مدیر، صبور، جامع
حجت الاسلام سید مجتبی رسولی: من معتقدم که در سیاست هاشمی دارای مکتب بود و تز خاصی داشت. صبر و بردباری هاشمی مثال زدنی است، با همه تهمت ها و حربه ها و ناجوانمردی ها و بی انصافی هایی که در حق هاشمی شده بود. حقیقتا ایوب انقلاب و یک انسان جامعی بود.
مازندنومه، سرویس سیاسی: آن چه در ادامه می آید، برگزیده خطبه دوم حجت الاسلام سیدمجتبی رسولی -امام جمعه هچیرود چالوس- است که جمعه گذشته ایراد شد.
*قبل از اینکه من از شخصیت کم نظیر حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی سخن بگویم، از مردم فهیم و شریف ایران، استان، شهرستان و شهر هم تشکر می کنم. حضور میلیونی مردم در تشیع جنازه، پیام تسلیت حضرت آقا و اقامه نماز حضرت آقا بر پیکرشان یک دنیا حرف و پیام دارد که نشان از شخصیت عظیم و جایگاه والای ایشان دارد.
* ما قبل و بعد از حضرت امام(ره) تشییع جنازه این چنینی سراغ نداریم، این مردم از سرِ بیکاری نیامدند، شرکت نکردند، مشایعت نکردند، بگویند حالا کسی مُرده، ما هم که بیکاریم، چهار و پنج میلیون جمع شوند تا تشییع جنازه شود، قطعا برای تجلیل و تقدیر از آیت الله هاشمی بوده که شرکت کردند؛ از روز اول جرقه انقلاب توسط حضرت امام(ره)، آیت الله هاشمی حضور داشت و نقش تاثیرگذار هم داشت و تا لحظه آخر یعنی 53 سال آقای هاشمی برای این انقلاب، نظام، کشور و مردم زحمت کشید، کارکرد، به تعبیری عرق ریخت، خون جگر خورد، شلاق خورد، شکنجه دید.
معمار کبیرانقلاب حضرت امام(ره)برای هاشمی ارزش خاص و جایگاه ویژه قائل بودند؛ جمله معروفی که حضرت امام(ره) نسبت به آقای هاشمی بعد از آن ترور نافرجام دارند، این است که هاشمی زنده است،چون نهضت زنده است؛ این نشانه اعتقادامام(ره) به آقای هاشمی بوده، معنایش این است که هاشمی عجین با انقلاب و نهضت است، یعنی تا این نهضت زنده است نام، یاد و زحمات هاشمی زنده است؛ امام(ره) که نمی خواهد یک جمله ادبی بگویدکه تاریخ فقط بنویسد، می خواهد ارتباط عمیق بین هاشمی و نهضت را بیان کند، هاشمی زنده است چون نهضت زنده است؛ هاشمی زنده است یعنی این که منافقان خیال کردند که می توانند نام و زحمات هاشمی را با این ترور از دلها، ذهن ها و انقلاب بر دارند، و امام(ره) می فرماید: هاشمی با این انقلاب زنده است و انقلاب همیشه نام هاشمی را با خودش خواهد داشت؛ این نهضت هرگز هاشمی را فراموش نخواهد کرد و امروز دوست و دشمن اعتراف کردند و اقرار می کنند که هاشمی شناسنامه انقلاب است؛ حقیقتا انقلاب اسلامی ایران را نمی توان بدون نام و نقش هاشمی تعریف کرد، شما بیا در یک خط تاریخ، سرگذشت، هویت انقلاب را تعریف کن که از کجا شروع شده و الان در چه مرحله ایست که نام هاشمی در آن نباشد؛ البته بدین معنا نیست که فقط نام هاشمی است نه! الان بحث هاشمی است، در برگ برگ تاریخ مشعشع انقلاب اسلامی نام هاشمی رفسنجانی حقیقتا میدرخشد.
*حضرت آقا، مقام معظم رهبری در روز انتخابات بعد از آقای هاشمی جمله ای دارند که معروف است، همه هم می دانید، که حالا شرکت کنید و به فرد اصلح رای دهید اما هیچ کس برای من هاشمی نمی شود. این معنایش چیست؟ بازهم آقا می خواست تعارف کنند و یه جمله ای خلاصه بگوید و بر سر در مساجد و اماکن بنویسند که آقا یه جمله طلایی گفتند، این نیاز به دقت دارد، اینجا بحث انتخابات است، بحث انتخاب رئیس جمهور است، اصلا بحث علاقه و ارادت شخصی و محبت طرفینی مطرح نیست، وقتی می فرماید هیچ کس برای من هاشمی نمی شود یعنی هیچ کس مثل هاشمی نمی تواند از عهده ریاست جمهوری بربیاید، یعنی من از عملکرد هاشمی راضی هستم و این اوج رضایت حضرت آقا از در دوره ریاست جمهوری و تلاش و زحمت آقای هاشمی است. حضرت آقا درباره آیت الله هاشمی می فرماید: ایشان از همه این افرادی که آن زمان، به تعبیر امروزی خناسانی که وسوسه می کردند و حرف هایی می زدند، از همه این افراد به امام(ره) نزدیکتر بودند، و درد دل امام(ره) را از همه بیشتر می دانستند؛ به این جمله آقا دقت کنید. امام(ره) در تمام طول دوران انقلاب، این یک سند برای ما است، هم سخن امام(ره) و هم سخن مقام معظم رهبری سند است.
* در پیام تسلیت حضرت آقا دقت کنید، تک تک عبارات و واژه ها یی که حضرت آقا به کار بردند معنا دارد، یک پیام تسلیت معمولی نیست که حتی مراجع و بزرگان مینویسند، پیام حضرت آقا می خواهد به عنوان یک سند در تاریخ بماند و فردا دوست و دشمن از این پیام، سخن و گفته حضرت آقا می خواهند استفاده کنند و چه بسا سوءاستفاده کنند، پس با دقت هرچه تمام تر حضرت آقا باید پیام را بنویسد که بعدا پاسخگوی تک تک این عبارات باشد که اگر شبهه ای پیش آمد و کسی حرف زده قابل دفاع هم باشد.
*رفیق دیرین 59 ساله، 59 سال رفاقت که از بین الحرمین کربلا با عهد و میثاق آغاز شده بود و تا روز آخر هم به تعبیر خود حضرت آقا این رفاقت وجود داشته است؛ آنهایی که ادعا می کردند هاشمی با آقا زاویه دارد، هاشمی ضد آقاست، ضد ولی فقیه است، اگر بگویم اعتراف شاید بد باشد، این سخن حضرت آقاست، از بین الحرمین آغاز شد و تا لحظه آخر وسوسه خناسان هم نتوانست این رفاقت را از بین ببرد؛ همسنگر و همگام دوران مبارزه، همرزم؛ این جمله را دقت کنید، فقدان او سخت جانکاه است، فقدان هاشمی برای حضرت آقا سخت جانکاه است، چه نیاز است که حضرت آقا بفرماید هاشمی اگر نباشد فقدانش برای من سخت است، فقدانش برای من جانکاه و طاقت فرساست؟ آیا این جمله جز برای رفیق وهمدم وهمراه به کار می رود؟ هوش وافر و صمیمیت کم نظیر؛ جمله بعدی را عزیزان دقت کنند، تکیه گاهی مطمئنی برای همه کسانی که با وی همکار بودند به ویژه اینجانب، من خواهش می کنم عزیزان دقت کنید، تکیه گاه مطمئن برای همه به ویژه اینجانب، خیلی عجیب است، خود حضرت آقا دارند می فرمایند
*در سالهای انقلاب، هاشمی تکیه گاه همه بوده، حتی هاشمی تکیه گاه من هم بوده است. این جمله عین جمله حضرت آقاست، این دیگر تحلیل و تفسیر نیست، تکیه گاه اینجانب هم بوده است، این جملات را ساده فرض نکنیم، دربحث اختلاف نظر که کاملا طبیعی است، دربین همه مردم هست، در بین بزرگان هم خصوصا مجتهدین و مراجع که کاملا طبیعی است، اما تعبیر حضرت آقا را دقت کنید، اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت، چون هاشمی از پایه گذاران انقلاب بوده، پس در انقلاب صاحب نظر بوده، اجتهادی و با ادله و برهان نظر میداده و حق نظر داشته، آقا می فرماید اگر هاشمی جایی نظر داده و شما احساس کردید آن اختلاف هست که اختلاف نیست، این جزء خصوصیات پایه گذار این نظام و انقلاب، امام(ره) و سایر بزرگان ازجمله هاشمی است، لذا اگر حرفی می زند، مجتهدانه است با ادله و برهان است؛ دقت کنید بارها شما از قول هاشمی شنیدید، خود صداوسیما بارها این جمله را از آقای هاشمی پخش کرده، که درباره اختلاف نظرها از ایشان سوال می شود، رحمه الله علیه می فرماید ایشان رهبر هستند و من پیرو هستم؛ بارها پخش شد، بارها نوشته شد که ایشان رهبر و من پیرو هستم؛ و نظر ایشان برمن مطاع است و نظر ایشان برای من حجت است؛ بله من مجتهد هستم و نظر دارم و اختلاف هم. در نظرها وجود دارد ولی ایشان رهبر هستند و من رهبر نیستم، من مطیع هستم، هرچه آقا بگوید، نظر آقا حجت است.
*حضرت آقا ایشان را نمونه کم نظیری از نسل اول مبارزان ضد ستم شاهی قلمداد می کند واز رنج دیدگان آن زمان می داند. قرآن می فرماید: السابقون سابقون،اولئک مقربون؛ نمی دانم چرا امروزه بعضی ها می گویند گذشته و سابقه را رها کنید، الان چه هست، بله الان مهم است، بدون سابقه الان و حال مشعشعی به وجود نمی آید که یک دفعه معجزه شود و انسان انقلابی و مومن شود، الا شذّ و نَدَر؛ السابقون سابقون اولئک مقربون، سالهای زندان، تحمل شکنجه، مقاومت در قبل از انقلاب و مسئولیت های پس از انقلاب را حضرت آقا برگ درخشان زندگی آقای هاشمی می داند؛ جمله قشنگ، آقا هیج کس را که چنین سابقه درخشانی داشته باشد و به علاوه تجربه مشترک یعنی از روز اول ما با هم کار کردیم و در تمام صحنه ها ما با هم بودیم، باهم مشورت می کردیم، تجربه مشترک با آقا را داشته باشد، فرمودند بعد از هاشمی من به یاد ندارم، سراغ ندارم؛ این جایگاه هاشمی است.
*هاشمی منادی وحدت بوده و همیشه به دنبال وحدت بوده، هرچند هجمه ها علیه ایشان بر ضد وحدت گرایی فراوان بوده اما در تمام سخنان هاشمی دقت کنید، به تعبیر امروزی حقیقتا هاشمی فراجناحی بود، هاشمی پایه گذار انقلاب، همراه و یار همیشگی امام(ره) و رهبر معظم انقلاب بوده، باز به تعبیر خود حضرت آقا، هاشمی تیزبین، بیدار، هوشیار و درک او از زمانه مطمئنا از خیلی ها که ادعا می کنند بیشتر بود.
*درک هاشمی واقعا بسیار بالا بود و در کوران ها، برهان ها و تنگناها نظر هاشمی حلال مشکلات و گره گشا بوده، یک سیاست مدار بسیار زیرک و واقعا بی بدیل یا کم بدیل بوده است؛ نقش حضرت آقا و درایت شان به عنوان رهبر سر جایش محفوظ است، ما داریم سوای رهبری صحبت می کنیم، هیچ کس از این صحبت ها برداشت نکند که داریم طعنه به رهبر می زنیم، نه، او رهبر، امام و زعیم ماست، او مرجع ما و سکاندار نظام است، بحث، بحث هاشمی است، یک سیاستمدار زیرک و کم بدیل و شاید بتوان گفت و من معتقدم که در سیاست هاشمی دارای مکتب بوده و تز خاصی داشته، مکتب خاص هاشمی؛ صبر، حلم و بردباری هاشمی که دیگر مثال زدنی است، با همه تهمت ها و حربه ها و ناجوانمردی ها و بی انصافی هایی که در حق هاشمی شده بود اما صبر ایشان حقیقتا ایوب انقلاب بوده، صبر ایوبی داشتند، یک انسان جامعی بوده، در سیاست مشخص، در اخلاق و مدیریت معلوم، در علم هم جامع بوده، جامعیت علمی داشته، مجتهد و عالم بوده، مفسر بزرگ بوده، من راجع به تفسیرش نمیخواهم بحث کنم چون فرصت گذشت، آنهایی که با تفاسیر مفسران آشنا هستند یا الان یا بعدا به این نتیجه خواهند رسید که تفسیر راهنمای هاشمی تفسیر برای مفسران است، کد و کلیدی برای مفسران در غور در آیات الهی است.
*در زمان جنگ یک شخصیت بی نظیری که جنگ را مدیریت کرد، تهدیدهای آقای هاشمی در خطبه ها و مصاحبه ها در زمان جنگ پشت دشمن را می لرزاند و به مردم و رزمندگان روحیه، نیرو و توان میداد، انصافا دشمن از خطبه های هاشمی می ترسید، از تحلیل های هاشمی می ترسید، هرگاه ما در جنگ وقفه ای داشتیم این تهدید هاشمی در خطبه ها بود که روحیه دوباره برمی گشت و دشمن هم ناامید می شد.
- يکشنبه 26 دی 1395-15:12
به به حاج اقا..خيلي مخلصيم......خدا اقاي هاشمي رو رحمت كنه ........................