گیوه خوابیده و لخ لخ کنان!
از انتصاب های ضعیف، ناکارآمد، و دادن پست سیاسی به افراد غیربومیِ منتسب به دولت احمدی نژاد در سمت فرمانداری تا تکلیف بر فرماندار وقت بابل برای شرکت در میتینگ احمدی نژاد و حرف شنوی های بسیار از نماینده ها و افرادی در وزارت کشور و جاهای دیگر، همه و همه محصول تفکر و دیدگاه شخصی است که گیوه را به طور کامل برنکشید و ماندن بر پست استانداری را به دفاع تمام قد از دولت ترجیح داد.
مازندنومه، سرویس سیاسی: دولت یازدهم دولت تعامل و اعتدال است؛ این گفته بسیاری از مسئولان مازندرانی است که در چهار سال زعامت شان بر مسند کرسی مدیریت استان، همواره در قبال انتقادات رسانه های حامی دولت، بر زبان جاری کردند.
مدیر ارشد استان بارها در قبال نقد حامیان دولت با بیان اینکه ما دولت اعتدالیم و نباید یکطرفه به قاضی رفت، مسایل را تحلیل کرد. از معاونان او شاید تنها یک معاون گاه و بیگاه و آن هم به صورت سطحی از عملکرد دولت دفاع کرد و بسیاری از مدیران کل و مسئولان ستادی و اجرایی در برابر حملات و تخریب های منتقدان و مخالفان دولت زبان در کام گرفته و ترجیح شان سکوت بود.
رئیس جمهوری در ضیافت افطاری با وزرا، روسای سازمان ها، مدیران و استانداران به نکاتی اشاره کرد که بخش هایی از آن توسط روابط عمومی نهاد ریاست جمهوری تقطیع شد.
دکتر روحانی در این مراسم گفت: «ما در چهار سال دولت یازدهم، به دلایلی یک خورده سخت گیری نکردیم. الان وقت ندارم وگرنه توضیح می دادم. همه ی افراد در دولت بدون استثنا زحمت کشیدند. کسی نیست که زحمت نکشیده باشد و از دولت دفاع نکرده باشد. اما همه هم یک جور نبودند، مختلف بودند. بعضی ها با همه ی توان آمدند. ما روستایی هستیم، به قولی بعضی ها گیوه را بر کشیدند و به میدان آمدند، آستین ها را بالا زدند و به میدان آمدند. اما بعضی ها پاشنه ی گیوه شان خوابیده بود و بر نکشیدند. لخ لخ کردند. یک مقدار راه آمدند و مسیر را آمدند و زحمت کشیدند. سعی انان مشکور. یک عده وقتی به دولت حمله می شد، با همه ی قدرت آمدند دفاع کردند، با همه ی وجودشان دفاع کردند. چون دفاع از دولت، دفاع از ملت است. اشتباه نشود، این بحث وکیل الدوله و .. لاطائلات است. دولت منتخب ملت است. ما چیزی نداریم جز رای مردم. دولت و ملت نداریم، ملت است که دولت را انتخاب می کند. همه چیز برای ملت است. کسی که از دولت دفاع می کند، از رای مردم دفاع می کند، از اکثریت دفاع می کند، از ملتش دفاع می کند.
بعضی ها سخت شان بود دفاع کنند، خیلی نرم حرف می زدند و ارام. اگر در تنگنای 30 خبرنگار قرار می گرفتند، در آن تنگنا یک کلمه ای می فرمودند. حرف نمی زدند و سینه سپر نمی کردند. نمی شود؛ ما یک بار سنگینی بر دوش داریم. هر کسی که آماده است که این بار را بر دوش بگیرد باید داوطلب باشد. باید با خدای مان عهد ببنیدیم. من کاملا برایم روشن بود. می دانستم چقدر این انتخابات سخت خواهد بود و به دوستان مان هم گفته بودم. با خدایم عهد کردم، گفتم خدایا، جانم حیثیتم و آبرویم را با تو معامله می کنم و به میدان می آیم.»
قطعا استاندار مازندران و معاونان و مدیران کل و حتی بسیاری از فرمانداران او از جمله کسانی نبودند که گیوه بَرکشیده به میدان آمدند و از دولت تمام قد دفاع نکردند. چند رسانه معدود حامی دولت بارها در قبال دفاع نکردن از دولت توسط مدیران ارشد گله مندی خود را اظهار کردند.
در مصاحبه پنج شنبه 18 اردیبهشت 93 ؛ استاندار مازندران در پاسخ به سوال مازندنومه در خصوص افزایش انتقاد منتقدان به رئیس جمهور و مجموعه دولت تنها به دفاع از خود اکتفا می کند و می گوید: «چون ما هر صحبتی که می کنیم بعضی ها دوست دارند از همان صحبت ما یک صحبت دیگر در بیاورند، لذا کمی باید مراعات کرد، اما می توانم بگویم در حال حاضری که با شما صحبت می کنم هر 12 نماینده استان، صد در صد از ما حمایت می کنند، همه ائمه جمعه از ما اعلام حمایت کرده اند. همانطور که بارها هم گفتیم در سایه همکاری و همدلی است که مجموعه استان به اهداف خود خواهد رسید و امیدواریم که همه در کنار همدیگر تلاش کنیم تا استانی در شان مازندران بسازیم.»
در اولین و تنهاترین نشست مجموعه مازندنومه با ربیع فلاح در اواخر اسفند 92 که خبر آن در اول فرودین 93 بر روی سایت قرار گرفت؛ سردبیر و تیم خبری مازندنومه انتقادات شفافی از دفاع نکردن مدیران ارشد استان از دولت، تغییر نیافتن مدیران دولت قبل و از دست دادن تریبون هایی که در آن دفاع از دولت شکل می گرفت، مطرح کردند، اما بعد از آن هم جز چند مورد دفاع بی وزن و سطحی چیزی از استاندار و معاونان و مدیرانش شنیده نشد.
فلاح و تیمش حتی از دست دادن مدافعان دولت هم برای شان اهمیتی نداشت، چنانچه حجت الاسلام سیدمجتبی رسولی به عنوان یکی از معدود ائمه جمعه مدافع دولت هزینه سنگینی برای دفاع از دولت داد و او از سر اجبار از میاندورود به هچیرود چالوس رفت.
فلاح جلودار در 10 آبان ماه 1394 در جلسه شورای برنامه ریزی به دلیل انتقاد طیف اصلاح طلبان و اعتدالگرایان حامی دولت از عزل حسن نژاد -مدیرکل سیاسی و انتخابات وقت- آنها را ورشکسته سیاسی خطاب کرد و نشان داد که قرابت هایش با دولت اعتدال در سطح اندک است.
او با این ادبیات هم حامیان دولت را سرشکسته کرد و هم منتقدان و مخالفان روحانی را خوشحال. مازندنومه بارها نسبت به نبود تفکیک دوست و دشمن توسط استاندار مازندران هشدار داد اما به دلیل مشاوران ناکارآمد، ادبیات خس و خاشاک در گفتار فلاح هویدا شد و او مخالفان را در جایگاه دوستان خود نشاند.
از انتصاب های ضعیف، ناکارآمد، و دادن پست سیاسی به افراد غیربومیِ منتسب به دولت احمدی نژاد در سمت فرمانداری تا تکلیف بر فرماندار وقت بابل برای شرکت در میتینگ احمدی نژاد و حرف شنوی های بسیار از نماینده ها و افرادی در وزارت کشور و جاهای دیگر، همه و همه محصول تفکر و دیدگاه شخصی است که گیوه را به طور کامل برنکشید و ماندن بر پست استانداری را به دفاع تمام قد از دولت ترجیح داد.
طبیعتا" مدیران تحت حمایت نیز لخ لخ کنان در طول این چهار سال روزمرگی خود را دنبال کردند؛ بسیاری از پست های سیاسی و فنی در استانداری توسط افرادی که از دستگاه های دیگر آمده بودند اشغال شد، مدیران سابق در بعضی مناصب باقی ماندند، فضای امنیتی به استانداری و فرمانداری ها بازگشت و....
این روند فرسایشی تاکنون نیز ادامه داشته است. نه فلاح با تمام توانش به یاری دولت آمد و نه مدیریت او به این شیوه نامش اعتدال بود. امیدواریم استاندار بعدی مازندران با شناخت کامل از ظرفیت های سیاسی استان و تعطیل کردن فضای زد و بندی در انتصاب مدیران، به ناکارآمدی مدیریتی در استان خاتمه دهد.
- شنبه 20 خرداد 1396-10:26
به نظر بنده باید به این مطلب هم در بیان نظرات توجه کرد که انتخاب رئیس جمهوری در ایران در هیچ برهه ای بر مبنای لیاقت و تخصص نبوده است، متاسفانه یا متخصان واقعی وارد عرصه ی اجرائیات نشدند، یا مقبولیت لازم را نداشتند و یا بنا به دلایلی مطرود و مردود گشتند. لذا با این مقدمه، آدمای سخنران، واعظ و جناح باز توانستند رئیس جمهور شوند که برای بقا در صدارتشان، باید جمع زیادی را هم راضی نگه دارند. پس خرده ای بر بکارگیری افراد نالایق و حتی متضاد با گفته هایشان، نمیتوان گرفت. آقای روحانی هم مثل بقیه، هنرش در جمع کردن رای بوده است وگرنه در شرایطی که همه ی هم جناحان و حامیان ایشان به پیرمردای جناح راست خرده میگرفتند، چطور ممکن است خودش پیرانی پیرتر از خودش را بکار گیرد؟