پوشاک بومی قابلیت به روز شدن دارد/ لباس جوانان متناسب با آناتومی بدن نیست
طراح بابلی مد و لباس که در ایتالیا زندگی می کند، می گوید: لباس بومی با همه گستردگیاش در حال از دست دادن رنگ و بوی اصیل خود است و جامعه امروز مازندران به ویژه جوانها (هم شهر و هم روستا) پذیرای لباس محلی نیستند. باتاسف آنچه که در خیابانهای استان و اغلب نقاط ایران دیده میشود به هیچ عنوان اصولی نیست. جدا از مسائل عرفی، به هیچ عنوان طراحی اصولی ندارد و متناسب با آناتومی بدن هر فرد نیست.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، آتنا فلاحتی: پوشاک، یکی از 3 نیاز اصلی بشر است که در گذر زمان و بر اساس تاثیر شاخصهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همواره دستخوش تغییر بوده است. مازندران، استانی جوان و گردشگرپذیر است که در دهههای اخیر، شاهد تغییر عمیق در شیوه پوشش جوانان و گرایش بیشتر به همسو شدن با بازار مد و پوشاک وارداتی گرانقیمت بوده است. دسترسی آسان به پوشاک وارداتی، حضور گردشگران داخلی و خارجی، تغییر معیارهای انتخاب پوشاک، گسترش استفاده از تکنولوژی و آگاهی از جریانهای اثرگذار مد و لباس خارجی، تمایل به دیده شدن و دلایل متعدد دیگر ریشه تغییرهای کنونی را تقویت کردهاند.
برای آگاهی از چگونگی روی دادن این تغییر و تحول و اثرهای آن، با «آیدا اشرفی» کارشناس ارشد دیزاین که در جنوا ایتالیا مشغول فعالیت است گفتوگو کردیم. او متولد 1369 بابل است و پس از دریافت کارشناسی طراحی پارچه و لباس از دانشگاه الزهرا، دوره یک ساله تحصیل در آکادمی هنرهای زیبای بررا میلان در رشته تکنولوژیهای نوین هنری را به پایان رساند و سپس، تحصیل در رشته دیزاین دانشگاه پلی تکنیک جنوا در مقطع کارشناسی ارشد را آغاز کرد.
عکاسی تئاتر، حضور در نخستین دوره جشنواره مد و لباس فجر، شرکت در نمایشگاههای داخلی و خارجی نقاشی و چاپ و ترجمه مقاله در مجلههای هنری از فعالیتهای هنری «آیدا اشرفی» است. این هنرمند بابلی در حال حاضر به عنوان کارشناس طراحی پارچه و لباس با مجلههای داخلی و خارجی مد و پوشاک همکاری دارد.
خانم اشرفی، گرایش به پوشاک امروز از کجا آغاز شد؟ سلیقه مردم بود یا تبلیغ رسانهای؟
نمیتوان بهطور دقیق مرزبندی مشخصی انجام داد که کدام یک در به وجود آمدن گرایش کنونی آغازگر بود. فکر میکنم ترکیب سلیقه جامعه با تبلیغهای برندهای جهانی و همچنین، بازار واردات اجناس بهویژه از ترکیه جرقه ابتدایی برای انتخاب پوشاک به اصطلاح مد امروزی شد. این نکته را هم فراموش نکنیم که در حال حاضر تبلیغ نقش بسیار پررنگتری در تولید و همچنین انتخاب پوشاک دارد.
آیا با تولید پوشاک فاخر ارزان موافقید؟
بهطور قطع موافقم. چراکه کشور ما پیشینه درخشان و طولانی در زمینه صنعت نساجی و پوشاک دارد. اما در زمینه پوشاک مدرن نوپا هستیم. البته عجیب است که کشوری با این پیشینه نساجی در بازار جهانی جایی ندارد و نتوانسته شیوههای کهن پارچهسازی، طراحی و تولید پوشاک خود را برای ورود به بازار معتبر جهانی بهروز کند.
از نظر شما ایران توان لازم برای ورود به بازار رقابتی با محصولات خارجی را دارد؟
کشورهای پیشرو و موفق صنعت نساجی و پوشاک، در زمینه آموزش فعالیت گستردهای دارند. در کشور ما تعداد انگشتشماری دانشگاه فقط رشتههای طراحی پارچه و طراحی لباس را آموزش میدهند. این در حالی است که در کشوری مانند ایتالیا افزون بر این رشتهها، رشتههایی مانند طراحی آکسسوار(جواهر و تزیینات لباس)، استایلینگ و بازاریابی مد یا به عبارت بهتر رشتههایی که جزییات ریز صنعت پوشاک به آنها وابسته است نیز تدریس میشود. واحدهای گوناگونی بر صنعت پوشاک این کشور برای رسیدن به هدفهای بزرگتر و پیشرفت نظارت دارند. در نتیجه، ما نباید انتظار داشته باشیم یک شبه با امکانات موجود نتیجه بگیریم.
چه راهکاری برای داشتن تولید بهتر و رونق صنعت پوشاک داخلی دارید؟
ما در این زمینه نیازمند برنامهریزی طولانیمدت و همکاری واحدهای گوناگون در زمینه پوشاک ازآموزش تا نساجی، طراحی و بازاریابی هستیم. همچنین باید از تجربه کشورهای موفق در این زمینه نیز استفاده کنیم. چراکه دنیا با سرعتی غیرقابل مهار به سوی آینده حرکت میکند و بسنده کردن به تجربههای محدود داخلی، میتواند ما را در یک نقطه نگه دارد.
فکر میکنید برندسازی مانند پوشاک خارجی در ایران امکانپذیر هست؟
خوشبختانه در چند سال اخیر تبلیغهای زیادی برای استفاده از تولید داخلی انجام شد. به ویژه که تعدادی از هنرمندان و افراد مشهور هم از این جریان حمایت کردند و این حمایت بهطور قطع اثرگذار است. البته برندسازی تنها محدود به همین تبلیغها نیست. برندسازی داخلی همانگونه که گفتم نیازمند افزایش مهارت و دانش است و یک شبه نمیتوان ره صد ساله را طی کرد. اما خوشبختانه، کشور ما با نیروی جوانی که دارد پتانسیل قابلتوجهی برای تولید و فرهنگسازی استفاده از تولید داخلی دارد.
به نظر شما در چند دهه اخیر چه عواملی سبب تغییر شیوه پوشش مردم مازندران شد؟
این پرسش را از دو جنبه قدیم و جدید بررسی میکنم. در قدیم مردم مازندران مانند مردم هر اقلیم دیگری پوشاک خود را با توجه به آب و هوای منطقهای که در آن سکونت داشتند و همچنین امکاناتی که در آن منطقه کشاورزی یا کوهستانی داشتند مانند دام و الیاف گیاهی انتخاب میکردند. اما امروز با توجه به گستره ارتباطات، عواملی که میتوانند بر پوشاک مردم مازندران تاثیرگذار باشند نسبت به گذشته بیشتر است. یعنی میتوان گفت اثرپذیری پوشاک امروز بیشتر از فضای مجازی و مد در شهرهای بزرگتر ایران یا در اندازه بزرگتر، دنیا است. در واقع لباس محلی و بومی با همه گستردگیای که در گذشته داشت، امروز در حال از دست دادن رنگ و بوی اصیل خود است.
میتوان پوشاک بومی را به روز کرد تا این رنگ و بوی اصیل از دست نرود؟
معیار دقیق و صد در صدی وجود ندارد. اما میتوان گفت استفاده آسان، فرم بهروز، جنس و رنگ مناسب میتواند از عوامل تاثیرگذار باشد. باید همواره توجه داشته باشیم که مهمتر از همه، پذیرش لباس از دید جامعه است. به نظر من لباسهای محلی قابلیت بهروز شدن را دارند. البته با تغییرها و گوناگونیای که میتوان در جنس پارچه، بافت، طرح و راحتی مدل لباس برای فعالیتهای روزانه ایجاد کرد. به عنوان نمونه چند سال پیش کیف و کفشهایی به بازار عرضه شد که از نظر طرح و جنس شبیه به فرش و گلیمهای قدیمی بودند. اما قالب و ظاهر کفشهای راحت امروزی را داشتند که بازار خوبی هم داشته و دارند.
با همین نگاه و فرمول میتوان از نمادهای بومی مازندران در تولید پوشاک امروزی استفاده کرد؟
طراحی لباس فرآیندی همراه با نوآوری است. هر طراح میتواند به این پرسش شما از دیدگاه شخصی خود پاسخ دهد. به نظر من هزاران ایده وجود دارد که میتواند بر پایه نمادهای سنتی شکل گیرد. از طراحی لباس و الگو، تا طراحی پارچه و حتی بافت پارچهها میتواند بستر مناسبی برای استفاده از نمادهای بومی باشد. برگزاری فراخوان و مسابقههای هنری با زمینه تخصصی بهترین راهی است که میتواند، طراحان را به استفاده از این نمادها ترغیب کند و سبب ایدهپردازی در طراحان جوان شود.
فکر میکنید اگر چنین اقدامی هم انجام شود، جامعه امروز مازندران تا چه اندازه میپذیرد که از پوشاک بومی یا طرحهای مشابه لباس بومی خودمان در زندگی روزمره استفاده کنیم؟
متأسفانه به نظر من جامعه امروز مازندران به ویژه جوانها (هم شهر و هم روستا) پذیرای لباس محلی نیستند. ممکن است افراد اندکی پذیرا باشند که آنها هم ممکن است انگشتنمای اکثریت شوند. چرایی این ماجرا به دو دلیل است. نخست محدودیتی که از طرف جامعه تحمیل میشود. به عنوان نمونه شما نمیتوانید با یک لباس محلی اصیل که از لحاظ رنگ و فرم با پوشش عرف جامعه متفاوت است وارد ادارهها یا مرکزهای آموزشی شوید. با وجود اینکه این لباسها بهطور کامل پوشیده هستند، اما بهعنوان لباسی که بتوان با آنها در جامعه فعالیت و حضور داشت، پذیرفته شده نیستند. دلیل دوم اینکه، جریانهای مد براساس معیارهای انتخاب وابسته و تقلیدگرایانه در جامعه پذیرفته میشود و بازار را پر میکند. بهویژه در نوجوانها و جوانها بیشتر شاهد این جریانسازی هستیم. چراکه به روز بودن برای آنها اهمیت زیادی دارد و انتخاب آنها وابسته به ویترین مغازهها که بیشتر از بازار ترک و چین انجام میشود. مزونهای اینستاگرامی و اینترنتی که تعداد قابلتوجهی از آنها کپی و بدون طراحی هستند و البته لباسهایی که بر تن افراد مشهور میبیننم که خود این افراد در زندگی عادی از آن استفاده نمیکنند و تنها برای نمایش پوشیده میشود، تمام این موارد سبب میشود به مرور زمان لباس محلی به دست فراموشی سپرده شود و مردم پذیرای آن نباشند.
با طراحان لباس استان خودمان آشنایی دارید؟
طراحان استانی که من میشناسم دو دسته هستند. طراحان مازندرانی که به دلیل بازار خوب کاری در تهران فعالیت میکنند و طراحانی که در همین خطه کار میکنند. هر دو دسته این افراد نیز برای مزونهای شخصی خود و کارخانهها فعالیت میکنند. از نظر من همه طراحان مازندرانی در صورت دارا بودن موقعیت مالی و زمانی مناسب، برای بالا بردن سطح دانش و توانایی خود در این زمینه باید تلاش کنند تا نتیجه آن، تولید اصولی و ماندگار پوشاک با ارزش اما ارزان شود.
با مقوله اثرگذاری حضور گردشگر در مازندران بر پوشاک افراد بومی موافق هستید؟
استان ما از جمله نقاط گردشگری ایران بوده که در تمام سال پذیرای گردشگران است. براین اساس، هر گردشگر فرهنگی متفاوت از مناطق گوناگون کشور را با خود به استان میآورد که فرهنگ پوشش نیز بخشی از آن است. این شیوه تعامل فرهنگی میتواند تاثیرهای مثبت و منفی داشته باشد. از تاثیرهای مثبت این تعامل میتوان به آشنا شدن با نوع فرهنگ پوشش، طرحها و بافتها و نمادهای سراسر کشور اشاره کرد و از جنبههای منفی، به فراموش شدن نمادها، طرح ها و الگوهای بومی و متناسب با فرهنگ امروز و پیشینهی استان.
پس به نظر شما پوشاک بر تغییر فرهنگ تاثیرگذار است؟
بله. قطعاً. این تاثیر متقابل است. به این معنا که هم فرهنگ بر پوشاک تاثیر میگذارد و هم پوشاک بر تغییر فرهنگی. به عنوان نمونه اگر لباسهایی که امروز در مکانهای همگانی میپوشیم را چند سال پیش در ویترین مغازهای میدیدیم شاید به آنها میخندیدیم یا سبب تعجب ما میشد. اما امروز، با آن در جامعه فعالیت میکنیم. این تغییر دیدگاه، ناگهانی و یک شبه به وجود نیامد. بلکه از تاثیر متقابل و گامبهگام فرهنگ و پوشاک بر هم سرچشمه میگیرد.
امروز سبک پوشاک مردم مازندران، سبک وارداتی از دیگر استانها است که نتیجه گردشگرپذیری استان است؟
به طور کلی سبک پوششی مردم مازندران بهویژه آنچه در فعالیتهای روزانه یا مهمانیها دیده میشود با دیگر استانها تفاوت چندانی ندارد. اگر چند عکس از جوانان دیگر استانهای کشور به شما نشان دهند براساس شیوه پوشش آنها نمیتوانید حدس بزنید به کدام منطقه از کشور تعلق دارند. هرچند هنوز هستند قومیتها یا شهرستانهایی که اصالت خود را حفظ کردهاند که از بین آنها میتوان به مناطق غربی و جنوبی کشور اشاره کرد. اما استانهای شمالی و مرکزی کشور به دلیل اینکه هر سال گردشگران زیادی را پذیرا هستند خواهناخواه از فرهنگ یکدیگر تاثیر میپذیرند. پیشتر به جنبههای مثبت و منفی این تعامل فرهنگی اشاره کردم. به نظرم، تا جایی که این تاثیرپذیری سبب فراموشی فرهنگ، پوشش بومی و اصیل ما نشود و بستری برای نوآوری باشد، میتوان از آن به عنوان شیوهای راهبردی و قابل بهرهبرداری استفاده کرد. اما اگر قرار برکپیبرداری غیراصولی و گوشهگیری پوشش و طرحهای بومی شود تاثیر آن به طورحتم منفی خواهد بود.
به طور کلی با جریانهای موجود مد و پوشاک مردم استان تا چه اندازه مخالف و موافقید؟
من از راه فضای مجازی پوشش کشور و به ویژه استان مازندران را دنبال میکنم. افزون بر این، سالی چند بار که به ایران سفر میکنم شاهد تغییرهایی در شیوه پوشش جامعه به ویژه نسل جوان و نوجوان هستم. فقط در چند مورد انگشت شمار نوآوری در این تغییرها دیدم و میتوانم بگویم باقی تغییرهایی که دیدم بیشتر مایه تاسف من شد. چرا که رواج کپیبرداریهای غیراصولی، فرصتی برای بروز نوآوری نگذاشت. تا جایی که داشتههای کهن خاص استان و منطقه را از ما گرفته است و در نهایت بیهویتی را به دنبال خواهد داشت.
درباره پوشاکی که امروز مورد استفاده جوانان در کوچه و خیابان چه نظری دارید؟
باتاسف آنچه که در خیابانهای استان و اغلب نقاط ایران دیده میشود به هیچ عنوان اصولی نیست. جدا از مسائل عرفی، به هیچ عنوان طراحی اصولی ندارد و متناسب با آناتومی بدن هر فرد نیست. یعنی به صرف مد بودن، هرکس با هر آناتومی و سنی لباسی را میپوشد که متعلق به او نیست و این سبب میشود تا برخی پوششها نامناسب و حتی عجیب باشند.
چه عاملی در شکلگیری این روند نادرست اثرگذار بوده است؟
این روند از سالها پیش آغاز شد. اما در سالهای اخیر، ظهور و تکثیر ناگهانی مزونهای اینستاگرامی بدون طرح که فقط به فکر فروش هستند، این روند را به سوی اثرگذاری نادرست هدایت میکند. ممکن است مساله سادهای بهنظر برسد. اما فردی که آگاهی و دانش طراحی ندارد استانداردهای جامعه و پوشش همگانی را پایین میآورد و سبب بدسلیقگی دیداری میشود. از زیانهای این کج سلیقگی دیداری میتوان به نوشتههای نامناسب و بیمعنی روی پوشاک زنانه و مردانه و همچنین انتخاب پوشاک نامناسب برای موقعیتهای گوناگون اشاره کرد. به عنوان نمونه زنانی را در خیابان میبینیم که با کفش پاشنه بلند میلنگند یا مردانی که تنگی لباس در محیط کار کلافهشان میکند. در حالی که اگر هر کدام از این لباسها در موقعیت مناسب خود استفاده شوند راحتی فرد را به دنبال خواهند داشت. این بحث در مورد نوشتار روی لباس هم وجود دارد که اگر با طراحی مناسب استفاده شود به طور قطع سبب زیبایی لباس خواهد شد.
نقاط ضعف و قدرت پوشش جوانان را چطور ارزیابی میکنید؟
همان گونه که اشاره کردم باتاسف کپیبرداریهای غیراصولی به وسیله افرادی که کارشناس و راهبلد در زمینه مد و لباس نیستند ضربه شدیدی به صنعت پوشاک کشور زده است. به ویژه با همهگیر شدن استفاده از اینترنت، این موج و تب مدگرایی و مانند هم شدن هر روز مسیر غیراصولی خود را پشت سر میگذارد. از نقاط ضعف میتوان به حضور افراد غیرحرفهای در این زمینه و همچنین آگاه نبودن به مهارتهای افراد فعال عرصه مد و پوشاک کشور و استان اشاره کرد. به عنوان نمونه خیاطانی که در گذشته داشتیم ناگهان تبدیل به طراح لباس شدند. کاری که این عزیزان انجام میدهند در هیچ جای دنیا نام طراحی لباس به خود نمیگیرد. این افراد به عنوان خیاط بسیار با مهارت عمل میکردند و لزومی به تغییر نام این مهارت نبوده و نیست. این مسأله میان افراد فعال حوزه تبلیغ و بازاریابی پوشاک نیز وجود دارد. اما از نقاط قوت میتوان به رنگهایی اشاره کرد که پیش از این کمتر دیده میشد و امروز شاهد استفاده از طرح و رنگ جدید و گوناگون در پوشاک جوانان هستیم.
- شنبه 17 خرداد 1399-2:39
حالا شما یه امتحانی بکنید..منظورم تولید لباسهای محلی مازندرانیه..بخدا دیگه بدمون اومد از مانتو و شلوار...چادر که هیچی اصلا...نمیگم یه مغازه کلا لباس مازندرانی باشه..بلکه به همراه مانتو و شلوارلباس محلی هم بیارید تا ببیتید جطور استقبال میکنن