علائم بيماري سيفيليس در بررسيهاي انسان شناسي روي اسكلت زني متعلق به دوره ساساني كه در نزديكي قلعه كنگلو سواد كوه كشف شده بود، آشكار شد.
«فرزاد فروزانفر»، مدير گروه انسان شناسي پژوهشكده باستان شناسي دراينباره گفت: «براساس بررسي هاي انسان شناسي و مطالعات تطبيقي و تاريخي روي بقاياي اسكلتي متعلق به دوره ساساني نشان داد اين اسکلت مربوط به زني 35 تا 40 ساله است که يک عفونت و تورم شديد روي بازوي راست آن ديده شده. براساس شواهد اين عوارض مربوط به بيماري سيفيليس (Syphilis) است.»
بهار امسال که مسير قلعه کنگلو در سوادکوه توسط هيئتي به سرپرستي "سامان سورتيچي" از مازندران مورد بررسي قرار گرفت، سه گور بدست آمد که دو مورد آن تدفين هاي اسلامي و يک مورد با مشخصات تدفين دوران تاريخي، به صورت چمباتمه روي کتف چپ و با پاهاي جمع شده بوده است.
از اين گور تاريخي يک کوزه سفالين لعاب دار سبز رنگ، يک عطردان شيشه اي، يک کاسه فلزي و شش انگشتري اهدايي به دست آمده است.
فروزانفر گفت: «اين نمونه مستند ثابت مي کند که بيماري سيفيليس مزمن و يا وراثتي ، از اوايل سده هاي ميلادي در اروپا و آسيا وجود داشته است و فرضيه هاي پيشين در ارتباط با انتشار اين بيماري يعني منشاء اروپايي سيفيليس و يا نظريه کولومبين( Columbian Hypothesis ) کاملا مردود است.
سيفيليس يکي از چهار نوع بيماري عفوني است که توسط ميکروبي بنام ترپونما (Terponma ) ايجاد مي شود.
تا مدتها پزشکان براين عقيده بودهاند که بيماري هاي ترپونمال، ناشي از سفر کريستف کلمب به آمريکا بوده و بوسيله ملوانان کلمب از جزاير کارائيب به اسپانيا و سپس به اروپا آورده شده است.
فروزانفر گفت: «عوارض استخواني در جنين يك زن باردار كه بقاياي آن در حفاري گورستان کاستابل (Costeblle) در جنوب فرانسه پيدا شد، نشان داد بيماري نوزاد از نوع سيفيليس مادرزادي بوده است. »
به گفته فروزانفر اين گورستان که متعلق به قرن سوم تا پنجم ميلادي است، نشان مي دهداين نوع بيماري پيش از سفر کريستف کلمب در سال 1493 ميلادي در اروپا وجود داشته و تنها موردي که مهم است اثبات مادرزادي بودن و دلايل مستند آن است.
فروزانفر درباره اشكال اين بيماري گفت: «انتشار سيفيليس محدوديت آب و هوايي و جغرافيايي ويژه ندارد و تنها بيماري ترپونمال است که از طريق جنسي منتقل مي شود . سير اين بيماري معمولا مزمن بوده و به سه مرحله تقسيم مي شود . اين بيماري در مرحله اول 3 هفته طول مي کشد و به صورت زخم در محل اوليه عفونت بروز مي کند. در مرحله دوم با گسترش عفونت، اين بيماري از طريق خون و لنف انتقال مييابد و با بروز تب و عوارض پوستي شناخته مي شود.»
در مرحله سوم که بين يک تا بيست سال بعد بروز مي کند، عوارض آن بر روي ارگانهاي مختلف مانند سيستم گردش خون و سيستم عصبي مرکزي تاثير مي گذارد و سبب کوري، کري، فلج اندام ها و يا جنون مي شود.
تغييرات شناخته شده استخواني نيز که مربوط به مرحله سوم اين بيماري است، به صورت هاي مختلف در استخوان هاي کاسه سر و يا استخوان هاي دراز اندام بروز مي کند. در اين حالت ممکن است گوم (Gumma) که يک تومور است در هر بافتي، از جمله بافت هاي استخواني ايجاد شود.
فروزانفر افزود: «ايجاد گوم سبب ايجاد حفره هايي در استخوان و يا سطح آنها مي شود و التهاب هاي مزمن ضخامت استخوانها را به دنبال مي آورد و علائم مشخصي را روي استخوان هاي باستاني بر جاي مي گذارد که کاملا قابل شناسايي و تشخيص است.
اين انسان شناس معتقد است با کشف يک مورد ديگر از انواع بيماري سيفيليس که در کاوشهاي محوطه کنگلو در سوادکوه و در يک محوطه دوران ساساني به دست آمده، بار ديگر شواهد اين نوع اوايل سدههاي ميلادي دراروپا و آسيا مورد تاييد قرار مي گيرد.
بناي باستاني كنگلو، با پلان بيضي و شكل برج مانند با مصالح سنگ و گچ بر فراز صخرهاي مخروطي شكل و منفرد از جنس سنگآهك، با طاق قوسههاي رايج دوره ساساني، در نزديكي روستايي به نام كنگلو در سواد كوه مازندران بنا شده است.
"كنگ" در فارسي باستان به معني "قلعه" و "لو" در گويش مازندراني به معناي دم و نزديك است. بنابراين انتخاب كلمه مركب "كنگلو" با توجه به قرار گيري روستا در كنار قلعه، انتساب مناسبي است.
کشف شواهد جديدي از قلعه کنگلو مازندران نشان داده است كه احتمالا اين بناي ساساني، قلعه نبوده و نيايشگاهي از عهد ساساني است.(chn)