پیکرههای چوبی هنرمند مازندرانی در سوییس و دانمارک
هنرمند پیکرتراش مازندرانی امسال برای حضور در بخش نهایی 3 سمپوزیوم بینالمللی مجسمههای چوبی انتخاب شد/ در این سمپوزیوم 20 هنرمند از ایران و کشورهایی مانند بلغارستان، ایتالیا، آلمان، سوییس، ژاپن و اوکراین حضور دارند.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، اشکان جهانآرای: این روزها یکی از هنرمندان مازندرانی در سوییس مشغول هنرنمایی در کنار تعدادی از هنرمندان هنرهای تجسمی نقاط مختلف دنیاست. «سهیل بسطامی» -هنرمند جوان ساروی- پس از فراخوانی که برای شرکت در سمپوزیوم سالانه مجسمهسازی سوییس منتشر شد، توانست نظر هیأت انتخاب را به آثار و هنر خود جلب کند و به عنوان یکی از 20 هنرمند حاضر در این سمپوزیوم انتخاب شد. او دانشآموخته رشته گرافیک است. اما علاقهاش به مجسمهسازی او را وارد این هنر کرد. بسطامی آثار متعددی را از خود به جای گذاشته است.
برخی آثار او را اکنون میتوان در مناطق مختلف شهرها از جمله شهر تهران هم دید. پس از شرکت در سومین دوسالانه مجسمهسازی فضای شهری سازمان زیباسازی شهر تهران، یکی از آثار او به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد. او یک کارگاه هنری راه انداخت و مدتی بعد به فکر تشکیل گروهی هنری با همراهی دوستان هنرمندش افتاد. نتیجه این فکر هم تشکیل گروه هنری «خاک» بود که به گفته خودش در آن نیمنگاهی هم به اقتصاد هنر دارد. او این روزها در سوییس سومین حضورش در یک سمپوزیوم بینالمللی را تجربه میکند. گفتوگوی همشهری با این هنرمند جوان مازندرانی که این روزها در سوییس به سر میبرد را بخوانید:
آقای بسطامی، سطح کیفی سمپوزیوم چگونه است؟
طبیعتاً وقتی هنرمندانی از کشورهای مختلف حضور دارند، کیفیت گردهمایی بالاست. من و 19 هنرمند دیگر از کشورهایی مانند بلغارستان، ایتالیا، آلمان، سوییس، ژاپن و اوکراین برای حضور و تولید اثر در این سمپوزیوم انتخاب شدیم. چند روز است که در یک منطقه به نام Sur en camping حضور داریم و مشغول تولید آثار خود هستیم.
سمپوزیوم فقط مربوط به مجسمههای چوبی است؟
نه. اینجا هنرمندانی هم هستند که با سنگ کار میکنند. اما من چوب را انتخاب کردم. تقریباً نزدیک به نیمی از كارهاى من با چوب هست. به کار با چوب علاقه زیادی دارم. تا کنون آثار متعددی با این ماده تولید کردم. در سوییس هم تلاش میکنم هنرم را به بهترین شکل روی چوب پیاده کنم.
این برنامه جنبه رقابتی هم دارد؟
اصولاً حضور در یک سمپوزیوم خودش رقابت محسوب میشود. ورود به سمپوزيوم به اين صورت است كه ابتدا فراخوان ميدهند و هنرمندان از نقاط مختلف دنيا آثارشان را ميفرستند. سپس از بين كارهاى رسيده چند اثر انتخاب ميشود. همین مرحله رقابت است. در بخش نهایی هم طرحها اجرا و ارائه میشود.
پس از بازگشت در ایران هم برنامهای خواهید داشت؟
بله. قرار است پس از این برنامهها و بازگشتم به ایران تولید کارهای مربوط به نمایشگاه انفرادیام را که از جنس چوب هستند آغاز کنم. البته به زمان نیاز دارم. اما این نمایشگاه را قطعاً در سال جاری برگزار خواهم کرد.
یعنی پس از سوییس، کارتان را در ساری از سر میگیرید و باید منتظر یک نمایشگاه از شما باشیم.
البته مستقیم از سوییس به ایران نمیآیم. بعد از سمپوزیوم سوییس قرار است در یک سمپوزیوم بینالمللی دیگر در دانمارک شرکت کنم. برای آن برنامه هم 8 هنرمند انتخاب شدند که خوشبختانه من هم در بین آنها حضور دارم. علاوه بر من و 7 هنرمند دیگر، یک هنرمند شاخص جهانی هم حضور خواهد داشت که قرار است یک اثر بزرگ را در همان محل تولید کند. آنجا کارهای سنگی تولید نمیشود و همه هنرمندان با چوب کار میکنند. بلافاصله پس از پایان کار در سوییس باید خودم را به دانمارک برسانم تا کارم را در آن همایش علمی-عملی که چهارمین تجربه حضورم در سمپوزیومهای بینالمللی است آغاز کنم.
من امسال برای حضور در بخش نهایی 3 سمپوزیوم مجسمههای چوبی انتخاب شدم که 2 تای آنها در دانمارک بود. یکی هم در سوییس که اکنون مشغول کار در همین برنامه هستم. به خاطر تداخل یکی از سمپوزیومهای دانمارک ناچار شدم از حضور در یکی انصراف دهم و فقط در 2 سمپوزیوم شرکت کنم.
همانطور که خودتان گفتید عمده آثار شما از چوب تولید میشوند. این انتخاب دلیل خاصی دارد؟
به هر حال هر متريال ویژگیهای خاص خودش را دارد. البته انتخاب مواد به نوع برخورد و استفاده هنرمند از آن هم وابسته است. شرایط محیط هم میتواند دخیل باشد. اما برای من چوب پر از احساس است. یک شئ با ارزش است که در ان همیشه اتفاقات خوبی را میبینم. برای همین چوب در اولویت کارهای من قرار دارد.
چه شد که از گرافیک وارد مجسمهسازی شدید؟
خب من در دانشگاه مبانی ابتدایی هنرهای تجسمی را فرا گرفتم. از گرافیک چیزهای زیادی یاد گرفتم. نوآوری، درک تصویر و آشنایی با فرم و فضا را از گرافیک دارم. اما میدانستم که در درون به کار دیگری از همین جنس علاقه دارم. هنری که بتواند من را به پیرامونم بیشتر پیوند بزند و رابطهای هدفمند و جهتدار بین من و پیرامونم ایجاد کند. این علاقه همیشه در درون من بود که هنری را داشته باشم که علاوه بر احساس کردن آن –از نظر روحی-، بتوانم آن را لمس هم کنم. کمکم به این نتیجه رسیدم که مجسمهسازی میتواند همانی باشد که من مد نظر دارم. از طرفی در این هنر حس آفریدن و جان دادن به اشیا را بیشتر میتوان تجربه کرد و من این حس را دوست دارم. ضمن اینکه امکانات بیشتری هم برای این هنر در اختیار داشتم. ورود من به مجسمهسازی یک انتخاب درونی بود. من با این هنر در اینترنت آشنا شدم و هیچ آشناییای با این رته نداشتم. اما همان آشنایی دفعی باعث شد متوجه شوم که چه میخواهم. چون در ناخودآگاه این هنر را دوست داشتم. برای همین به 2 سال نکشید که مسیر فعالیتم را به حوزه مجسمهسازی تغییر دادم.
آثاری که تولید میکنید معمولاً بر چه محتوایی استوار هستند؟
من معمولاً آدمهای پیرامون خودم را به خوبی میبینم و بررسی مینم. به پیرامون بیتفاوت نیستم. با آدمهای مجسمههای خودم رابطه خوبی دارم. در واقع آنها را زیاد میشناسم. شاید حتی با آنها حرف هم بزنم. چون برآمده از محیط پیرامون من هستند. بعضیها را انگار سالهاست که میشناسم. بیشتر به دنبال زنده کردن چیزهایی هستم که حضور داشتند و دارند. شاید بهتر باشد بگویم که این آدمها خود من هستند. برآمده از حسی در درون من که در یک پیکره به این شکل نمایان میشوند.