تعداد بازدید: 4272

توصیه به دیگران 0

سه شنبه 9 آذر 1395-19:3

توصیف آیت الله فاضل در قلم دکتر سیف الرضا شهابی؛

ساده زیستی و دیدگاه فکری باز آیت الله

آیت الله شیخ محمد فاضل با نگاهی باز و به دور از تنگ نظری به مسائل و جامعه نگاه می کرد و سعی نداشت اسیر جزمیت فکری شود، از این رو در سال 1367 به نگارنده گفته بود از شخصیت های علمی که حتی دیدگاه های مختلف دارند دعوت کن تا به بابل بیایند و در مسجد کاظم بیک سخنرانی کنند. بنده هم در اولین مرحله از مرحوم سید جعفر شهیدی دعوت کردم به اتفاق دکتر عبدالکریم سروش به بابل بیایند، مرحوم شهیدی هم در مسجد کاظم بیک در حضور مرحوم فاضل و دکتر سروش و جمع کثیری از جوانان و نمازگزاران مسجد سخنرانی کرد.


 مازندنومه؛ سرویس سیاسی، دکتر سیف الرضاشهابی: روز شنبه ششم آذر 1395 خبر تاثر آوری شهر بابل  را فرا گرفت که از درگذشت شخصی فاضل و عالمی عامل به نام آیت الله شیخ محمد فاضل استرآبادی حکایت داشت.

او فرزند یکی از روحانیان بابل به نام مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ نجفعلی فاضل استرآبادی بود که در سال 1350 فوت کرد. وی داماد آیت الله شیخ محمد کوهستانی، از علمای صاحب نام استان مازندران بود. حاصل این ازدوج میمون و مبارک 9 فرزند بود؛ چهار پسر و پنچ دختر که یکی از پسران ایشان در جنگ تحمیلی به شهادت رسید

   شیخ محمد فاضل در سال 1313 شمسی به روات از پشت نوشته قرآن و در سال 1314 شمسی بنا بر شناسنامه، در نجف اشرف متولد شد. تا سال 1354 در نجف اقامت داشت و به تحصیل علوم حوزوی مشغول بود. در این سال به خاطر اخراج ایرانیان از عراق در دوران حکومت بعثی؛ نجف را به مقصد اقامت دائمی در بابل ترک کرد و در این شهر در مسجد کاظم بیک که در مرکز شهر بابل واقع است، امامت جماعت شد.

آیت الله فاضل به خاطر سجایای اخلاقی و علم و معرفت و فضلی که داشت، بین جوانان مذهبی بابل نفوذ کرد، به طوری که در ماه های قبل از پیروزی انقلاب، مسجد کاظم بیک مرکز ثقل فعالیت های سیاسی نیروهای مذهبی بابل علیه رژیم گذشته بود. این مسجد شدیدا تحت کنترل نیروهای اطلاعاتی و انتظامی قرار داشت و حتی بسیاری از مواقع حیاط مسجد محل درگیری نیروهای انتظامی با نیروهای مبارز بود.

   مرحوم فاضل در ایامی که در نجف اقامت داشت گاه گاهی برای دیدار با خانواده به بابل می آمد و به خاطر دارم در دهه چهل، بعضی سال ها در مسجد محدثین بابل در ماه رمضان اقامه جماعت داشت و نماز مغرب را در مسجد می خواند و بعد به منزل می رفت و بعد از افطار، مجددا در مسجد حاضر می شد و نماز جماعت را می خواند. او این روش را سیره نبوی بر می شمرد و معتقد بود هر نماز در وقتش اقامه شود، به ثواب نزدیکتر است.

آن مرحوم در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی که اسفند سال 1358 برگزار شد با کسب 41751 رای از 71997  آرای ماخوذه، به نمایندگی مردم بابل انتخاب شد و بلافاصله بعد از انتخابات، جهت هماهنگی بین نمایندگان استان مازندران، همه منتخبان را در منزلش در بابل دعوت کرد. بنده هم به عنوان مهمان دعوت شده بودم. به خاطر دارم  در آن جلسه آقای منوچهر متکی که از بندرگز انتخاب شده بود هم حضور داشت .

     شیخ محمد فاضل با این که در کمیسیون امور شوراهای مجلس حضور داشت، ولیکن در خلال دوران نمایندگی متوجه شد که باید این مسئولیت  را به دیگران بسپارد و خودش به تربیت طلاب حوزوی بپردازد. از این رو برای دوره دوم نامزد نشد و بعد از پایان دوره چهار ساله به بابل بازگشت و به تاسیس حوزه علمیه در روستای سلطان محمد طاهر اقدام کرد. 

 این حوزه یکی از حوزه های شناخته شده و خوش نام در سطح کشور است و اکنون حدود دویست طلبه از نقاط مختلف کشور در حال آموزش هستند.

او در دوران نمایندگی، هر هفته به بابل می آمد و از ادارات و نهادها و مراکز مختلف بازدید می کرد. با آن که در سال های ابتدای انقلاب، مشکلات مردم مانند و در ابعاد الان نبود، مع الوصف تلاش داشت تا به امور عامه توجه خاص داشته باشد .

    مرحوم فاضل برای نگارنده نقل می کرد: عامل ازدواج و آشنائی و به اصطلاح  خواستگاری مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی  -ابوی برادران لاریجانی- مرحوم پدرش -نجفعلی فاضل استر آبادی- بود .

    آیت الله شیخ محمد فاضل از سعه صدر برخوردار بود و با نگاهی باز و به دور از تنگ نظری به مسائل و جامعه نگاه می کرد و سعی نداشت اسیر جزمیت فکری شود، از این رو در سال 1367 به نگارنده گفته بود: «از شخصیت های علمی که حتی دیدگاه های مختلف دارند دعوت کن تا به بابل بیایند و در مسجد کاظم بیک سخنرانی کنند تا سبب رشد فکری و تنویر افکار مومنین خصوصا جوانان شود.»

بنده هم در اولین مرحله از برنامه از مرحوم سید جعفر شهیدی که آن زمان ریاست تدوین لغت نامه  دهخدا را بعد از مرحوم دکتر محمد معین برعهده داشت، دعوت کردم و مرحوم شهیدی به اتفاق دکتر عبدالکریم سروش به بابل آمدند. مرحوم شهیدی در مسجد کاظم بیک در حضور مرحوم فاضل و دکتر سروش و جمع کثیری از جوانان و نمازگزاران مسجد سخنرانی کرد.

مرحوم فاضل بسیار علاقه مند بود که این سلسله سخنرانی ها تداوم پیدا کند و بر آگاهی جوانان بیفزاید. آن موقع هنوز دکتر سروش با جمهوری اسلامی زاویه پیدا نکرده بود و حتی مرحوم فاضل علاقه مند بود در یکی از شب ها دکتر سروش سخنرانی کند.

  در روز های سرد زمستان سال 1357 که مردم از نظر وسایل سوختی در مضیقه بودند، به منزلش رفتم و ملاحظه کردم بخاری خاموش است و خودش را با لباس های اضافی گرم کرده است. نظرش بر این بود هنگامی که مردم در تهیه مواد سوختی مشکل دارند، جایز نیست خانه ام را گرم کنم .

   ایشان در تمام عمر با سادگی هر چه تمام تر زندگی کرد و خودش را اسیر زخارف دنیوی نکرد. از این رو مورد توجه خاص مردم قرار داشت و در مراسم تشییع جنازه اش جمعیت کثیری از اقشار گوناگون مردم و مسئولان کشور، استان و شهرستان بابل حضور داشتند. بعد از تشییع هم جهت خاکسپاری، پیکر پاکش به زادگاهش شهر نجف منتقل شد و در شامگاه روز چهارشنبه دهم اذر 1395 همزمان با روز شهادت حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا در وادی السلام شهر نجف دفن شد. خداوند رحمتش کند.

 


  • شنبه 13 آذر 1395-15:11

    دکتر شهابی به نکته های جالبی از زندگی آیت الله فاضل اشاره کرده . افسوس که فاضل زود رفت . برکتی برای بابل و مازندران بود. افرادی مثل آیت الله فاضل و دکتر شهابی نعمت هائی برای این استان هسند هر کدام در حوزه های متفاوت

    • شنبه 13 آذر 1395-9:20

      با تشکر از اقای دکتر شهابی که مقاله قابل استفاده بالا را نوشته است.
      الحق فاضل فاضل بود خدا بیامرزد


      ©2013 APG.ir