مدیریت شهری و رونق اقتصادی شهری
يکي از مهم ترين فاکتورهاي موفقيت در ايجاد رشد فراينده اقتصاد شهري،آموزش زيربناهاي مديريتي به مديران رده بالا درحوزه مدیریت شهری کشور است،به اين ترتيب که شهرداران و مديران ارشد آنها بايد با امور کلي و جامع آشنا شوند و مديران در سطوح پايين تر، جزييات بيشتر و دقيق تري را بدانند چرا که بسياري از امور شهري که اقتصاد شهر را پويا مي کند، در مباحث مديريتي مطرح است.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، دکتر فرزاد گوهردهی، مدرس دانشگاه، دکترای تخصصی سلامت در فوریت ها و بلایا: با افزايش جمعيت شهرها و روند رو به رشد شهرنشيني در جامعه، پرداختن به تمامي جوانب زندگي شهرنشيني اعم از امور اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، عمراني و حتي سياسي مورد توجه قرارگرفته و در اين ميان مبحث اقتصاد شهري و توسعه آن به دليل اثرگذاري بر ساير موارد بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته است و حتي اين عامل در بسياري از کشورهاي دنيا شهرها را به سمت جهاني شدن در رقابت شهري سوق داده است که البته شهرها و شهرداري هاي ايران از اين نظر فاصله قابل توجهي با ديگر شهرهاي توسعه يافته جهان دارند .
رونق اقتصاد شهر به اين دليل نقش مدیریت شهری را برجسته مي کند که عملکرد و فعاليت مدیریت شهری به توسعه يا توقف رشد اقتصادي شهرها مي انجامد. تامين نياز شهروندان، فراهم کردن خدمات رفاهي و اساساً زيرساخت هاي که توسط مدیریت شهری پايه گذاري مي شود، همه و همه نهايتا به پويايي اقتصاد شهر منجر مي شود، به اين صورت که مدیریت شهری با تامين نيازهاي روزمره مردم و زمينه سازي جهت توسعه مراکزي همچون فروشگاههاي زنجيره اي وميادين ميوه وتره بار می توانند از يک سو زندگي معيشتي شهروندان را بهبود بخشیده و از سوي ديگر شغل هاي مستمر و پايدار ايجاد کنند.
واگذاري فعاليت ها به بخش خصوصي يا به طور کلي مردم، از جمله عواملي است که مي تواند توسعه اقتصاد شهر را حتي در مقياس کلانشهرهايي همچون برخي شهرهاي بزرگ اروپايي يا توکيو به دنبال داشته باشد. مشکل اصلي در توسعه اقتصادي شهر، اشتباه ما در تعريف و واگذاري پروژه ها به بخش خصوصي است به عنوان مثال چون ما به ندرت، خدماتي همانند آسفالت کردن معابر و خيابان ها را در قالب يک بسته بلند مدت به پيمانکاران مي دهيم و همين مساله بر اجراي دقيق کارها تاثيرگذار خواهد بود.
براي زيرسازي هاي مورد نياز و اجراي آسفالت کاري با يک پيمانکار قرارداد مي بنديم و براي نگهداري آن با پيمانکاري ديگر. در حاليکه کشورهاي پيشرفته کل فعاليت ساخت، خريداري و تامين آسفالت ، اجرا، نظارت و نگهداري آن را در قالب قراردادهاي بلند مدت به يک پيمانکار مي دهند لذا آن شرکت مجبور است که اولا از آسفالت و مواد خوب استفاده کند تا در تمام سال هاي قرارداد، از هزينه هاي دوباره کاري جلوگيري شود، به همين دليل هم در بيشتر موارد مجبورند به شيوه تحقيق و اجرا عمل کنند که باعث مي شود پيمانکاران از يک سو، به کارهاي تحقيقاتي و توسعه اي متوسل شوند و کيفيت را بالا ببرند و از سوي ديگر علاوه بر ايجاد اشتغال، به رشد فزاينده شهر کمک کنند.
با تغيير چنين نگاهي به توانمندي هاي بخش خصوصي مي توان اهداف خصوصي سازي را در شهرداري ها به خوبي اجرايي کرد. عمر آسفالت در شهرهاي مختلف ايران، دو يا سه سال است اما در کشورهاي پيشرفته، عمر اين آسفالت ها به 15 تا 20 سال مي رسد و حتي شهرداري ها قصد دارند اين مدت را به 30 سال هم برسانند به اين صورت که تمام مراحل آماده سازي تا ساخت و نگهداري آسفالت معابر به مدت 20 سال به يک پيمانکار سپرده مي شود و شهرداري هر سال، پولي را با رقمي ثابت، بابت اين خدمات به پيمانکاران مي دهد نه اينکه ميزان اين پول را بر اساس ميزان خرابي پرداخت کند، به اين ترتيب پيمانکاران به دليل سود اقتصادي خودشان مجبورند در اجراي خدمات از بهترين ها چه در بخش نرم افزار و چه در بخش سخت افزار استفاده کنند.
يکي از مهم ترين فاکتورهاي موفقيت در ايجاد رشد فراينده اقتصاد شهري،آموزش زيربناهاي مديريتي به مديران رده بالا درحوزه مدیریت شهری کشور است،به اين ترتيب که شهرداران و مديران ارشد آنها بايد با امور کلي و جامع آشنا شوند و مديران در سطوح پايين تر، جزييات بيشتر و دقيق تري را بدانند چرا که بسياري از امور شهري که اقتصاد شهر را پويا مي کند، در مباحث مديريتي مطرح است.