مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، رضا شریعتی: با یک نگاه سرسری به صفحه نخست سایت سازمان همیاری شهرداری های مازندران که به چند پیام تبریک و تشکر گهگاهی خلاصه شده، به راحتی از اوضاع نابسامان داخلی آن با خبر خواهید شد! برخی کارکنان این سازمان فشل و ورشکسته می گویند از پایان بهمن ماه 95 تا کنون حقوق نگرفته اند!

   اردیبهشت ماه امسال در پی پیام های مکرر برخی کارمندان سازمان همیاری با مازندنومه، مطلع شدیم این سازمان 4 ماه است در پرداخت حقوق پرسنل خود با مشکل روبه روست. گفته می شود این سازمان ساختمانی در کیش دارد که قصد فروش آن را دارند تا حقوق معوقه پرسنل را بپردازند. به همین جهت به سراغ جواد واحدی -مدیرعامل و عضو هیات مدیره سازمان همیاری شهرداریهای استان مازندران- رفتیم تا از او توضیح بشنویم.

  پس از چند روز تماس تلفنی ناموفق، مطلع شدیم آقای رییس خط های تلفن خود را یک ماه است که واگذار کرده! به ناچار به شماره یکی از پرسنل سازمان همیاری ها تلفن زدیم و از طریق او پیگیر ماجرا شدیم.

این نیروی سازمان همیاری شهرداری های مازندران در گفت وگو با مازندنومه با بیان اینکه سازمان همیاری چهار تا پنج ماه است که حقوق نمی دهد، گفت: سازمان ما ردیف اعتباری دولتی ندارد و از زمانی که صدور پروانه را از ما گرفتند، متاسفانه منبع درآمدی ثابتی نداریم.

وی با بیان اینکه خوشبختانه از سال 95 صدور پروانه ساختمانی دوباره به سازمان برگشته اما ابلاغ نشده، اظهار کرد: منابع در آمدی ما معادن و صدور پروانه ساختمانی بود که از ما گرفتند، از طرفی برای حل مشکل، مجتمع معادن در استان را توسط دادستان به سازمان همیاری دادند .

این کارمند سازمان همیاری با بیان اینکه سازمان پیش از واحدی هم بدهکاری داشته است، اظهار کرد: مدیرعامل اهتمام خود را برای حل مشکل به خرج داده، اما معاون عمرانی استاندار همراهی نمی کند.

وی در پایان گفت: حقوق کارمندان سازمان بر طبق قانون کار است

*11 شب وقت پیگیری نیست!

در ادامه پیگیری ها به علی نبیان -معاون امور عمرانی استاندار مازندران- تلفن زدیم. پس از چند ارتباط تلفنی ناموفق، ناگزیر حدود ساعت 11 شب قبل از آغاز ماه رمضان به این مسئول تلفن کردیم:

-خبرنگار مازندنومه: سلام جناب نبیان؟
نبیان: بفرمائید

-خبرنگار مازندنومه: شریعتی هستم خبرنگار مازندنومه
نبیان: آقای شریعتی ساعت یازده شب است آیا بین الان و فردا ساعت هفت صبح اتفاقی خواهد افتاد؟ آن هم شب اول ماه رمضان که ساعت سه صبح بیدار می شویم؟

-خبرنگار مازندنومه: شرمنده ام، ببخشید.
نبیان: بین یازده شب تا هفت صبح اتفاقی خواهد افتاد؟ به نظر شما من بیست وچهار ساعت باید پاسخگوی همه باشم؟ به نظر شما این کار عقلانیست؟

-خبرنگار مازندنومه: شرمنده ام
نبیان: این شد شرمندگی؟ ماها نباید یک سری چیز را رعایت کنیم؟ مسئول شدیم نباید یک سری چیز را در مملکت رعایت کنیم؟ همش باید جوابگو باشیم؟ یک مقدار مانند بقیه چیزها متوجه شیم. من در استان خراب شده دیگری بودم. این موقع شب زنگ نمی زدند آن هم برای اینکه مشخص نیست سه ماه حقوق گرفتند یا نگرفتند؟ یک چیزهایی را رعایت کنیم. شما پیام دادی من جواب ندادم. من نمی دانستم. شما می دانی؟ من که رئیس هیات مدیره هستم نمی دانم. مستند دارید نشان بدهید.
 
-خبرنگار مازندنومه: بله مستند داریم آنها شما را متهم می دانند
نبیان: من ساعت یازده به مدیرم زنگ نمی زنم. من پیام شما را برایش فرستادم.

-خبرنگار مازندنومه: با ما الان تماس گرفتند.
نبیان:  تماس بگیرند. بین الان و فردا چه اتفاقی می افتد. فردا ماه رمضان است.

-خبرنگار مازندنومه: شما ماه رمضان را بهانه می کنید. وقتی (کارمندان حقوق نگرفته)زنگ می زنند می گویند با چه روزه بگیریم. این یعنی چه؟
نبیان: بهانه نیست. هرچی دلت خواست بزن. من فردا این موضوع را پیگیری می کنم. من که نمی دانم.

-خبرنگار مازندنومه: شما ماه رمضان را دستمایه می کنید
نبیان: آقای برادر گوش کن؛ اجازه بدهف بین یازده شب تا هفت صبح باید بپرسم حرف شما درست است یا اشتباه؟
باید پیگیری کنم که چرا (حقوق) ندادند. من این موقع شب به کسی زنگ نمی زنم. چرا؟ به خاطر اینکه بین الان و فردا، صبح فردا را انتخاب می کنم، به خاطر باز بودن بانک ها و اینکه چک بکشند. یازده شب روز تعطیل که بانکی باز نیست؟!

-خبرنگار مازندنومه: بحث ماه رمضان را مطرح می کنید. این بندگان خدا که چهار ماه است که حقوق نگرفتند. وقتی زنگ می زنند می گویند با جیب خالی چطوری روزه بگیریم؟

نبیان: من نمی دانم، باید بپرسم بعد اظهار نظر کنم. من با دیگران تفاوت دارم. هر چیزی که گفتند نمی گویم آره یا نه. هر حرفی را نه قبول و نه تکذیب می کنم. بررسی می کنم. اینکه یازده شب به کسی زنگ نمی زنم چون آتش سوزی یا سیل نیست که یک شب بروم سر صحنه. حادثه ای نیست که بروم. حقوق نگرفتند باید بدهم. نمی دانم شرکتیه یا پیمانی؟ شاید شرکتی باشه که نیروی شرکتی که به من مربوط نیست. من نمی دانم. اظهار نظر نمی کنم. بین یازده شب تا هفت صبح کسی نمی توان کاری کرد. اگر می خواهی مطلبی بزنی باید به صحه آن مطلب را بزنی. مطلب بزنی من فردا تکذیبه می دهم. یا حرفی بزنم که بگویم ای داد اشتباه است. اینکه می گویم فردا ماه مبارک رمضان است به خاطر اینکه همه بخوابند . فردا صبح چی بخورن، من نمی دانم، نمی دانم، اظهار نظر نمی کنم. جای دیگر هم مسئولیت داشتم. این طوری نبود. به خدا یازده شب در استان تهران به این عظمت به من زنگ نمی زدند.

-خبرنگار مازندنومه: وقتی به من زنگ زدند ...
نبیان: زنگ بزنند. قرار نیست همان لحظه پیگیری کنید.

-خبرنگار مازندنومه: حق با شماست.
نبیان: ما هم آدمیم. زندگی داریم فردا صبح پسرم امتحان دارد، بیدار شده، چه کار می تونم بکنم، هیچی!

-خبرنگار مازندنومه: شرمنده ام و متشکرم
  پس از این مکالمه، صبح فردا برای پیگیری، به این مسئول پیام دادیم که معاون عمرانی استاندار مازندران پاسخ داد: «سلام. صبح بخیر. طاعات قبول. دو ماه بدهی مانده که ان شاالله ظرف همین مدت پرداخت می شود. ممنونم از پیگیری تان»

با این پیگیری ها حقوق بهمن ماه پرسنل سازمان همیاری پرداخت شد. دو هفته ای صبر کردیم تا شاید بدون رسانه ای شدن، این مشکل حل شود. در این بین شنیده شد خودروی اداری مدیرعامل سازمان را هم طلبکارها به گرو گرفته اند!

روز گذشته اما یکی از کارکنان سازمان پیام داد: «سلام بزرگوار. پیگیری تان نتیجه نداده است. حقوق اسفند، فروردین و اردی بهشت را پرداخت نکرده اند. لطفا مجددا پیگیر شوید. سپاس»

اینک ناگزیر از رسانه ای کردن مشکل شده ایم. امیدواریم به زودی با تدبیر مناسب، حقوق معوقه  پرسنل سازمان همیاری شهرداری های استان مازندران پرداخت شود.