اقتصاد مازندران تشنه بورس کالا، مسئولان ارشد استان بیتفاوت
مدیر بورس منطقهای مازندران: نرخ بهره بانکی قرار است پایین بیاید. این اتفاق از روز یک شنبه توسط بانک پاسارگاد آغاز شد و ادامه خواهد داشت. با کاهش نرخ بهره شاهد جابهجایی نقدینگی هزار میلیاردی به سمت بورس هستیم. از سرمایهگذاران میخواهیم از حالا بورس را به عنوان گزینه مناسب انتخاب کنند. در بورس پول در چرخه فعالیتهای اقتصادی قرار میگیرد. اما در بانک ممکن است سرمایه وارد چرخه نشود. دلار و سکه هم به خاطر نوسانات مناسب نیستند/ بورس کالا را از سالیان قبل مطرح کردیم، اما چون خودمان متولی مستقیمش نیستیم بیشتر نمیتوانیم پیگیری کنیم. لازم است مسئولان ارشد استان پیگیری کنند.
مازندنومه؛ سرویس اقتصادی، اشکان جهانآرای: پس از برجام انتظارها برای رونق بازار و اقتصاد کشور در مردم، مسئولان و کارشناسان افزایش یافت. بورس هم به عنوان یکی از واحدهای شاخص در عرصه اقتصاد و مشخص کننده وضعیت بازار چنین روزهایی را انتظار میکشید. نزدیک شدن به 3 ماه نخست سال 95 بهانه خوبی برای رصدی جزیی از وضعیت بورس کشور و منطقهای مازندران است. «علی جعفری» مدیر بورس منطقهای مازندران در گفتوگو با همشهری درباره وضعیت این بازار منطقهای پس از برجام و الزامات توجه بیشتر به بورس در مازندران به چند پرسش پاسخ داد.
آقای جعفری، وضعیت بورس منطقهای مازندران پس از برجام چه تغییری کرد؟
طبیعتا بورس منطقهای مازندران بی ارتباط با بورس کشور نیست. این بورس هم تحت تاثیر اتفاقات سیاسی سال گذشته قرار گرفت. البته چند روز پیش از توافق و برجام چند رشد بازار آغاز شد. انگار بازار زودتر به این نتیجه رسید که توافق حاصل میشود. 3 ماه پایانی سال 94 دوران طلایی برای سهامداران بود. تقریبا 2 سال بازار وضعیت مناسبی نداشت. یعنی از دی 92 که افت بازار آغاز شد، سهامداران دوران خوشی نداشتند. اما فعالیتها در این 3 ماه خیلی خوب پاسخ داد. چون دوران برجام و پسابرجام آغاز شد و وعدههایی برای برداشتن تحریمها داده شد که بخشی از این وعدهها نیز مانند حل مشکل فروش نفت عملی شد.
چنین انتظاری هم از قبل برای رونق بازار بورس وجود داشت؟
به هر حال مردم منتظر تحرک بازار بودند و اجرایی شدن مفاد تفاهمنامه را انتظار میکشیدند که بخشهایی هم به ویژه در سوییفت اجرا شد. ما یک مشکل اساسی بین شرکتهای بورسی داشتیم که نرخ بالای تامین مالی بود. برای شرکتها هزینه زیادی داشت. برجام باعث شد که بسیاری از بانکهای خارجی و سرمایهگذاران برای این تامین مالی از طریق سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم اعلام آمادگی کنند. این مجموعه باعث شد بازار در 3 ماه پایان سال 94 بازار بورس خوب حرکت کند.
در این روزها -3 ماه نخست سال 95- نسبت به روزهای مشابه در سال گذشته وضعیت چگونه است؟
بورس مبتنی بر آینده است. پیشبینی میکند، افقی را در نظر میگیرد و بر مبنای آن برنامهریزی میکند. خوشبختانه همانطور که گفتم در 3 ماه پایانی سال 94 خیلی رشد داشت. اما در 3 ماه نخست سال 95 آن رشد مشاهده نشد. یک سری اما و اگرهایی مطرح شد که باعث شد آن رشد متوقف شود. اما در حال حاضر بورس به روند واقعی خودش رسیده و از رشد هیجانی دور است. در شرایط کنونی حرکت معقولی دارد. در واقع بازاری منطقی و دارای عمق است. نه رشد هزار واحدی را در شاخص قیمتها داریم و نه افت هزار واحدی. با توجه به تثبیت بورس همه توصیه میکنند که فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاریها به سمت بورس هدایت شود.
با توجه به شرایط کنونی اقتصادی کشور، بورس چقدر میتواند امنیت خاطر برای سرمایهگذاری را تامین کند؟
نظام اقتصادی ما با نظام بانکی تطابق ندارد. در نظام اقتصادی نرخ تورم فعلا 10 تا 12 درصد است که هدف رساندن آن به عددی یک رقمی است. به همین دلیل نظام بانکی به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. اگر نگاهی بورسی داشته باشیم به نظر میرسد سرمایهگذاری در بانکها برای آیندهای بسیار نزدیک دیگر نتیجهبخش نباشد.
اما هنوز سود بانکی خوبی پرداخت میشود.
بله. ولی در جریان هستید که نرخ بهره بانکی قرار است پایین بیاید. این اتفاق از روز یک شنبه توسط بانک پاسارگاد آغاز شد و ادامه خواهد داشت. البته در حال حاضر خیلیها مشتاق هستند پول خود را در بانک بگذارند تا از بازار جلوتر باشند. به همین دلیل در حال حاضر انگیزه سرمایهگذاری نزد یک ایرانی وجود ندارد. اما با کاهش نرخ بهره شاهد جابهجایی نقدینگی هزار میلیاردی به سمت بورس هستیم. بنابراین میگوییم بهترین گزینه سرمایهگذاری بازار بورس است. از سرمایهگذاران میخواهیم از حالا بورس را به عنوان گزینه مناسب انتخاب کنند. در بورس پول در چرخه فعالیتهای اقتصادی قرار میگیرد. اما در بانک ممکن است سرمایه وارد چرخه نشود. اگر بپذیریم که نرخ بهره بانکی کاهش پیدا خواهد کرد، سرمایهگذاری در بانکها مقرون به صرفه نیست. دلار و سکه هم به خاطر نوسانات مناسب نیستند. تنها بازار مطمئنی که میماند بورس است. سرمایهگذاری در بورس از همه سرمایهگذاریها منطقیتر و معقولتر است و ما را به اهداف ملی هم نزدیکتر میکند.
از چند سال پیش بحث استقرار بورس کالا در مازندران مطرح شد. خود شما هم پیگیر این موضوع بودید. این طرح به کجا رسید؟
البته بورس کالا تشکیلاتی مستقل از بورس اوراق بهادار است. اما به هر حال ساختاری بورسی دارد. پیشنهاد شد برای اینکه تولید کالای کشاورزی در مازندران ساماندهی شود و کشاورز تکلیف مشخصی داشته باشد بازار بورس کالا را در مازندران ایجاد کنیم. ایجاد بورس کالا در این استان که تولیدات بومی زیادی دارد، یک الزام است. مثلا به کشاورزان کمک میکند که در جریان دلالیهای بازار قرار نگیرد و قدرت چانه زنیاش را نزد دولت افزایش یابد. به همین دلیل گفتیم تولید در مازندران از طریق بورس کالا ساماندهی شود. این موضوع را از سالیان قبل مطرح کردیم. اما چون خودمان متولی مستقیمش نیستیم بیشتر نمیتوانیم پیگیری کنیم. لازم است مسئولان ارشد استان پیگیری کنند.
یعنی بورس کالا میتواند کشاورزی و صنایع بومی مازندران را ساماندهی کند؟
اصولا کار بورس همین نظم دادن و شفاف شدن فعالیتهای اقتصادی است. بورس کالای استان نه تنها برای مازندران، برای کشور هم مفید است. کشاورز در سیستم بورس کالا میتواند احساس غرور کند. راهی باز میشود تا کالا را با کمترین قیمت نفروشد و سود به دلالها برسد. کشاورز یک شخص است. برای این چالشها به کجا مراجعه کند؟ اما در بورس کالا جامعه کشاورز مطرح است. به عبارتی یک جامعه اقتصادی کشاورز داریم. دولت هم نظرش همین است. میگوید درباره واردات و صادرات برنج تنظیم بازار را به مازندران واگذار کنیم تا این استان تصمیمگیری کند. این پیشنهاد 2-3 سال قبل مطرح شد. اما متولی مشخصی ندارد. نیاز به عزمی جدی در همه مسئولان استان است تا این اتفاق بیفتد.
بنابراین میتوان ادعا کرد که اکنون یکی از حلقههای مفقوده رشد و توسعه اقتصادی مازندران بورس کالاست.
بله. اکنون ابزاری برای مقابله نداریم. اما با بورس کالا تا حد زیادی ابزار لازم را برای مقابله با مسائلی مانند واسطهگری و قاچاق و واردات بیمورد در اختیار خواهیم داشت. درست زمان برداشت، واردات برنج داریم و بعد واردات قطع میشود. البته ممکن است برخی از این مسائل شبهه باشد. اما باید نظام و سازمانی برای شفافسازی فعالیتها وجود داشته باشد.
برای سایر محصولات تولیدی هم میتوان با بورس کالا چنین امکانی ایجاد کرد؟
برنج یک مثال است. بورس در همه زمینههای تولیدات میتواند فعالیت کند. مجموعهای برای مدیریت محصولات، حتی پیش از تولید است. امریکاییها 90 سال پیش در شیکاگو بورس کالا داشتند. بورس بازار را تنظیم میکند که نوسان در حد غیرمتعارف اتفاق نیفتد. مثلا پیش از اینکه برنج را تولید کنیم میتوانیم محصول را بفروشیم و سرمایه رد در فعالیتی دیگر به کار بگیریم. این فرآیند سرعت گردش پول را بالا میبرد. البته تاکید میکنم که بورس کالا یک انبار خرید و فروش نیست. بلکه مدیریت محصولات کشاورزی و بازار استان برای آینده است. با بورس کالا انضباط بازار را تامین میکنیم. آن وقت بازار تثبیت شده داریم.
در بازار کنونی نوسانات قیمت اجازه پیشبینی را میدهد؟
یکی از دستاوردهای بورس کالا دقیقا همین است که نوسانات بیدلیل را از بین میبرد. بازار ما عمق ندارد و به همین دلیل نوسانات زیاد است. یعنی تولیدکننده زیان میکند. اما یک عده که تولید نمیکنند و ارزشآفرینی ندارند بازار را هدایت میکنند. کسی که کار میکند سود نمیبرد و کسی که بازارسازی میکند سود میبرد. این ها را باید حذف کنیم تا انگیزه فعالیت افزایش یابد.
سخن پایانی...
برای مدیریت بازار نباید همیشه نگاهمان به بخش دولتی باشد. سرمایهگذاران و صاحبان سرمایه باید به بخش خصوصی و سازمانهای غیردولتی مانند بورس نیز بها دهند. یکی از این سازمانها که واقعاً جای خالیاش در مازندران احساس میشود بورس کالاست. امیدوارم مسئولان ارشد استان برای راهاندازی این بورس مهم و کارآمد در استان جدیت به خرج دهند.