبران کرد. اینها ربطی به عبوری ندارد. یوسف نژاد رای پایه دارد. 9 ماه است مشغول کار است. اسپانسرهای خوبی دارد. عبوری اگه بلد بود کاری می کرد دامادی نره. برای عبوری مهم این بود دامادی نره نه این که یوسف نژاد بره. یوسف نژاد بدون عبوری نزدیک به 90 هزارتا رای داشت. باز هم اول بود. مهم نرفتن دامادی بود که این پروژه شکست خورد. شما اب رو بریز همون جا برادر.
- شنبه 15 اسفند 1394-14:1
خوشم میاد بدجوری داری میسوزین شماها چشم دیدن ابهت و شکوه شهردار ساری رو ندارین و محبوبتش چشم و چالتونو داره کور میکنه خیلی تلاش کن بازم یه مطلبی مقاله ای چیزی بنویس بلکه سوزشتون کم بشه متاسفم واستون فقط همینو میتونم بگم !!!
- شنبه 15 اسفند 1394-17:19
برو کشکتو بساب!!! البته به قول نقی دوووووووغتو بنوووووووش
- يکشنبه 16 اسفند 1394-1:16
وقتی شعور حرف زدن نداری بهتره ساکت باشی همون نقی رو از روی امثال تو ساختن !!!!
- شنبه 15 اسفند 1394-13:39
آقای نویسنده شما تکلیف خودت را یا نوشته ات روشن کن .اولا مگر میشه که کسی یهویی فقط برای انتخابات بگه من اصلاح طلبم بدون هیچ رزومه ای دوما اصلاح طلبان اومدند افراد اصولگرایان را که رای آوردن آنها در انتخابات زیاد بود را بعنوان اصلاح طلب معرفی کردن که اصلا درست نبود و این نباید جزوه افتخارات اصلاح طلبان باشد.سوما بدترین انتخابات و مهندس شده در این دوره بود0750
- شنبه 15 اسفند 1394-16:27
اقای اکبر برو بالا مطلب رو دوباره بخون. اصلاح طلبی به رزومه و فرم نیست به عملکرده. دامادی از یوسف نژاد اصلاح طلب تره. یوسف نزاد کجا حرف از اصلاح طلبی زد؟ ایشان از سال 88 تا 92 کجا بودند؟ چه موضع گیری کردند؟ چقدر در برآمدن دولت روحانی کمک کردند؟ کجا مصاحبه اصلاح طلبانه دادند؟ اگه اصلاح طلبی اینه پس همه اصلاح طلبند! این دوره هم که یوسف نژاد گفت تو لیست نباشم برام مهم نیست برام لیست عبوری مهم تره!! این گاف رو با اصلاح طلبی چه جوری میشه پر کرد؟ دامادی 100 برابر اصلاح طلب تر از یوسف نژاده چون با نطق هایش در مجلس ثابت کرد.
- شنبه 15 اسفند 1394-12:51
اقای عبوری فکر مردم شهر هستین یا خالی کردن عقده روی نماینده جوان .اقای عبوری دیگه بسه فکر شهر و شهرسازی باش شما شهردارین یا لیدر فلان نماینده.چرا سپربلای بعضی از اقایون شدین هنوز خیلی وقت دارین تجربه کسب کنین
- شنبه 15 اسفند 1394-10:13
همه مطالب و تحلیل های مازند نومه ، عالی است، به ویژه این تحلیل؛ آقای صادقی مطالب سایت شما، همیشه خواندنی و متفاوت با همه سایت های استان، است
مرسی از تلاش و صداقتی که دارید. - شنبه 15 اسفند 1394-9:18
درود دوست عزیز زیاد نگران شغل آقایان نباش چون آقای نوبخت دعوتنامه فرستادند ودر طول این چند سال افرادای این چنین در مصادر مختلف جابجا شدند هرچند که قریب 90 درصدشان قابلیت آن شغل را نداشتند ؟؟!! چون این اصل مسلم است که رییس هر چه مطیع تر قابل تر ؟!و در این وسط سر ملت بی کلاه می ماند ولی صبر حوصله مردم هم اندازه دارد اگر فکری به حال مدیران طالار نشین یدک یسار دار همیشه جلسه دار نشود وای ..........
- شنبه 15 اسفند 1394-8:2
در این انتخابات حق به حق دار رسید. از ماه ها قبل شهردرای چی ها در این فکر بودند که دو گزینه را به مجلس بفرستند که گزینه اصلی شان شجاعی بود. انها می خواستند حتی اگر شده زارعی به مجلس برود و دامادی نرود. خب با حمایت های رسانه های مستقل مثل مازندنومه این طرح شکست خورد. یوسف نژاد که رای پایه خوبی داشت و بدون عبوری هم به مجلس رفت، پس منتی بر سر او نیست. اماابراهیمی که گزینه دوم بود نتوانست وارد مجلس شود.تخریب همیشه جواب نمی دهد. داد زدن و فریاد زدن همیشه جواب نمی دهد. عقل یار خوش است. راستی از استعفا چه خبر؟ در شورا طرح شد یا بازی بود؟
- شنبه 15 اسفند 1394-7:36
جالب بود. بخصوص تحلیل تان از شهر ساری. بقیه مطالب هرچند پراکنده بود، اما انگار یک مطلب بود. استفاده کردیم
- شنبه 15 اسفند 1394-7:30
به قول معروف هر دوري يه طوريه
دوران قبل عبوري زنرال حجازي!(الان هم بخاطرسياسي بازيش درقائمشهر داره استيضاح ميشه)تمام امكانات شهرداري را براي دامادي بسيج كرد
اما گزينه اول عبوري شجاعي ونقيبي بود كه اگرتاييدميشدند نتيجه اين نبود وعبوري وقت چنداني نداشت درحد دوسه روزتبليغ كرد حالا گزنيه بعذيش يوسف نزاد راي اول را آورد- شنبه 15 اسفند 1394-9:48
مشکل اینجاست که شهردار ساری با بالا آوردن بدهی های چند صد میلیادر تومانی قصد داشت چند پروژه بزرگ عمرانی مثل بوستان ولایت و زیرگذر میدان فرح آباد و موزائیک کاری و جدول بندی ها و ... را تا 22 بهمن افتتاح نماید. اما 22 بهمن مد نظر شهردار روز پیروزی انقلاب نبود بلکه روزی به نام "دو هفته قبل از انتخابات" بود که بار دیگر موجی به راه بیاندازد و کاندیدای محبوبش شجاعی را روی موج سوار کند.
شهردار ساری که همچنان آرزوی استانداری مازندران را در سر می پروراند به این هم بسنده نکرده و در چند شهر دیگر هم از کاندیداهای دیگر اعلام حمایت و پشتیبانی مالی کرده بود تا بلکه آرای خود را برای نشستن بر کرسی اتاق طبقه چهارم استانداری بیشتر کند. آنقدر که حتی رئیس ...فعلی ... هم این امر بر او مشتبه شده بود و اخبار مهم داخل استانداری را پیش از استاندار به اطلاع شهردار می رساند
اما شجاعی تایید نشد و برای اینکه لیدرهای اصول گرایش به اردوی زارعی نروند تا شب آخر آنها را در اب نمک نگه داشتند و با اخبار کذب دکتر تایید شد. دکتر از مشهد دارد می آید . دکتر فردا با تائید از تهران می آید. منتظر بمب خبر ی باشید و ... لیدرهایشان را سوزاندند تا به سمت رقیب نروند.
شجاعی تائید نشد. بوستان ولایت هم افتتاح نشد. موزائیک پیاده روهایی را که با سرعت اجرا کرده بودند کمتر از دو ماه زوارشان در رفت و همه را دوباره دارند می کنند. زیرگذر فرح آباد با اشکال فنی متعدد از جمله برخورد به خط گرم فاضلاب برخورد کرد و سالن آمفی تاتر بوستان ولایت بدون محل عبور تماشگر از آب در آمد و از همه اینها ماکت دروازه قران شیراز ماند در دور میدانشهرداری تا دو اثر باستانی سردر بانک ملی و شهرداری سابق تحت ااشاع آنها قرار گیرد. بناهای تاریخی ای که سالها پیش مردم ساری برای باقی ماندن آنها تلاشهای قابل ستایشی انجام داده بودند اکنون در سایه ورودی شهر شیراز قرار می گیرد و مردم ساری مفهوم "چرا ساری اصفهان نشد و چرا ساری شیراز نشد" شهردار جوان را هم می بینند که اکنون ساری دارد شیراز می شود.... - شنبه 15 اسفند 1394-7:41
بحث این نیست که گزینه اول عبوری کی بود و دوم کی شد؟ بحث این است که ایا وظیفه شهردار ستاد زدن و کار انتخاباتی و گزینه معرفی کردن است؟ کجای آیین نامه شهرداری ها و مققرات مربوط نوشته در انتخابات شهردار برود مثل احزاب سیاسی کاندیدا معرفی کند؟ حجازی حداقل مرخصی گرفت و در اتاق فکر کار تبلیغاتی کرد بدون استفاده از عنوان شهردرای اش. این اشکال ندارد. اما استفاده از عناوین دولتی برای تبلیغات خلاف قانون است. امیدواریم شهرداری من بعد این کارها را تکرار نکند چون سیاست برد و باخت دارد و اگر شهردار ببازد مشکلات بعدی در امور شهر ایجاد می شود. مثلا تصور کنید الان دامادی که برنده شد عکس العمل نشان دهد و در کار شهرداری اخلال کند، خوب است؟ سیاست چیز خوبی برای شهردار جماعت نیست. این یک تجربه برای عبوری و اطرافیانش
- شنبه 15 اسفند 1394-14:33
مشروط بر آن که نماینده هم برای بدست گرفتن شهرداری و شورای شهر و استفاده از توان آن ها به نفع خود، کیسه ندوخته باشد. اصولا حافظه تاریخی ما وضع خوبی ندارد!
- شنبه 15 اسفند 1394-7:52
دامادی که از قبل اخلال ایجاد میکرد و کاهش رای او در شهر ساری هم به همین دلیل بود و مردم به خوبی آگا بودند وگرنه تیم مدیریت شهری مجبور نبود ورود کند. کمی هم درباره رای خری برای انتخابات می نوشتید. به هرحال مازندنومه مدت هاست که یک رسانه مستقل نیست و بیشتر شبیه به وبلاگ اقای دامادی است.
- شنبه 15 اسفند 1394-0:39
متن خوبی بود اما پروپاگاندای ناصر معیل در ان خوب توصیف نشده بود.نگاهی به تاریخ نشان می دهد حداقل از قرن هجدهم به بعد هیچ حرکت توسعه محوری بدو ن پروپاگاندای محکم و تمام عیار شکل نگرفته، البته برخی از آنها مثل پروپاگاندای نایلیون در نهایت تو زرد از اب درآمد اما نتیجه اش سالها بعد به سود فرانسوی ها شد هرچند ازناپلیون چهره ای متضاد ساخت.
حمایت تمام قد مازندنومه از دامادی که هیچ دستاوردی در دوران نمایندگی اش نداشت و با شعار عزتی دوباره برای ساری موفقیت ها نسبی پدرش را نیز تحت الشعاع قرار داد نیز نمونه پروپاگاندا بود اما از نوع دیگرش
ایا روزنامه های سلام جامعه و در دورانی حیات نو نیز نماینده پروپاگاندای اصلاح طلبانه نبودندنقشی که امروز ناشیانه تر به روزنامه ارمان سپرده شده است
یا مقالات تند قوچانی برعلیه کارگزاران و پیوست امروزش به همین حسب انهم بعد از حوادث ۸۸ پروپاگاندای انتیگونی نبود و نیست
عبوری بی شک اشتباهاتی داشته و دارد لکن حضور او تجلی خواستی پنهان در دمار ساروی هاست و اینکه چه سرانجامی خواهد داشت را باید حداقل یک دهه صبر کرد تا دید
سوال این است که فرض برچیست
دربارۀ استاد «فردوس مجیبی» 
نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه مطرح کرد: 
درباره اجرای ارکستر فیلارمونیک مازندران و پدیدآورندگانش 