«چله شو»؛ جشنی به بلندای مهرورزی
در شب یلدا برای دخترانی که نامزد دارند از طرف داماد، خرجی می فرستند/ گرچه گردو یکی از ملزومات این شب به شمار می رود اما رفته رفته جای خود را به سایر تنقلات داده است/ در روستاهای مازندران با اعتقاد بر اینکه خیرات کردن در اول شب زمستان موجب زیاد شدن روزی می شود برای نیازمندان آذوقه جمع آوری میکردند.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، فاطمه عربی: در مازندران از دیرباز آیین شب یلدا،"چله شو"،"یلدا شو" همانند سایر اقوام ایرانی با جمع شدن در خانه بزرگ فامیل برگزار میشد. زنان خانه از چند روز قبل مشغول رفت و روب منزل میشدند، پدر خانه ملزومات شب یلدا را تهیه میکرد. تهیه شام برعهده زن خانه بود. در این شب کوچکترها به دیدار بزرگترها می رفتند. بخاری هیزمی و یا کرسی به راه بود و بزرگ تا کوچک فامیل به دور کرسی، به پگپ و گفت و خوردن تنقلات مشغول بودند،مادربزرگ برای نوه ها قصه میگفت و پدربزرگ شعر میخواند. این دورهم نشینی تا پاسی از شب ادامه داشت و میزبان سعی میکرد شب خاطره انگیزی را برای مهمانان به وجود بیاورد.
زن خانه، میوه هایی را که از تابستان خشک کرده بود قاطی آجیل های این شب میکرد. میوه، آجیل وشیرینی هایی که بر روی سفره یلدا قرار میگرفت همانند سفره هفت سین بیانگر نماد خاصی است. سفره هایی که در آیین کهن ایرانیان پهن میشد جنبه دینی داشت و برای ایرانیان مقدس بود گرچه الان هم اینطور است. میوه و آجیل نماد برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی است، آنان در شب یلدا از ایزدخورشید، روشنایی و برکت طلب میکردند.
این شب به اعتقاد ایرانیان، شب زایش خورشید است. در گویش مازندرانی یلدا،"چله شو" و شب اول زمستان را"گت چله"، اول تا دهم دی ماه و دهم تا آخر دی ماه را"خرد چله" میگویند و اعتقادات و باورهای مردم در مورد"چله شو" در مناطق مختلف مازندران متفاوت است و غذا و شیرینی های مناطق مختلف مازندران که توسط زنان خانه تهیه میشود نیز متفاوت است.
*یلدا به معنای میلاد و تولد است
علی رمضانی پاچی -پژوهشگر فرهنگ عامه مازندران- در گفتگو با همشهری گفت: جشن شکوهمند یلدا، زاینده مهر جهان آرا و از کهن ترین جشنهای باستانی و یادگار دیرین نیاکان ما است که اهریمن توسط مهر درخشان شکست میخورد، در بسیاری از آیین و فرهنگ ای دیرینه سال به شگون روزی که روز زایش خورشید است، جشن میگرفتند و گروهی شب اول دیماه را آغاز سال به شمار می آوردند.برگزاری جشنهای باستانی در ایران کهن، شناساننده دوستی،آشتی و مهرورزی است که هریک از این جشنها هویت یگانگی و پیوند ناگسستنی مردم این سامان را نشان میدهد.
وی با اشاره به روایتهای مختلفی از یلدا در کتابهای تاریخی میگوید: در روز اول دی ماه، ایرانیان عادت داشتند که پادشاه از تخت پادشاهی بیرون می آمد و لباس سپید می پوشید و در بیابان برفرش های سپید که بیانگر روشنی و آشتی است می نشست و مردم به راحتی بدون واسطه با پادشاه صحبت میکردند و بر سر یک سفره غذا میخوردند.
این پژوهشگر فرهنگ عامه مازندران با بیان اینکه یلدا واژه سریانی و به معنای زادروز، میلاد و تولد است، افزود:آیین مهرپرستی پیش از زرتشت وجود داشت، در شب یلدا آتش بازی میکردند، کوی و برزن و پرستشگاهها را چراغانی میکردند، در خانه ها و اماکن ویژه، بساط انواع میوه ها و تنقلات خشک و تر مهیا بود که نمایانگر بهار و تابستان برکت خیز است.
رمضانی با اشاره به گسترش این آیین به کشورهای روم و یونان باستان، اظهارکرد: این آیین پرشکوه بر اثر جنبش زمان به کشورهای روم و یونان باستان و از آن کشورها به سایر نقاط اروپایی و جهان انتقال یافته است چنانکه هنوز در ویرانه های بسیاری از پرستشگاههای مهر در کشور ایتالیا اثر آن وجود دارد. روم و یونان باستان این جشن را در21دسامبر برگزار میکردند و هنگامیکه میترا پرستی در جهان همگانی شده بود آن را بهعنوان میترای شکست ناپذیر مینامیدند. از قرن چهارم میلادی به سبب تحولات در اثر سال کبیسه، اشتباهی که در محاسبه آن رخ داده بود روز25 دسامبر را جایگزین روز21 دسامبر(تولد میترا) روز تولد مسیحای منجی کردند و همین روز را روز زایش عیسای مسیح پذیرفتند.
وی با بیان اینکه آیین "چله شو" در شهرها و روستای مازندران مشترک است، ادامه داد: دراین شب طولانی سرد و برفی، بعضی از بزرگترها در کنار بخاری هیزمی و کرسی های گرم، برخی قول و قرارهایی میدادند. در این شب، بیشتر شب چره ها مثل حلوا، کیک، شیرینی، (پشت زیک، بادانه، سیو حلوا، پیس گنده)گندم برشته حاصل سلیقه و هنر زنان و دختران خانه است و بنا به سلیقه زنان خانه شاخه ای از گل یا سبزه در سفره چله شو قرار داده می شود.
این مدرس دانشگاه گفت: در این شب برای دخترانی که نامزد دارند از طرف داماد، خرجی می فرستند. داماد دراین خوانچه تمام چیزهایی را که برای شب چله لازم است، به اضافه ماهی و مرغ قرار می دهد و بعد از غروب آفتاب به خانه همسر آینده خود می فرستند.
وی در ادامه میگوید: درگذشته اغلب مردم مازندران از دانه های آفتابگردان، کدو و هندوانه ای که خود تهیه کرده بوند برای چله شو استفاده میکردند و آن را سایر کنار تنقلات قرار میدادند ودر پایان جشن هرنفر با چشم های بسته تعدادی گردو برداشته و هنگام خواب زیر تشک خود گذاشته و صبح گردوها را می شکنند. اگر مغز آن سفید و خوب بود نیت اش بر آورده می شود. گرچه گردو یکی از ملزومات این شب به شمار می رود اما رفته رفته جای خود را به سایر تنقلات داده است و اکنون کمتر مازندرانی به یاد دارد که در چله شو گردو را زیر تشک خود گذاشته است.
این پژوهشگر فرهنگ عامه مازندران در بخشی پایانی صحبتهایش با بیان اینکه در روستاهای مازندران با اعتقاد بر اینکه خیرات کردن در اول شب زمستان موجب زیاد شدن روزی می شود برای نیازمندان آذوقه جمع آوری میکردند، گفت: با کمک کردن به فردی که معروف به "آل" است و با سیاه کردن صورت خود و پوشیدن لباسی که هویتش معلوم نشود به در خانه های مردم میرفت تابرای نیازمندان آذوقه زمستان جمع آوری کند.
- شنبه 2 دی 1396-8:27
با سلام و عرض ادب
ضمن عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن شب یلدا دو نمونه از اشعارم را تقدیم می کنم:
شب یلدا ...
جشنی بـه پـا شد وقت رویــایـی است
شب شب طـــــولانی و یلــــدایی است
لحظه خوش و سفره پراز برکت است
هرکه به رسمش بانی و حـرکت است
دیده گـران است و بزرگ مهتر است
واژه دراز است و دل دفتـــــــر است
گـرد همند لحظه شادی خــوش است
هــر که دگــر فکر کند ناخـوش است
مست و سرور و جشن یلـــــدایی اند
رسم ادب عـــــاشق و دریـــــایی اند
لحظه که طـــولانـی و همـــراهی شد
بهــره شــویم شب شب یلـــدایی شد
خنده رسید برلب و امشب صفاست
غصه پرید امشب و امشب صفاست
رسم ادب حکــم که مهمــان شـویم
جمله به دست بوس بزرگان شویم
قصــه شـده دفتــــر نـــوپــایــی ام
زنــده شـده خاطـــــر رویــایــی ام
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا
یلدای شو ...
ته گنی یلــــدا شــو ، مـن گمبه چلـــه
ته مطلب کنـدی رو ، من گمبه چلـــه
ته فــالــه حـافظـــه وا کنــدی امشـــو
من هـم طـالب امیری ره کمبــــه رو
ته گنی سفره سر شیرنی جورواجور
مه سفره پشته زیک رجـه دورتادور
ته گنـی اینتا آهنـگ خلــــــه خــاره
من هــم خـــونـدمه طـــالب طالباره
درازه چلــه شــو ، لا کمبه سفــــره
شب چـره خردنی ، وا کمبه سفــره
الامتــه شــــو چشـــه خـــــو دنیهه
تینـاری امشـــو ســـره ســـو دنیهه
بی حـواسی صداره ره سـر هدامه
کتـاب و قصـه ره شـــه ور هدامه
گت چلـه ی شوهه ، خش بمـوهی
سفره سر مشته سوهه ، خش بموهه
دوره ور شب چــره مشته میــونه
انــار و پشتـه زیک و بهــــودونه
سمشکه دست دلـه تیم تیم غــذاهه
تک و دس مشغوله تخ تخ صداهه
ولیک و خرمانی ، کنس و حـلوا
کمـــــاجـی نون میــونه هسه پیدا
همه جا جشنه چلـــه شو به راهه
دوره هـم دیِن امشــو باصفـــاهه
الهــــی هیچ دلـــی ناخش نــواشه
خشـی امشـــو همــــه وسه دواشه
ته گنی یلـدا شـو ، مـن گمبه چلــه
ته مطلب کنـدی رو ، من گمبه چلـه
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا