باید و نبایدهای شعر امروز مازندران
جریان سازی در شعر امروز مازندران به شدت مظلوم است. باعث ناامیدی است که اگر فکر کنیم با برگزاری چند شب شعر شبانه و با نام بردن از مفاخر بزرگ ادبی استان و زدن بنرهای مختلف و مانند این ها قامت خمیده شعر امروز مازندران راست می شود.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، علیرضا حکمتی، شاعر و فعال ادبی استان مازندران: با روزافزونی علاقه مندان به ادبیات و خاصه شعر در سرزمینی که پیوندی دیرینه با این هنر جهانی دارد، ظهور و حضور خیل دوستداران این گوهر ارزشمند دلیلی محکم برای تاثیرگذاری این هنر است.
بی شک، نادیده انگاشتن این ظرف بزرگ ادبی و دریای بی کران، کم لطفی و بی سلیقگی افرادی است که هنوز پی به عظمت این گوهر ارزشمند نبرده اند.
شعر در مازندران نیز هیچگاه بی تاثیر از جریان های مختلف ادبی در تراز کشوری نبوده و نیست. گاهی حتی به جریان سازی هم روی آورده و شعر نیمایی و کوشش « نیما یوشیج» در پرداختن به این شیوه شعری و «سلمان هراتی» در تازه کردن شعر سپید با مفاهیم امروزی و زندگی اجتماعی، و... نمونه های انکارناپذیر این تاثیرگذاری های موفق معرفی شاعران استان مازندران هستند. اما با گذشت زمانی چند ساله، نمونه های موفق شعری در استان مازندران آن چنان که باید و شاید یا معرفی نشده یا متاسفانه رشد و نمو ادبی خوبی نداشته اند.
در بررسی شعر مازندران امروز، اگر بررسی ما از دهه هفتاد به بعد باشد، حضور موفق شاعران جوان را در روزنامه ها، مجلات، انجمن ها، جشنواره ها و کنگره های مختلف ادبی و شعری کشوری خیلی محسوس می بینیم؛ شاعران جوانی که می توانند پشتوانه تحول شعری در سال های بعد از دهه هفتاد باشند. اما در سال های بعد از نود مشاهده می کنیم که کم کم از از حضور و ظهور شاعران جوان در مجامع مهم ادبی کشور کاسته شد.
این کم سویی و کم تحرکی هم می تواند به دلائل مختلف اتفاق افتاده باشد. دگرگونی ساختار انجمن های ادبی، دوری گرایی و خلوت گزینی برخی چهره های شعر در مازندران، نبود حمایت کافی مراکز مهم دولتی و غیر دولی تصمیم گیری از شاعران، نبود بسترهای لازم و کافی برای شناسایی و معرفی چهره های شعری، بی توجهی به استعدادیابی و پرورش شاعران جوان، نادیده انگاشتن توسعه کلان ادبی در سطح استان، نبود و یا تهیه نشدن چشم انداز مناسب و علمی از سوی نخبگان ادبی استان، واسپاری بزرگداشت های مفاخر ملی و بین المللی ادبی استان به افراد مختلف بدون مساعدت گرفتن از سرشناسان این حوزه چه افراد درون و برون استانی و مانند این ها در نگاهی به وضعیت ادبی امروز استان مازندران، از غرب به شرق، این تصویر به چشم می آید؛ پیوستگی خاصی میان خیل شاعران و علاقه مندان مشاهده نمی شود.
گروههای مختلف شعری از سوی مراکز دولتی به خوبی حمایت نمی شوند. دانشگاههای استان در حوزه تاثیرگذاری شعر امروز هیچ نقشی ایفا نمی کنند. انجمن های موثر ادبی که روزگاری شناسایی و معرفی چهره های تازه شعری بوده اند، کارایی لازم را ندارند( البته این امر می تواند به طور مستقیم به اداره کنندگان انجمن ها و بنیه علمی آنان معطوف باشد) روزنامه و رسانه هایی که در ترویج شعر امروز گام های بلندی برنداشته اند و دهها تصویر ناامیدانه دیگر...
از طرفی، جریان سازی در شعر امروز مازندران به شدت مظلوم است. باعث ناامیدی است که اگر فکر کنیم با برگزاری چند شب شعر شبانه و با نام بردن از مفاخر بزرگ ادبی استان و زدن بنرهای مختلف و مانند این ها قامت خمیده شعر امروز مازندران راست می شود.
متاسفانه موازی کاری در شعر امروز مازندران، مثل همه جای کشور، خود دلیل دیگری بر نحیف شدن این میراث گرانقدر است. اما در این وانفسای ادبی، خیلی هم نباید بد بین بود.
باعث خوشحالی است که بدانیم گروههای مختلف ادبی در فضای شبکه های پر مخاطب اجتماعی در سطح استان فعال هستند که در برخی از آنان اتفاق های خوب ادبی هم می افتد. اما جرقه های کوچک خیلی طول می کشد به آتشی بزرگ بدل شوند.
سامان دهی انجمن های ادبی در شهرهای مختلف استان یکی از مهم ترین کارهایی است که مسوولان این امر باید مورد توجه قرار دهند. حمایت از شاعران امروز و دیروز، معرفی مفاخر بزرگ ادبی، برگزاری کنگره دائمی شعر، حمایت از چاپ آثار ادبی، بهره گیری از رسانه های جمعی و تاثیرگذار برای معرفی شاعران جوان، برگزاری جلسات ادبی مسوولان ارشد استان با شاعران و ادیبان،... از راهکارهایی است که می تواند کمی از رخوت نشسته بر شعر امروز مازندران برگیرد.
- جمعه 27 مرداد 1396-4:13
سلام و ممنون از اقای حکمتی که درست گفته اند. متاسفانه ارشاد نظارت نمی کند. شعرهای سرقتی،کتاب بازی و کتاب سازی، سوء استفاده مختلف از علاقمندان به شعر، باندبازی و نداشتن فدرت اموزش کسانیکه بنام مدیر انتصاب شده اند باعث شد شعر مازندران ضربه بخورد. امروز خانواده ها به انجمن های شعر ارشاد هم اعتماد نمی کنند.
- پنجشنبه 26 مرداد 1396-11:11
نیما یوشیج شعر فارسی را به تاثیر پذیرفتن از شعر مازندرانی واداشت . نشانه های این تاثیر چند واژه تبری مانند داروک و " ری را " نیست بلکه او این تاثیر را در ساختار کلامی شعر خود نشان داد ؛ از وزن شعر تا دوری از قافیه . شاعران مازندرانی ما امروز آیا به این موضوع واقفند؟ آیا آن ها به ارزش و وزن هنری شعر ها و ترانه ها و چکامه های بومی مازندران حد اقل آشنایی را دارند ؟ یا ما هنوز هم برای ظهور شاعران بومی که دربستر شعر مازندران قد برافرازند و برای همه ایران هنر نمایی کنند باید منتظر بمانیم ؟ اگر انتظارمان بیجاست شاعران مازندرانی و فارسی گو لطفاًجولانگاه شعر خود را در فضای ادبی دیگر مثلاً در پایتخت ما یعنی تهران انتخاب کنند و از شکوه و گلایه از مازندران و مازندرانی به خاطر بی اعتنایی به شعرهایشان دست بردارند . ممنون خواهیم شد ! عزتتان زیاد باد .