کلوچههای تماشایی خدا!
کارگردان تئاتر «کلوچههای خدا»: در مازندران تصور نمیکنم خیلی به تئاتر کودک پرداخته شود. البته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران جشنوارههایی درباره قصهگویی و کتابخوانی برگزار میکند اما کار تئاتر حرفهای ویژه کودک، من در این استان ندیدم چراکه هر کاری را کار کودک نمیدانم/ در بین هنرها، تئاتر اهمیت بیشتری در انتقال پیام دارد و اینجا میخواهیم بگوییم خدا خیلی به ما نزدیک است.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: «کلوچههای خدا» عنوان تئاتر کودک است که «آرش شریفزاده» کارگردانی آن را بر عهده دارد. شریفزاده این نمایش را بر اساس داستانی از «کلرژوبرت» نوشته است و سعید حاجی حیدری، عطا مقیمی، مبینا احرار و شکیبا مولوی بازیگران این تئاتر هستند.
این تئاتر روزانه در پنج سانس هشت و سی دقیقه، 10، 14 و 16 ویژه مدارس اجرا میشود و سانس ساعت 18 هم ویژه عموم و خانوادهها است. تئاتر «کلوچههای خدا» تا پایان بهمنماه در سالن آمفیتئاتر اداره کل کانون پرورشی کودکان و نوجوانان مازندران اجرا میشود. به بهانه اجرای این تئاتر با کارگردان آن «آرش شریفزاده» گفتوگو کردیم.
تئاتر کودک از چه ویژگی هایی برخوردار است؟
موضوع تئاتر با هر ژانر هنری دیگر، متفاوت است. تئاتر تنها هنری است که ارتباط با مخاطب را به شکل مستقیم برقرار میکند و این ارتباط در دیگر هنرها به شکل مستقیم نیست. به همین دلیل، هرآنچه در تئاتر گفته میشودبدون واسطه به سمع و نظر مخاطب میرسد.
در بین هنرها، تئاتر اهمیت بیشتری در انتقال پیام دارد چراکه صحبتهایی که از سوی خانواده، جامعه، مدرسه و سایر موارد، خطاب به کودک گفته میشود اگر در تئاتر بیان شود اثرگذاری بیشتری دارد. ضمن اینکه ژانرهای مختلف تئاتر از اهمیت برخوردار است.
درکشورهای توسعهیافته، برای نوزادان چند ماهه هم با نور و موسیقی، نمایش اجرا میکنند حتی تئاتر مادران باردار هم مورد توجه است تا به این ترتیب اثرگذاری را قبل از تولد، انجام دهند و تئاتر را به مثابه تئاتر نمیبینند، علاوه بر اینکه اوقات فراغت مخاطب را پر میکند برای رشد و توسعه جامعه هم از آن بهره میبرند.
چه شناختی از تئاتر کودک در مازندران دارید؟
اطلاعات دقیق در این حوزه ندارم. نسبت به تئاتر کودک در همدان و اصفهان، اطلاعات بیشتری دارم چون کار تئاتر کودک انجام میدهند. در مازندران تصور نمیکنم خیلی به تئاتر کودک پرداخته شود. البته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران جشنوارههایی درباره قصهگویی و کتابخوانی برگزار میکند اما کار تئاتر حرفهای ویژه کودک، من در این استان ندیدم چراکه هر کاری را کار کودک نمیدانم.
نظرتان در مورد متون نمایش کودک در ایران چیست؟
در متون نمایش کودک، در سراسر دنیا، حرف اول را میزنیم. بسیاری از انیمیشن و فیلمهای خارجی، برگرفته از داستانهای ایرانی است ولی در ایران از این داستانها استفاده نمیکنند اما در خارج از کشور به خوبی از این داستانها بهره میبرند. پیشینه خوب ادبی داریم که مملو از داستانهای پندآموز است که البته این پندها به شکل مستقیم به کودک دیکته نمیشود بلکه از زوایای مختلف به موضوع میپردازد تا پیام منتقل شود.
در داخل به ندرت از متون ایرانی استفاده کردیم و اتفاق خوبی افتاده است، از کلیله و دمنه، تئاتر اجرا میشود اما با اجرای درست فاصله دارد. همانطور که خواندن متن مثنوی لذتبخش است در اجرای تئاتر داستانهای مثنوی هم این حس باید منتقل شود.
استقبال از نمایش «کلوچههای خدا» چطور بود؟
تئاتر «کلوچههای خدا» مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. اجرای تئاتر کودک در ساری، کم اتفاق میافتد و در بین خانوادهها این خلا احساس میشد، پس از مدتها این تئاتر کودک در ساری اجرا شد. خانوادههایی از شهرهای اطراف هم برای تماشای این تئاتر به ساری میآیند.
همواره دغدغهام این بود یک کار کودک معنوی و مذهبی انجام دهم، بازخورد این کار را در بین خانوادههای مذهبی و دیگر خانوادهها میبینم که مورد پذیرش همه اقشار است.
دلیل موفقیت نمایش«کلوچههای خدا» در عین ساده بودن را در چه میدانید؟
تئاتر «کلوچههای خدا» خیلی موضوع سادهای است و چیزی نیست که برای کودک و نوجوان، تازگی داشته باشد. موضوع این تئاتر درباره خدا است. ما خدا را در زندگی، احساس میکنیم، کمک به دیگران، موجب خشنودی خدا میشود و تاثیرات این خشنودی به ما برمیگردد. خدا برای فرزندان ما، یک موجود بزرگ دستنیافتنی است که با عبادت خاص میتوانیم به خدا برسیم، «کلوچههای خدا» میخواهد بگوید اینگونه نیست و بر اساس تاکید آیات قرآن، خدا خیلی به ما نزدیک است.
همواره سعیام بر این بوده به گونهای کار کنم که علاوه بر کودک، بزرگسال هم از کار لذت ببرد چراکه در کنار هر کودک، یک فرد بزرگسال قرار دارد. نخستین بار که این تئاتر را کار کردیم در ماه رمضان بود و این زمان از نظر پیک کاری کودک، زمان مناسبی نیست اما به اجراهای دوم رسیدیم و در تهران 10 هزار نفر این تئاتر را دیدند.
تصورم بر این بود چون اجرا در تهران است مورد استقبال قرار گرفته اما در ساری هم با همان استقبال و همان جنس سخنان خانوادهها مواجه بوددم. بچهها ساکت مینشینند و تئاتر را تماشا میکنند. در این اجراها اتفاقات خاصی برای من و دیگر بازیگران افتاد که خیلی عجیب بود، بچهها دوست دارند بعد از پایان نمایش با بازیگران عکس بگیرند، در یکی از اجراهای تهران، یک کودک از ابتدای شروع نمایش، بیسکوئیت خود را نخورده و در مشتش نگه داشته بود، پس از پایان نمایش آمد و گفت این بیسکوئیت را برای بازیگر نقش خرس نگه داشته است، وقتی از بین یکصد کودک، بچهای این کار را میکند دچار بغض میشویم، این یعنی کودک با نمایش ارتباط برقرار کرده است.
رنگ و موسیقی، مکمل این است که نمایش رابطه خوبی با کودک ایجاد کند، هر کدام از این عناصر را از تئاتر کم کنیم به کار ضربه میزند. متن، کنتراست، رنگ و موسیقی باعث تولید کار خوب میشود.
شاید در کار تئاتر بزرگسال، این اتفاق افتاده باشد که از نور موضعی برخوردار است در «کلوچههای خدا» از این شیوه استفاده کردیم و برای کار بچهها هم جواب داد. بچهها متوجه خیلی از موضوعات هستند و میتوان با آنها به شکل جدی صحبت کرد.
سخن پایانی...
سال 72 کارم را با داوود کیانیان شروع کردم، سعیام بر این بود در زمینههای مختلف عروسکسازی، عروسکگردانی، صداپیشگی، بازیگری، طراحی لباس و موارد دیگر کار کنم و در نهایت رسیدم به کارگردانی.
با خودم میگفتم باید 25 سال از شروع فعالیتام بگذرم تا بتوانم به کارگردانی برسم، به عقیده برخی کارگردانی کار سادهای است در صورتی که اگر به همه موارد کار اشراف داشته باشیم میتوانیم در کار به موفقیت برسیم.
کاری که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران در اجرای این تئاتر انجام داد بسیار مهم است، مدیر این مرکز از اهالی تئاتر است و در دعوت از ما ریسک بزرگی انجام داد که گروهی از تهران برای اجرای تئاتر به مازندران بیایند، من هم با پذیرفتن این موضوع، ریسک بزرگی کردم چراکه شناختی از فضای این استان نداشتم. امیدواریم این ارتباط ادامه پیدا کند و تئاترهای کودک دیگری هم در ساری ببینیم.