سوغات کربلا
روایت خاطره ی مشتی از خاک در دستان شهید صمد طالبی پهنابی، از فرماندهان غواص یگان اطلاعات عملیات لشکر ۲۵ کربلا
مازندنومه، سرویس اجتماعی: اواخر عمرش یک بند جبهه بود و هیچ کس از او خبری نداشت؛ حتی بچه های لشکر! چه آن بچه های اطلاعات عملیات، به دور از چشم بچه ها، در آن سوی خطوط دشمن، طرح یک عملیات را می ریختند.
در محل احوال اش را که از مادرش می پرسیدیم، با دلی پر از اشتیاق دیدار پسرش، می گفت: «صمد جان من می گفت می خوام برات خاک کربلا بیارم! بهش گفتم پسرجان، کربلا؟ مگه میشه توی جنگ بری برام خاک کربلا بیاری؟ اما صمد جان من، خیلی جدی بهم قول داد كه خاک کربلا رو برام بیاره!. »
مادرش می گفت: «دوستاش به من مي گفتن صمد بعضی وقت ها میره تو خاک عراق، شاید میره کربلا و زیارت امام حسین! اما خودش چیزی از کار خودش بهم نمی گفت.
ولی می گفت که خاک کربلا رو برام میاره.»
صمد طالبی پهنابی شهید شد. پیکر پاکش را به زادگاهش آوردند. مادر شهید رو به هم رزمان شهید می کرد و می پرسید: «آيا شما هم خاک را در دست پسر شهیدم دیدید؟ همین قدر رو می دونم که جنازه پسر شهیدم، چند شبانه روز توی آبِ اروند مونده بود.»
همسر شهید صمد در روز تشییع جنازه اش، با پارچه ی سفید، خاک خون آلود، را از دست های شوهر شهیدش پاک و به عنوان خاک مقتل شهید داخل پارچه جمع کرد و به مادر شهید داد.
صمد مظلوم ما، قول آوردن خاک کربلا را داده بود و به قولش عمل کرد.
مادرش هم از آن خاک نگهداری کرد و می گفت: «اون خاک هم بوی کربلا میده و هم بوی پسرم.»
آن روز مادرش مکثی کرده، به نقطه ای خیره شده بود، بغض اش سر باز کرد و اشک اش جاری شد و در میان هق هق گریه، گفت: «می دونستم که صمد من به عهدش وفا می کنه.»
داستان این غواص شهید و مشت پر از خاک او، یاد آور حقیقت این شعر معروف است که:
این گل پرپر از کجا آمد
از سفر کرببلا آمده
روزها آمد و رفت، هنوز در این اندیشه ایم که چگونه پس از روزها سرگردانی جنازه او در آب اروند، یک مشت خاک کربلا را در دستانش را محافظت کرد تا به خانه برساند.
روح اش شاد.
- پنجشنبه 15 مهر 1395-14:14
یاد سرمای اروند در زمستان و یاد صمد به خیر ...
- پنجشنبه 15 مهر 1395-14:6
روحمان با یادش شاد
- پنجشنبه 15 مهر 1395-10:43
سردار شهيد صمد طالبي جزو معدود افرادي بود كه به كسب دانش و علم حتي در جبهه مي پرداخت . يادم هست در در اردوگاه براي بچه هاي يگان كلاس آموزش رياضي ميگذاشت . يادش گرامي .