این یادگار متروک و خسته
مهدی خلیلی، باستانشناس و پژوهشگر قائم شهری در یادداشت تازه اش آورده: از کارخانه باشکوه پنبه پاک کنی کیاکلا که سبب تشکیل و رونق شهر کیاکلا بود و صدها تن در آن به کار مشغول بودند، امروزه تنها تک برج خسته ای به یادگار مانده است.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، مهدی خلیلی، باستانشناس و پژوهشگر: در یکی از روزهای پایانی خرداد 1397، فرصتی پیش آمد تا از برجِ کارخانة پنبه پاککنی واقع در مرکزِ شهر کیاکلا بازدید کنم.
برجِ بتنی مذکور تنها یادگارِ کارخانة پنبه پاککنی کیاکلا، مربوط به زمان پهلوی اوّل است، که در محوطة مسکن مهر واقع شده است.
این کارخانه در ابتدای دهه 1390 تخریب و پیرامون آن، مجموعة مسکن مهر، ساختمانهای دولتی، سالن ورزشی و پارک احداث شد.
این برج مکعبمستطیل شکل با حدود 8 متر بلندی و 5 متر پهنا، با دریچههایی که در چهارجهت فوقانی آن است دود حاصل از فرایند سوخت کارخانة پنبه پاککنی را دفع میکرد.
مدارک مکتوب چندانی درباره ساختوساز و تحولات این کارخانه در دست نیست، لذا در این نوشتار قصد دارم که با استناد به منابع اندک موجود، در اینباره مطلبی هرچند کوتاه بنویسم.
شهر کیاکلا در نیمة شرقی مازندران و در شمال شهرستان قائمشهر واقع است. از سدههای گذشته تا چند دهه پیش کشت پنبه از تولیدات و محصولات اصلی مازندران بود. فراوانی کشت این محصول باعث شد که در زمان قاجار چند کارخانة پنبه پاککنی در مازندران احداث شود.
در زمان رضاشاه نیز چندین کارخانة پنبه پاککنی در نقاط مختلف مازندران ازجمله در علیآباد (شاهی/قائمشهر)، بارفروش (بابل)، ساری، جویبار و کیاکلا احداث شده یا توسعه یافت. تا پیش از ساخت کارخانههای نساجی در مازندران، عمده موادّ خام تولیدشده در مازندران مانند کنف و پنبه به روسیه صادر میشد و پس از تبدیل به کالاهای دیگر با هزینة هنگفت به ایران باز میگشت.
اِرنست اُورسل (جهانگرد بلژیکی)، در حدود 136 سال قبل که به مازندران سفر کرد از کشتیهای روسی که به بندر تجاری مشهدسر (بابلسر) میآمدند و پنبههای مازندران را بار میزدند، شرح داده است.
موقعیت اقلیمی مازندران بهگونهای بود که حتّی بازرگانان خارجی در دورة قاجار به کشت پنبه در این منطقه بهخصوص کیاکلا ترغیب میشدند.
در سند شماره 124ـ10ـ13ـ1322 که در مرکز اسناد و خدمات پژوهش وزارت امور خارجه محفوظ است به ساخت برخی شرکتها و کارخانهها برای تجارت پنبه و ابریشم در بارفروش و کیاکلا در سال 1322 هجری قمری (حدود 117 سال قبل)، اشاره دارد.
با استناد به این سند، هاراتون تومانیانس با شراکت انتظامالدوله، یک کارخانة پنبه پاککنی و دو کارخانة خفهکنی و خشککنی در کیاکلا ساختند. همچنین در سند شمارة 296/22812 که در سازمان اسناد کتابخانة ملّی محفوظ است آمده است که؛ برخی از تجّار نیز با انعقاد مصالحهنامههایی، تعدادی از روستاهای مازندران را خریداری کردند و کشت و صدور محصولات ازجمله پنبه را تحت نظارت خود درآوردند.
براساس آنچه در این سند وجود دارد در سال 1335 هجری قمری (حدود 104 سال قبل)، عبدالحمیدخان، فرزند آقامحمّدخان تاجر، طبق قراردادی بخشی از روستای نجّارکلا، واقع در بلوک کیاکلا را از دختر آقامیرزا ربیع مستوفی علیآبادی مازندرانی خریداری کرد.
قابل ذکر است که دهها برگ از اسناد کارخانة پنبه پاککنی کیاکلا مربوط به سالهای 1316 تا 1345 شمسی، در مرکز اسناد کتابخانة ملّی موجود است.
اوج رونق کارخانة پنبه پاککنی در زمان پهلوی اوّل بود. رضاشاه در سال 1305 که به کیاکلا سفر کرد در سفرنامهاش نوشت: «قریه کیاکلا از دهات بزرگ این ناحیه علیآباد است. اخیراً بر حسب دستور من، یک باب کارخانة پنبه پاککنی در آنجا دایر شدهاست. به محض ورود، قبل از صرف ناهار، رفتم به کارخانه. ساختمان، آلات و ادوات، ماشینهای کارخانه، انبارها، نوع پنبه، ملزومات و اثاثیه کارخانه را تماشا کردم. لذتی را که از دایر شدن این مؤسسه در خود احساس کردم، از حدّ وصف قلم خارج است».
از آن کارخانة باشکوه که سبب تشکیل و رونق شهر کیاکلا بود و صدها تن در آن به کار مشغول بودند امروزه تنها تک برج خسته ای به یادگار مانده است.