او نظریه پردازِ مترقی انقلاب بود
بسته سوم/ هاشمی دیدگاه بسیار مترقیانه ای داشت و به یقین می توان گفت که در بین شخصیت های حوزوی نظیر او یا مشاهده نمی شود و یا به ندرت می توان یافت/ در آن سال ها که علما حضور در حوزه ها و شهرهای مذهبی را بر هر کار و مکانی ترجیح می دادند، هاشمی با خانواده اش به کشورهای اروپائی سفر کرد تا از نزدیک با جوامع غربی آشنائی پیدا کند و همین کار قطعا" بر جهان بینی او تاثیر مثبت گذاشت/ تالیف کتابی در مورد امیرکبیر، آن هم در سال هائی که روحانیون به این مسائل کمتر توجه می کردند، نشان دهنده روحیه و افکار مترقیانه و سازنده اوست.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، دکتر سیف الرضا شهابی: خبر درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی در شامگاه روز یکشنبه نوزدهم دی ماه 95 زلزله ای بود که سراسر کشور را فرا گرفت و در اندک زمانی در راس اخبار داخلی و خارجی قرار گرفت و مورد توجه جوامع سیاسی داخل و منطقه و در سطح جهانی واقع شد .
آشنایی نزدیک بنده با آیت الله هاشمی رفسنجانی به سال 1348 بر می گردد. در آن سال شب های جمعه در مسجد هدایت تهران در خیابان استانبول و بعد از اقامه نماز جماعت توسط آیت الله سید محمود طالقانی، با حضور مهندس بازرگان، چهره هایی مانند مطهری، باهنر و هاشمی رفسنجانی به تناوب سخنرانی می کردند و بسیاری از نیروهای مبارز و فرهیخته هم حاضر بودند.
آقای هاشمی مباحث دینی و اعتقادی و آیات قرانی را با موضوعات روز و مسائل اجتماعی و سیاسی بیان می کرد و برای مستعمان جالب و جذاب بود.
او از اندیشه ای خوب برخوردار بود که در دو اثرش: "امیر کبیر قهرمان مبارزه با استعمار" و مقدمه بر کتاب "کارنامه سیاه استعمار" نوشته "اکرم زعیتر" اردنی که توسط خود آیت الله به فارسی ترجمه شد، کاملا مشخص است.
دیدگاه مبارزاتی او سبب شد تا در سال های نخستین دهه پنجاه شمسی در آمفی تئاتر دانشکده فنی دانشگاه تهران سخنرانی داشته باشد و سخنرانی اش مورد توجه دانشجویان، حتی دگر اندیشان قرار گرفت که نگارنده در آن روز در سالن آمفی تئاتر حضور داشتم.
در زندان شاه فرصتی فراهم شد تا آشنائی ما به دوستی تبدیل شود و از نزدیک در مورد مسائل مختلف به صحبت بنشینیم و از نظرات و دیدگاه های او استفاده کنم.
هاشمی دیدگاه بسیار مترقیانه ای داشت و با یقین می توان گفت که در بین شخصیت های حوزوی نظیر او یا مشاهده نمی شود و یا به ندرت می توان یافت.
در آن سال ها که علما حضور در حوزه ها و شهرهای مذهبی را بر هر کار و مکانی ترجیح می دادند، هاشمی با خانواده اش به کشورهای اروپائی و ... سفر کرد تا از نزدیک با جوامع غربی آشنائی پیدا کند و همین کار قطعا" بر جهان بینی او تاثیر مثبت گذاشت.
هم چنین تالیف کتابی در مورد امیرکبیر، آن هم در سال هائی که روحانیون به این مسائل کمتر توجه می کردند، نشان دهنده روحیه و افکار مترقیانه و سازنده اوست.
در سال 1350 با شروع مبارزات مسلحانه، به کمک گروه های اسلامی شتافت و از هر گونه مساعدتی به این گروه ها مضایقه نداشت. آیت الله اعتبارش را برای اعتبار بخشیدن به این گروه ها در طبق اخلاص قرار داد.
او در زندان برای نگارنده نقل می کرد که هر چه در توانش بود برای پیشبرد گروه های مبارز و مسلح اسلامی در سال ها آغازین دهه 1350 به کار گرفت.
متاسفانه حوادثی که در سال 1354 در ارتباط با تغیر ایدئولوژی گروهی که او با تمام وجود به حمایت از آن برخاسته بود، رخ داد سبب شد تا حمایت هایش به مخالفت شدید تبدیل شود و رهبری جماعتی را در زندان بر عهده گرفت که هدف شان در مبارزه با انحرافات گروه مسلح اسلامی بود.
اگر چه همه آن هائی که در این جمع جای گرفتند دارای انگیزه مشترک نبودند و برخی از آن برای رهائی از زندان تصور می کردند هر قدر بیشتر به مخالفت با گروه مزبور بپردازند زودتر آزاد می شوند، ولی هاشمی می خواست حمایت های گذشته اش را جبران کند و حتی به بنده گفته بود برای این ها خیلی زحمت کشیدم و انتظار نداشتم از اسلام و عقاید دینی جدا بشوند.
دکتر شهابی: در آخرین دیدار من و آیت الله هاشمی، او آخرین جلد خاطراتش را امضا زد و هدیه داد(31 خرداد95)
هاشمی به عنوان یک تئوریسین اسلامی معتقد شده بود که جدائی جمعی از اعضای گروه مورد نظر به خاطر انحراف بنیانی در اندیشه شان است و اگر اصلاح نکنند باز هم دچار انحراف خواهند شد.
او هم یک عالم به مسائل اسلامی و هم عامل به آن و آشنا به مسائل روز و اهل کار و فعالیت اقتصادی بود. کشاورز زاده ای بود که از فوت و فن کار کردن آگاه بود و در سال های قبل از انقلاب با این که فعال سیاسی و نویسنده مقالات و کتاب های دینی و تاریخی بود، مع الوصف درحوزه اقتصادی تلاشگر و بخشی عمده از امکانات مالیش را از راه کارهای اقتصادی که زائیده فکر و عملش بود، به دست آورد.
هاشمی هیچگاه خودش را کنار نمی کشید و دوست داشت همواره در محور حوادث و رویدادها قرار داشته باشد و محور مداری او در پاره ای مواقع به او آسیب رسان.
سخن زیاد است، ولی به این حد اکتفا می کنم. شخصی که به مدت 38 سال بعد انقلاب نقشی بزرگ ایفا کرد را نمی توان در این مختصر مورد ارزیابی قرار داد. خداوند مورد رحمت واسعه اش قرار بدهد.
- چهارشنبه 22 دی 1395-15:6
اقای هاشمی رابطه خوب و صمیمانه ای با دکتر شهابی داشت و تنها کتابی را که اقای هاشمی غیر از کتاب خودش مقدمه نوشته کتاب قایم مقام تالیف دکتر شهابی بود
- دوشنبه 20 دی 1395-22:2
دکتر شهابی خاطرات زیادی از اقای هاشمی دارند و همیشه به ایشان سر میزدندباید خاطراتشان بگویند
- دوشنبه 20 دی 1395-10:22
با سپاس فراوان از اقای دکتر شهابی. در این مختصر حق مطلب را بیان کردی