تعداد بازدید: 5098

توصیه به دیگران 0

شنبه 29 اسفند 1394-23:33

گپ نوروزی با چهره‌های فرهنگی و هنری مازندرانی

دوست داشتن را تکرار کنیم

بیژن بیژنی، نادر مقدس، نورالله علیزاده، مهرداد عالمی، رحیم مولاییان، محمد حسین مهدویان، حسن دولت آبادی، احمد طاهرپور، احمد نصراللهی، جلیل قیصری، حسین اسلامی و رضا بازی برون به پرسش های نوروزی ما پاسخ دادند.


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، اشکان جهان‌آرای: در آستانه سال نو تصمیم گرفتیم پای سخن چند چهره فرهنگی و هنری مازندران بنشینیم و حرف‌هایی از جنس نوروز بشنویم. مطالبی که در این صفحه می‌خوانید پاسخ کوتاه و آنی چهره‌های شناخته شده فرهنگ و هنر استان به چند پرسش است. «برنامه نوروزی شما چیست؟»، «چه آرزویی دارید؟»، «پیشنهاد نوروزی شما؟» و «تفسیر شما از نوروز؟». البته قطعاً صدها چهره شاخص فرهنگی و هنری مازندرانی حضور دارند. اما فضا برای حضور همه هنرمندان و اهالی فرهنگ فراهم نبود. گپ نوروزی ما با هنرمندان را بخوانید:

*آلبوم موسیقی و کتاب عیدی دهید/بیژن بیژنی، خواننده سنتی و خوشنویس

 برنامه: مدتی است که در تدارک انتشار یک آلبوم موسیقی به نام «حرفی دیگر» با آهنگسازی «محمدجواد ضرابیان» هستم. آلبومی که 7 قطعه ارکسترال روی اشعار «هوشنگ ابتهاج»، «سیمین بهبهانی»، «رهی معیری»، «حسین منزوی» و یک غزل عارفانه «عبید زاکانی» را شامل می‌شود و قرار است توسط مؤسسه صوتی و تصویری «سروش» روانه بازار شود. تمام مراحل ضبط این کار انجام شده و مراحل پایانی آماده‌سازی آلبوم در حال انجام است. برای یک آلبوم دیگر هم با آهنگسازی «کامبیز روشن‌روان» آماده ضبط هستم. آلبومی که 6 قطعه ارکسترال روی اشعار حافظ، مولانا، ابوسعید ابوالخیر، خیام، «فریدون مشیری» و «ژاله اصفهانی» است. برای این آلبوم آماده ضبط هستم. برای یک آلبوم 8 قطعه‌ای دیگر نیز قراردادی بستم که آن هم آماده ضبط است. از طرفی چاپ دوم کتاب «نای و نی» که صد اثر خوشنویسی من است از سوی انتشارات «آبان» منتشر شد. ضمن این‌که سوم اردیبهشت 95 نمایشگاهی از 55 اثر خوشنویسی من در موزه موسیقی گشایش می‌یابد. بنابراین نوروز 95 برای من در کنار یک سفر چند روزه به بابل و دیدار با بستگان و دوستان، صرف این چند کار مهم می‌شود. سال آینده 3 آلبوم از من منتشر می‌شود و یک نمایشگاه مهم خوشنویسی دارم.

آرزو: مهم‌ترین آرزو در سال 95 صلح و آرامش برای ایران عزیز است. امیدوارم شرایطی فراهم شود که هموطنان ما با آسایش بیشتر زندگی کنند و روزگار به کام‌شان باشد. مسئولان فرهنگی و هنری ما هم بیشتر به اهالی و هنرمندان بپردازند. فضای هنری و اقتصاد هنری رونق بیفتد چه در بخش تجسمی و چه موسیقایی.

پیشنهاد: مردم به طبیعت خوب نگاه کنند. هر آنچه که در این سرزمین هست را با همان شکوه و عظمتش تماشا کنیم. به محیط زیست‌مان احترام بگذاریم. پیشنهاد دیگر این‌که دوستداران فرهنگ، آثار موسیقی هنرمندان مورد علاقه خود را به عنوان عیدی به عزیزان‌شان بدهند. یا کتاب هدیه کنند. این خیلی مهم است. هیچ وقت به این موضوع فکر نکردیم. هدیه کردن محصولات فرهنگی در حقیقت وارد کردن فرهنگ و هنر را به خانه‌هاست. این ستایش آفرینندگان آثار هنری است. آثار موسیقایی را کپی نکنند. البتهنسخه اصلی این آثار را بخرند و بگذارند هنرمند بتواند سر پا باشد و آثار دیگری هم بیافریند.

نوروز: در موسیقی هر قطعه‌ای که پیرامون نوروز باشد، به‌ویژه آوای سرنا و دهل ما را به کودکی برمی‌گرداند. هر کسی به کودکی خودش می‌اندیشد. با جنب و جوشی که در روزهای آغازین هست همه چیز نو می‌شود. این دگرگونیِ طبیعت برای هر انسانی که در این سرزمین زندگی می‌کند زیباست. برای من هم که اصل و نسبم از مازندران است سبزینگی‌ و رنگارنگی‌اش بیشتر است.

*دوستی با طبیعت را بیاموزیم/ نادر مقدس، کارگردان سینما

برنامه: در تدارک دو مقوله جدی هستم که شاید خبر خوشی برای مانزدرانی‌ها و هنرمندان سینما باشد. به زودی سینمای هنر و تجربه در بابل راه‌اندازی می‌شود. با همکاری اداره کل فرهنگ‌وارشاد، دبیر شورای سیاستگذاری سینمای «هنر و تجربه» و رییس سازمان سینمایی در فروردین یا ابتدای اردیبهشت این سینما در مجتمع سینمایی شهر بابل راه‌اندازی می‌شود و همه هنرمندان مازندرانی می‌توانند از فرصت پخش هم‌زمان با تهران آثار سینمای هنر و تجربه در بابل دیدن کنند. نشست‌های فرهنگی ماهانه هم برای این فضا تعریف شد. مقوله بعدی انجام پیش‌تولید فیلم سینمایی جدید من است. «شاه ماهی» نام کنونی این اثر است که بخش کوتاهی از آن در تهران و بقیه در مازندران ساخته می‌شود.

آرزو: امیدوارم سال آینده در شهرهای دیگر هم بتوانیم سینمای «هنر و تجربه» را راه‌اندازی کنیم و شرق و غرب استان از این امکان برخوردار شوند. همچنین برای مردم ایران آرزوی تندرستی می‌کنم.

پیشنهاد: در نوروز هم‌زمان که از طبیعت لذت می‌برند برای حفظ طبیعت کوشا باشند. برای نسل‌های بعدی هم این سرسبزی باید بماند. به فرزندان خود دوستی با طبیعت را آموزش دهند و بگذارند مازندران نگین سبز ایران باقی بماند.

نوروز: از نگاه من همین ماه اسفند بوی نوروز می‌دهد. چون به نوروز وصل است. همین حالا بعضی از درختان شکوفه دادند. فصل نو شدن و دگرگونی است.

*کدورت‌ها را برطرف کنیم/ نورالله علیزاده، خواننده موسیقی بومی

برنامه: اخیراً صدا و سیمای مازندران فراخوان یک برنامه استعدادیابی موسیقی مازندرانی به نام «مازرونی خونِش» را منتشر کرده که من و استادان دیگر مانند «عسگری آقاجانیان»، «محمدرضا اسحاقی»، «ابوالحسن خوشرو»، «دانا کبیری» و «جلال حیدری» به عنوان اعضای هیأت داوران این برنامه انتخاب شدیم. در این برنامه علاقه‌ندان در تمام رده‌های سنی توان خود را در موسیقی بومی ارائه می‌دهند. احتمالاً در نوروز مشغول تولید این برنامه هستیم.

آرزو: برقرار شدن دوستی‌ها در جامعه و بین همه افراد. این‌که هیچ کدورتی بین افراد وجود نداشته باشد.

پیشنهاد: از زمانی که خود را شناختیم برای نوروز مردم از یک ماه قبل شور و شعفی داشتند. برای ما که روستایی هستیم نوروز تصویری از آشتی و رفع کدورت‌ها را به خاطر می‌آورد. اهالی محله‌ها گروهی به خانه هم می‌رفتند و اگر کسی کدورتی با دیگری داشت، بین‌شان دوستی برقرار می‌کردند. بهترین کار از نظر من همین است که مازندرانی‌های عزیز کدورتی با کسی دارند از نوروز استفاده کنند و آن را کنار بگذارند.

نوروز:نوروز رفتن تمام کهنگی‌ها،پیدایش همه زیبایی‌ها، فصل نو شدن‌ و آمدن مهربانی‌های دوباره است.

*نواندیش باشیم/ مهرداد عالمی، نوازنده و آهنگساز

برنامه: نخستین برنامه پیش از نوروز من حضور در روستای پدری‌ام «میانا» و شرکت در پویش مردمی جمع‌آوری زباله از روستاست. 29 اسفند قرار است همه میانایی‌ها در روستا جمع شویم و روستا را از زباله پاک کنیم. پس از آن قطعاً به خاطر درگذشت استاد «احمد محسن‌پور» در منزل ایشان حاضر می‌شویم. جامعه موسیقی مازندران امسال سال نو را بدون حضور اما با یاد ایشان آغاز می‌کند. برنامه بعدی نوروزی ما هم سوم فروردین است که قرار است یک جشنواره یک روزه فرهنگی و هنری را در روستای خودمان برگزار کنیم. یک گروه فرهنگی تشکیل دادیم و قرار است در این روز انواع فعالیت‌های هنری در روستا انجام شود. ما نیز اجرای موسیقی خواهیم داشت.

آرزو: همین که نواندیش باشیم کافی است. به فکر نو شدن و نیکی و به سمت نیکی رفتن باشیم. نوروز هر سال یادآوری می‌کند که باید به نیکی روی بیاوریم. امیدوارم سال آینده شتاب جامعه به سمت نیکی بیشتر شود.

پیشنهاد: فکر کنم چیزی که باید بیشتر به آن توجه شود همین محیط زیست است. فرهنگ تمیزی در تمام آیین‌ها هست. زباله را در طبیعت رها نکنند. مساله بعدی توجه به حیات وحش است. به این بیندیشیم که واقعاًبهار بدون بلبل چگونه می‌تواند زیبا باشد؟

نوروز: هر وقت که کشور ما روز خوشی دارد، پیشرفت می‌کند و رشد علمی داشته باشد نوروز است. نوروز باستانی ما پارسی‌زبانان هم مصادف است با گردش طبیعت. چه خوب است از هر جهت نو شویم و بتوانیم کشور زیبایی داشته باشیم.

*بازنگری اساسی در خود داشته باشیم/ رحیم مولاییان، نقاش

برنامه: برنامه نوروزی من در2 بخش شخصی و خانوادگی  است. یک سفر5 روزه داخلی را به خانواده قول دادم. اما پس از بازگشت قرار است تا سیزده‌بدر 2 تابلوی بزرگ 120*120 را کار کنم. می‌‌خواهم سال نو را با کارِ سخت و جدی‌تر آغاز کنم.

آرزو: امیدوارم این بازنگری که با نو شدن‌های خود از بیرون داریم را از درون هم داشته باشیم. این فرصتی است که به بهانه این روزهای پرنشاط داریم.

پیشنهاد: «بی‌حرمتی است پا نزدن بر بساط عقل / وقتی که عشق این همه اصرار می‌کند.» وقتی بهار می‌آید انگار در محیط اجتماعی زندگی دوباره آغاز می‌شود. یک نشاط عجیب ذاتی تاریخی به وجود می‌آید. عقل دیگر کار نمی‌کند. همه با تمام وجود تلاش می‌کنند نو شوند. به هم ریختگی عاشقانه‌ای به وجود می‌آید. وقتی درخت به راحتی نفس می‌کشد نمی‌توان به خود نیندیشید. مگر این‌که دچار روزمرگی بود. فکر می‌کنم فرهنگ ما اساساً این‌گونه نمی‌اندیشد. چون همه مردم با هر توانی در این شادی مشارکت می‌کنند و در خانه نمی‌نشینند. توصیه من این است که در همه چیز تجدید نظر کنیم. هر سال یک ماه پیش از نوروز به شاگردهایم توصیه می‌کنم یک بازنگری اساسی در خود داشته باشند.

نوروز: روزِ نو، همان بازنگری است. البته اگر خودت را دوست داشته باشی. اول بازنگری از خودمان و داشته‌های خودمان باید آغاز شود.. نمی‌توانیم حسرت بخوریم که چرا فلان کار را نکردم. همیشه به خودمان فرصت نو اندیشیدن و نو شدن بدهیم. نوروز برای من این فرصت را پررنگ می‌کند.

*در تعطیلات سینما را فراموش نکنید/ محمد حسین مهدویان، فیلم ساز

برنامه: هنوز برنامه مشخصی برای نوروز ندارم. البته قطعا یک سفر به مازندران و بابل خواهم داشت.

آرزو: امیدوارم سال 95 در کنار همه آرزوهای خوب برای مردم، برای من مانند سال 94 پر از اتفاقات خوب باشد.

پیشنهاد: مردم بین تفریحات و سرگرمی‌های نوروزی حتما سینما رفتن را در برنامه بگذارند و فیلم‌های روی پرده را ببینند. به عنوان یک سرگرمی سینما را وارد زندگی کنند.

نوروز: نوروز امسال برای من یک دلتنگی خواهد داشت. دلتنگی برای سالی که گذشت. چون این سال برای من طوفان اتفاقات خوب بود. احتمالاً در لحظه تحویل سال دلم برای سال 94 تنگ می‌شود. امیدوارم نوروز 96 هم دلم برای نوروز 95 تنگ شود.

*دوست داشتن را تکرار کنیم/ حسن دولت‌آبادی، استاد دانشگاه و پیشکسوت تئاتر

برنامه: بهترین فرصت است تا با فراغت از حجم کار زیادم در حوزه مدیریتی و اجرایی و تدریس و تولید، که بنشینم در منزل و استراحت کنم. اما نوروز فقط متعلق به من نیست. به فرزندانم نیز باید بپردازم.چند روزی در منزل هستم تا فرزندان به تهران بیایند. پس از آن هم احتمالاً چند روزی را مهمان یکی از دوستانم در تالش خواهم بود.

آرزو: همان‌طور که در نوروز آشغال‌ها و لوازم اضافی را بیرون می‌ریزیم، امیدوارم همه ما از خودمان آغاز کنیم و زایدات آلوده کننده روح را دور بریزیم.

پیشنهاد: فکر می‌کنم در فضای خشنی که زندگی معاصر بر ما تحمیل کرد بهترین فرصت است تا به‌طور واقعی و نه تشریفاتی بر چشم‌های عزیزانی که دوست‌شان داریم با عطوفت نگاه کنیم و بگوییم که چقدر دوست‌شان داریم. در این رابطه به ویژه پدر و مادرهای عزیز در اولویت خاص هستند. مادرهایی که همین روزها به قیمت خستگی مفرط خودشان درتلاش هستند خانه را تمیز کنند تا فرزندان و اعضای خانه در شرایط بهتری زندگی کنند. بهترین موقعیت است که دست‌های پدر و مادر را ببوسند وبه آن‌ها بگویند که چقدر مهربان هستند. متاسفانه من از نعمت داشتن پدر و مادر محروم شدم.

نووز: نوروز به یک اندیشه غالب کهن وصل است. از دیرباز یک فلسفه جهانی به مفهوم مردن و دوباره زنده شدن وجود داشت. این را در 3 اسطوره کلان کهن می‌بینیم. در اسطوره مصری «اوزیس» و «ایزیریس» که خدایان اسطوره‌ای هستند «اوزیس» کشته می‌شود و «ایزیریس» در آن روح می‌دمد و زنده‌اش می‌کند. در یک اسطوره ایرانی «سیاوش» با توطئه «سودابه» متهم به خیانت می‌شود. در حالی‌که جوان پاک‌نهاد است و وقتی پادشاه مردد می‌شود روحانیون می‌گویند آتشی فراهم کنیمتا از آتش بگذرند. سیاوش می‌گذرد. بعد سیاوش را می‌کشند و از خون او گیاه «پر سیاوشان» می‌روید. در یونان هم «دیونوسس» را داریم که در واژه به معنی «دو بار زاده شده»است. او فرزند «زئوس»است که با حسادت «هرا» همسرش توسط قوم «هکات»کشته و تکه‌تکه می‌شود. «زئوس» در تکه‌های او روح می‌دمد و دوباره زنده می‌شود.

تمام این اسطوره‌ها یک اندیشه را دنبال می‌کنند. «مردن و دوباره زنده شدن.» در اندیشه الهی امروز هم می‌میریم و نمی‌میریم. بلکه به دنیای دیگری می‌رویم. در اندیشه طبیعت هم همین است. ساقه می‌میرد و جوانه دیگری. والدینی که می‌میرند و فرزندی زاده می‌شود. تمام این چرخه شوق انسان به زندگی را نشان می‌دهد. نوروز تجلی شوق انسان به زندگی است. زمستان به سر می‌آید و بهار می‌شود. تعریف نوروز از نامش مشخص است:«روزی نو شدن.»ما در اندیشه هوشمند ایرانی شب یلدا را هم داریم که یک تقویم در دوره نبودن تقویم است. یلدا هشدار آغاز فصل کشت و کار است. بنابراین نوروز نو زاده شدن است.

*از زنده بودن لذت ببریم/ احمد طاهرپور، عکاس و مدرس دانشگاه

برنامه نوروزی: معمولاً تعطیلات را در استان می‌مانم. امسال هم قرار است پذیرای مهمانان باشم. اما معمولاً در این روزها دوربین به دست می‌شوم و عکاسی هم می‌کنم. دوربین همراه و همدم خوبی است.

آرزو: فرهنگی از نیاکان‌مان به ارث بردیم که در نوروز هیچ‌گاه آه و ناله نیست. همواره شادی و سرور هست. ما را وادار می‌کنند که رفت‌و‌آمدها باشد. این یک اجبار فرهنگی است که بسیار زیباست. فرصتی است که کدورت‌ها را از بین می‌بریم و دیدارها را تازه می‌کنیم. آن‌قدر گرفتاری و مسافت‌ها مشکلات هست که نمی‌گذارد ما برویم. اگر این یک بار هم دوستان را نبینیم با مرده تفاوتی نخواهیم داشت. امیدوارم از این فرصت به درستی برای دیدارها استفاده شود.

پیشنهاد: همیشه اعتقاد دارم نیمه نخست نوروز را برای سفر نگذاریم. این تعطیلات را باید قدر بدانیم. بیشتر دور هم بنشینیم و فاصله‌هایی که کار و تکنولوژی به وجود آورده را از بین ببریم و آن خلاء عاطفی را پر کنیم. اما نیمه دوم تعطیلات را باید سفر رفت. کمتر اتفاق افتاده است که نیمه نخست نوروز را سفر رفته باشم.دوم این‌که ما همیشه یاد گرفتیم سال نو را تبریک را بگوییم. اما سالی که گذشت را تبریک نمی‌گوییم. مهم است یک دور برگردیم و مرور کنیم و بعد خرسند باشیم که یک سال را طی کردیم. چون بر تجربیات‌ ما افزوده شد. از زنده بودن لذت ببریم.

نوروز: من هیچ رنگی را به سفیدی ترجیح نمی‌دهم. همه رنگ‌ها در کنار سفید تعریف می‌شوند. باید قدردان سفیدی برف و زمستان باشیم. اگر زمستان نبود بهار تعریف نمی‌شد. سفیدی برف هست که این ارج را بر شکوفه‌ها می‌گذارد. همیشه می‌گویم قدر زمستان را نمی‌دانیم. زمستان هست که بهار را زیبا می‌کند. اگر نبود بهار به این زیبایی که امروز همه هنرمندان توصیف می‌کنند این توصیف را نداشت. نوروز را این‌طور می‌بینم.

*به هم‌زیستی و احترام به هم بیشتر بیندیشیم/ احمد نصراللهی، نقاش

برنامه: نوروز اوایل دهه 70 دلمشغله‌ها و خاطراتی از ایام کودکی سبب شد به یک تم ارزشمند به نام «حاجی فیروز»بیندیشم و با این نماد که نشانه‌ای از پیام شادی و پیام این‌که زمستان به سر می‌رسد و زندگی دوباره آغاز می‌شود و پیامی از امید برای فردا تبلیغ می‌کند، نقشی روی بوم پیاده کنم. شاید نه از«حاجی فیروز»، بلکه خرد و روان جمعی که با یک نشانه به نام حاجی فیروز وارد عرصه زندگی می‌شود. آیینی مربوط به روان جمعی جامعه است که نشانه‌ای به نام«حاجی فیروز» درست می‌کند. این نقاشی را اوایل دهه 70 در گالری سیحون به نمایش گذاشتم. پس از آن هر سال این خاطره برای من تداعی می‌شود و یک ماه پیش از نوروز و خود نوروز درگیر یک اثر از حاجی‌فیروز می‌شوم. نوروز امسال هم از این قاعده مستثنی نیست. نزدیک‌های بهمن و اسفند ذهن و دست من به این سو می‌رود. این‌ها تا یک دهه بعد ادامه پیدا کرد و دیگر نقاشی‌های فیگوراتیو تبدیل به یک آبستره شد. «دو دهه حاجی فیروزهای احمد نصراللهی» نام نمایشگاهی است که از این آثار سالانه اسفند سال 90 در سیحون برگزار شد. امسال هم درگیر حاجی‌فیروز هستم. البته امسال یکی از فیلمسازان در حال ساخت مستندی از این مجموعه آثار است که احتمالا نوروزم در کنار کشیدن تابلوی حاجی‌فیروز با ساخت مستند هم پر می‌شود.

آرزو: امیدوارم بهار سبب شود مثل طبیعت که گل‌ها، درختان، سبزه و یک بنفشه در کنار چشمه و رود با هم زندگی می‌کنند و نفس می‌کشند ما هم ارزش با هم بودن را فراگیر کنیم و به دوستی و حضور در کنار یکدیگر بیشتر اهمیت دهیم. آن وقت است که ارزش را فراگیر کردیم و خودمان فراگیر شدیم.

پیشنهاد: هم‌زیستی را تجربه کنیم. برای نیستِ کسانی که قبول نداریم تلاش نکنیم. وقتی با تفاوت‌ها بتوانیم زندگی کنیم هم‌زیستی معنا دارد. اگر با هزار نفر باشیم و خودرأی باشیم هم‌زیستی نیست. ما در ایران با اقوام مختلف زندگی می‌کنیم. یعنی با تفاوت‌ها در لباس، رنگ و گویش زندگی بدون هیچ خشونتی زندگی می کنیم. هم‌زیستی اینجا معنا می‌یابد. به هم‌زیستی و احترام به هم بیشتر بیندیشیم.

نوروز:موضوع دوباره نو شدن است. آدم از یأس وناامیدی بیرون می‌آید وبرای فردا دست به کارمی‌شود. برای من این پیام است که«بلندشو و برو کار کن.»این پیام خیلی ارزشمند است.

کتاب بخوانیم و زبان بومی را گسترش دهیم/ جلیل قیصری، شاعر

برنامه: نوروز را بیشتر در منزل هستم و از مهمان‌ها پذیرایی می‌کنم. امسال هم به خاطر درگذشت مادرم طبیعتاً پذیرای عزیزانی هستم که برای گرامیداشت یاد مادرم می‌آیند. البته به‌طور معمول در نوروز کمتر به مسافرت می‌روم. بیشتر منزل هستم و جدای از پذیرایی مهمانان، تعطیلات نوروزی من با کتاب و مطالعه می‌گذرد.

آرزو:هر کس به روش و شیوه‌ای با نوروز مواجه می‌شود. با وجود پشتوانه‌ای بسیار قوی و خط تصویری که در مازندران داریم، به دلیل ایستایی‌های تاریخی یک حلقه مفقوده مهم وجود دارد. آن هم حلقه فرهنگی است. این حلقه را با کتاب می‌شود پر کرد. امیدوارم همه عزیزان در تلاش باشند سال نو را با خواندن کتاب آغاز کنند و این حلقه را در سال نو پیوست دهند و فرهنگ‌مند شوند.

پیشنهاد:«هایدگر» می گوید «زبان مادری خانه هستی است» و«نیچه» می‌گوید «زبان مادری خود هستی است.» زبان مادری ما خانه اول هستی است. البته زبان معیار ما زبان فارسی است. اما زبان بومی را باید برای آبشخور دادن به زبان فارسی گسترش دهیم. هر زبان یک هستی‌شناسی دارد. اگر فرزند ما 5 زبان بیاموزد 5 هستی‌شناسی یاد می‌گیرد. چون متکلم کم شده زبان زایندگی ندارد. باید متکلم داشته باشیم. در سال جدید به زبان مادری و بومی خودمان بیشتر توجه کنیم.

نوروز: این آیین باستانی که برای همیشه زنده است، در چرخه هستی‌شناسانه انسان را نو می‌کند. شب نوروز چه کودکان و چه بزرگان پس از خانه تکانی وپوشیدن لباس نو در حقیقت پوست‌اندازی می‌کنند.در چرخش زمان انقطاع زمانی پیش می‌آید. انگار انسان تازه به دنیا آمده است. بزرگی نوروز همین است. انگار زندگی تازه‌ای ‌آغازمی‌شود. به ازل پیوند می‌خوریم. کودکی تقویمی انسان با کودکی اسطوره‌ای منطبق می‌شود. آیین بسیار اثرگذاری از نظر اسطوره‌شناسی و هستی‌شناسی است.

*نوروزکُشی نکنیم/ حسین اسلامی، نویسنده و پژوهشگر

برنامه: بیشتر دوست دارم در ساری بمانم. معمولاً خاطرات گذشته را مرور می‌کنم. آنچه که از نوروز در ذهن من مانده، همان خاطرات تلخ و شیرین از نوروز است. بخشی از خاطرات من به بعضی از شب‌های سال نو مربوط است که با مادر با پدر بر سر این‌که چرا لباس برای بچه‌ها نخرید گپ و گفت داشت. بخشی از خاطرات هم همان 2-3 ساعت اول روز عید که برای جمع کردن عیدی و تخم‌مرغ رنگ کرده، بدون همراهی پدر و مادر به خانه فامیل می‌رفتیم و بعد هم گرفتاری تکالیف مدرسه تا آخر نوروز. باید کتاب‌نویسی می‌کردیم. در یک دفتر صدبرگ تمام کتاب را صفحه‌به صفحه می‌نوشتیم.

پیشنهاد: پیشنهاد من یا به نوعی خواهش من از مردم پاسداشت این یادگار ملی است. با تقلید از رفتار نا نوروزدانان و مسافرت پشت کردن به شهر و خانه و دیار، نوروزکُشی نکنیم. مثل چهارشنبه‌سوری که با ترقه‌بازی و انفجار و مردم‌آزاری یک لکه ننگ برای این دوره از تاریخ ما شد و چهارشنبه‌سوری کشی کردیم.

نوروز: یک آیین و رفتار و مراسم باورمندانه از اعتقادات ما است. سنتی بیهوده نیست. گوشه به گوشه این مراسم پیام، سخن و آداب ویژه خود را دارد. اصلا برایم جالب است که این وازه نوروز مازندرانی است. ما در ادبیات مازندرانی صفت و موصوف مقلوب داریم. اول صفت و بعد موصوف. مانن «مقبولِ کیجا»، «سیاه ممیج». فارسی می‌گوید «روزِ نو» و ما در مازندرانی می‌گوییم نوروز. البته واژه‌های مرکب صفت و موصوف مقلوب در فارسی هم هست. اما این نوروز حال و هوای مازندرانی‌اش قوی است.

*به اندازه پیله‌ کرم ابریشم درک از هستی بیابیم/ رضابازی‌برون، گوینده رادیو

« دوهفته دگر ازبوی باد مشک فروش /

شود چو باغ بهشت این زمین دیبا پوش

درخت غنچه کندغنچه پیرهن بدرد /

به وقت صبح چومرغان برآورند خروش» - «اوحدی مراغه‌ای»

آرزو: درکی به اندازه پیله‌ای که برخودکرم می‌بافد تاپروانه شودخدابه ما بدهد ازهستی

پیشنهاد: به یمن این خجسته انقلاب یادآور ِزندگی ِبی‌زوال به عنوان عیدی وشادباش به هم کتاب هدیه کنیم، یانوای دل‌انگیز از دل برخاسته.

نوروز: بهاران آیینِ نوبه نوشدن از راه می‌رسد. مبارکباد نوروز و هر روز بر هم‌نوع وهم‌زیست

-این گزارش در آخرین شماره سال 94 همشهری مازندران منتشر شد و برای بازنشر در اختیار ما قرار گرفت.



    ©2013 APG.ir