زمامداران امروز مازندران از نعمت گفتار محرومند!
دل نوشته ای برای وطنم/ باید آب را حتی فراتر از قیمت جان های تشنهی مازندران به این سرزمین آورد تا مبادا کویر از نفس بیفتد!/ چه خوب که زمامداران مازندران امروز از نعمت گفتار محرومند تا خدای ناکرده سنگی از دهان شان در مسیر احیای کویر بیفتد.
مازندنومه؛ سرویس محیط زیست و گردشگری، حسین اکبریان شورکایی: مازندران، لبریز از مواهب الهی و معدن بی پایان نیروی انسانی، وصله ای بر پیکرهی ایران بزرگ که گویی آمده است تا جان بر تن ایران بماند.
دیواری به بلندای البرز این خاک را از وطنش جدا کرده ولی عشق مردمان مازندران به مام میهن سبب شد تا دل دریائی شان را به سمت عزیزان مان در شورزارهای جنوب البرز بگشایند.
همیشه در راه اعتلای وطن چنان پیشتاز قدم برداشته، تو گویی منت بی پایانی را اجابت میکنند. منت ایرانی بودن، منت برخوردار بودن و منت ... .
مردمان خسته ی کویر را به دامان شان آرامش و خنده را بر لبان شان هدیه دادند و خود ناباورانه به تیمار ایرانی روی آوردند که تاراج تازیان بر آن حتی پارسی را از پارس دریده بود.
در روزگار صنعت سادگی را به جان خریدند تا مردمان سرزمین کویر بتوانند بیشتر از مواهب کویرمردان دولت نشین برخوردار شوند، از طرفی تدبیر این عزیزان دولت نشین بر حفظ تنها نقطه نظر کرده الهی بود تا مبادا گزند صنعت بر جان پاک محیط زیست آسیبی برساند؛ چه تدبیر نکوئی.
جهان در چرخش ادواری خویش چرخید و چرخید و چرخید. روزگار به اکنون رسید. حال دیگر مردمان کویر مردمان خستهای نیستند، کویر خالی از امکانات نیست و حتی رهزنان همدر آن پیدا نیستند، فرزندان شان در کنار پدران شان و در دیارشان به کار و کوشش و کسب غرور برای خویش و ایران عزیز مشغولند.
پدران و مادران کویر طعم تلخ دوری از فرزند را درک نمیکنند و چه نیکو است که به جان بفهمیم پس از هر سختیای آسایشی در راه است. در هر جای وطن سخن از نام بلند کویر است و همت بلندتر کویریان.
اما مازندران، در پس همهی مواهبش، تهیدست میزید، فرزندانش فرسنگها دورتر از زادگاه شان، در خاک و رطوبتی متفاوت مشغول به کارند. مردمانی بیرطوبت و خشک از جنس کویر، سخاوتمندانه زمینه اشتغال این عزیزان را فراهم آوردهاند. شهرهای خالی از سکنه کویر، حال پر از کارگرانی شده اند که به زبان مازندرانی تکلم میکنند. فرزندان مازندران دیگر موطن مشخصی ندارند، از یک سوی زادگاه شان و از سوی دیگر سخاوت کویر.
کویر، امروز دیگر سرزمین گرسنهای نیست، حال نه تنها غرور را به ایران برگردانده، حتی مردمان سرزمینهای برخورداری چون مازندران و گیلان را در خود جای داده است، بی آنکه منتی داشته باشد. فقط یک درد بر پیکر پاک آن همچنان خودنمایی میکند و آن هم تشنگی است. حال وظیفه همه بر این است تا مگذاریم واقعهای دردناک بر قامت برحق کویر اتفاق افتد. باید آب را حتی فراتر از قیمت جان های تشنهی مازندران به این سرزمین آورد تا مبادا کویر از نفس بیفتد.
طبیعت دوستان دیروز، هم آنانی که صنعت را بر مازندران عزیز حرام دانستهاند، امروز به خاطر احیای عزیز تشنهشان، نابودی اندکی درخت بیثمر و پناهگاه حیات وحش میانکاله و خلیج گرگان را به جان خریدهاند، و حتی پذیرفتهاند تا همهی تصمیمات را به کویرمردانی از جنس دولت، آقای روحانی و خباز بسپارند تا همهی موانع چه از منظر زیست محیطی و چه از منظر اقتصادی را سریعتر از پیش رو بردارند و قطرهای بر پیکر پاک در احتضار کویر برسانند.
چه خوب که زمامداران مازندران امروز از نعمت گفتار محرومند تا خدای ناکرده سنگی از دهان شان در مسیر احیای کویر بیفتد. زمامدارانی که یادآوران اسپهبد خورشید، کاوه آهنگر، آرش کمانگیر، جوانان آل بویه و ... هستند!
- جمعه 7 خرداد 1395-4:27
نباید بزاریم حق ما رو بخورن خواهشن همه مازندرانی ها یکبار متحد شیم تا دیگه کسی به اب و خاک ما تجاوز مکنه خاکمان را تهرانی ها گرفتند و ابمان رو کویر نشینان میبرند خوشا به غیرتمان