تعداد بازدید: 4232

توصیه به دیگران 2

دوشنبه 1 شهريور 1395-23:54

نقدی بر اظهارات استاندار مازندران در نشست خبری

نه خانی آمده، نه خانی رفته!

مازندنومه در یادداشتی طی 9 بند به نقد اظهارات ربیع فلاح -استاندار مازندران- در نشست خبری 31 مردادماه پرداخته است. در این نوشته برخی آماردهی استاندار، انتصابات و ادعاهای او به چالش کشیده شده است.


مازندنومه، سرویس سیاسی: استاندار مازندران در نشست خبری خود مطالبی را عنوان کرد که بخشی از آن برای کنشگران عرصه سیاسی و رسانه ای مبهم است. در زیر  فرازهایی از اظهارات ربیع فلاح را مرور کرده، ابهامات و پرسش های خود را مطرح می کنیم.

1- استاندار مازندران در نشست خود با رسانه ها گفت: نرخ بیکاری مازندران در سال گذشته  12.1 درصد  و در کشور 11 درصد بود که این رقم امسال در استان مازندران به 9.8 درصد رسید، اما در کشور 12.2 درصد است!

- سال گذشته نرخ بیکاری در مازندران دو درصد از میانگین کشوری بیشتر بود. اکنون در فصل تابستان قرار داریم؛ در نظر بگیرید یک سال پیش در تابستان سال گذشته، بیکاری در کشور 10.9 درصد اما در مازندران 12.1 بود؛ یعنی نرخ بیکاری در استان ما 1.2 درصد از متوسط کشوری بیشتر بود. در حالی که در کشور آمار بیکاری امسال به نسبت سال قبل یک دهم درصد افزایش نشان می دهد، آقای استاندار ادعا دارد این رقم را در مازندران به 9.8 درصد کاهش داده است!

با توجه به این که در سایت های مرتبط با آمار در استان و کشور هیچ مدخل  و جدولی وجود ندارد که بتوان به آمار دقیق بیکاری دست یافت، تنها می توان شنونده و مخاطب آماردهی کلی و یک سویه مسئولان بود. اما پرسش اصلی اینجاست که  در چند ماه اخیر چه اتفاق شگرفی در ایجاد اشتغال در استان روی داده که آمار بیکاری ناگهان 1.2درصد کاهش یافته است؟ چند بنگاه تولیدی و اقتصادی فعال شده اند؟ یا چه قدر دستگاه ها نیرو استخدام کرده اند که آمار بیکاری مازندران در مدتی که از سال 94 به 95  رسیده ایم کاهش این چنینی داشته است؟ چرا و چگونه و با چه سیاستی آمار بیکاری در کشور افزایش داشته اما در مازندران کاهش؟ آیا ما شق القمر کرده ایم؟

این ها ابهاماتی است که تا تحلیل وتبیین و خرد نشود، مردم ادعاها را  نمی پذیرند. یا آمار سال گذشته مشکل داشته یا سال جاری. به هم جور در نمی آید و لایتچسبک است.

یادمان نمی رود که علی اصغر یوسف نژاد -نماینده مردم ساری در مجلس- چندی پیش از ارائه آمارهای نادرست از ساری به تهران انتقاد کرده بود و علی محمدشاعری -دیگر نماینده مجلس- هم در گفت و گو با ما اظهارات این همکار خود را تایید کرد.

2- استاندار بیان داشت: موضوع محرمانه ای نداشتیم و همه مسائل را با خبرنگاران در میان می گذاریم.

-  این که موضوع محرمانه ای نداشتیم را به حساب تعارف و مزاح آقای فلاح می گذاریم، وگرنه حداقل حامیان دولت در استان در سه سال گذشته جز نامحرمی چیز دیگری ندیده اند.

جایی که نیروهای هوادار دولت حتی از ملاقات ساده با استاندار محرومند،  مونولوگ جای دیالوگ را گرفته است و گوشی برای شنیدن یافت نمی شود، انتصابات، فرمایشی و از بالا به پایین است و تصمیم ها بیشتر محفلی و سلیقه ای به نظر می رسد، نمی توان گفت ما موضوع محرمانه ای نداریم.

 همین امسال تصمیم بر تغییر چند فرماندار در غرب مازندران با نظر شخصی نماینده مجلس، فشار برای عزل یکی دو فرماندار نزدیک به دولت به بهانه بازنشستگی، تصمیم برای  انتصاب افرادی از جنس مخالفان دولت در سازمان مدیریت و نیز حراست استانداری و مانند این ها نشان می دهد که: ما از برون در شده مغرور صد فریب / تا خود درون پرده چه تدبیر می کنند!

البته با فشار رسانه های نزدیک به دولت و انتقادهای برخی فعالان سیاسی، انتصاب گزینه همفکر با جبهه پایداری برای حراست استانداری مازندران ناکام ماند، لیکن برای سازمان مدیریت و برنامه ریزی فردی به نام «محمود نوربخش» می آید که گفته می شود از مخالفان دولت و شخص آقای استاندار است و لابی هایی در تهران دارد که ربیع فلاح از آن ها حرف شنوی دارد!

3- استاندار در ادامه نشست خبری گفت: آسیب های اجتماعی به مقدار زیادی در استان کنترل شده است و در برنامه های اجتماعی، موفق تر از حوزه اقتصادی عمل کردیم.

- در حوزه آسیب های اجتماعی که موضوعات و زیرمجموعه های مختلفی را شامل می شود، آمار دقیق و جامعی در دست نیست و از این میان تنها می توان به به آمار طلاق اشاره و استناد کرد که آن هم یک طرفه تنها از سوی مقامات اعلام می شود؛ چه اگر به سایت ثبت احوال مازندران مراجعه کنید آمار فراوانی طلاق مربوط به سال 1390 را در آن می بینید و 5 سال است که این آمار بروز نشده است.

اواخر مهرماه سال گذشته مدیرکل ثبت احوال مازندران از رشد بیش از سه برابری طلاق نسبت به ازدواج در این استان در نیمه نخست سال خبر داده بود. رشد طلاق در مازندران 13 درصد و رشد ازدواج کمتر از چهار درصد اعلام شده بود.

در سال جاری در حالی که استاندار و معاون سیاسی او از کاهش8.1 درصدی طلاق در مازندران در سه ماه نخست سال ۹۵ نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر دادند، در تیرماه سال 95 ما شاهد افزایش ۴۰ درصدی طلاق در سوادکوه، ۳۴ درصدی طلاق در جویبار و 10.5 درصدی طلاق در قائم‌شهر بودیم.

از این هم می گذریم که نمی توان در فرصت 5-6 ماهه آمار طلاق را 8 درصد کاهش داد و کاهش یا افزایش آسیب های اجتماعی از جمله طلاق تدریجی است و یک شبه ایجاد نشده که یک شبه از بین برود. مگر این که استانداری مازندران ادعا کند با بخشنامه و جلسه و ابلاغیه طلاق را کاهش داده اند!

4-  استاندار در نشست خود گفت: نخواستیم رسانه ها را همسو و غیرهمسو بدانیم و دولت تدبیر و امید، کشور را به شکل دوقطبی قبول ندارد و ما هم در استان این کار را نکردیم و در آینده هم انجام نمی دهیم.

-این که دولت تدبیر و امید دوقطبی نیست، شاید از جهاتی صحیح به نظر می رسد، اما در کنه این گزاره، اما  و اگرهایی وجود دارد. گیریم دولت دو قطبی نباشد، لیکن چرا در همین مازندران یک قطب که اتفاقا" حامی دولت هستند  و در برآمدن روحانی پر نقش و رنگ ظاهر شدند، در سه سال گذشته به بازی گرفته نشده اند و قطب دیگر، اطراف استاندار تصمیم ساز و کنشگری فعال شده اند؟ رسانه ها نیز به همین صورت؛ توجه و عنایت استاندار و مجموعه اش در نوازش ها، دعوت ها و ملاقات ها و بازدیدهای گاه و بیگاه از رسانه های مخالف دولت، قابل قیاس با  رسانه های این طرفی نیست. اتفاقا" در این حوزه شاهد مثال فراوان داریم.

5- استاندار در همین نشست گفت: خودم گوجه کیلویی هزار تومانی خریدم، گوجه کیلویی سه هزار تومانی هم هست، چند کیلو می خواهید برای تان بخرم و بیاورم؟

- در درون خیلی از ما -حتی بسیاری از نخبگان-پوپولیست  نهادینه شده و همواره رفتارهای توده گرایانه وجود داشته است و زمانش که فرا برسد مانند گزاره های «گوجه نارمک احمدی نژاد و گوجه گتاب فلاح جلودار» بروز و ظهور پیدا می کند.

رفتار  و شعارها و ادعاهای پوپولیستی بسان همین قیمت گوجه،  ناظر به بحث هایی است که ممکن است در واقعیت رخ ندهد و یا طرح آن بحث ها در بلند مدت برای جامعه منفعتی نداشته باشد و از فضای نخبگانی دولت یازدهم نیز به دور است.

6- ربیع فلاح جلودار در بخشی از اظهارات خود گفت: انتقال آب و بحث مطالعات آن در حال انجام است و در صورت تایید، انجام می شود و اکنون وقتی چیزی نیست چرا در استان تنش به وجود آوریم. به استاندار سمنان گفتم چرا وقتی هنوز اقدامی نشده در این زمینه صحبت می کند؟ هیچ اتفاقی نیفتاده است.

- نمی دانیم این سیاست «بشین ببین چی می شه» و «هنوز هیچی نشده» را سیاستمدارهای ما در کدام مکتب سیاسی آموخته اند! وقتی اتفاقی بیفتد و آبی ریخته شود که دیگر قابل بازگرداندن به جوی نیست.

 اصلا آغاز هر واکنشی جدال لفظی و رسانه ای، آنگاه لابی و رسیدن به منظور و خواسته های فردی و اجتماعی است. آقای استاندار منتظر چه چیزی است؟ به این می ماند که بیمار را درمان نکنیم  وبگوییم: «چیزی نشده، او که هنوز نمرده است!»

 وقتی انتقال آب در سطح کابینه مطرح است و دو دولت روی آن انگشت گذاشته اند، نماینده ها و استاندار کنونی سمنان به جد تهران روی دارند و مشغول لابی هستند، در رسانه های خودشان تبلیغ می کنند، هنگامی که نماینده دامغان مخالفان انتقال آب را که اغلب چهره های دانشگاهی و فعالان محیط زیستی هستند، مزدور و وطن فروش معرفی می کند، چه جای سکوت!؟ انفعال و سکوت یعنی رضایتمندی نسبت به این موضوع و همراهی با کویرنشین ها. یعنی بنشینی فکر کنی همه چیز  آرام است، بعد گدوک ات را جدا سازند و تا پل سفید پیش بیایند. که خطیرکوه ات را ببرند و تا قلب سوادکوه پیش بیایند، که فولادمحله را به نام بزنند و سورت را جزو دامغان معرفی کنند و تا کیاسر پیش بیایند، که میانکاله ات را به نام بزنند و....

با این اظهارنظر استاندار یعنی در این مدت تمام کارشناسان و استادان مازندرانی دانشگاه و تمام رسانه هایی که به این موضوع پرداختند و تمام کنشگران و فعالان غیردولتی اشتباه کرده اند و باید مانند خودش سکوت می کردند، چرا که هنوز اتفاقی نیفتاده است!  اتفاق اگر بیفتد که از دست کسی کاری ساخته نیست. هر چند آن هنگام امثال ربیع فلاح در مسند نیستند که پاسخگو باشند.

استاندار مازندران گفته با استاندار سمنان صحبت کرده، اما نگفته پاسخ استاندار سمنان به او چه بوده؟ خوب بود به این موضوع هم اشاره ای می کرد.

 بر اثر فعالیت های چند ماه اخیر  وسکوت نکردن کارشناس ها و رسانه های استان، در همین راستا مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری انتقال آب  خزر به کویر را غیر کارشناسی اعلام کرد و آن را به استاندار سمنان نیز ابلاغ کردند، اما درست فردای آن روز استاندار سمنان برای پیگیری های بیشتر به تهران می رود و نماینده دامغان در مجلس هم همان روز در سخنانی آتشین می گوید: «آنان که امروز با انتقال و تولید آب مخالفت می کنند؛ ساده لوحان، وطن فروشان، قلم به مزدها و فریب خوردگانی هستند که پا در جای پای موساد، CIA و انگلیس می گذارند.»

پروژه اننقال آب دریای خزربه هرجای دیگر، یکی ازناشیانه ترین ترین و کودکانه ترین  طرح هایی است که علاوه بر پیامدهای منفی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای منطقه، ده ها ایراد حقوقی هم دارد.

 به گفته دکتر محسن فلاح -دکترای حقوق و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد نوشهر- در سال 2004 «کنوانسیون کنترل و مدیریت آب توازن و رسوبات کشتی‌ها» به امضای دولت‌ها رسید که به تصویب مجلس شورای اسلامی ایران هم رسیده است. بر اساس عقل و تفاهم جهانی جابه‌جایی آب دریا به اندازه حجم یک کشتی را هم ممنوع کرده است.  البته کنوانسیون‌های دیگری مانند کنوانسیون تنوع زیستی که ایران هم آن را امضا کرده، نیز انتقال گونه‌های زیستی را ممنوع کرده است.

در چنین شرایطی آیا سکوت جایز است؟ به باور ما بحث اصلا" سر این ها نیست، مشکل این جاست که آقای استاندار نمی خواهد خود را درگیر کند، نمی خواهد با تهران نشینان ها محاجه و بحث و از حریم مازندران دفاع کند، اهل مماشات و بذل و بخشش هایی از این دست است. هر اتفاقی که می خواهد بیفتد، فقط موقعیت من حفظ شود!

7- استاندار در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: در حوزه اطلاع رسانی باید بیشتر تلاش کنیم و موارد عنوان شده درباره سیستم اطلاع رسانی را قبول داریم.

- ضعف اطلاع رسانی دولت و خاموشی ماشین تبلیغاتی حسن روحانی را در کشور و مازندران بارها در همین رسانه و یا در نشست های مختلف بیان کردیم و لیکن گوش شنوایی نبود. به باور ما حداقل در مازندران هیچ صاحب منصب دولتی به اطلاع رسانی و تبلیغ اعتقادی ندارد؛ چه اگر چنین بود اوضاع دولت در اثبات توانمندی های خود این اندازه آشفته نبود.

   حالا که کمتر از یک سال به پایان عمر دولت یازدهم باقی مانده است، آقایان به صرافت افتاده اند و تازه حرف درمانی ها شروع شده است که: بله...در حوزه اطلاع رسانی ضعف داریم، همین! اقدام عملی هم هرگز صورت نخواهد گرفت. اصلا" اراده ای در این زمینه وجود ندارد.

بارها گفته ایم که  متولیان استانداری به رسانه های مخالف دولت بیشتر اهمیت داده و حتی حاضر به باج دادن هم هستند تا مبادا چیزی بنویسند که سنگی در جوی مدیریت شان بیفتد و موجی ایجاد شود!

8- استاندار گفته: فردی که بخواهد مدیر شود باید هفت خان رستم را رد کند، بگویید در کجا مدیر غیرتخصصی انتخاب کرده ایم.

- اولا" تخصص و مدیر تخصصی را باید تعریف کرد. این که فردی بر فرض، مدرک مرتبط با فعالیت اش را دارد متخصص شمرده می شود؟ یا فردی که در سازمانی تجربه و سابقه کاری بالایی دارد متخصص قلمداد می شود؟ آیا فردی که مثلا" چند جا سابقه مدیریت داشته، می تواند در سازمانی که هیچ تجربه ای در آن ندارد به کار گمارده شود و متخصص هم نام گیرد؟

چون آقای استاندار مدیر تخصصی و غیر تخصصی را تعریف و منظورش را بیان نکرده ، ما چند نمونه را صرفا" جهت روشنگری نام می بیریم و امیدواریم این مدیران تخصصی باشند:

* محمود نوربخش که قرار است رییس سازمان مدیریت  و برنامه ریزی استان شود، بالاترین مسوولیش معاون مدیرکلی است. انتصاب او به عنوان رییس سازمان برنامه و بودجه خلاف قانون است، زیرا بر اساس مصوبه صریح شورای عالی اداری کشور که در قالب بخشنامه ای با امضای جهانگیری -معاون اول رییس جمهوری- در تیرماه 95 صادر و به کلیه استانداران و استانداری ها و دستگاه های اجرایی کشور ابلاغ شد، تصدی مسوولیتی که به نوربخش داده شده است لازمه آن سابقه مدیرکلی است که او فاقد آن است. طبق مصوبه و بخشنامه مذکور، انتصاب نوربخش به این مسوولیت به علت نداشتن سابقه مدیرکلی اشکال دارد.

*علی اسد که اکنون فرماندار بابلسر است، در دولت گذشته مدیرکل راه و شهرسازی مازندران بود. او نه نیروی وزارت کشوری است و نه تجربه ای در این وزارتخانه دارد، اما آقا فلاح جلودار او را فرماندار کرده است.

*محمد محمدپور عمران رییس دانشگاه علم و صنعت ایران واحد بهشهر و دانشگاه شمال آمل  بود و یکی از مدیران صرفاً آکادمیک است که پیش از  تصدی سمت مدیرکلی صنعت، معدن، تجارت مازندران هیچ‌گونه سابقه اجرایی در کارنامه ندارد.

* عزت الله هاشم زاده که در حال حاضر مدير كل بازرسي، مديريت عملكرد و امور حقوقي استانداري مازندران و همین طور مدیرکل حوزه استاندار است، در كارنامه خود مسئوليت حراست تعاون و صندوق تعاون مازندران ، مسئوليت حراست ديوان محاسبات استان هاي گيلان و مازندران و رياست اداره برنامه ريزي و مالي ديوان محاسبات گيلان را بر عهده داشت.

*  جعفر احمدی -فرماندار نکا- نیروی وزارت کشوری نیست و از سازمان مدیریت آمده است. او البته از نزدیکان معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور است!

9- و بالاخره این فراز از اظهارات ربیع فلاح جلودار که در پاسخ به سوال مازندنومه مبنی بر انتصاب مدیران منتسب به دولت گذشته توسط استاندار مازندران و اقداماتی که از سوی مسئول دفتر استاندار در برخی انتصاب ها انجام می شود، تا آنجا که وی را استاندار در سایه می دانند، گفت: شما که ارتباط کاری با ما دارید اما مازندنومه مدتی است به پر و پای ما زیاد می پیچد. رئیس دفتر ما فرد عاقل و منطقی است و طبق دستورات من اقدام می کند. در دولت قبلی، رئیس دفتر ما یک سال به افتخار مرخصی در خانه نائل شد و جایی در دولت فخیمه نداشت. توهین، افترا و دروغ چیز بدی است و مسائلی که عنوان می شود باید مرجع داشته باشد، این مساله ای که گفتید ما هنوز به آن نتیجه نرسیدیم. ادعاها هم باید دقیق باشد.

- نقل است مردی خربزه ای خرید تا برای زنش ارمغان ببرد. در راه وسوسه شد که خربزه را بخورد، اما از زنش خجالت می کشید! اندکی که راه رفت نتوانست جلوی خود را بگیرد. با خود گفت: خربزه را می بُرم و به رسم خان ها ورقی از آن می خورم، بقیه را هم سر راه می نهم تا عابران گمان برند خانی از این جا گذر کرده است.

همین کار را کرد. جلوتر که رفت طاقت نیاورد و گوشت خربزه را هم خورد و گفت: خب! مردم می گویند خان حتما" چاکری داشته که ملازم او بوده و گوشت خربزه را خورده است. سپس آهنگ خوردن پوست خربزه کرد و با خود گفت: مردم خیال می کنند خان، اسبی هم داشته که پوست ها را خورده. در انتها از تخم خربزه نیز نگذشت و آن را هم خورد و گفت: حالا نه خانی آمده، نه خانی رفته!
اصلا" صورت مساله پاک! خلاص!


  • جمعه 5 شهريور 1395-20:22

    اي جان خواهر هما هرس شه صورت ره اب سرد بزن..سه سال گند بزوهه به مملكت ظاهرا بخاته بيي..خخخخخخخ

    • شنبه 6 شهريور 1395-9:45

      اتفاقا روحانی دره گندها و خرابکاری های محمود ره جمع کنده. دوندی که وچه بیه اتاق دله ره کثیفکاری هاکنه ونه گند ره جمع هاکردن اتا ساعت د ساعت نیه. ای کاش مای بی بی سیاسی داشتبوییم محمود بن ره وندس بوییم که انده کثیفکاری نکنه. کل مملکت ره این مردی خراب بکرده. غارتگر دکل و نفتکش و بیت المال. روحانی دمش گرم که اما ره نجات هدا

    • پنجشنبه 4 شهريور 1395-15:2

      خواهر هما.دولت عدالت و مهر بركاتش رو در سراسر كشور گسترانيده..راستي خواهر هما يارانه بگير هستي يا به نداي دولت راستگويان (خخخخخخخ)لبيك گفتي و حذف كردي؟؟اگه حذف كردي كامنت بذار اگه نه كه نمك چشاتونو كور ميكنه..خخخخخخ

      • جمعه 5 شهريور 1395-11:55

        من خواهر نیستم و آقا هستم. هما تخلص شعری من است. من از اول هم یارانه نگرفتم. برقرار نشد و من هم دنبالش نرفتم. یارانه را صدقه و تکه استخوانی می دانم که پیش ات بندازند. این هم از ثمرات نامطلوب و ممدیریت افتضاح احمدی نژاد که کل ایران را فروخت و غارت کرد و بعد تکه استخوان را جلوی مردم انداخت. متاسفانه جامعه توده گرای ایران هنوز این چیزها را نمی فهمد. بله، با دو کیلو سیب زمینی و دو تا دونه مرغ میشه رای اورد. به این راحتی. دولت روحانی از این کارها بلد نیست. چون پوپولست نیست. در کشوری که در یک فقره 3 هزار میلیارد دلار اختلاس کردند وحالا چسبیدند به فیش کلا 50 تا مدیر که آن هم 90 درصدش از دولت قبل ایجاد شده و بیکاری و فساد و بی آبی را ول کردند وبه خراب کردن کنسرت مشغولند چیزی جز همان خخخخخخ شما نمی توان گفت! البته این را بدان با تتمام مشکلات روحانی دوباره رای می اورد. دو دوره می ماند. بهتره شما الان خودت رو خسته نکنی و انرژی داشته باش تا 5 سال دیگه . شاید خخخخخ دون ات پاره بشه!

      • پنجشنبه 4 شهريور 1395-1:0

        عزت اله هاشم زاده رو خوب اومدی

        • چهارشنبه 3 شهريور 1395-22:16

          اقاي صادقي زياد حرص نخور ..بهار ٩٦دست جمعي ميرن استراحت ٨ساله..خخخخخخ

          • پنجشنبه 4 شهريور 1395-9:11

            آره. اما ما با روحانی می مونیم. ایادی احمدی نژاد که هنوز هستند و دنبال موقعیتند تا باز مملکت رو تیغ بزنند می رن واسه خودشون تا ابد

          • چهارشنبه 3 شهريور 1395-12:54

            آقای استاندار بهتر است شفاف برخورد کنند و مواضع دوگانه نداشته باشند. دادن حکم سرپرسنی به نوربخش به چه دلیل است؟ ایا گزینه بهتر نداریم؟

            • چهارشنبه 3 شهريور 1395-12:31

              نقدتان شفاف و قانع کننده بود. اشکالها را یکی یکی گفتید. امیدوارم دلسوزی شما پاداشی داشته باشد که همانا متنبه شدن و تکرار نکردن اشتباهات باشد

              • درد دلی که ابراز شد !پاسخ به این دیدگاه 5 2
                چهارشنبه 3 شهريور 1395-10:18

                سوال من ابنست چرا این ها درد دل نمایندگان مردم نیست ؟ یوسف نژاد که نمایندگی مردم را دارد چرا یکی به نعل و یکی به میخ می زند ؟ چرا ایشان حرفی نمی زند ؟ حرفی صحبتی و نصیحتی از سوی ایشان جز دو پهلو گویی ؟ آقای دامادی چرا ساکتند ؟ مازندنومه آیا انتظاری از نماینده های مردم ندارد ؟ این همه نا امیدی ؟ چرا ؟

                • پنجشنبه 4 شهريور 1395-10:16

                  اگر انتخابات در ساری آزاد بود و اصلاح طلبان اصیل حق شرکت پیدا می کردند بدون تردید امثال یوسف نژاد و دامادی در لیست جای نمی گرفتند. یوسف نژاد را یک عنصر کارگزارانی و دامادی هم یک عنصر اصولگرای اعتدالی باید دانست. ضمنا نماینده ها اهل معامله اند و چون این دو تا درساری حزبی نیستند به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند.هردوتا دنبال ... هستند و موقع انتخابات قیافه دموکراسی خواهی می گیرند. آبی از اینا گرم نمی شود.


                ©2013 APG.ir