مردی که تکرار نمی شود
بسته هشتم/هاشمی درگذشت، اما انسان دلش تنگ می شود برای این شخصیت که خود کتاب تاریخ و سرمایه بزرگ و اثر گذار بود. هاشمی تکرار نمی شود.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، حسین برزگر ولیک چالی: قدر مسلم این است که اکبر هاشمی رفسنجانی به غایت هوشمند،عمیق و آینده نگر بود.
بازتاب گسترده داخلی و فراملی درگذشت سیاستمدار ورزیده و اعتدال گرای پهنه سیاست ایران، نشان داد که او با بقیه تفاوت داشت و متمایز از دیگران بود.
او شخصیت تلفیقی و ترکیبی داشت و نماد اقتدار گرایی توسعه بود.
شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و جغرافیای حاکم بر منطقه و ایران در 60سال اخیر دست به دست هم داد تا هاشمی به عنوان یکی از پیشگامان و پیشتازان اصلی نهضت و انقلاب اسلامی ایران، در صحنه عملیات و وسط میدان قرار گیرد.
هاشمی فکور، صبور و مقاوم بود و آستانه تحمل و بردباری کم نظیری داشت.
سعه صدرش در برابر مخالفان سرسخت و منتقدان تندرو و کم حوصله، بالا بود.
هاشمی مرد کارهای بزرگ و با همت عالی بود. خدمات برجسته و متعین دولت سازندگی در مازندران خودمان کاملا مشهود است: سد شهید رجایی (سلیمان تنگه ساری)، سد البرز(لفور سوادکوه)، مجتمع چوب و کاغذ مازندران و... را مردم به خوبی یاد دارند.
انقلاب هم کار بزرگی بود که هاشمی در شکل گیری و حدوث آن نقش ممتاز و تعیین کننده ای داشت.
او در انقلاب بهمن57، تثبیت نظام، نهادهای تقنینی (مجلسین شورا و خبرگان)، دفاع مقدس و مدیریت جنگ، سازندگی، تشکیل نهادهای جدید آموزش عالی، سازمان دهی و ارتقای موقعیت ایران در منطقه و جهان، اهل تصنع و نمایش نبود و خیلی سریع العمل، متعامل، صریح و راحت بود.
او هم "سازنده "بود و هم "سازمان دهنده". مرد دوران ساز بود.
در حوزه معنویت و بعد ایمانی تلاش داشت که آموزه های دین واقعی با "سیره محمدی "و "آیین علوی" را به جامعه عرضه کند و می پذیرفت که ممکن است مبلغان دینی هم اشتباه کتنند اما قضاوت، دریافت و تصمیم گیری به مردم محول شود.
هاشمی متفاوت و متمایز بود از یک جهت دیگر؛ اینکه افق دید عمیق و آینده نگری بالایی داشت. خواستار تغییر و اصلاح و بهبود بود. از تغییر منتهی به بهبود و پیشرفت در زندگی انسان ها و جوامع دفاع می کرد. او در عین حال به اصول اعتقادی، اخلاقی و انسانی هم پای بند بود. به دیگران به اعتبار انسان بودن و کرامت انسانی حسن ظن داشت و مثبت اندیش بود.
او در کار مدیریتی جدی، ژرفانگر، منضبط و دقیق بود. در کنار حمایت از عطوفت، مودت، مهر و دوستی با مدیران و کارگزاران دریغ نمی کرد.
هاشمی سیاستمداری هنرمند و مدیری توانمند بود که در صحنه ماند، به قدر امکان کوشید و کار کرد و موجب سربلندی و اعتلای کشور شد.
او اجماع سازی توانمند و نماد اعتدال و میانه روی و محل رجوع سلایق و علایق مختلف بود.
هاشمی درگذشت، اما انسان دلش تنگ می شود برای این شخصیت که خود کتاب تاریخ و سرمایه بزرگ و اثر گذار بود. هاشمی تکرار نمی شود.