تعداد بازدید: 2896

توصیه به دیگران 2

پنجشنبه 30 فروردين 1397-21:52

در یک نشست در ساری مطرح شد:

«پایتخت»؛ ویرانگر فرهنگ و زبان یا برد ملی مازندرانی‌ ها؟

نشست نقد و بررسی سریال پایتخت در ساری برگزار شد. در این نشست جمعی از استادان دانشگاه، نویسندگان و پژوهشگران و برنامه سازان صداوسیمای مازندران حضور داشتند و محمدصالح ذاکری -زبان شناس- بحثی را بر اساس نظریه بازنمایی استوارت هال ارائه داد.


 مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: نشست نقد و بررسی سریال پایتخت با حضور محمدصالح ذاکری -زبان شناس و تهیه کننده صداوسیما- و دیگر استادان و فعالان فرهنگی در کافه کتاب مهرگان ساری برگزار شد.

رضا زرین‌کمر -نویسنده و استاد ادبیات فارسی- در این نشست اظهار کرد: با همه حواشی که سریال پایتخت داشت سری پنجم آن هم ساخته شد و طبق شواهد عینی، مجموعه پرطرفداری بوده است.

وی با بیان اینکه برخی افراد با وجود اینکه بیننده تلویزیون نیستند اما مجموعه پایتخت را تماشا کردند، گفت: تحلیل‌ها به پایان نمی‌رسد و پایتخت هم مثل همه مجموعه‌ها تشویق و انتقادهایی داشته است.

محمد صالح ذاکری به عنوان منتقد سریال پایتخت اظهار کرد: پایتخت ویژگی‌هایی داشت که آن را از همه سریال‌های تاریخ صداوسیما متمایز می‌کند و پربیننده‌ترین سریال تلویزیونی بود.

وی افزود: علاوه بر نظرسنجی‌های صدا و سیما، مشاهدات میدانی ما هم پربیننده بودن سریال پایتخت را ثابت می‌کند، در سال‌های اخیر سریال و فیلم کم داشتیم که خیابان‌ها را خلوت کند و پایتخت کار بسیار اثرگذاری بوده است.

این پژوهشگر با بیان اینکه پایتخت به دلیل محبوب بودن، به سریال دنباله‌دار تبدیل شده و کمتر سریالی در تاریخ صداوسیما داریم که تا ۲ فصل ساخته شود، گفت: این روزها صحبت از ساخت سریال پایتخت ۶ و یا فیلم سینمایی آن مطرح شده است.

 ذاکری با اشاره به اینکه پایتخت بحث‌برانگیزترین سریال تلویزیون ایران است، تصریح کرد: اعتراضاتی که شده نشان می‌دهد مسئله‌ای وجود داشته و باید احساس این مردم را به رسمیت شناخت و دلایل آن را کشف کرد.

وی با بیان اینکه در نظرسنجی‌های صداوسیما که سال ۹۳ انجام شد 51 درصد، سریال پایتخت را توهین و تمسخر زبان مازندرانی می‌دانستند، ادامه داد: در این نشست می‌خواهیم به 2 سوال پاسخ دهیم که آیا این فقط حس است و یا توهین شده و دیگر اینکه چه عواملی باعث این موج نارضایتی را فراهم آورده است.

این نویسنده با اشاره به اینکه صداوسیما سال ۹۰ بعد از سری اول سریال پایتخت، پژوهشی انجام داد که نتایج آن به پژوهش من نزدیک است و آن پژوهش را از دسترس خارج کردند، خاطرنشان کرد: اگر به آن نتایج آن پژوهش عمل می‌کردند امروز مردم مازندران راضی بودند.

ذاکری با بیان اینکه گفته شده انتقادها به پایتخت، سلیقه‌ای، احساسی و یا سیاسی است، اظهار کرد: این سوال هم مطرح است که در این سریال تهرانی‌ها را به داعشی‌ها تبدیل کردند و تهرانی‌ها اعتراض نکردند یا در هر سریال های دیگری که تهرانی‌ها بد جلوه داده شوند اما اعتراضی نمی‌کنند.

وی با اشاره به اینکه بعضی می‌گویند چرا به صداوسیمای مازنددان اعتراض نمی‌کنید که زبان مازندرانی را به همین شکل پخش شده در سریال پایتخت، استفاده می‌کند، افزود: از زبان دوستانم شنیدم که می‌گویند ما مازندرانی‌ها همین هستیم، به همین شکل حرف می‌زنیم و باز این سوال مطرح می‌شود. آیا اگر اینطور است باید همینطور نمایش داده شود؟

ذاکری با بیان اینکه بر اساس‌ نظریه بازنمایی استوارت هال به سوالات مطرح شده پاسخ می‌دهم، گفت: بر اساس این نظریه معنا در جهان خارج وجود ندارد معنا را ما می‌سازیم، رسانه‌ها جنبه‌های خاصی از یک واقعیت را نمایش می‌دهند و از بقیه آن چشم‌پوشی می‌کنند.

وی با بیان اینکه بر اساس این نظریه، هر جا اقلیت باشد بازنمایی با مشکل مواجه می‌شود، تصریح کرد: در جمع اکثریت مشکل ایجاد نمی‌کند و برای همین است که اگر تهرانی‌ها در یک فیلم یا سریال، بد جلوه داده شوند توهین تلقی نمی‌کنند اما وقتی درباره یک اقلیت این چنین رفتار شود، توهین است.

این زبان شناس با اشاره به اینکه در سریال پایتخت شاهد مرزبندی بین شهرستان و پایتخت هستیم، ادامه داد: انتخاب نام پایتخت برای این سریال، نشانه است و معنی را می‌رساند.

ذاکری با بیان اینکه استفاده از زبان مازندرانی در این سریال محدود است و بیشتر از ته لهجه مازندرانی استفاده می‌کنند، خاطرنشان کرد: این گونه که به آن فارسی مازنددانی می‌گوییم مربوط به افراد سطح پایین و کم سواد است که بیشتر به کار برده می‌شود.

وی اظهار کرد: اعتراض به لهجه همیشه به دلیل استفاده نامناسب نیست بلکه به دلیل نارضایتی از بقیه مسائل است.

تهیه کننده صداوسیمای مازندران با بیان اینکه فرهنگ و زبان ما در حال از بین رفتن است، افزود: شیوه سریال پایتخت هم نه تنها کمکی به زنده ماندن زبان مازندرانی نمی‌کند بلکه باعث نابودی کامل آن می‌شود.

وی با اشاره به اینکه سریال ویژگی‌های مثبتی مانند احترام به پدر خانواده، خانواده دوستی، همزیستی مسالمت آمیز عروس و خواهرشوهر، حفظ محیط زیست، ساده زیستی و دیگر موارد این چنینی دارد، گفت: چنانچه موارد توهین از این سریال حذف می‌شد من هم از طرفداران ادامه این سریال بودم.

* در ابتدا انتخاب نام پایتخت، بار طعنه‌آمیز داشت

علی مراد خرمی -پژوهشگر ادبی- در این نشست اظهار کرد: تصور می‌کنم در ابتدا انتخاب نام پایتخت، بار طعنه‌آمیز داشته‌ چرا که در سری نخست سریال شاهد بودیم وقتی این خانواده مازندرانی به تهران رفتند، از آنها دزدی شد و حتی خانه‌ای که خریده بودند را به آنها ندادند و این رفتار توسط پایتخت‌نشینان انجام شد.

این پژوهشگر افزود: چون نام پایتخت به برند این سریال تبدیل شد نمی‌توانستند این اسم را عوض کنند.

خرمی به انتخاب موسیقی علی‌آباد کتول در این سریال اشاره کرد و گفت: موسیقی انتخاب شده "یار نارنجی جونم"، در اصل "یار نارنجی خانم" بوده که به دلیل محدودیت‌های صداوسیما تغییر داده‌اند، این موسیقی مقام استرآبادی است و شاید بر این اساس اسم علی‌آباد انتخاب شده است ضمن اینکه در بخش‌هایی شاهد مخلوط شدن موسیقی علی‌آبادی و مازندرانی هستیم.

* پایتخت برد ملی برای مازندرانی‌هاست

کریم سلمانپور -گزارشگر رادیو مازندران- هم سریال پایتخت را برد ملی برای مازندرانی‌ها دانست و اظهار کرد: این سریال مازندران را در گستره بیشتری به مردم ایران معرفی می‌کند.

وی با بیان اینکه سریال پایتخت نوعی الگوسازی برای بقیه فرهنگ‌ها است تا سازندگان صداو سیما بتوانند در آن حوزه‌ها هم ورود کنند، گفت: اینکه 5 سری از پایتخت ساخته شده و مخاطبان زیادی دارد بر کسی پوشیده نیست و ضمن رفع نواقصی که ممکن است داشته باشد اصل کار را باید تقویت کرد.

*مشکل پایتخت به نبود کارفرمایی مازندرانی ها برمی گردد

علی صادقی -مدیرمسئول مازندنومه- هم بیان داشت: فحوای بحث آقای ذاکری بر مبنای یک نظریه است که ممکن است در نظریه ای دیگر، ستاده ها و برون داد درباره پایتخت، چیز دیگری باشد.

وی افزود: آقای ذاکری چون پیش زمینه ذهنی منفی از این سریال دارند، در پژوهش خود روی موارد منفی و ضعف عمیق شده اند و از نکات مثبت کار به سرعت عبور کردند.

سردبیر مازندنومه ادامه داد: منکر ضعف های پایتخت و پایتخت سازان نیستم، اما نباید خدمات فرهنگی و اجتماعی این سریال، پای نظریه ها یا بخشی از الیت و فضای روشنفکری استان قربانی شود.

صادقی تصریح کرد: آقای ذاکری زبان شناس هستند، ولی ممکن است از منظر طنزنویس یا شاید جامعه شناس و یا ارتباط دان، پایتخت مثبت ارزیابی شود، هرچند فصل پنجم این سریال را من به خاطر شعاری و ایدئولوژیک شدن پسند نکردم.

وی با بیان این که من هم با آقای مقدم و هم با آقای تنابنده گفتگو کردم که در مازندنومه منتشر شد، افزود:مشکل پایتخت به نبود کارفرمایی مازندرانی ها برمی گردد. باید به جای اطلس مال و اوج و... این سریال از سوی استانداری یا هر بخش دیگر درون استانی کارفرمایی و حمایت شود تا دغدغه ها پایان یابد، وگرنه پایتخت نشین خیلی دلش برای زبان و فرهنگ ما نمی سوزد. نماینده های محترم استان هم به جای نامه نگاری و شلوغ بازی در فضای مجازی، به دنبال جذب اسپانسر بومی برای پایتخت 6 باشند تا نکات مورد بحث جلسه امروز در فصل بعدی پایتخت رعایت شود.

 


  • سه شنبه 4 ارديبهشت 1397-16:27

    اصلا ،نخواهیم اینگونه سریالها ساخته بشه وپول ومالیات ما هدر بره ،کی راباید ببیبنم.

    • مهندس علیپاسخ به این دیدگاه 4 2
      دوشنبه 3 ارديبهشت 1397-21:19

      اساتید محترم ، تا آنجا که می دانیم ، زبان مازندرانی یک زبان است نه یک گویش و لهجه مانند لهجه اصفهانی ها ، با سریال پایتخت این زبان با جملاتی تمسخر آمیزی مانند " ناهار نخردمه " و " ای خدا " به گند کشیده شد . حال آقایان نشسته اند از این سریال مسخره تعریف و تمجید می نمایند...

      • سه شنبه 4 ارديبهشت 1397-8:12

        آقای مهندس عزیز، این اقای ذاکری که سخنرانی کرده خودش دکترتی زبان شناسی داره و چندتا کتاب درباره زبان مازنی نوشته. شما نمی خواد یادبدی به ایشون که مازنی زبانه یا لهجه. در ضمن من به نقد سردبیر مازندنومه نزدیکترم

      • دوستدار تالش و گیلکپاسخ به این دیدگاه 2 2
        دوشنبه 3 ارديبهشت 1397-11:25

        البته این را اضافه کنم که من همزمان با این سایت کانال شما را هم دنبال می کنم و با بسیاری از نقدهایتان ( البته به جزء آن مورد که آواز دهل از دور خوش است را در مورد استان من به کار بردید و یک قطار قزوین و انزلی نگرانتان نمود!! بگذریم) موافقم. متاسفانه رفتار بعضی مسئولین ما مصداق بصیرت نیست. پوپولیسم لجام گسیخته است و ای کاش به جای تکرار رفتار ناپسند آن بنده خدایی که حتی صدای وزیر بهداشت تا دیگر نمایندگان را درآورد ما به قوم گرایی دامن نزنیم. در این مورد کاملا با شما همعقیده هستیم. ای کاش نماینده محترم یا آن مسئولی که به بهانه این سریال آن حرفها را می زنند وقتشان را صرف خواسته های واقعی موکلین خود کنند. چند تا از شهرهای مازندران از جمله شهرهای آن نمایندگان به زباله سوز در حد بین المللی مجهز هستند؟ فرح آباد ساری در این 40 ساله چقدر به رشد زیر بنایی اش ادامه داده؟ چه بر سر متل قو آمده؟ چرا زمینهای بکر پاتوق معدن کاران یا زمین خواران شده است و .... و بیکاری گسترده جوانها. اینکه زمین ابوی را بفروشیم و یک سراتو بندازیم زیر پا که نشد کار ....... بدبختی اینه که نمی بینیم این پوپولیسم بی مطالعه چه بر سر ونزوئلا و ... آورده. این نماینده محترم که ناخواسته به قوم گرایی دامن می زند یکبار اینستا تشریف بردند؟ جنگ دامنه داری را ایادی موساد و وهابیت علیه ما راه انداختند و علنا افراد نفوذی فرستادند که خواسته هایشان با داعش فرقی ندارد . اگر حتی یک جوان نادان ما یا خسته از معیشت زندگی جذب این گروهکها شود این نماینده محترم در چشم مردم که هیچ در چشم اعضای خانواده خود هم می تواند نگاه کند. چقدر خوب می شد بعضی حرفها اول مزه مزه می شد به سوریه نگاهی می شد یک کم عاقبت اندیشی می کردیم. این را بگویم با همه این اوصاف من کلا با ساخت چنین سریالهایی مخالفم.

        • دوستدار تالش و گیلکپاسخ به این دیدگاه 2 0
          دوشنبه 3 ارديبهشت 1397-11:4

          جناب صادقی عزیز با بیشتر نقد شما موافقم بایستی کارفرما یا اسپانسر مازندرانی در سری های بعدی این کار لحاظ نمود اما فرمودید مگر پایتخت نشین دلش برای زبان مازندرانی می سوزد؟ این پایتخت نشین یک نسل قبلش یا حداکثر دو نسل قبلش ممکن است از ساری یا آمل به تهران هجرت نموده باشد یا مانند من اصالتا گیلانی باشد یا لر ، کرد ، بلوچ ، ترک از کره مریخ که نیامده. اشکال کار آنجایی است که منی که 2 ساله به رشت دیار اجدادی ام آمدم تازه فهمیدم در تهران زندگی نمی کردم فقط کار می کردم. تمام زندگی ام کار بود در درگیر ترافیک. هنر می کردم دو تا کتاب یا دو تا مقاله در حوزه کاری خودم می خواندم یا ترجمه می کردم این تازه برای معنی است که از قشر نسبتا تحصیل کرده بودند باقی هموطنها به جد می گویم از 5 صبح تا 8 تا حتی بیشتر سرکارند شب می آیند خانه. خسته از همه چیز. دنبال یک سرگرمی هستند برای خودشان و عمری که در دود و ترافیک دل نمی سوزانند یعنی وقت ندارند که دل بسوزانند برای همین است که به وقت تعطیلات از تهران مثل زندان فرار می کنند بعد شما انتظار داری که سریال را تحلیل کنند. اشکال کار را درست گفتی اسپانسرها تخصص این کار را ندارند اوج را خدا خیرش دهد اما وقتی از یکی مثل یغماگلرویی که گذشته همه ما را به سخره می گیرد حمایت می کند دیگر چه انتظاری داری یا اطلس مال هم همینطور. جای یکی مثل نیمایوشیج که از قضاء سالها هم پایتخت نشین هم بوده!!( منتها اون پایتخت نه این پایتخت را) و خیلی مشاورین باسواد نه در این سریال که در خیلی کارها خالیه. البته این را بگویم من خودم از کسانی هستم که اصلا با ساخت اینجور سریالها مخالفم. اینکه مردم ایران بین این همه سریال بد به اونی که بدی اش کمتره به دلیل فرار از مشکلاتشان اقبال می دهند دال بر درست بودن این کار نیست. می توان اثر طنز و فاخر هم ساخت. همچنان که عبیدزاکانی قرنها پیش خیلی بامزه تر هم کار می کرد اما قومی ( حالا تهرانی ، مازندرانی ، گیلک ، ترک ، لر، کرد و .... ) را ناراحت نمی کرد. یا شما می توانید ساعتها به جیم کری و بسیاری از کمدینهای مطرح دنیای غرب بخندی اما یکبار زبان ، لهجه و قومی را آزرده نمی کنند. مشکل ساختاری در سینمای ماست که مربوط به امروز و دیروز هم نیست. برای نمونه در فیلم قدیمی آقای هالو تهرانی را با بدترین صفات نمایش می دهند و ......... تا برسیم به امروز. طنز این نیست. طنز یعنی گفتن زشتی ها و ناکارآمدی ها جامعه به زبانی که هم بخندیم هم تفکر کنیم. به جای فیلم پایتخت بیایند از پهلوانهای مازندران فیلم بسازند اگر کار خوش ساختی انجام دهند شک نکنید اقبال بیشتری بدان خواهد شد.

          • پنجشنبه 6 ارديبهشت 1397-6:3

            ظاهراٌ مشکل گیلانی ها با مازندرانی ها مشابه است ، نمی دانیم چرا وقتی در مورد یک موضوع خاص صحبت می شود ، بحث به همه جا کشیده می شود به غیر از اصل موضوع . مخاطب محترم از معدن و زمینخواری و متل قو همه را درهم می کند و معلوم نیست چه می خواهد بگوید . البته ایشان و آن آقا یا خانم " یکی " استدلالهائی مانند نقی معمولی دارند و به همین دلیل از آن دفاع می کنند .
            مشکل سریال پایتخت از آنجا ناشی می شود که عده قلیلی از مردم مازندران که ممکن است خصوصیاتی مانند افراد سریال پایتخت را دارا باشند را بعنوان کلّ جامعه مازندرانی ها به کشور معرفی نموده اند . همین و بس .
            اگر سریال های طنز با لهجه اصفهانی درست می کنند ، از طرف دیگر مردم می دانند اصفهان چگونه شهری است ، جاذبه های توریستی آنرا می دانند، مردمان سختکوش آنرا می شناسند ، صنایع اصفهان را می شناسند ، سیاستمداران اصفهانی را می شناسند و الی غیروهو ذالک ولی مردم کشور از مازندران فقط دریا و جنگل را می شناسند و با دیدن سریال پایتخت تصور می کنند که کل مازندرانی ها مثل نقی معمولی و بابا پنجعلی هستند .

            • دوستدار تالش و گیلکپاسخ به این دیدگاه 2 1
              شنبه 8 ارديبهشت 1397-13:1

              دوست عزیز مشکل شما اینجاست که عرض بنده را یا نخواندید یا دوست نداشتید که بخوانید. اولا شما که حتی یک نام مستعار هم نگذاشتی از بس که عجله داشتی پاسخ مرا بدهی!! در ثانی نام دوستدار تالش و گیلک را یک جستجو بفرمایید بنده یک مرد 40 ساله هستم و مشخصات هم مشخصه و اگر هم راضی می شوید رزومه دانشگاهی و کاری ام را خدمتتان بفرستم تا راحت شوید. خوب شد؟ مشکل شما تمام شد؟ سوم دوست عزیز ، هموطن ، من خودم مخالف ساخت سریال نه تنها برای مازندرانی ها که بر اصفهانی ها ، گیلانی ها ، ترکها ، لرها ، شیرازی ها هستم. زمانی که مازندران این همه فرهیخته به ایران معرفی کرده و یک جویبارش این همه برای ما در صحنه ورزش افتخار آفرین است و ..... چه دلیلی بر ساخت سریال پر از اشکال پایتخت می باشد. یا این همه هجو نامه علیه اصفهانی ها گفتند که در خرج مال چنین هستند و چنان. من از شما می پرسم جناب منتقدی که متاسفانه بدون خواندن عرض کسی حالا چه من یا جناب صادقی نقد می کنی!!! چیزی عزیزتر از جان آدم هست یا نه؟ اصفهانی ها کم شهید دادند؟ از این لارج تر امکان دارد؟. در مورد همه اقوام ایرانی هم همینطور. اصلا لازم نیست این مدل کمدی مزخرف بسازیم که به نکات متفاوت هم بخندیم. انقدر مطلب برای خندیدن و یا طنز هست چرا به هم بخندیم و چرا هم را به خاطر یک ساعت شاد بودن برنجانیم. اگر تا اینجا عرض مرا خوانده باشی؟!! باقی را عرض کنم. عرض من اینجایش با جناب صادقی در یک راستا است که عده ای وظیفه خود را فراموش کردند و و تحت تاثیر پان ترکها حالا خواسته یا ناخواسته هستند. حوزه های مسئولینی این عزیزان و این مسئولین کم مشکل دارد؟!! کل زیبایی بلغارستان را می توان در یک جاهایی شبیه نمک آبرود خلاصه کرد. سه ماه از سال هم قابل گردشگری است . کشور جهان اول هم نیست که بگویم فاصله تکنولوژی داریم و ... سالی 10 الی 15 میلیون نفر گردشگر دارد یعنی برای آن سه ماه ، ماهی 5 میلیون به طور متوسط. اما یک صحنه های زشت مثل ترافیک جاده چالوس ، یا سمت ما منجیل تا امامزاده هاشم و ... را ندارد. برای تک تک آن مسافرها بستر درست کرده و.... مسئول محترمی که گلویش را برای پایتخت خراش می دهد آخرین بار وجدانا ترا خدایی که ناظر همه ماست کی و کجا به سدهای حوزه مسئولیتی اش خود سر زده؟ مشکل چند تا جوان بیکار که نه کار دارند نه توان ازدواج و مستعد اعتیاد حل کرده؟ چند تا پروژه عمرانی را با سلامت و بدون تاخیر راه اندازی نموده. چقدر پول و سرمایه جذب منطقه خودش نموده. فرمودید اگر جایی مشهور بشه هر چند هم فیلمهای مزخرفی مثل این بسازند کارگر نیست. درسته؟ من از کلام خودت استفاده می کنم. متل قوی 40 سال بیشتر زیباتر و خاطره انگیز تر بود یا الان که با اون برجهای بدقواره فقط یک شهر با خیابان باریک و پرترافیکه. کنار هتل رامسر یک مجوز دادند یک برج زشت ثبت شده. آنرا ملاحظه نمودید؟!! ضمنا چرا باید مازندران را به باباپنجعلی و امثالهم بشناسند. هرکسی قدری سواد و شعور داشته باشه امامعلی حبیبی ، خانواده فرهیخته آجدانی ، جریر طبری ، نیما یوشیج ، مازیار و ................ را می شناسه اینها نه فقط مازندرانی که شناسنامه ایرانند. عصر حجر که نیستیم یا دوست عزیز با کی ها معاشرت می کنی؟!! بعد هم باز خوب شد فرمودی. چند بار برای مفاخر مازندران همین مسئول محترم که می خواهد به قیمت قوم گرایی ( ان شاءالله من اشتباه کنم) یک موج پوپولیسم راه بیاندازه مراسم آبرومند گرفته. هموطن دست روی گوشهایت نگذار. از رو نوشته نخوان. وقت بگذار تا آخر بخوان. خواستی حضوری در یک دانشگاهی یا مکان علمی و عقلانی با منابع به صورت مستند بهت ثابت می کنم که با بخشی از اعتراض جناب صادقی موافقم. باز هم می گویم من با اینجوری فیلمهای کمدی غیر فاخر اصلا موافق نیستم.


          ©2013 APG.ir