تعداد بازدید: 3097

توصیه به دیگران 0

يکشنبه 28 خرداد 1396-21:26

ضرورت بازنگری در شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان مازندران

متاسفانه بخشی از افراد در شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان استان مازندران، همیشه صدای شان جایگزین عقلانیت شان است، آن گونه که در محافل و مجالس سیاسی و اعلام مواضع موقعیت خویش را خاص و از منظر بالادستی و تصمیم گیر و ویژه می بینند و دیگران را با نگاه عاقل اندر سفیه، و تاسف زمانی بیشتر جلوه می کند که کنشگران سیاسی اصلاح طلبانه را که ای بسا دارای مدارج علمی بالاتر و صائب تر هستند، در وضعیت زیر دست و پائین دست خود متصورند.


 مازندنومه؛ سرویس سیاسی، سیاوش اسلامی سوادکوهی:1- شکوه حماسه 29 اردیبهشت در سپهر سیاست ایران برای تسخیر دولت و برای تحقق اهداف دموکراسی خواهانه، راهبرد تعیین‌کننده ای را برای جریان متنفذ اصلاح طلبان گشوده است.

رسیدن به اهداف و برنامه های کاربردی این مقصد، علی الظاهر قرار است با تشکیل "شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان "راهبری شود.

بی تردید بدون تعریف چارچوبه ها و بررسی نظریات و لحاظ کردن نظرات کنشگران سیاسی که عضو احزاب نیستند نمی توان در دستیابی به اهداف و برنامه های این تشکیلات امیدوار بود.

مهمترین دستاورد این تشکیلات سپردن امور به جمع که شورا نام نهاده شده است باید امر "ریش سفیدی" را در مدخلیت دادن تصمیمات حذف کند، در حالی که این امر در شرایط کنونی به عنوان امر پذیرفته شده ی این جمع نوعی احترام و تکریم مورد نظر است!

هم چنین یکی از بدیهیات کار شورا تصمیمات بدون اعمال فشار و یا مذموم شمردن هرنوع تحمیل نظر باید باشد که متاسفانه آن هم به سهولت در حال انجام است!

بازرسی قاطع و نظارت پذیری و نیز پرهیز از خودمحوری در اظهار نظر فردی به نام شورا، پرهیز از هر گونه ارتباط برقرار کردن با مدیران و سیاست گزاران دولتی از طرف شورا بدون مصوبه شورا باید با قاطعیت عمل "شورای سیاست گذاری "با عضو خاطی همراه باشد که متاسفانه چنین نیست!

2-رابطه کنشگران سیاسی اصلاح طلبانه و نیز صاحبان خرد و دانش سیاسی برای هموار ساختن مسیر حرکت توسعه و پیشرفت در دخالت در تصمیمات شورا هرگز دیده نشده است. اینکه نماد و نهاد بخواهند منهای بدنه اصلاح طلبان و نیز صاحبان خرد و اندیشه، به نمایندگی از آنها نیز تصمیم گیری کند، نه این جمع به آنها تفویض چنین کاری را داده است و نه آنها چنین اختیاری را از طرف آنها دارند! ،

متاسفانه به علت فقدان بستر مناسب تشکیلاتی و نیز نبود ساختار ضابطه مند و فراگیر و نارسائی در سازماندهی کنشگران سیاسی اصلاح طلبانه و کانونهای مستقل از یک طرف، و از طرفی دیگر ناکارآمدی احزاب موجود طرفدار دموکراسی خواهی درناکامی ساماندهی کنشگران سیاسی اصلاح طلبانه، به صورت اورژانسی همه در ذیل "شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان استان بیایند و "متاسفانه بسیاری از کنشگران فکور و صاحبان خرد و اندیشه اصلاح طلبان در شکل گیری آن مدخلیتی نداشته باشند!

آنچه را که در اکنونیت تصمیم گیری های شورای سیاست گذاری برای این مجموعه به صورت موقت برای پیشبرندگی اهداف اصلاح طلبانه  تحمل می شود نه از آن حیث است که این مجموعه مورد وفاق آنهاست، بلکه اضطرار شرایط سیاسی و اجتماعی و ضرورت سکوت این مجموعه در قبال وحدت در برابر رقیب بوده است.

متاسفانه بخشی از افراد همیشه صدای شان جایگزین عقلانیت شان است و امر بر آنها مشتبه شده است، آن گونه که در محافل و مجالس سیاسی و اعلام مواضع موقعیت خویش را خاص و از منظر بالادستی و تصمیم گیر و ویژه می بینند و دیگران را با نگاه عاقل اندر سفیه، و تاسف زمانی بیشتر جلوه می کند که کنشگران سیاسی اصلاح طلبانه را که ای بسا دارای مدارج علمی بالاتر و صائب تر هستند، در وضعیت زیر دست و پائین دست خود متصورند.

از این منظر است که با توهم، داشتن حق رای در شورا را به تمکین کنندگی و تسلیم شوندگی کنشگرانی که در شکل گیری شورا مدخلیتی نداشته اند، می دانند. یا در انتخاب این افراد نیز ساز و کاری که جامعیت لازمه را در اقناع افکارعمومی و کنشگران سیاسی اصلاح طلبانه داشته باشد، انتظار دارند!

3-نگارنده باور دارد که لزوما قرار گرفتن برخی از چهره ها و افراد متنفذ اصلاح طلبان در شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان برای اهداف و مقاصد اصلاح طلبان تضمین کننده نیست. مثلا وقتی برخی از این بزرگان از بسیاری از مدیران دوزیست سیاسی که در اردوگاه رقیب بوده‌اند حمایت می کنند.

تقاضای کنشگران سیاسی اصلاح طلبانه پاسخگو شدن و یا پاسخگو کردن آنها با ساز و کار دموکراتیک را راه پیش رو می دانند در صورتی که تاکنون برخی از اعضای شورای سیاست گذاری با رایزنی و شریک دزد و یار قافله شده اند و نیز دور زدن اعضای شورا و یا داد و قال و جنجال هزینه بری انتقاد و یا دشمنی کردن را علنا بنام شورا و نیز از تشکیلات سیاسی اصلاح طلبان برمجموعه تحمیل می کنند. بزرگان و اعضای محترم شورای سیاست گذاری هم در قبال این بلاهت و منیت خواهی سکوت کرده اند.

نتیجه چنین عملی قطعا استهلاک کارکرد و عملکرد اعضای شورای سیاست گذاری و نیز به انزوا رفتن کنشگران سیاسی اصلاح طلبان و خالی شدن فضا به نفع این مجموعه و سوءاستفاده کنندگان معروف به شریک دزد و یار قافله خواهد شد.

ما موظفیم در قبال این رویکرد و قلدر مآبی  آشکار در درون تشکیلات بایستیم. اعضای محترم شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان استان باید از در هم ریختگی تشکیلات نوپا جلوگیری کند و با مدخلیت دادن صاحبان اندیشه و تفکر و بازتعریف وظایف و اختیارات شورا موتور محرکه اصلاحات را در روند پیشبرد اهداف و منافع اصلاحات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علمی و تشکیلاتی استارت بزنند.

 


  • مجید شیرزادسوادکوهیپاسخ به این دیدگاه
    چهارشنبه 31 خرداد 1396-16:26

    درود براستادسوادکوهی،مراجعه به خردجمعی ولحاظ نمودن منویات تمام پیروان یک اندیشه وحرکت درچارچوب مورد وفاق وتساهل وتسامح اصول اساسی دموکراسی خواهی است انچه ما باید انجام دهیم تمرین این اصول در احوال شخصیه وعمل به آن در مشارکت جمعی است اصلاح رفتار سیاسی در راه نیل به این حسنات مقدمه رفرم اجتماعی وسیاسی واقتصادی وفرهنگی است

    • سه شنبه 30 خرداد 1396-15:8

      ۱. حقیقتی است که بیان شد.
      ۲. اصلاح همیشه جزء نیازهای اساسی جریانات سیاسی است
      ۳. به جای مراودات و معاضدت های سیاسی افراد باید به چارچوب فکری و نحوه نگرش و منش فرد دقت داشته و از طرد و پس زدن نیروها به بهانه های مختلف خودداری شود.
      ۴. افرادی که به دلیل شلوغکاری های عده ای خود را کنار کشیدند مجدداَ باید به جمع فر خواند و از طرد نیروهای خوش فکر باید اجتناب کرد.
      ۵. باید قدر نیروهای برنامه ریز را دانست و نباید اجازه داد نیروهای خوش فکر و برنامه ریز در حاشیه قرار گیرند.


      ©2013 APG.ir